نصرتی و رضایی را اعدام می کردند بهتر از این برخورد بود / عجیب نیست به من پیشنهاد مربیگری نمی دهند؟
مرجع خبری پرسپولیس : محمد مایلی کهن شاید جزو نخستین افرادی بود که در ابتدای فصل، آینده خوبی را برای پرسپولیس پیشبینی نکرد و در شرایطی که در ابتدای فصل وضعیت به بدی امروز نبود، از این تیم جدا شد.
حالا او میگوید همان طور که به حرفهای گذشتهاش در رابطه با دلالیسم، دوپینگ و منشوریها بیتوجهی شد، کسی به هشدارهایش در ابتدای فصل در رابطه با آینده پرسپولیس توجهی هم نکرد.
* شما خیلی زود متوجه سرنوشت پرسپولیس با حمید استیلی شدید و از این تیم رفتید. گویا پیشبینیتان درست از آب در آمد.
– فکر میکنم همین طور است، من در گذشته مسایلی در رابطه با دلالی، دوپینگ و منشوریها مطرح کردم و دیدید که آنها واقعیت داشت، اما در رابطه با پرسپولیس من بد کسی را نمیخواستم و نمیخواستم نان کسی را آجر کنم. من دست کسی را که دانشش را داشته باشد و وقت بگذارد را میبوسم. فکر میکنم در تمامی این سالها نشان دادم که به دنبال باندبازی نیستم و در کارهایم هم با کسی شوخی ندارم. واقعیت این است که من از استیلی دلخورم، دلخوری به خاطر این که تنها کسی که می خواست بدون شیله پیله به او کمک کند من بودم. میتوانستم مثل بقیه افرادی که کنارش بودند، به او بگویم تو بهترین هستی و عاقبتش همین میشد که الان میبینید.
* به هر حال استیلی از پرسپولیس رفت و باشگاه به دنبال جانشین او میگردد. میگویند بوناچیچ بیشترین شانس را برای حضور در پرسپولیس دارد.
– من سوالم این است مگر الان پرسپولیس دو مربی خارجی ندارد، پس چرا یکی از این دو را به عنوان سرمربی پرسپولیس انتخاب نمی کنند. قطعا این دو توانایی ندارند. معمولا عرف است وقتی یک سرمربی برکنار میشود بهترین همکار او به عنوان سرمربی مشخص میشود. به نظرم جفایی که استیلی به خودش و کاشانی و پرسپولیس کرد به هیچ کس نکرد.
* اما خیلیها معتقدند که این کاشانی بود که با رفاقتش استیلی را به عنوان سرمربی انتخاب کرد. استیلی نه در شاهین و نه در استیل آذین کارنامه خوبی نداشت اما به یک باره به عنوان یکی از گزینههای اصلی باشگاه پرسپولیس مطرح شد.
ـ بارها گفتهام که با کاشانی هیچ رفاقتی نداشتهام اما در ۵۰ روزی که با پرسپولیس کار کردم تا حدود زیادی او را شناختم. او قبل از تشکیل کمیته فنی به من پیشنهاد داد که تمامی مسئولیت فنی را بر عهده بگیرم و باشگاه هر مربیای که من انتخاب کنم را به عنوان سرمربی معرفی میکند اما من نپذیرفتم. اسم بعضیها برده شد که آنها آنقدر وقیحانه عمل کرده بودند که من ابا داشتم بخواهم با این عنوان کار کنم. من به کاشانی گفتم که شما صبر ایوب دارید. مگر میشود فرد یا افرادی این همه اهانت کنند و شما هیچ نگویید؟ به نظرم یک نفر نباید از یک سوراخ ده بار گزیده شود. در نهایت من این عنوان را نپذیرفتم و کمیته فنی تشکیل شد و استیلی را به عنوان سرمربی انتخاب کرد.
* رویانیان گفته که برای استیلی زود بود که به عنوان سرمربی انتخاب شود. این یعنی اینکه مدیریت جدید پرسپولیس هم اعتقادی به استیلی نداشت.
ـ احساسم این است که رویانیان فرد مدیری است که در جاهای دیگری مدیریت کرده اما یادمان نرود که مدیریت در فوتبال متفاوتتر از جاهای دیگر است و خودش هم به این مساله اذعان کرده است. او گفته که من ۸۰ روز به پای استیلی ایستادم اما به اعتقاد من او ۸ دقیقه هم پای استیلی نایستاد. از روز اول گفت میخواهم مربی جدید بیاورم. در فصل گذشته یکی، دو بازی مانده به پایان مسابقات مدیریت قبلی به دنبال گزینهی دیگری بود و حقش بود اما دیدید چه سر و صدایی به پا کردند. رویانیان هم حقش بود که به فکر تیمش باشد اما اینکه گفت ۸۰ روز برای استیلی صبر کرد درست نیست چون به نظرم او ۸ دقیقه هم پای استیلی نایستاد. من که مربی بودهام میدانم، این بدترین روش ممکن است. من میدانم این چه سمی است و چهطور شان و منزلت یک مربی را نزد بازیکنان پایین میآورد. این یکی از مشکلات اصلی پرسپولیس بود چرا که دیگر مشکل مالی در میان نبود و پولهای خوبی داده میشد. درباره حضور رویانیان در فوتبال هم باید بگویم مثل این میماند که من را به عنوان رییس ستاد سوخت انتخاب کنند. ضمن اینکه فکر میکنم مدیریت ستاد سوخت خیلی راحتتر از مدیریت پرسپولیس است. خود رویانیان هم این حرف را زده. به اعتقاد من با وجود ا حترامی که برای رویانیان قائلم، او نمیتواند در این جور مسائل اظهار نظر کند.
* یعنی شما معتقدید که استیلی شایسته مربیگری در پرسپولیس بود؟ به نظرتان او خودش را زود نسوزاند؟
ـ به هر حال باشگاه یک سری گزینهها داشت. پرسپولیس که نمیتوانست ۵۰ گزینه داشته باشد و کمیته فنی از بین آن گزینهها استیلی را انتخاب کرد.
* پس به هر حال باید معیاری وجود داشته باشد. فکر میکنید کمیته فنی چه معیارهایی را از استیلی دید که او را انتخاب کرد؟
ـ بنده عضو کمیته فنی نبودهام و اصلا نمیخواستم عضو این کمیته باشم و در این زمینه نمیتوانم جواب شما را بدهم اما به هر حال آنها تشخیص دادند که استیلی به عنوان گزینه دوم شرایط لازم را برای هدایت پرسپولیس در اختیار دارد. شاید اگر من هم عضو بودم همین نظر را میدادم یا اینکه نظرم فرق میکرد. اما مشکل استیلی این نبود که زود به پرسپولیس آمده است. بزرگترین مشکل او این بود که حتی خودش، خودش را باور نداشت. ۸۵ بازی ملی در کارنامه استیلی وجود دارد اما او به توانایی خودش اعتقادی نداشت.
* اینکه میگویید درست است. شاید این حرف شما را میتوان در جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان دید وقتی که استیلی به خاطر سابقه بیشترش بازوبندی که باید میبست را به علی دایی داد. شاید این همان حجب و حیایی است که همه در وجود استیلی دیدهاند و درباره آن صحبت میکنند.
ـ به نظرم اسم این را نمیشود حجب و حیا گذاشت. ما بعضی چیزها را با هم قاطی میکنیم. این که میگویم او خودش را باور نداشت، به این خاطر است که وقتی به عنوان سرمربی پرسپولیس انتخاب شد، گفت که من یک مدیر فنی هم میخواهم. کجای دنیا وقتی یک سرمربی انتخاب میشود خودش پیشنهاد انتخاب یک مدیر فنی را میدهد؟ این یعنی اینکه استیلی خودش را باور نداشته است. یا اینکه او بدون شناخت دنبال هنکه رفت. میخواهم این را بگویم اگر قرار بود هنکه به پرسپولیس بیاید دیگر چه نیازی به انتخاب استیلی بود. رزومه هنکه کجایش با کارنامه استیلی قابل قیاس بود؟
* البته همین هنکه قبول کرد دستیار مظلومی باشد.
ـ من معتقدم وضعیت استقلال با پرسپولیس متفاوت است. میگویند پرسپولیس مهرههای خوبی را نتوانست جمع کند. به نظرم در این زمینه هم میشود بحث کرد. مشکل پرسپولیس مهره نیست. به اعتقاد من اگر پرسپولیس در سطح استقلال بازیکن نگرفته کمتر از این تیم هم نگرفته است. شما مثلا پارسال میآیی علی کریمی را میگیری. آیا کریمی مهره بدی است؟ کریمی یک استثناست. هر بیست سال مثل او به فوتبال میآید. نحوه استفاده از بازیکن شرط است. کریمی تازه یکی، دو بازی است در جای خودش بازی میکند. مهره خوب داشتنن شرط لازم است اما شرط کافی نیست. نحوه بازی گرفتن، نحوه تمرین دادن، نحوه آنالیز حریف، نحوه مدیریت بازیکن و موارد دیگر خیلی مهم است. ضمن اینکه میخواهم بدانم که تیم نفت چه زمانی بسته شد؟ مهرههای این تیم را کنار مهرههای پرسپولیس بگذارید. متاسفانه هر وقت پرسپولیس نتیجه نمیگرفت میگفتند ۸ نفر از بازیکنان ما محروم و مصدوم هستند. مگر قرار است یک تیم با ۲۰ نفر بازی کند. پرسپولیس هادی نوروزی، مهرداد اولادی و وحید هاشمیان را داشت آن وقت استیلی میگفت من یک مهاجم هدف میخواهم. تا آنجایی که من میدانم مهاجم هدف کسی است که توپ را میگیرد، نگه میدارد و با توانایی تکنیکیاش توپ را به بازیکنی میدهد که از عقب اضافه میشود. بعد او میگفت مهاجم سرزن میخواهم. مهاجم سرزن که دیگر مهاجم هدف نیست. اما درباره استقلال باید بگویم فرق استقلال با پرسپولیس در وجود پورحیدری است. نمیخواهم زحمات مظلومی را کمرنگ کنم اما پورحیدری با وظایفش کاملا آشناست. پورحیدری میداند چه موقعی وظیفهاش را انجام دهد. اگر دقت کنید وقتی استقلال گل میزند، اولین نفری است که به سمت بازیکنان میرود تا جلوی جوگیر شدن آنها را بگیرد. پورحیدری ۳۰ سال نیست که سرپرست استقلال است اما کارش را بلد است. به خوبی حرف میزند و در جایی که لازم باشد از مصاحبه کردن بازیکنان ممانعت به عمل میآورد. البته ممکن است در این وسط مصاحبهای مانند مصاحبه جباری هم انجام شود که این همه جای دنیا اتفاق میافتد. خیلی اتفاقات در دنیا انجام میگیرد که اگر شما یکیاش را اینجا انجام دهی لولو میشوی. پورحیدری میداند کجا نقش پدری ایفا کند. زمانی که میداودی موهایش را متفاوتتر از بقیه بازیکنان زده بود، پورحیدری قضیه را به خوبی جمع کرد و گفت من مقصرم. او تیمش را دوست دارد، کارش را بلد است و به منافعش هم میرسد و باید هم برسد. ممکن است این حرفها را که میزنم دوباره شمشیرها از رو برای من بسته شود. مگر من آن زمان که در پرسپولیس بودم درباره سرپرست تیم چه چیزی گفتم؟ آن موقع گفتم که سرپرست تیم باید یک ساعت زودتر بیاید و دو ساعت دیرتر برود. این وظیفه یک سرپرست است. سرپرست فعلی ۳۰ سال است که در پرسپولیس این نقش را دارد. بیش از همه در کنار پرسپولیس بوده است اما میخواهم بدانم آیا در پرسپولیس کسی کاربلدتر از او وجود ندارد؟ برایتان مثالی میزنم. در جلسهی کمیته فنی میخواستیم درباره دلایل باخت به شاهین صحبت کنیم که یکی از مسائلی که توسط سرپرست تیم مطرح شد این بود که غذای بازیکنان غذای خوبی نبود و پارسال هم همین اتفاق افتاد که من گفتم اگر تجربه این کار وجود داشته چرا پیشگیری نشده است؟ این وظیفه یک سرپرست خوب و باتجربه است که برای تیمش فکر بگذارد. گفت ما داخل زمین که شدیم دیدیم پلاکارد بزرگی علیه استیلی و به نفع فلانی نوشته شده است. گفتم شما چه کار کردید که گفت هیچ. من اعتراض کردم و گفتم این وظیفه سرپرست تیم است که در چنین مواقعی به سرپرست زمین یا به نماینده فدراسیون اعتراض کند. به هر حال هر جایی قانونی دارد. دوستان ما در سازمان لیگ مدعیاند بهتر از آنها پیدا نمیشود اما کجای دنیا دیدهاید که در یک ورزشگاه و در کنار زمین پلاکاردی له یا علیه کسی زده شود؟ به نظر من قبل از استیلی باید سرپرست تیم از پرسپولیس میرفت چراکه در تمامی این سالها که نقش سرپرستی را بر عهده داشته نتوانسته نقش پدری و برادریاش را ایفا کند. سرپرستی که نتواند در تمام این سالها نقشی در آوردن و بازیکن داشته باشد، سرپرستی که خودش نتواند شب مسابقه در هتل حضور داشته باشد، سرپرستی که نتواند به موقع خودش کارهای روحی روانی انجام بدهد طبعا تیم به مشکل بر میخورد. پس فلسفه وجودی این سرپرست چیست؟ آیا صرفا کمک است؟ خب کمک شود اما کسی دیگری باشد و توام با انجام وظیفه، کمک هم باشد. ما خیلی آدمها داریم که خیلی خوب میتوانند این کارها را انجام بدهند. جعفر کاشانی، دکتر زادمهر، حسین قراخانلو کسانی هستند که من همین الان فیالبداهه اسامی شان به ذهنم رسید. اینها آدمهای کاربلد و تحصیل کردهای هستند و مطمئن هستم دو تا از آنها زبان بلد هستند. زمانی که رویانیان آمد یک روز گفته شد که سرپرست فعلی از پرسپولیس رفته است که من فکر کردم رویانیان چه تصمیمی گرفته اما یک روز بعد اعلام شد که او برگشته است. به اعتقاد من یکی از مشکلات اساسی پرسپولیس حضور سرپرست فعلی است.
* فکر میکنید اگر سرپرست خوبی به اذعان شما وجود داشت، آن اتفاق برای شیث رضایی و نصرتی نمیافتاد؟
ـ ما متاسفانه به دنبال قربانی میگردیم. طرف دکتر قلابی است اما تلویزیون صورتش را شطرنجی نشان میدهد اما ما با شیث و نصرتی چه کردیم؟ اگر آنها را هزار بار اعدام میکردیم بهتر از این بود. اکثر قریب به اتفاق مردم آن صحنه را ندیده بودند اما آبرو و حیثیتشان را بردند. طبق مقررات چرا این دو باید این هزینه بپردازند؟ خودشان و خانوادهشان نمیتوانند به خیابان بروند. این مشکلات ماست.
* قبول کنید که شرایط شاید برای کادر فنی به خوبی فراهم نبود. از ابتدا فضای ورزشگاهها با استیلی همراهی نمیکرد.
ـ مگر قرار است هر جا که میرویم همه آدمها موافق ما باشند؟ مگر الان در استقلال همه چیزی برای مظلومی فراهم است. او همین الان هم مخالفانی دارد. به قول شما مظلومی میبرد و از او انتقاد میشود. اصلا نمیشود، کسی مخالفی نداشته باشد. این چه توقعی است؟ اگر این فضا را دیدیم همان هفته اول میرفتیم. من در بازی با ملوان در ورزشگاه بودم. بعد از گل اول ملوان یک سری شعارهایی دادند ولی وقتی پرسپولیس به گل رسید، همه ورزشگاه پرسپولیس را تشویق کردند. پس از آن من عذرخواهی کردم و از پرسپولیس رفتم که فکر میکنم اگر در آن چهار بازی پرسپولیس مربی هم نداشت ۱۰ امتیاز را میگرفت. پس از آن مدام عنوان میشد که ما مصدوم داریم اما میخواهم این را بدانم آیا تمرین غلط نمیتواند یکی از دلایل مصدومیت بازیکنان باشد؟ ماه رمضان امسال در تابستان بود. اول ما از استیلی برنامه تمرینی خواستیم که برنامه تمرینی درست و حسابی هم به ما داده نشد. اما دیدیم تمرینهای تیم در ماه رمضان در تابستان ساعت ۱۰ صبح برگزار میشود. در آن درجه حرارت کدام بازیکن نا از نظر علمی میتوانست تمرین کند. یا اینکه میدیدیم یک روز مانده به مسابقه بازی رودررو در تمرین برگزار میشود. اینها میتواند دلایل مصدومیتها باشد. در اوج تمرینهای بدنسازی هم، تیم دو ماه مربی بدنساز نداشت. استیلی مربی بدنسازی را انتخاب کرده بود که پیشنهاد مالیاش بالا بود و باشگاه هم حق داشت که این پیشنهاد را نپذیرد اما میگفتند این فرد گناه دارد اما من میگویم آیا یک نفر گناه دارد یا میلیونها هواداری که دغدغه تیمشان را دارند؟ در کنار استیلی دو مربی خارجی یک مربی دروازهبان، یک مشاور فنی و احتمالا چند آنالیزور وجود داشت اما در آن دو ماهی که من در پرسپولیس بودم تنها کسی که کارش را به نحو احسن انجام میداد سعید عزیزیان بود. من در اکثر تمرینهای تیم حضور داشتم اما دیدید که او را هم کنار گذاشتند.
* به هر حال این شرایطی است که برای پرسپولیس به وجود آمده است.
ـ من سالهای سال است که درباره این مسائل صحبت میکنم. مسئولیتهای مختلفی داشتهام و در سال ۶۱ ـ ۶۰ معاون افشارزاده در اداره کل تربیت بدنی استان تهران بودم. همان موقع پیشنهاد دادم برای سروسامان دادن وضعیت پرسپولیس و استقلال این دو باشگاه را به صورت دو اداره کل ببینید. هر اداره کل یک بودجه جاری و یک بودجه عمرانی دارد. در این سالها بیشترین پولها به صورت مستقیم از جیب دولت به حساب این دو باشگاه ریخته شده است. درست است که سپاهان، سایپا و ذوب آهن هم دولتی بودهاند و از جیب دولت خرج کردهاند اما آنها بخشهای تولید کننده بودند اما استقلال و پرسپولیس مستقیم از جیب دولت پول گرفتند و بعد از یک سال دیگر از این پولها خبری نبوده است. اگر این دو باشگاه اداره کلی دیده میشدند، به عنوان مثال اگر ۵ میلیارد در سال بودجه داشتند، ۳ و نیم میلیارد آن صرف مسائل جاری میشد و یک و نیم میلیارد تومان آن خرج مسائل عمرانی میشد. آیا ۳۰ سال پیش نمیشد در مرکز تهران زمین خوبی برای این دو باشگاه گیر آورد؟ متاسفانه میبینیم آقایانی که شکست خوردهاند و بدهیهای فراوانی ایجاد کردند و خانوادههایشان هم دچار مشکل شدهاند، دوباره به پستهای مدیریتی برمیگردند. استقلال و پرسپولیس بیشترین نقش را در افزایش نرخ دستمزد بازیکن و مربی داشتهاند. بازیکنان خارجی بیکیفیتی آوردند که نه تنها یک دقیقه بازی نکردند بلکه باعث کسر امتیاز هم شدند. به نظر من باید هویت از دست رفته پرسپولیس برگردد. وقتی یک تیمی گل میخورد همه مقصرند اما در بعضی گلها تقصیر یک بازیکن بیشتر از بقیه است اما میبینید پس از داربی اخیر یکی از مقصران اصلی بیشترین صحبت را کرده است. دیگر بازیکن از ابتدا تا انتها به موهایش در اسکوربرد نگاه میکند. علی کریمی هم موهایش بلند است اما عملکرد او را با دیگر بازیکنان مقایسه کنید. او یک ساعت و نیم قبل از تمرین در تمرین حاضر میشود. با این حال به نظرم در پرسپولیس بازیکنان مقصر نیستند. اگر آنها رفتاری صادقانه ببینند به خوبی رفتار میکنند اما وقتی میبینند یک نفر یک جور حرف میزند و رفتارش طور دیگری است، آن حرف را قبول نمیکنند. فکر میکنم مشکلات پرسپولیس فراتر از این حرفهاست. ما اصلا به دنبال کاهش مشکلات فوتبالمان نبودهایم و همه وابسته به میزهایمان هستیم. الان هم میبینیم که مافیای رسانهای تشکیل شده و برای افراد شکست خورده تبلیغ میشود و این تبلیغها بعضی وقتها بینالمللی هستند. من میخواهم به حرفهایی که علی کریمی بعد از بازی زد اشاره کنم. چرا وقتی کریمی حرف میزند سازمان لیگ که باید قانونگذار باشد، هم جوابش را میدهد و هم شکایت میکند. اگر کسی به عزیز محمدی چیزی گفته طبعا همه باید به قانون احترام بگذارند اما آقای مسئول هم مصاحبه کرده و هم شکایت کرده است. من باید گریزی به حرفهای گذشتهام بزنم. در ورزش بیشتر از پزشکی به تخصص نیاز است چرا که اشتباه یک پزشک میتواند باعث مرگ یک نفر شود اما اشتباه یک مدیر باشگاه میتواند یک جامعه را به مرگ برساند. متاسفانه در ایران چون همه لگدی به توپ زدهاند همه خودشان را صاحب نظر میدانند.
* شاید این حرفی که شما میزنید، در همین کاهش سهمیهها به وضوح دیده شد. ما کرسی مهم هیات اجرایی AFC را به راحتی از دست دادیم و در نهایت سهمیههایمان کم شد.
ـ البته این طور نیست که کسانی که از ایران کرسیهای بینالمللی ورزش را در اختیار داشتند، به نفع ورزش ایران کار کرده باشند. ما ۳۰ سال در فیلا نماینده داشتیم اما یک بار هم از حق کشتی ایران دفاع نکرد. این کرسیها در اکثر موارد جز هزینه برای ورزش ما چیز دیگری نداشته است.
* آینده پرسپولیس را با این وضعیت چطور میبینید؟
ـ به اعتقاد من پرسپولیس نیاز به خانه تکانی شدید دارد. امسال که بر خلاف سال گذشته جام حذفی اهمیت پیدا کرده است، پرسپولیس کنار رفته است. به اعتقاد من هنوز در کنار پرسپولیس افرادی هستند که بیشترین لطمه را به این تیم میزنند اما به هر حال آنها مهره مار داشتهاند و همیشه با پرسپولیس بودهاند اما برای خود شما جای تعجب ندارد که چرا تا به حال مربیگری در پرسپولیس را به مایلی کهن پیشنهاد نکردهاند؟ من همان مربیای هستم که فوتبال ایران ۱۵ سال اثراتش را از حضورم در تیم ملی دید و مجیدی و مهدوی کیا هنوز از آن تیم باقی ماندهاند و بعد از آقای پروین با ۱۴ سال به عنوان بازیکن و شش سال به عنوان مربی حضور متداوم، بیشترین حضور را در پرسپولیس داشتهام.
* قضیه شکایت سازمان لیگ از شما به کجا انجامید؟
به اعتقاد من هرجا قانون به ضرر ما بوده آن را نمیبینیم اما هر جا به نفعمان بوده آن را چوب میکنیم و بر سر مخالفمان میزنیم. اولین نفر تا آخرین نفر کشور باید برابر قانون یکسان باشند. از من به خاطر حرفهایی که در برنامه شوک زدم و پخش نشد، شکایت کردند که واقعا رفتارشان خندهدار است. با علی کریمی هم همین رفتار را کردند. من میخواهم بدانم به سازمان لیگ چه ارتباطی دارد که پرونده من را به خاطر صحبتهایی که پخش نشده به کمیته انضباطی میبرد. بعد جالب است میگویند من از آوانسهای محمدی استفاده میکنم اما محمدی زمانی که در این فوتبال محلی از اعراب نداشت، مایلی کهن فوتبالیست بود. من چطور میتوانم خودم را به او بچسبانم. البته خودش به این مسئله اذعان دارد و میگوید شما در این جا سردار هستید. خدا ریشهام را بزنم که خودم را بخواهم به او بچسبانم. من تنها مربیای بودم که کمیته داوران از من تقدیر کر اما سازمان لیگ مربیانی که به زمین رفتهاند و با داور دهن به دهن گذاشتهاند را به عنوان مربی اخلاق انتخاب میکند.
گفتوگو از محسن معتمدکیا
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Friday, 19 August , 2022