پرسپولیس نیوز : برانکو امشب مهمان برنامه «دور همی» مهران مدیری بود.

سرمربی پرسپولیس در این برنامه حرف هایی جالب زد؛ حرفهایی كه اكثر آن ها خارج از موضوع ورزش بود. گفت و گوی مهران مدیری با برانكو را می خوانید.

*شما زبان فارسی را بلد نیستید؟

زبان ما شبیه زبان فارسی است. لغات مشابه زیادی دارد اما متاسفانه فارسی را خوب یاد نگرفتم.

*آدم شوخی هستی؟

بله. ورزش و شوخی همیشه با هم هستند.

*شما روز پدر در كشورتان دارید؟

ما روز مادر داریم و روز زن. در كشور ما خانم ها از همه چیز مهم تر هستند.

*از قول همه پدرهای ایرانی از ایشان تشكر كنید.

می بینم كه در ایران خانم ها از كشور من هم بسیار مهم تر هستند نسبت به آقایان. چون من دوستان زیادی دارم و همه به همدیگر می گویند زن ذلیل!

*شنیدم شما زبان فارسی بلدید ولی نمی‌گویید.

خب یك سری كلمات رو بلدم.

*چه كلماتی؟

اما از فردا شروع می كنم برای یاد گرفتن زبان فارسی.

*چه كلماتی؟

زن ذلیل. زن ذلیل. درسته.

*زن ذلیل به زبان شما چه می شود؟

می گوییم پاپوچار. یعنی كسی كه دمپایی به پا دارد و همیشه به دنبال خواسته های همسرش است. به خاطر همین من 4 هزار كیلومتر از خانواده ام دور شدم كه پاپوچار نباشم.

*پدر هستید؟

بله. یك پسر و یك دختر دارم. پسرم 35 و دخترم 30 سالش است.

*رابطه شما با بچه ها چطور است؟

الان دوستانه شده. ولی وقتی كوچك بودند با این انگشت كوچك من را می چرخاندند. هیچ كاری هم نمی توانستم بكنم.

*پدرتان زنده است؟

متاسفانه نه.

*خودت پسر خوبی برای پدرت بودی؟

بد نبودم.

*از پدرت چه چیزی یادت مانده كه هنوز هم به دردت می خورد؟

قبل از هر چیزی پدر به ما صادق بودن را یاد داد. آدم های با ارزشی باشیم. و این دو تا را كه باشیم بقیه چیزهای خوب خودشان می آیند. ما سه برادر هستیم كه هر سه تا را هدایت كرد در مسیر ورزش.

*پدرتان وقتی كوچك بودید برایتان لالایی می خواند؟

نه. نمی خواند چون من اهل لالایی نبودم و نیازی هم نبود كه بخواند چون این قدر شیطان بودیم در كوچه می دویدیم و وقتی می رسیدیم خونه شب می خوابیدیم.

*لالایی بلد نیستید؟

نه.

*شعری درباره پدر یا ضرب المثل؟

درمورد پدر در كشور ما ضرب المثل و شعر وجود ندارد. همه بیشتر مربوط به مادر و روز مادر است و احترام نسبت به هر دو. چون همیشه مادرها لطیف تر هستند و بیشتر زحمت بچه ها را كشیده اند. پدران هم همین طور. ولی پدرها كل روز سر كار هستند.

*شما پدر بهتری بودید یا سرمربی بهتری؟

فكر می كنم مربی بهتری بوده ام. متاسفانه.

*می‌گویند یك سرمربی مثل پدر است برای بچه های تیم.

بله. این یك حقیقت بزرگ است. مثل یك پدر كه باید سخت گیر باشد و بعضی وقت ها هم آستانه تحمل داشته باشد. باید درك كند بچه ها را و مدام تشویق به كار كند بچه ها را و بعضی وقت ها درك كند و بعضی وقت ها درك نكند. این ها 30 تا پسران من هستند با سن و سال های مختلف. و تفاوت سنی شاید بیش از 10 سال باشد. خواسته هایشان متفاوت است. یكی این را می خواهد یكی آن را می خواهد. یك روز یكی مادرش سرش داد زده و می آید سر تمرین. یكی پدرش داد زده. سومی در مدرسه خوب نمره نگرفته. من یك شانه دارم كه سرش را بگذارد روی سرم و گریه كند.

*بچه هایی كه در پرسپولیس بیشتر دوست داری كدام ها هستند؟

آه.یك پدر فرق نمی گذارد.

*برای بازی با استقلال 11 شیر درنده گفتی می فرستی داخل زمین.

بله. آن هم شیر ژیان كه بلافاصله بخورتشان.

*یكی از اهداف شما برای حضور در پرسپولیس شكست استقلال است؟

طبیعی است این بازی یك جایگاه خاصی برای ما دارد. خوشبختانه من در ایران بودم و می دانم چه معنایی برای هواداران هر دو تیم دارد. خیلی وقت ها نتیجه دربی حتی مهم تر از قهرمانی در لیگ است. الان می دانم اشكتان شاید دارد درمی‌آید كه استقلال باخته؟

*نه من فوتبالی نیستم. بزرگ ترین افتخار زندگی شما به عنوان یك پدر چیست؟

بزرگ ترین افتخارم این است كه خیلی خوشحال و راضی هستم از بچه ها. بچه های كاری و خوبی هستند. با هم یك مجموعه ورزشی داریم. خانوادگی است. بچه هایم آن را می گردانند. آن چیزی كه پدرم به من آموخت من سعی می كنم به بچه ها بیاموزم احترام به دیگران است. و مدام روی خودشان سرمایه گذاری كنند و همچنان دنبال یاد گرفتن چیزهای نو باشند و هیچ وقت به كسی بدی نكنند.

*تلویزیون و سینمای ایران را پیگیری می كنید؟

تلویزیون ایران را دنبال می كنم اما بیشتر از همه وقایع ورزشی. چون زبان بلد نیستم.

*كسی را می شناسید؟

شما را می شناسم به عنوان یكی از معروف ترین هنرپیشه ها و این افتخار را دارم كه مستقیم با شما آشنا بشوم.

*آخرین باری كه می خواستی بروی از ایران گفتی قلبم را جا گذاشتم.

 من همیشه همه جا می گویم ایران وطن دوم من است. شاید شما ندانی اما یك تئوری چاپ شده در این زمینه كه ریشه اصلی كروات ها از ایران باستان است. یعنی اشتراكات فرهنگی است.

*به خاطر شیشلیك نیست؟

همان كباب مثل چیزهایی است كه در كرواسی می خوریم. اینجا می گویند شیشلیك. آن جا می گویند كباب زیر آتش.

*آخرین سوال این است كه همچنان می خواهید سرمربی خوبی باشید یا پدر خوبی؟

سعی می كنم كه بهتر و بهتر پدر خوبی باشم. به طوری كه بچه هایم به من افتخار كنند. و آن زمان كمی كه با آن ها بودم و زمانی كه بچه بودند و بیشتر از همیشه به من نیاز داشتند تا جایی كه می توانم جبران كنم و با هم از نتایج و موفقیت من شادی كنیم و همین طور من هم از موفقیت آن ها و پیشرفت شان شاد باشم. من هم از همین جا اعلام می كنم قدردان بچه هایم هستم كه خیلی راضی بودند از من.

*یك جمله به روح پدرتان بگویید.

همین طور مایل هستم تشكر كنم از والدینم كه به ما حداكثر آن چیزی كه باید می دادند را دادند. پدر كه ما را به مسیر درست زندگی هدایت كرد با صداقت و احترام به دیگران ما را هدایت به مسیر ورزش كرد. كه یك فعالیت بسیار مهم است. سفارش می كنم به همه جوان ها و این پدر خیلی خوبی كرد به من و خانواده ام. از او تشكر می كنم.

*حضور شما ما را خوشحال كرد. آرزوی سلامتی داریم برایتان و درخشش بیشتر.

من هم تشكر می كنم از دعوت شما و به مهمان های گرامی هم عرض ارادت دارم و به تمام پدرها آرزو دارم كه روز به روز پدر بهتری بشوند. و بچه هایشان را در مسیر و راه راست هدایت كنند.واقعا اینجا متوجه شدم طی سالیانی كه بوده ام كه خانواده خیلی مهم است و پدرها خیلی مهربان هستند و نگران بچه هایشان هستند و آن چیزی كه من را خیلی خوشحال می كند كه در اروپا چنین چیزی نیست اینكه بچه ها بسیار بسیار خوب تربیت می شوند و به والدین و خانواده احترام می گذارند. چیزی كه در ایران زیباست ارتباط خانوادگی در بالاترین سطح خودش قرار دارد.