مرجع خبری پرسپولیس : نوع حمله كردن پرسپوليس آنقدر ابتدايي و زشت است كه فقط قرار گرفتن يكسري اتفاق كنار هم مي‌تواند اين نوع حمله‌ها را به نتيجه‌اي كه همان گل باشد، برساند.

 

پرسپوليس مي‌بازد چون استراتژي كارآمدي در دفاع و حمله ندارد؛ ظاهرا اين جمله ساده و پيش پا افتاده است و خيلي كلي به نظر مي‌رسد اما از درون اين جمله ساده به نكات زيادي مي‌توان رسيد كه ثابت مي‌كند نقش كادر فني و در راس آن سرمربي پرسپوليس چقدر در اين نمايش ضعيف و شكست تلخ پررنگ بوده است.

اول توضيح بدهيم كه احتمالا هيچ مربي فوتبالي براي يك بازي مهم بدون استراتژي مشخص براي دفاع و حمله وارد زمين نمي‌شود اما اگر حميد استيلي براي رويارويي با استقلال در فاز حمله و دفاع استراتژي داشته اين استراتژي كاملا ناكارآمد و گنگ بود تا جايي كه چنانچه اگر نتيجه هم برمي‌گشت اتفاقي و بر پايه حملات احساسي بود نه كار تاكتيكي مشخص!

***
چه بر سر خط هافبك پرسپوليس و بازيكنانش آمده بود كه اين همه فضا به هافبك‌هاي طراح حريف مثل جباري و كرار مي‌دادند؟ مگر همين مازيار، بادامكي و نوري نبودند كه مقابل ذوب‌آهن فوق‌العاده كار كردند اما در 30 دقيقه ابتدايي بازي چه بلايي سر آنها آمده بود كه در بيشتر صحنه‌ها فقط رد و بدل شدن توپ از بين يكديگر را تماشا مي‌كردند؟ در واقع خط هافبك پرسپوليس خيلي زود – شايد از دقيقه يك – قافيه را به حريف باخت تا فشار روي خط دفاع اين تيم از همان دقايق ابتدايي زياد باشد. در چنين شرايطي چه توقعي بايد از خط دفاعي كه در هر شش بازي قبلي و حتي مقابل ضعيف‌ترين خطوط حمله ليگ ضعف نشان داده داشت؟ برمي‌گرديم به بحث هافبك‌ها و اينكه قبل از بازي از هافبك‌هاي پرسپوليس مي‌شنيديم اين دربي جنگ هافبك‌هاي دو تيم است. شايد خود هافبك‌هاي پرسپوليس هم مي‌دانستند اگر اين جنگ را ببازند كار تيمشان زار است و اتفاقا همين هم شد. راستي چرا استيلي بعد از تماشاي ضعف 30 دقيقه‌اي هافبك‌هايش كاري نكرد؟ يعني تعويض يكي از آن سه بازيكن يا تغيير سيستم از 1-3-2-4 به 2-4-4 يا حتي 1-5-4 كه سيستمي دفاعي به نظر مي‌رسد و فضاي كمتري به عناصر تهاجمي حريف مي‌دهد جراتي مي‌خواست كه در نزد استيلي نمي‌توان جستجويش كرد؟

***
پرسپوليس در دقايقي گل مي‌خورد كه مشغول حمله است و اين اصلا اتفاق خوبي براي يك تيم به حساب نمي‌آيد. در صحنه گل اول بعد از ريباند توپ از سوي معمارزاده چطور جباري زودتر از مدافع مياني و چپ پرسپوليس به توپ مي‌رسد؟ يا در صحنه گل دوم چطور توپ اينقدر راحت به مهاجم حريف مي‌رسد تا با دروازه‌بان پرسپوليس در حالتي تك به تك قرار گيرد؟ همه مي‌دانند اشتباه در نوع دفاع كردن و ساده گل خوردن اتفاقي بوده كه در تمام 6 بازي قبل از دربي هم ديده شده اما كادر فني پرسپوليس انگار تا مصاف ويژه فصل هم كاري براي رفع آن انجام نداده است. اين ايراد بزرگي است كه لاينحل مانده و انگار استيلي و همكارانش هم پاسخي براي آن ندارند.

***
نوع حمله كردن پرسپوليس آنقدر ابتدايي و زشت است كه فقط قرار گرفتن يكسري اتفاق كنار هم مي‌تواند اين نوع حمله‌ها را به نتيجه‌اي كه همان گل باشد، برساند. استيلي، محمد نصرتي مدافع مياني‌اش را از دقيقه 60 به جلو مي‌فرستد تا با بازي مستقيم و ضربات سر نصرتي توپ به مهاجمان برسد و آنها كاري انجام دهند. اتفاقا نصرتي وظيفه‌اش را خيلي خوب انجام مي‌دهد و احتمالا به غير از كريمي، او نفر دومي است كه سرمربي پرسپوليس گفته در حد خودش بازي كرده اما بازي غيرتمند مدافع پرسپوليس درست تاكتيك نخ نماي مربيان قبلي اين تيم از جمله علي پروين را به ذهن مي‌رساند كه از هاشمي‌نسب يا انصاريان در مواجهه با بن‌بست در رسيدن به گل چنين خواسته‌هايي داشتند. تازه اين اتفاق در حالي رخ مي‌دهد كه پرسپوليس با ماندن نصرتي در خط دفاع هم پر از ايراد و ضعف است و اينكه در چنين شرايطي اسير ضدحمله‌ها شود امري بديهي به نظر مي‌رسد؛ كما اينكه استقلالي‌ها در نيمه دوم دو سه بار تا آستانه گل هم پيش رفتند و سرانجام به آن رسيدند.

***
استراتژي دفاع و حمله كه ضعيف است اما تعويض‌ها هم ايراد دارد. حميدرضا علي‌عسگري در دفاع راست آنقدر مقابل كرار و ميداودي ضعف نشان داده كه استيلي از دقيقه 30 عليرضا محمد را براي گرم كردن از جايش بلند مي‌كند تا به زبان بي‌زباني بگويد در چيدمان اوليه اشتباه كرده است. اين جابجايي تا دقيقه 46 رخ نمي‌دهد و بعد از مصدوميت محمد و عقب‌نشيني اجباري عسگر در دقيقه 46 خط دفاع پرسپوليس دوباره به هم مي‌ريزد. اين اتفاق در جناح چپ خط دفاع هم به صورتي كمرنگ‌تر رخ مي‌دهد اما خبري از تعويض نيست تا گل دوم از همان جناح به تيم تحميل شود. اتفاق تلخ‌تر تعويض نشدن محمد نوري است. كاري به پنالتي از دست رفته او نداريم اما بدون شك ضعيف‌ترين چهره پرسپوليس بازيكني است كه تا قبل ار دربي حساب زيادي روي او باز شده بود. نوري در كمال شگفتي پنالتي را بيرون مي‌زند – به سپردن ضربه پنالتي به او هم نقد وارد است – و در حالي كه علاوه بر بازي ضعيف، بي‌روحيه و متلاشي به نظر مي‌رسد تا دقيقه 90 در زمين مي‌ماند. به جاي او حسين بادامكي از زمين بيرون مي‌رود، تنها هافبكي كه كمي در دعواهاي ميانه زمين برنده است. حالا پرسپوليسي كه با دو هافبك دفاعي از پس هافبك‌هاي حريف برنمي‌آمده بايد با يك هافبك دفاعي به نام مازيار زارع كه بدون توپ كلا زياد نمي‌دود و ديده نمي‌شود مراقب ضدحمله‌هاي آنها باشد. نتيجه اين است كه 7 دقيقه بعد استيلي مزد تعويض اشتباهش را با تير خلاص حريف مي‌گيرد!

***
پرسپوليس مشكل فني دارد، مشكلاتي كه بيشتر از اينكه به بازيكنان و ضعف‌هاي‌شان مربوط باشد به كادر فني اين تيم برمي‌گردد. نه اينكه بازيكنان پرسپوليس فوق‌العاده بودند، نه اما مطمئنا مي‌شد با همين بازيكنان كارهاي بهتري هم انجام داد. حال در چنين شرايطي همين كادر فني بايد علاوه بر حل تمام اين مشكلات فني و درس گرفتن از اشتباهات گذشته، تيمي كه از 7 بازي اول 6 امتياز گرفته، سه باخت در كارنامه‌اش دارد و بازيكنانش بي‌روحيه و عصبي هستند را درست كند. آيا از استيلي و همكارانش مي‌توان چنين توقعي داشت؟

 

منبع: ایران ورزشی

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)