مرجع خبری پرسپولیس : حسين عبدي اين روزها كنار پرسپوليس نيست. اما گفته مي‌شود مسوولان باشگاه او را به حميد استيلي هم پيشنهاد كردند. عبدي از روزهايي كه با پرسپوليس داشت با تماشاگر حرف زده و اينكه ديگر با علي دايي كار نمي‌كند.

فكر مي‌كنيد مقصر حاشيه‌هاي زيادي كه اين فصل براي پرسپوليس به وجود آمد، چه كسي بود؛ حبيب كاشاني يا علي دايي؟‌

من دنبال مقصر نمي‌گردم. من خيلي چيزها را مي‌دانم كه ظرفيت پذيرش آن وجود ندارد. من از شما سوال مي‌كنم كه اين وسط چه كسي سود كرد و چه كسي ضرر؟‌بايد بگويم تنها كسي كه از اين جريانات ضرر كرد فقط پرسپوليس بود و هوادارانش. هواداران هميشه استرس دارند، يك نگراني هم بيشتر نداشتند و آن پرسپوليس بود.

شما در جريان دعواي حبيب كاشاني و علي دايي طرف هيچ‌كدام را نگرفتيد؟‌
من سعي كردم فقط احترام‌ها را حفظ كنم و به نظر مردم احترام بگذارم. من قرارداد داشتم و در حيطه وظايف خودم عمل مي‌كردم.

شما اگر جاي دايي بوديد، چه‌كار مي‌كرديد؟
من خوشحال هستم كه جاي او نبودم و نمي‌توانم در اين مورد نظر بدهم.

حسين عبدي كه مي‌گويد دوست ندارد كاري كند تيمش به حاشيه برود و هميشه اولويتش پرسپوليس است، اگر سرمربي پرسپوليس بود و اين جريانات به وجود مي‌آمد، چه‌كار مي‌كرد؟
من كاري را انجام مي‌دادم كه به تيم كمك كند. همين امسال خيلي مسايل وجودداشت كه باب ميل من نبود و به من فشار آورد. من اگر سرمربي بودم، سعي مي‌كردم مديريت كنم و نمي‌گذاشتم قضيه بزرگ‌تر شود.

دوست نداري مسايلي كه امسال در باشگاه به وجود آمد را باز كنيد. چون شما بهترين نفري هستيد كه مي‌توانيد درباره آن صحبت كنيد.
بعضي اوقات لازم است حرف‌هايي زده شود و بعضي مواقع سكوت بهترين گزينه است. من فقط مي‌گويم در اين درگيري‌ها اين پرسپوليس بود كه ضرر كرد. به نظر من، هنوز هم استرس ادامه دارد و الان موقع بازگو كردن اين صحبت‌ها نيست.

چرا الان موقعش‌نيست؟ الان كه فصل تمام شده و ديگر هيچ حساسيت خاصي وجود ندارد.
اوضاع پرسپوليس هميشه حساس است. الان هم موقع انتخاب سرمربي و نقل و انتقال بازيكن است و خودشما مي‌دانيد با اين جرياناتي كه براي انتخاب سرمربي به وجود آمد، اوضاع چطور است. در هيچ جاي دنيا اين‌طوري سرمربي انتخاب نمي‌كنند.

چرا؟ مگر انتخاب سرمربي چطور بود؟
همين كه پنج نفر را انتخاب كردند.

به هرحال از پنج سرمربي برنامه خواستند تا بهترين را انتخاب كنند.
من هم با اين موضوع مشكلي ندارم، بلكه روند انتخاب را مي‌گويم. من احساس مي‌كنم هركس بايد مسووليت خودش را درست انجام دهد. پنج نفر برنامه داده‌اند، كميته فني بعدازظهر يك نفر را انتخاب مي‌كند و 4 صبح اطلاع مي‌دهند كه آن فرد نمي‌آيد و شخص ديگري را انتخاب مي‌كنند. به‌نظرم مي‌شد خيلي ساده‌تر و نرمال‌تر اين قضيه انجام شود.

به نظر شما چرا پرسپوليس در طول فصل اين‌قدر نوسان داشت؟ فكر مي‌كنيد به خاطر دعواي مديريت و مربي بود؟
اگر بخواهيم دقيق‌تر بررسي كنيم، نوسانات پرسپوليس را مي‌توانيم به 4 بازه زماني تقسيم كنيم و هر نيم فصل را به دو قسمت. به نظر من، از لحاظ كسب عنوان قهرماني جام حذفي مي‌توانيم بگوييم پرسپوليس فصل خوبي داشته است. ولي با اين حال معتقدم عمده دلايل اين نوسانات خارج از دعواي مديريت و علي دايي بود.

رابطه شما با دايي چطور بود؟
رابطه من با دايي، رابطه كاري بود. من كلا سعي مي‌كنم در رابطه‌ام يكسري مسايل را رعايت كنم. رابطه بيرون فوتبال با داخل فوتبال فرق مي‌كند. من در دوران بازيكني هم فقط با محمد خاكپور رابطه صميمانه داشتم و بيرون از فوتبال نيز با هم رابطه نزديكي داشتيم.

ولي در مقطعي از فصل رابطه شما با دايي زياد خوب نبود.
علي دايي از لحاظ سني از من كوچك‌تر است، ولي به خاطر پست سازماني كه در پرسپوليس داشت، هميشه مورد احترام من بود. من در هفت سالگي كه در انگليس بودم ياد گرفتم كه روابط بايد براساس چارت باشگاه باشد و احترام‌ها حفظ شود.

فكر مي‌كنيد حضور مياچ در كادر فني به چه علت بود؟‌
آمدن مياچ به پرسپوليس جريان ديگري غير از مسايل فني داشت.

آمدن مياچ به اين معنا بود كه فعاليت حسين عبدي در تيم محدود شود. يعني يكي از مشكلات حسين عبدي بود.
من قبل از آمدن مياچ، 10، 20 درصد كارهاي فني فعاليت داشتم كه آن هم با آمدن او محدودتر شد و فقط به مسايل روز بازمي‌گشت. بالاخره اين قضيه مانورهايي بود كه انجام شد. شما از آوردن يك نفر و بردن نفر ديگر چه چيزي مي‌خواهيد. آوردن مياچ ربطي به مسايل فني نداشت و فقط توجهات را به سمت ديگري معطوف كرد. مثل پاس رونالدينيويي كه آن طرف را نگاه مي‌كرد و به سمت ديگر پاس مي‌داد.

آمدن مياچ سطح فني و تمرينات را بالا برد؟
اين را شما بهتر از من مي‌دانيد؛ آيا بازي ما بهتر شد؟‌ آيا نوسان تيم كمتر شد؟‌ پارسال كه مقتدرانه قهرمان جام حذفي شديم.

مي‌گويند پرسپوليس بعد از رفتن تارتار ديگر خوب بازي نكرد. شما فكر مي‌كنيد حضور تارتار آن‌قدر موثر بود؟‌
تارتار هم مربي خيلي خوبي است و حضورش مي‌توانست كمك زيادي به تيم كند، اما بحث اصلا فني نبود. خب، بالاخره دايي با تارتار رابطه بهتري داشت و بيشتر با هم صحبت مي‌كردند و كارها را با مشورت با يكديگر انجام مي‌دادند. حرف من اين است كه مثلا ممكن است من به سرمربي زنگ بزنم و فقط در اين حد اينكه من امروز سر تمرين دير مي‌آيم يا اصلا زود مي‌آيم صحبت كنم، ولي هيچ‌وقت رابطه بيرون فوتبال و داخل فوتبال با هم قاطي نمي‌شد. متاسفانه در ايران جريان برعكس است. من تمام رابطه كاري‌ام جايي است كه مربوط به كارم باشد. بالاخره تارتار هم وقتي نبودم، كنار تيم بود و در اردوي اردبيل و آلمان حضور داشت و هماهنگ‌تر بود.

پس شما فكر مي‌كنيد اگر به نظرات شما هم توجه مي‌شد تيم بهتر نتيجه مي‌گرفت؟
قبلا هم گفتم، من نبايد نظر بدهم، بايد از من نظر بخواهند. ببينيد؛ يك اصطلاح فوتبالي به نام «اتفاقات قبل از بازي» وجود دارد يعني ما نبايد تيم را بفرستيم داخل زمين و بعد ببينيم چه اتفاقي مي‌افتد. نظر من و فلاني و بهماني نيست، سرمربي بايد برنامه بدهد و آن‌وقت طبق برنامه اگر از من نظر خواست،‌ من نظرم را بدهم و تازه بعد از آن نوبت خود مربي است كه اجراي درستي داشته باشد. بازهم مي‌گويم بعضي اتفاقات فني نبود.

يعني شما با اين صحبت‌ها مي‌گوييد در بازي‌هاي پرسپوليس نقشي نداشتيد؟
اگر تيمي نتيجه بگيرد، حتي اگر بدترين بازي‌ها را انجام بدهد، بازهم مي‌گويد بهترين تيم است. ولي وقتي تمام برنامه را خودشان مي‌دهند و ارنج و همه مسايل با خودشان است، ديگر من چه بگويم.

علي دايي بعد از تعويض عليرضا محمد در بازي با بنيادكار در آزادي و آن پنالتي و اخراجي كه محمد داد، خطاب به شما گفت كه «تو گفتي». اين از معدود دفعاتي بود كه به حرف شما گوش كرد؟‌
من فكر نمي‌كنم آن صحبت خطاب به من بود.

با مياچ كه نمي‌توانسته باشد. چون فارسي گفت و فكر مي‌كنيم شما را خطاب قرار داد. حالا شما گفته بوديد كه او را تعويض كند؟
من كه يادم نمي‌آيد. ولي اصلا اين‌ها مهم نيست. اصلا گفتن همين جمله در فضايي غيرحرفه‌اي بيان مي‌شود. شايد من پيشنهاد آن تعويض را داده باشم، پس اگر اين‌طور است در بازي‌هايي كه تعويض طلايي كرديم هم مي‌گفتند كه «تو گفتي». به نظر من ما بايد حرفه‌اي تر با قضيه برخورد كنيم، چون آن عصبانيت‌ها خودش باعث اختلال در تيم مي‌شد، چرا كه از نظر روانشناسي هر بار كه عصباني بشويد، حدود 15 دقيقه طول مي‌كشد تا آرام بشويد و مطمئنا در آن 15 دقيقه نمي‌توانيد تصميم درست بگيريد. فوتبال هم كه 90 دقيقه بيشتر نيست و شما براي موفقيت هر ثانيه را بايد در نظر بگيريد.

وقتي دايي استعفا داد شما تا يك قدمي سرمربيگري پرسپوليس هم رفتيد. دوست داشتيد سرمربي بشويد؟‌
آن موقعي كه دايي استعفا داد من اصلا با آن استعفا موافق نبودم و نظرم اين بود كه دايي برگردد.

نظرتان راجع به مديريت كاشاني چيست؟‌
حبيب كاشاني از همه نظر امكانات را فراهم كرده و تمام عوامل براي موفقيت يك تيم مهيا بود. البته ضعف‌هايي وجود داشت،‌ ولي ما امكانات خوبي داشتيم و همه‌جوره از طرف مديريت حمايت مي‌شديم.

درخشان، دايي و استيلي به نظرتان كدام مربي براي پرسپوليس بهتر بود؟
مربي خوب يا بد به اين معنا اصلا مطرح نيست. هركسي روش و شيوه خاص خودش را دارد. بعضي اوقات شايد بهترين مربي دنيا در يك تيم جواب ندهد.

حالا كه حميد استيلي سرمربي پرسپوليس شده، به‌نظرتان موفق مي‌شود؟‌
من كار حميد استيلي را نديدم. شايد موفق بشود، شايد هم نشود. البته من اميدوارم كه موفق باشد و به نظر من توانايي‌اش را دارد.

رفاقت استيلي با كاشاني مي‌تواند باعث موفقيت استيلي شود؟
شايد موثر باشد، چون بالاخره با هم دوست هستند و حداقل مشكلات امسال تكرار نمي‌شود.

اما علي دايي هم آن اوايل كلي در تعريف و تمجيد از كاشاني مصاحبه مي‌كرد.
اين مورد از همان مواردي است كه مي‌گويم غيرطبيعي است. آن‌قدر حمايت شد كه آخرش همين شد.

دوباره با علي دايي كار مي‌كنيد؟‌
علي دايي را خوب مي‌شناسم و ترجيح مي‌دهم كه ديگر با او كار نكنم. در مقاطعي از همين فصل مي‌خواستم مسايل را بيان كرده و قطع همكاري كنم. اما سكوت كردم و چيزي نگفتم. شما هم در طول مصاحبه سعي كرديد با ترفندهاي روزنامه‌نگاري از زبان من حرف بكشيد، ولي ترجيح مي‌دهم در وقت ديگري و در بازگشت از انگليس با هم بنشينيم و درباره كل اتفاقات فصل صحبت كنيم. من و علي دايي شايد دوستان خوبي باشيم،‌ ولي همكار‌هاي خوبي نيستيم. دايي سيستم كاري‌اش همين است.

ما مي‌خواستيم حقايق را از زبان شما كه در متن باشگاه و مسايل آن بوديد بشنويم و هيچ قصد ديگري نداشتيم. بالاخره اين حق مردم و طرفداران پرسپوليس است كه بفهمند چه كسي كنار آن‌هاست و چه كسي فقط حرف مي‌زند.
به نظر من هم ما نبايد جامعه را متشنج كنيم و مردم را سپر قرار دهيم. اگر مردم را دوست داريم در راستاي مصالح آن‌ها قدم برداريم.

برنامه‌تان براي فصل بعد چيست؟ پيشنهادي از جايي نداريد و آيا بازهم دستيار مي‌شويد؟
فعلا كه عازم انگليس هستم و بايد بروم و برگردم تا ببينم چه مي‌شود. نه قصد دستياري ندارم و مي‌خواهم سرمربي باشم و فقط در يك صورت است كه حاضرم دستياري را قبول كنم و آن هم جايي است كه بدانم واقعا آرامش دارم و از اين كار چيزي به معلوماتم اضافه خواهد شد.