پنجشنبه 24 بهمن(13:34) 

مرجع خبری پرسپولیس : مسافران شهر آورد

بيست و پنجم بهمن، ورزشگاه بزرگ پايتخت، پس از ماه‌ها بار ديگر لبريز و پر از تماشاچي مي شود.

انگار قرار است براي اولين بار دو تيم مركزنشين پرسپوليس و استقلال، رو در ‌روي هم قرار گيرند و مسابقه‌اي را تحت عنوان شهرآورد برگزار كنند.

شهرآورد(دربي) آن‌قدر مهم است كه براي تماشاي اين مسابقه، هواداران زيادي حتي نسبت به بازي‌هاي تيم ملي به ورزشگاه بزرگ شهر بيايند و مسابقه دو تيم را از نزديك تماشا كنند.

شهرآورد هميشه بوي تازگي مي‌دهد، حتي اگر قرار باشد دو تيم براي شصت‌وششمين بار به مصاف هم بروند، نزديك به 100 هزار تماشاگر به ورزشگاه آزادي مي‌آيند و صدها هزار نفر هم پاي گيرنده‌هاي تلويزيوني مي‌نشينند تا در نهايت حاصل 90 دقيقه تلاش دو تيم را تماشا كنند. شهرآورد، پير و جوان، كودك و نوجوان و تهراني و شهرستاني نمي‌شناسد؛ گويي شهرآورد پايتخت مثل تب فراگيري است كه يكي دو هفته‌اي همه كشور را فرا مي‌گيرد

                             

ميني‌بوس قديمي زوزه‌كشان طول جاده را طي مي‌كند،

 راننده هر لحظه فشار بيشتري به پدال گاز مي‌آورد تا زودتر مسافران جوانش را به مقصد برساند، شايد هم مي‌خواهد زودتر از شر سروصداي نوجوان‌هايي خلاص شود كه چند ساعتي است با بحث‌هاي داغ فوتبالي قرمز و آبي حسابي شلوغ‌كاري كرده‌اند.

سعيد، 17 ساله، مي‌گويد: «كار هميشگي‌مان است. يك هفته قبل از مسابقه‌‌ها بچه‌هاي روستا جمع مي‌شويم و هر كس كه بخواهد براي تماشاي مسابقه بيايد، جزء گروه مي‌شود و يك ميني‌بوس در بست مي‌گيريم تا به ورزشگاه آزادي بياييم. البته مسافران هم پرسپوليسي‌اند و هم استقلالي ، وقتي كه ورزشگاه مي‌رسيم، از هم جدا مي‌شويم

مصطفي، يكي ديگر از بچه‌هاي گروه است و البته كمي ساكت‌تر از بقيه. او مي‌گويد: «استقلالي‌ها سمت جايگاه آبي‌ها مي‌روند و پرسپوليسي‌ها هم مي‌روند سمت قرمزها. قبل از مسابقه قرار مي‌گذاريم كه براي بازگشت، بعد از پايان بازي همديگر را جلوي در ورزشگاه ببينيم

مصطفي هم مثل سعيد كيلومترها دورتر از شهرستان تاكستان با جمعي از نوجوانان به ورزشگاه آمده است تا اول وقت جلوي در ورزشگاه باشند تا بتوانند بليت تهيه كند.

داستان هزار و يك‌شب

تهيه بليت مسابقه

داستان بليت مسابقه پرسپوليس و استقلال را ديگر همه مي‌دانند. اهالي فدراسيون تاكنون تمامي هنرشان را به كار بسته‌اند تا شايد بخشي از مشكلات بليت فروشي اين ديدار بزرگ حل شود، ولي هر بار با آزمون و خطاهاي مختلف، باز هم عده‌اي با دست خالي بازگشته‌اند و يا براي تماشاي مسابقه چندين برابر هزينه كرده‌اند تا از بازار سياه بليت مسابقه را تهيه كنند؛ اين مشكل بيشتر براي شهرستاني‌هايي است كه از راه دور براي تماشاي مسابقه مي‌آيند.

فرهاد، يكي از اين نوجوان‌هاست كه از شيراز براي تماشاي شهرآورد به تهران آمده است. او مي‌گويد: «ما شهرستاني‌ها براي تماشاي اين مسابقه خيلي هزينه مي كنيم؛ هزينه رفت و آمد، ناهار و شام و گاه صبحانه هم به آن اضافه مي شود ، تازه اگر بليت با قيمت اصلي آن گيرمان بيايد

مجتبي هم حرف فرهاد را تكميل مي‌كند. آنها مدعي‌اند طرفدار تيم برق شيرازند، ولي وقتي پاي شهرآورد وسط باشد، يكي طرفدار پرسپوليس است و ديگري طرفدار آبي‌پوشان.
مجتبي مي‌گويد: «هيچ‌وقت مسابقه دو سال پيش يادم نمي‌رود، براي تماشاي مسابقه مجبور شديم بياييم اصفهان و از آنجا به سمت تهران حركت كنيم، ولي وقتي رسيديم بليت مسابقه گيرمان نيامد. انگار دنيا روي سرمان آوار شد، چون هم تلويزيون را از دست داديم و هم ورزشگاه را

البته اين حكايت خيلي از نوجوان‌ها و جوان‌هايي است كه براي تماشاي مسابقه بزرگ ليگ، به ورزشگاه مي‌آيند. يادم مي‌آيد، شب قبل از مسابقه گذشته دو تيم در دور و اطراف ورزشگاه، جوان‌هايي را مي‌ديدم كه سقف‌شان آسمان خدا بود و زيرانداز‌شان آسفالت و يا چمن كم‌پشت زمين‌هاي اطراف. آن هم جوان‌هايي كه گاه رنج كيلومترها راه را براي تماشاي اين مسابقه به جان خريده بودند

اكبر 16 ساله، يكي از همين جوان‌هاست كه قبلاً چنين تجربه‌اي را داشته است. او مي‌گويد: « بعضي وقت‌ها چاره‌اي نيست، اگر بليت و جاي خوب مي‌خواهي، بايد از ساعت‌ها قبل به ورزشگاه بيايي. البته در كنار دوستان بودن باعث مي‌شود كه خيلي هم سخت نگذرد، چون خودش هم به نوعي خاطره مي‌شود

تماشاي مسابقه شهرآورد براي خيلي‌ها يك عشق است، به خاطر همين هزينه آن را هم مي‌پردازند. مهدي، حكايت جالبي را تعريف مي كند: «پنج يا شش سال قبل بود كه به خاطر كاري بايد به شهر شيراز مي‌رفتم و ساعت حركت طوري بود كه با ساعت مسابقه پرسپوليس و استقلال تداخل پيدا مي‌كرد . من براي اين كه تماشاي مسابقه را از دست ندهم، در اصفهان پياده شدم، رفتم هتل و كلي پول دادم تا تماشاي اين مسابقه را از دست ندهم، ولي بعد از بازي، از اين كار پشيمان شدم، چون مسابقه دو تيم بي‌روح و كسل‌كننده بود و آخر هم با تساوي تمام شده بود

البته چند سالي است كه بعد از آن اتفاق هاي ناگواري كه در جريان مسابقه دو تيم رخ داد و چند نفر از بازيكنان با هم درگير شدند، ديگر بازي حال و هواي گذشته را ندارد، به‌ندرت هم بازي دو تيم قشنگ از آب در مي‌آيد. با اين وصف، گاهي هواداران با تصور شهرآوردي مثل شهرآورد ميلان، يا مادريد و منچستر به ورزشگاه مي‌آيند و يا پاي گيرنده‌هاي تلويزيوني مي‌نشينند و خيلي وقت‌ها هم از فوتبال دو تيم نااميد مي‌شوند، ولي با باز هم به هيچ قيمتي حاضر نمي شوند مسابقه دو تيم را از دست بدهند.

اين مسابقه‌ براي ايراني‌هاي طرفدار و متعصب فوتبال شايد شيريني و جذابيتي معادل فينال جام ملت‌هاي اروپا و يا جام جهاني را داشته باشد. گاهي بعضي از علاقه مندان فوتبال براي تماشاي آن مجبور مي شوند كيلومترها راه را طي كنند، يك شب را كنار در ورزشگاه كـز كنند، بليت را با چند برابر قيمت بخرند و هزار جور سختي را تحمل كنند، تا بتوانند مصاف دو تيم را از نزديك تماشا كنند. رنگ قرمز و آبي آن‌قدر برايشان جذابيت دارد كه همه اينها را به جان بخرند.

به راستي مي‌شود گفت طرفداران و تماشاچيان دربي، شيفتگان فوتبال‌اند، آن هم از نوع ايراني‌اش! و كاش اين شيفتگان در اوج هيجان هم به ياد دوستي ها و پاسدار حرمت انساني باشند

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)