مرجع خبری پرسپولیس : جدایی علی کریمی از پرسپولیس و درخشش او با پیراهن استیل آذین هرچند با نتایج امیدوار کننده پرسپولیس از بار غم هواداران سرخ می کاهد اما هنوز هستند هوادارانی که در آرزوی دیدن دوباره او با پیراهن پرسپولیس شب را به صبح می رسانند.

استیل آذین این هفته هم با جادوی کریمی سه امتیاز به اندوخته های خود افزود تا تیم بد استیل استیلی همچنان در صف مدعیان باقی بماند. اما کیست که باور کند این تیم, بدون جادوگر هم استیل تیم های مدعی را دارد؛ که البته ندارد حتی با سرمربی به نام استیلی!
پیش از شروع فصل مرد میلیونر و سرمربی جوان تیمش بخوبی می دانستند شاه ماهی اگر گرفتار (یا شاید پناهنده!)تور بزرگ آنان شود دیگر نیازی نیست نگران در حاشیه ماندن و قرار گرفتن زیر نام تیم های بزرگ تهرانی باشند نام بلند کریمی استیل آذین تازه وارد را هم با خود بر فراز نامهای تکراری ادوار گذشته لیگ می برد. خواب زیبا و رؤیا گونه حضور کریمی در تیم, مرد متمول را آنقدر آشفته خود کرد که تا مدت ها بدون توجه به زمان, همه ماهی های کوچک دریای سیاه! را رها کرده بود تا بتواند شاه ماهی را با تور خوش آب و رنگش مال خود کند. اینکه تا چه حد آدمهای مجهول مرد متمول را در این تلاش یاری کردند خود موضوع دیگری است اما تنها این مهم بود که در روزهایی که هواداران خوش باور پرسپولیس در رؤیاهایشان کریمی را با لباس سرخ تیم محبوبشان در آزادی و در حال افسون گری با توپ گرد می دیدند, بازی به نفع هدایتی و رؤیاهایش در حال تغییر بود و چه بسا که به این سو هدایت می شد!

هرچه بود در راند نهایی شاه ماهی عصیان کرد و به تور هدایتی چسبید؛ کاخ رؤیاهای هواداران یک شب فروریخت و همه رشته ها پنبه شد! و با همان پنبه سر هوادار را بریدند.! بعد از آن هم شلیک اتهامات مدیرعامل و کریمی به سوی هم که سودی نداشت جز آنکه لبخند های پنهانی مردان مجهول را به قهقه مبدل ساخت.


در آن جنگ اتهام زنی اما انصاری فرد بزرگترین خدمت ممکن را به استیلی, به تیمش و به صاحبانش کرد آنجا که ناخواسته کریمی را به یک دوئل طلبید!: “فصل قبل با همین ستاره ها(اشاره به کریمی) پنجم شدیم. ستاره ها برای تیم موفقت نمی آورند….این فصل با این تیم جوان بهتر از فصل قبل نتیجه می گیریم…” باز هم کاری به اینکه حرف های مدیرعامل سرد و گرم چشیده چقدر درست بود نداریم اما این حرف ها برای کریمی هم معنا بود با آن گزارش طلایی مجله کیکر در اولین روزهای حضورش در آلمان “کریمی برف زمستانی مونیخ را نخواهد دید.!” آن روزها عزم جادوگر برای دیدن برف زمستانی آلمان و اثبات خود به تحلیلگران مجله کیکر جزم شد, از انگیزه سرشار شد تا پس از آن آلمانی های ماشینی به ناب ترین فوتبالیست آسیا تعظیم کنند و حالا او دوباره همان حال را یافته بود “آخر فصل خیلی چیزها معلوم می شود!”و دوباره سکوت؛ او هیچوقت حرف نمی زند او فقط عمل می کند. این را همان روزهایی که بی مهری های فدراسیونی ها و سرمربی وقتش (علی دایی ) را در چمن سبز و با جادوگری هایش پاسخ گفت فهمیدیم همان پاسخ دندانشکنی که دایی را نابود کرد, فدراسیونی ها را به زانو در آورد و هوادارانش را دوباره از دیدن فوتبال ناب ایرانی سیراب نمود. حالا دوباره طور دیگری داستان تکرار شده, جادوگر از تیم محبوبش فاصله گرفت و کمی دورتر در ورزشگاهی کوچکتر با توپ گرد جادو می کند. جادوی او, انگیزه او و تلاش او لشگر یک نفره را یک تنه به پیش می برد تا استیلی بازهم زمزمه کند “تصور بازی کردن استیل آذین بدون کریمی را هم نمی کنم!” باید به استیلی حق داد, تیم او بدون کریمی هیچ ترسی ندارد این کریمی با انگیزه است که همه حریفان را به وحشت انداخته انگیزه ای که مبالغه نیست اگر بگوییم بیشتر از زمانی است که در آلمان بخاطر آن می جنگید. او حالا حتی سودای آقای گلی را هم در سر دارد پنالتی می زند, کاشته می زند, شوت می زند, می دود, می جنگد, اما خارج از مستطیل سبز فقط سکوت می کند یک سکوت که در ژرفای خود فریادی دارد و در آرامش خود خبر از طوفانی می دهد که شاید دوباره همه مخالفانش را در بر بگیرد!
اکنون, هم از تماشای افسونگری هایش در ردای کاپیتانی استیل آذین لذت پرحسرتی را تجربه می کنیم؛ لذت می بریم چون باور داریم او هر کجا که باشد قلبش همیشه پیش ماست و حسرت می خوریم چون می دانیم او برای یکی شدن خودش و قلبش مجبور است اینگونه با عشقش بجنگد و هم می ترسیم!؛ هرچه باشد کریمی در برابر ماست, در برابر عشق ما, عشقی که نمی خواهیم خاری بچشمش برود چرا که می دانیم نمی توانیم تاب آوریم. سکوت جادوگر هول آور است, سکوتش بازهم قربانی می خواهد؟! آیا این بار انصاری فرد قربانی این سکوت طوفان نهان خواهد شد یا ارتش سرخ و یا هوادارانش؟ می خواهم از این سه یکی را برگزینم اما چیزی در درونم فریاد می زند که :
چـه جای پرسش و پاسخ است که هرسه یکی است, پـرسـپـولـیـس
حال ما و سوپر استار افسانه ای ناخواه در برابر هم ایستاده ایم ظلمت شب خودی ها را که تا دیروز شانه به شانه هم می جنگیدند در برابر هم قرار داد تا رقابتی شروع شود که یک نفر در آن بـایـد ببازد و کاش می شد که هیچکس نبازد اما نمی شود, این یک قـانـون اسـت
دیشب و در دل شب یک نفر با بغض فریاد می زد “نفرین بر تو ای تاریکی, ای ظلمت!” انـگار تنها می شود با او هم صدا شد…!!

نویسنده : محمد نوروزی

انتهای گزارش اختصاصی / استفاده از این مطلب با ذکر نام مرجع خبری پرسپولیس مجاز است

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)