مرجع خبری پرسپولیس : جمعه شب يا به عبارتي در ساعت نخست بامداد شنبه و در يك برنامه تلويزيوني موج جديدي از حملات رسانه‌اي عليه حبيب كاشاني سرپرست موقت باشگاه پرسپوليس شروع شد. در برنامه ورزش از نگاه دو پخش يك مصاحبه نسبتا طولاني با حسين هدايتي طي سه قسمت مجزا و گفت‌وگوي تلفني با عباس انصاري‌فرد ثابت كرد اين مديران كنار رفته از پرسپوليس چقدر از حبيب كاشاني دلخورند و تا چه اندازه او را در كنار رفتن خود مقصر مي‌دانند.

البته يك تفاوت كوچك در نوع حملات هدايتي و انصاري‌فرد به كاشاني وجود داشت. هدايتي كه از باب پاسخ به ليدر پرسپوليس و ادعاهاي او برآمده بود خيلي زود جهت صحبت‌هايش را به سوي كاشاني تغيير داد اما در تمام حرف‌هايش با واژه‌هايي مثل «دوستان» و «عزيزان» سرپرست موقت باشگاه پرسپوليس را به باد انتقاد گرفت. هدايتي در غالب دقايق مصاحبه‌اش با حالتي حق به جانب و در نقش يك دوستدار يا شايد منجي پرسپوليس و كسي كه فقط به عشق اين تيم همه كار كرده است، خود را در موضع قدرت و كاشاني و باشگاه پرسپوليس را در موضع ضعف قرار داد و با زبان بي زباني اعلام كرد تا وقتي خودش سمتي در باشگاه محبوبش پرسپوليس نداشته باشد خبري از انتقال علي كريمي به اين تيم هم نخواهد شد.

اما عباس انصاري‌فرد كه از دو هفته گذشته شروع به مصاحبه‌هايي عليه كاشاني و سياست‌هاي اشتباه مديريت فعلي در قبال زلاتكو كرانچار كرده بود به يكباره پرده‌ها را دريد و در ميان بهت مجري برنامه ورزش از نگاه دو موكدا اعلام كرد حبيب كاشاني سناريوي بركناري او از مديرعاملي پرسپوليس را طراحي و پيش برده است. انصاري‌فرد مثل دفعات گذشته گفت در اين مورد حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد و با سند و مدرك ثابت مي‌كند جرياني كه عليه او راه افتاد و در نهايت قبل از عملي شدن برنامه‌هاي جامعش منجر به بركناري‌اش شده، كار كاشاني بوده و علي‌رغم اينكه وي از اين موضوع خبر داشته اما نتوانسته در مقابل آن بايستد. جالب اينكه انصاري‌فرد درحالي اين حرف‌ها را به زبان جاري مي‌ساخت كه ادعا داشت هيچ وقت عادت ندارد عليه مديران قبلي و آنهايي كه مسووليت دارند صحبت كند اما خب مثل اينكه وادار شده چنين حرف‌هايي را به زبان بياورد!

اصل داستان را اما همه پرسپوليسي‌هاي اصيل مي‌دانند. شايد حداقل در مورد حبيب كاشاني، محمد خاكپور نه در مقام يك مدافع بلكه در قامت يك «دوستدار پرسپوليس» درست گفت: «در صداقت كاشاني شكي نيست و او ثابت كرده مديريت را خوب بلد است.» در نقطه مقابل اما عباس انصاري‌فرد برعكس آنچه كه مي‌گويد حضور «ديگري» در پستي كه بوده را تاب نمي‌آورد و با ادله عجيب و غريب و اسناد و مداركي كه خيلي سخت به آنها متوسل شده سعي در ضعيف نشان دادن جانشين‌اش دارد. حسين هدايتي هم ثابت كرد كه براي بازپس گرفتن جايگاه خودش همه كار مي‌كند هرچند كه به نظر مي‌رسيد قسمتي از حرف‌هاي دلسوزانه (!) هدايتي درست باشد اما او با تاكيد بر اينكه در زمان حضورش در پرسپوليس اقدامات فوق‌العاده‌اي از جمله صيد علي كريمي داشته، اعلام كرد پرسپوليس به آبراموويچ وطني نياز دارد و چون فقط او مي‌تواند اين‌طور دلسوزانه و عاشقانه براي پرسپوليس هزينه كند، بايد جايي در مديريت باشگاه برايش باز شود وگرنه نه علي كريمي برمي‌گردد و نه اين حملات به پايان مي‌رسد.
***
دو روز قبل از دربي پايتخت، وقتي حبيب كاشاني براي اولين بار سر تمرين پرسپوليس حاضر شد، عباس انصاري‌فرد بعد از خطابه روحيه‌بخش و مدبرانه‌اش، كار را به حبيب كاشاني واگذار كرد تا حاجي دوم پرسپوليس روحيه‌ها را بالا ببرد. آن روز احتمالا عباس انصاري‌فرد از اين سناريويي كه حالا حرفش را مي‌زند مطلع شده بود اما واقعا علت آن برخورد دوستانه چه مي‌توانست باشد؟ چرا همان زمان انصاري‌فرد مسوولان سازمان را از اين جريان‌سازي‌ها آگاه نكرد و درصدد مقابله با آن برنيامد؟ اصلا بايد اين سوال اساسي را مطرح كرد كه چرا حالا كه پرسپوليس كمي به ثبات و آرامش نزديك شده عباس انصاري فرد و حسين هدايتي- كه يكي عادت ندارد عليه مدير قبلي حرف بزند و ديگري خود را عاشق و سينه چاك پرسپوليس مي‌داند- درصدد بر هم زدن اوضاع و به حاشيه كشاندن پرسپوليس برآمده و قصد كوتاه آمدن هم ندارند؟