مرجع خبری پرسپولیس : كي از خبرهاي جالب توجه در چند روز گذشته در حوزه رسانه‌هاي ورزشي، به ماجراي تكنولوژي بديع و پيشرفته‌اي مربوط مي‌شود كه يكي از شبكه‌هاي اروپايي به تازگي به آن دست يافته و آن را در اختيار مخاطبانش قرار داده است.

براساس اين فناوري مدرن كه براي اولين‌بار به صورت آزمايشي در جريان پخش مسابقات جهاني تنيس ويمبلدون به بينندگان عرضه شد،

تماشاگران اين شبكه قادر خواهند بود هنگام تماشاي رقابت‌هاي ورزشي مورد نظرشان، به دلخواه صداي گزارشگر مسابقه را كم و زياد كنند و بين صداهاي دريافتي‌شان از محيط ورزشگاه و اتاق گزارشگر، نوعي تعادل برقرار كنند! در سراسر جهان، اين اولين‌بار است كه چنين حادثه مثبتي در يك رسانه ورزشي رخ مي‌دهد و انتشار اين خبر، با استقبال گسترده علاقه‌مندان در تمام دنيا مواجه شده است. هيچ اتفاق عجيبي نيست اگر به زودي اين تكنولوژي محبوب توسط ساير شبكه‌هاي بين‌المللي تلويزيوني نيز الگوبرداري شود و در دسترس صدها ميليون بيننده مشتاق و پيگير مسابقات ورزشي روي جاي جاي اين كره خاكي قرار بگيرد.

2 – ابدا انتظار نداريم شبكه سوم تلويزيون دولتي كشورمان از همين روز آغاز مسابقات ليگ يازدهم سرويس كم و زياد كردن صداي گزارشگر را در اختيار علاقه‌مندان ايراني قرار بدهد. زندگي در اين كشور، مدت‌هاست كه به ما آموخته قيد اين جاه‌طلبي‌هاي بيجا و توقعات غيرمنطقي(!) را بزنيم. همين كه صداوسيماي ما بتواند در طول هر فصل فوتبالي، فقط به تعداد انگشتان يك دست هر آدميزاد، برنامه نود را سر ساعت از قبل اعلام شده روي آنتن ببرد و با فستيوال پولساز آگهي‌هاي ريز و درشتش شعور مخاطبان را بازيچه قرار ندهد، براي ما كافي است و در نوع خودش يك ترقي تاريخي به حساب مي‌آيد! نكته تعيين‌كننده هم دقيقا همين‌جاست. اگر فلان شبكه اروپايي تصميم مي‌گيرد كلي وقت بگذارد، خلاقيت به خرج بدهد، فناوري در اختيار بگيرد و سرويس جديد به تماشاچيانش ارايه بدهد، مهمترين دليلش اين است كه ده‌ها رقيب ريز و درشت در كنار خودش مي‌بيند كه اگر دير بجنبد، قافيه را به آنها خواهد باخت. تلويزيون ما اما، براي اندكي خدمت بيشتر، بهتر و متنوع‌تر، چه بهانه‌اي در اختيار دارد؟ آيا غير از اين است كه هر برنامه‌اي را به هر شكل و با هر شيوه‌اي پخش كند، مردم مجبور به تماشا و كرنش هستند؟!

3 – خلاقيت، نتيجه بلافصل «رقابت» است. وجود انبوه شبكه‌هاي باكيفيت مخصوص پخش رقابت‌هاي ورزشي در جهان، به طور طبيعي باعث مي‌شود هر كدام از اين كانال‌ها براي جلب رضايت و جذب مخاطب بيشتر، مدام در حال نوآوري و خدمات‌رساني بيشتر باشند. مرگ و زندگي اغلب اين كانال‌ها به شكلي كاملا مستقيم با استقبال و اعتماد بينندگان در ارتباط است و آنها اگر نتوانند كارت‌هاي اشتراك 50 دلاري و 100 دلاري‌شان را به تعداد كافي به فروش برسانند، محكوم به شكست خواهند بود. همين «فشار» مثبت و سازنده باعث مي‌شود هر روز در اين عرصه شاهد خدمات نوين و خلاقانه باشيم. در حال حاضر نامدارترين شبكه‌هاي ورزشي جهان سرويس‌هايي مثل پخش زنده مسابقات مختلف با گزارشگران پرشمار و به زبان‌هاي گوناگون،‌ارايه تصاوير تودرتو از بازي‌هاي همزمان، پوشش مستقيم فضاي شهرهاي اصلي كشورهاي درگير در بازي‌ها و پخش زنده مسابقات بدون گزارشگر و تنها با صداي حداكثري استاديوم را به مخاطبان‌شان ارايه مي‌دهند. شبكه‌هاي الجزيره اسپورت،‌ پخش مستقيم چهار ال‌كلاسيكوي آوريل گذشته را از 24 ساعت قبل از شروع هركدام از اين بازي‌ها آغاز كردند و با پوشش دادن مراحل آماده‌سازي استاديوم، حضور تماشاگران در مقابل ورزشگاه و كل‌كل‌ها و درگيري‌هاي لفظي آنها، يك گام از رقبا پيش افتادند. در همين تعطيلات تابستاني اخير، الجزيره اسپورتي‌ها دست به كار عجيب ديگري زدند و با ضبط و پخش گل دوم ليونل مسي به رئال مادريد در بازي برگشت ليگ قهرمانان از روي تصاوير دريافتي از شبكه‌هاي مختلف دنيا و با صداي گزارشگران كشورهاي گوناگون، لحظاتي جذاب و فراموش ناشدني براي بينندگان‌شان فراهم كردند. بله؛ اين جادوي رقابت است!

4 – وقتي خبر فراهم شدن امكان كم و زياد كردن صداي گزارشگر براي تماشاچيان تلويزيوني در اروپا را مي‌شنويم، به سرعت ياد خودمان مي‌افتيم و البته اولين اسمي كه در ذهن‌مان تداعي مي‌شود، «جواد خياباني» است!‌اين درست كه در حال حاضر امكان ايجاد رقيب براي شبكه‌هاي تلويزيوني داخل كشور وجود ندارد، اما آيا زمينه احترام گذاشتن به درخواست‌هاي حداقلي فوتبال‌دوستان ايراني هم فراهم نيست؟ شايد تداوم پخش صداي مردي كه با گزارشش حتي مي‌تواند بازي ايران – مالديو را هم به «جنگ اعصاب» تبديل كند، بهترين پاسخ براي اين پرسش باشد!