نوستالژی شکست، سکوهای خالی، بیانیه و بازوبند!

مرجع خبری پرسپولیس : درست 284 روز قبل بود كه پرسپوليس 4 گل از صباي قم خورد. فردا وقتي اين دو تيم با همان لباس‌هاي قرمز و راه‌راه سفيد و سياه روبروي هم مي‌ايستند.

انگار آتش انتقام آنقدر سرد شده كه راحت نمي‌توان به گر گرفتنش دلخوش بود اما حالا اگر محمد نوري، عليرضا حقيقي، شيث رضايي، ابراهيم شكوري، حميدرضا علي عسگري، مازيار زارع، اميرحسين فشنگچي، حسين بادامكي، هادي نوروزي يا غلامرضا رضايي يادشان رفته كه 284 روز قبل چه بلايي سر پرسپوليس آمد، بايد با مرور خاطرات تلخ آن روز يادشان بيفتد كه فردا همه از آنها انتقام مي‌خواهند.

البته خودشان هم مي‌دانند بعيد است به اندازه آخرين بازي خانگي تيم‌شان، جمعيت به ورزشگاه بيايد كه فرياد انتقام سر دهد و از آنها برد را به هر قيمتي بخواهد.

2 روز مانده به زمستان سال 89 علي دايي بعد از شكست به تراكتورسازي در تبريز شال و كلاه كرده بود كه تيمش را مقابل گوارديولاي وطني- كه همان روز به اين لقب پرطمطراق رسيد- به پيروزي برساند اما وقتي پا به ورزشگاه گذاشت، سكوهاي خالي از تماشاگر را ديد و فهميد امروز از آن روزهاست كه اگر كنار خط فرياد بزند، صدايش به راحتي توسط ميكروفن‌هاي كنار زمين ثبت خواهد شد. آن روز عادل فردوسي‌پور گزارشگر بازي با تمسخر وضعيت ايجاد شده روي سكوها شروع به شمردن تماشاگران حاضر در ورزشگاه كرد تا فاجعه‌اي كه در تاريخ بازي‌هاي خانگي پرسپوليس در طول حيات چهل و چند ساله‌اش رقم خورده بود را به بدترين شكل ممكن علني كند. باوركردني نبود اما بعد از بازي رسانه‌ها با اغماض، تعداد تماشاگران مسابقه را اينچنين اعلام كردند: كمتر از هزار نفر!

فاجعه اما در راه بود. شايد از همان سكوهاي خالي مي‌شد فهميد مسابقه ويژه‌اي در انتظار پرسپوليس است اما نه اينقدر ويژه. دقيقه 2 بازي بود كه دروازه پرسپوليس باز شد اما حدود نيم ساعت بعد همه فهميدند اين گل اتفاقي نيست. پرسپوليس در عرض 4 دقيقه 2 گل از مدافعان صبا خورد تا ابعاد فاجعه در اين تيم هويدا شود. بعد از اين سه گل، دايي براي اينكه شوكي به تيمش بدهد، اميرحسين فشنگچي بازيكن سابق صبا را از زمين بيرون كشيد چرا كه فكر مي‌كرد او خوب نبوده اما تيم او با شرمندگي فراوان و با سه گل در كيسه به رختكن رفت بدون آنكه اميدي به جبران در نيمه دوم داشته باشد.

شايد از دقايق پاياني نيمه اول و زماني كه نتيجه 3- صفر روي اسكوربورد نقش بست، مي‌شد سروصداهاي عجيب روي سكوها را راحت حتي از طريق جعبه جادويي شنيد. واقعيت اين بود كه چند تن از ليدرها روي سكوهاي كناري VIPشروع به خواندن بيانيه‌اي براي علي دايي كرده بودند با اين مضمون كه «ما تو را نمي‌خواهيم، لطفا خودت برو!» جالب اينكه يكي از آنها جملات قاطع بيانيه را از روي كاغذ مي‌خواند و بقيه تكرارش مي‌كردند و همين هم مشكوك و عجيب به نظر مي‌رسيد. بعد از اين بازي، اتفاقات روي سكوها باعث شد علي دايي درهاي محل تمرين تيمش را به روي ليدرها ببندد و با آنها وارد دعواي رسانه‌اي و فيزيكي شود؛ اتفاقي كه برگ ننگين ديگري را در تاريخ پرسپوليس رقم زد؛ مشت خوردن سرمربي از ليدر!

نيمه دوم شروع شد اما انگار فريادهاي دايي در رختكن هم تاثيرگذار نبود. حتي اخراج مدافع حريف در دقيقه 50 هم تيم دايي را سوار بر بازي نكرد و 10 دقيقه بعد در كمال شگفتي فاجعه تكميل شد و همان مدافع كه گل دوم را زده بود، تير خلاص را به پيكر سرخ‌هاي بي‌جان وارد كرد. باوركردني نبود اما روي اسكوربورد حك شده بود پرسپوليس صفر- صباي قم 4! بازي ادامه پيدا كرد اما پرسپوليس با وجود يك بازيكن بيشتر نتوانست به شرايط عادي برگردد و فقط يك گل در وقت‌هاي تلف شده نتيجه را به 4- يك تغيير داد اما مگر براي هوادار عاصي اين گل مي‌توانست نقش مرهم را ايفا كند؟

اتفاق ويژه آن مسابقه را شيث رضايي رقم زد. اواسط نيمه دوم وقتي كه پرسپوليس در نهايت ضعف با 4 گل از حريفش عقب افتاده بود، شيث رضايي كاپيتان آن روز تيم- كه بعد از اخراجي كه به خاطر ضعف در دربي رخ داد، دو هفته بعد از بازگشت به تركيب- بازوبند زرد رنگ را تا مچ دستش پايين آورد تا نگاه دوربين‌هاي تلويزيوني و گزارشگر حساس بازي را به خود جلب كند. اين اتفاق به‌علاوه شائبه كم‌كاري شيث مقابل صبا باعث اخراج دوباره او از پرسپوليس شد، اخراجي كه تا زمان رفتن دايي از پرسپوليس پابرجا باقي ماند. بعد از آن شكست تلخ بود كه يكي از بازيكنان صبا فاش كرد يكي از همبازيانش از شيث شنيده كه بعد از بازي به همبازي‌اش گفته «ديدي چطور علي دايي را نابود كردم؟» اين حرف دهان به دهان چرخيد و به علي دايي رسيد. حتي سهراب بختياري‌زاده دوست نزديك دايي هم طي مصاحبه‌اي از اين مساله پرده برداشت و ناراحتي‌اش را از خيانت بازيكنان به دايي علني كرد. شيث هم بعدتر در تمرين‌ها با همان سبك بيانيه‌خواني ليدرها، براي دايي توبه‌نامه خواند اما اين دلجويي عجيب هم مانع از اخراجش نشد تا تبعات سنگين‌ترين شكست پرسپوليس در ليگ نهم كه دومين باخت در سريال 5 باخت متوالي تيم دايي بود، از يادها نرود تا فردا كه شايد خيلي‌ها به فكر انتقام بيفتند.