مرجع خبری پرسپولیس : انتخاب قطبی نشان داد ، فدراسیون برای اولین بار در پی یک سرمربی واقعی بود نه یک مصلح بشری !

تیم ملی در راه صعود به آفریقای جنوبی ، بر خلاف آنچه پیش از این تصور می شد راهی بسیار پیچیده و ناهموار را پشت سر گذاشت تا اینکه در منزلگاه پنجم در برابر رقیب سنتی خود در تهران زانو زد تا این بازی پایانی باشد بر آرزوهای بلند بالای مربی جوان تیم ملی.
پس از برکناری دایی از تیم ملی،باب انتخاب سرمربی بار دیگر مفتوح شد تا از بین همه گزینه ها باز هم سر مربی از بین سایپایی ها انتخاب شود!

محمد مایلی کهن که بنا بر ادعای خویش و بر خلاف نظر اکثر کارشناسان مدعی بود پس از حضورش در تیم ملی در دور انتخابی جام جهانی 1998 همراه با باشگاههای پیکان فولاد و تیم ملی امید نتایج خوب و قابل قبولی را کسب کرده بوده است  پس از کسب چند نتیجه موفق با تیم آشفته سایپا به عنوان اصلح ترین گزینه انتخاب شد.
انتخابی که هم موجبات تعجب بسیاری را  به همراه داشت هم تاسف!

اینکه انتخاب مایلی کهن بر اساس کدامین معیارهای فنی انجام شده بود خود جای بحث دارد،اما اینکه انتخاب سرمربی باید بر اساس یک سری الگوهای اخلاقی ویژه باشد چیزی است که در فوتبال تمام کشورها پذیرفته شده و به عنوان یک اصل بین المللی شناخته می شود.

متاسفانه مایلی کهن برخلاف آنچه در تعارف ها و گزافه گویی ها مطرح می شود چندان هم معلم اخلاق نیست! بلکه وی را باید از الگوهای ضد اخلاقی برشمرد.
برخورد های وی با دایی ، کنکاش در زندگی خصوصی بسیاری از جمله قطبی و بیانیه های مختلف وی در مورد قلعه نویی و فیروز کریمی تنها گوشه ای از حقایق شخصیتی مایلی کهن هستند.
اما حضور وی چندان دوام نیافت و سرمربی تیم با رفتاری –  که شاید البته باید آن را معلول عللی همچون بی توجهی مسوولان فدراسیون نسبت به بی احترامی هایی که در بازی استقلال -سایپا به وی روا شد دانست – از کار برکنار شد تا بار دیگر رایزنی ها آغاز شود.
به نظر نگارنده شاید در این بین مثبت ترین حرکت فدراسیون حاضر انتخاب افشین قطبی در این برهه زمانی بر مسند هدایت تیم ملی بود که گویا این بار مباحث ایدئولوژیک را بی خیال شده واقعا قصد جذب یک مربی را در سر داشته اند نه یک مصلح بشری!

… اما پس از انتخاب قطبی مسائل زیادی حول گزینه های مد نظر وی برای کمک به تیم ملی پیش آمد. از سابقه دستیار اول وی که مدیر یک شرکت ترانسفر معروف است تا دستیار ایرانی مقیم سوئد وی که سابقه چندان مثبتی در فوتبال ندارد …
اما با وجود تمام این مسائل باید در این برهه نکاتی را به دوستان و همکاران ارجمند و ارباب جراید متذکر شد که اینگونه مباحث تیم را به حاشیه خواهد برد و از بازده سرمربی و کادرش خواهد کاست.
برای مثال دعوت از بیش از 40 بازیکن به اردوی تیم ملی واقعا مسئله ای نبود که باعث اینهمه جنجال و بحث شود چون تیمی که در این شرایط آماده بازی سرنوشت ساز خویش در پیونگ یانگ می شود به همه پتانسیل فوتبالی کشورش نیاز مبرم دارد حواه این پتانسیل به 40 نفر ختم شود خواه 400 نفر!!

پی نوشت : انتقاد در مسائل فنی از نظر نگارنده هیچگاه نباید ترک شود اما کنکاش در پاره ای جزئیات ثمره ای نخواهد داشت جز به حاشیه بردن تیمی که امید هفتاد میلیون پیر و جوان است.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)