مرجع خبری پرسپولیس :

مهرجويى استاد صاحب منصب و صاحب سبك سينماى ايران براى استفاده از نام فيلم خاطربرانگيز او كار ساده اى نيست و طبيعتاً اين من حقير نيز چنين رويى و توانى و ارتباطى ندارد كه زنگ بزند به كارگردان بزرگ سينماى ايران و وقتى چنان ارزشمند را به سؤالى چنين ساده تلف كند. غرض از نوشتن اين مقدمه اما اداى احترامى بود به كسى كه مى شود حتى در يك روزنامه ورزشى و به بهانه مطلبى و تيترى اداى احترام كرد به او كه تا اين اندازه بزرگ است.
ايده اوليه اين بود كه تيتر مطلب تبديل شد به خانه نشين ها. به آنها كه اين روزها در خانه هاى خود نشسته اند و دورند از فوتبال. به آنها كه منتظرند تا زنگ تلفن خبرشان كند براى مذاكره با مديرعاملى معروف. آنهايى كه امروز از آنها مطلب مى نويسيم اما خانه نشين نيستند كه مى توان آنها را اجاره نشين دانست. شايد امروز در خانه خودشان باشند اما فردا روزى نزديك و با رقم خوردن نخستين نتايج ميهمان خانه ديگرى خواهند بود. خانه اى كه متعلق بوده به مستأجر ديگرى.

در دنيا و در زندگى همه ما مستأجريم. همه در خانه مى نشينيم و وقتش كه برسد منزل را تحويل مستأجر ديگر مى دهيم و خود به سراى ديگرى نقل مكان مى كنيم. فوتبال ايران اما منزلگاه «مستأجرصفت» يا «استيجارى صفت» بيشترى است. در فوتبال ايران همه مستأجريم. صاحبخانه دولت است و دولت هم چندى است مدت اقامت

را پايين و نرخ اجاره ها را بالا برده! با اين حال فوتبال ايران اين اجاره خانه بزرگ مشتريان فراوانى ندارد. همان دايره بسته اى كه از آن سال هاست نام برده مى شود و كم پيش مى آيد كه باز شود. ليگ برتر به زودى آغاز مى شود. صادقانه اعتقاد دارم كه ليگ امسال فاجعه خواهد بود. در ليگ فاجعه هم «مستأجرها» خيلى زود عوض مى شوند.
•••
فوتبال ايران قابل پيش بينى نيست با اين حال پيش بينى اينكه ليگ برتر خيلى زود به سرمربيان جديدى نياز خواهد داشت كار دشوارى نيست. حدس نويسنده اين است كه سرمربيان جانشين از اين دسته انتخاب خواهند شد اما اگر كسى از قلم افتاده بود پوزش بنده را بپذيرد كه حتماً از سر فراموشى بوده و نه كم لطفى يا بى اعتقادى.
•••
مجيد جلالى
فصل قبل در فولاد يك شروع بد داشت و يك پايان خوب. شروع بد از اين لحاظ كه با گرانترين تيم فولاد و با بهترين شرايط و همچنين خريدن گرانترين بازيكن خارجى تاريخ فوتبال ايران «نونو والنته» نتوانست فولاد را در كورس قهرمانى حفظ كند. پايان خوب اما تغييرى بود كه در شرايط اين قهرمانى فصل ايجاد كرد. و خوش اقبال بود كه توانست در يك بازى بزرگ از زمين برنده بيرون بيايد. مجيد جلالى با سابقه قهرمانى با پاس در ليگ برتر يكى از نخستين بخت و اقبال هاى نشستن روى نيمكت ليگ برتر به حساب مى آيد. جلالى هم حمايت برخى از رسانه ها را در اختيار دارد و هم مورد احترام اهالى فوتبال است و همين قضيه به او بختى دوچندان خواهد داد.
وينكو بگوويچ
اگر كسى دنبال مربى خارجى باشد بگوويچ مطلوبترين گزينه به نظر مى رسد چرا كه شناخت خوبى از فوتبال ايران دارد. وينكو امسال در بازار فوتبال ايران مشتريان بزرگى نداشت اما منطقى است اگر فكر كنيم كه مديران ليگ پس از بركنارى مربى و فكر كردن به جذب مربى خارجى به او هم بينديشند. بگوويچ باسابقه كار در شمال، جنوب و مركز ايران گزينه مطلوبى به نظر مى رسد.
محمود ياورى
هرچند بحث پيوستن او به برق شيراز هم جدى به نظر مى رسد اما هيچ بعيد نيست اگر در خانه بنشيند و منتظر تماس ها باشد. او تجربه كار در نيمى از تيم هاى ليگ را دارد و مى تواند خيلى زود بر اوضاع مسلط شود. محمود ياورى اتفاقاً براى «مديريت بحران» بهترين گزينه است. او استقلال اهواز را در اواسط كار تحويل گرفت و در ليگ نگه داشت. او برق شيراز را هم در ليگ نگه داشت برق فصل بعد و بدون او سقوط كرد. او راه آهن را هم در ليگ برتر نگه داشت.ياورى براى مديريت بحران گزينه مناسبى به نظر مى رسد. حداقل سابقه كارى او كه اينگونه مى گويد.
بهمن فروتن
دلش براى ليگ برتر تنگ شده و اعتقاد دارد كه امسال مى تواند بازگشت خوبى را تجربه كند. فروتن به دليل قلم خوبى كه دارد در اكثر رسانه ها -از جمله ابرارورزشى خودمان- دوستانى دارد كه به كار فنى او اعتقاد دارند. امسال مخصوصاً در غياب فيروز كريمى و اكبر ميثاقيان جاى خالى مربى باذوقى كه بتواند مخاطب را با كلام خود راضى نگه دارد نيز بيش از پيش خالى است. فروتن اول فصل پيشنهاد پاس همدان را داشت اما مذاكرات به جايى نرسيد. تركيب مردان باتجربه اى چون اوليايى، پورحيدرى و منصوريان حداقل روى كاغذ كه خيلى جذاب بود.
احمد طوسى
سرمربى اسبق نفت آبادان براى مذاكره با پاس همدان به تهران بازگشت اما به جايى نرسيد. او هم بدش نمى آيد كه در ايران بماند و مربيگرى كند و اتفاقاً اسم و سابقه و دانش او قدرت وى را براى بازگشت به ليگ برتر بالاتر مى برد. «دكتر» فعلاً در ايران است و هنوز براى بازگشت به آمريكا اقدام نكرده. شايد او هم منتظر نخستين تماس هاست.
افشين پيروانى
حضور او در پرسپوليس و سرمايه گذارى او روى عباس انصارى فرد به جايى نرسيد هرچند او هم مى توانست به استيل آذين يعنى اردوگاه مخالفان انصارى فرد بپيوندد اما در هر حال نپيوست. افشين پيروانى اما براى بازگشت به ليگ برتر شانس دارد او چهره موجهى است و به دليل جوانى خود مى تواند گزينه مناسبى باشد براى ايجاد يك شوك مثبت به تيمى كه به چنين شوكى نياز دارد. افشين پيروانى امسال شانس كار در مقاومت حتى برق را هم داشت اما نپذيرفت شايد او منتظر بازگشت به پرسپوليس است به تيمى كه بعيد است بتواند مديرعامل و سرمربى خود را تا نيم فصل حفظ كند.
على اصغر مديرروستا
بيرون گود ايستاد و منتظر فرصتى براى بازگشت است. مديرروستا در پيكان نتايج خوبى گرفت و نشان داد مى تواند در ميان مربيان جوان براى خود اسم و رسمى دست و پا كند. على اصغر مديرروستا امسال چه در ليگ برتر و چه در ليگ يك تيم خواهد گرفت. به نظر شما اين امر غيرمنطقى است؟
هومن افاضلى
مربى سابق تيم ملى مدت هاست كه منتظر ليگ برتر است. او فصل قبل هم پيشنهاد حضور در كادرفنى پاس همدان را داشت اما اين پيشنهاد را نپذيرفت هرچند او براى استارت زدن با تيم هاى ليگ شانس خوبى دارد اما اصلاً بعيد نيست كه اگر بخواهد مدتى بيشتر براى انتخاب يك تيم بهتر صبر كند.
محمدرضا كربكندى
جدايى از ذوب آهن خيلى به سودش تمام نشد. حضور كوتاه مدت او در برق شيراز نيز نتوانست به بقاى اين تيم كمك كند با اين حال مرد بااخلاق و باتجربه فوتبال ايران در سقوط آن نقش زيادى بر عهده نداشت. او تيمى را تحويل گرفت كه در سراشيبى افتاده بود.
•••
اين همه «سياهه» نيست. يادمان باشد بومى ترها را كمتر به حساب آورده ايم امثال هادى برگى زرها و محمد عباسى ها و بسيارى ديگر از مربيانى كه مى توانند در اين فهرست نباشند اما در ليگ برتر سرمربيگرى كنند. ما در مورد فوتبال صحبت مى كنيم. در فوتبال هر چيزى امكان پذير است