پرسپولیس نیوز : امروز سيل هجمه ها به سمت مهدي طارمي روان است.

اديبان و معلمان اخلاق ، تركه تنبيه به دست گرفته اند و بر پيكرش شلاق مي زنند به رسم ديرينه اي كه ديروز و ديروزها مجتبي محرمي و مجاهد و علي نيكبخت و پيام صادقيان و محمد عباس زاده را نواخته اند و نواخته ايم.نه از كردار آنهايي كه نام بردم اطلاعي دارم و خداي ناكرده با اين جملات قصد دارم اتهامي را متوجه آنها كرده باشم  و نه در قالب قياس طارمي را مسافر مسيري كج بدانم كه به گمانم مهدي هنوز همان پسر ساده دلي است كه روزي درخشش الماس گونه اش چشم علي دايي را گرفت و ره صد ساله را يكساله رفت.

 

نه؛ صرفا قصدم يادآوري پيشينه مان در حمله به داشته هايمان است. ما اولوالعزم هاي سرازير شده از آسمان داريم به كجا مي رويم؟ رداي ربانيت مان را از كدام حجره الهي برتن كرده ايم و نعوذبالله گوشه كتاب وحي مان نوشته ايم هوالغافل و سزوار اين همه سرزنش!

 

حمله به يك جوان مستعد بيست و چهار ساله با كدام مستند و ادله؟ عزيزي كه طارمي را نقد كرده و ترديدي ندارم از سردلسوزي بوده  آيا شاهد شب بيداري هاي طارمي و پياده روي شبانه اش بوده؟ به اين انديشيده ايم بيان "شنيده ها" چه هجمه اي عليه اين بازيكن ايجاد مي كند؟ تصور كرده ايد خانواده اش در دور دست ترين نقطه از پايتخت با خواندن اين جملات چه وضعي دارند؟به كدام گناه؟ اينكه توپ هايش تبديل به گل نشده؟ گلزن تر از او با كمترين فشار روحي و رواني چند گل زده اند؟

 

براي اينكه طارمي بتواند گلزن ايده آلي باشد چه كرده ايم؟ فوتبال خودرو و خودآموخته اش را در همه اين سالها چقدر صيقل داده ايم و نواقصش را برطرف كرده ايم؟ چگونه مي شود كه تا طارمي گل مي زند آن را به سبب نكاتي مي دانيم كه به او يادآوري كرده ايم و تا راه توپش به سمت خارج از چارچوب پايش را به چوب فلك مي بنديم و معلمي را از ياد مي بريم؟

 

بزرگ سپيد مويي كه حرمتش مرا وادار مي كند تمام قد مقابلش تعظيم كنم از فرهنگ غني پرسپوليس و عدم تطابق فرهنگي طارمي با اين فرهنگ سخن گفته به نوعي كه انگار تنها "پسر نوح" پرسپوليس مهدي طارمي است. نمي خواهم همه ديروزها را مرور كنم و اشتباهات ديگران را فهرست نمايم كه قياس با اشتباهات ديگران خود بزرگترين اشتباه است اما طارمي در بيست و يك سالگي از ليگ يك به پرهوادارترين تيم آسيا آمده است. او از نقطه اي محروم كه مردمان با صفا و صادقش اغلب در پي رزق حلال زير آفتابي كه سيلي به صورت شان مي زند و دل به دريا مي زنند به پايتختي آمده كه همه مي دانيم چه دام و تله و خندق هايي براي اينگونه جوانان دارد. در ديار ما بوشهر، ما جنوبي ها اگر كسي بلغزد دستش را مي گيريم، به ما پا گرفتن نياموخته اند.

 

براي حفظ او كه امانتي در دست ماست چه كرده ايم؟ نشستيم و زيرچشمي قدم هايش را در پياده روي شبانه شمرديم و ضرب در تعداد موقعيت هاي از دست رفته اش در بازي ها كرديم و در مورد عدم تطابق فرهنگي اش با فرهنگ پرسپوليس گفتيم و از اخلاق مداري جذر گرفتيم؟همين؟ به هر دانشگاه و مدرسه اي كه بروي تدريس و آموزش وظيفه استاد و معلم است. فرهنگ غني پرسپوليس و حتي استقلال را كدام مان براي اين جوان ها تدريس كرديم؟ كدام شان مي داند دهداري اولين سرمربي تاريخ پرسپوليس بود و همين چند روز قبل سالگردش را پشت سر گذاشتيم بي آنكه يادي از او در سايت باشگاه شود يا در همين بازي آخر با پيكان، عكسي از اين بزرگمرد جنوبي مبارز با بازيكن سالاري را دست يكي از اين بازيكنان بدهيم؟ از تك تك بازيكنان بپرسيد مقبره دهداري در كدام قطعه بهشت زهراست و كنار او كدام پيشكسوت آرميده. اگر ٥ نفر دانستند مرا در همان قطعه دفن كنيد. عمو؛ كدام فرهنگ را برايشان تدريس كرده ايم كه حالا از جزوات تدريس نشده امتحان مي گيريم و رفوزه مي كنيم و خلاص؟! كدام پيشكسوت را در هر بازي سر ميز شام آورديم تا ده دقيقه از ابهت اين فرهنگ حرف بزند؟كدام شان مي داند پرسپوليس بزرگ مردي فرهيخته چون خود شما داشته كه رخت ديپلمات هم بر تن كرده ايد؟ موزه تاريخ و فرهنگ مان كجاست عمو؟

 

اين تركه ها را قبلا به پيكر خيلي ها زده ايم! به گمانم مقصد اين احرام بر تن كرده ها كعبه نباشد كه اگر بود در مورد قبلي ها صدق مي كرد. ذبح و تشييع و تدفين استعدادها كار سختي نيست. براي احيا و آموزش چه داريم؟

 

هرچه گفتم و نوشتم اگر جفايي به قامت بلند عزيزان پيشكسوت بوده باشد سرم را به نشانه شرمساري پايين مي اندازم و پوزش مي طلبم كه اگر اينجا درد دل نكنم درد دل ها تلنبار مي شوند.
*عبدالصمد ابراهیمی

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)