مرجع خبری پرسپولیس : هنوز آن شب عجيب خداحافظي راينر سوبل از فوتبال ايران را فراموش نكردهايم؛ همان دوشنبهاي را كه او در نود از دست هر آنچه از دستيار گردنكش خودش كشيده بود به ستوه آمد.
1- با وجود دعوت از چند گزينه و دريافت برنامه از نامزدهاي مختلف، به نظر ميرسد مطابق پيشبينيها حميد استيلي سرمربي بعدي سرخپوشان باشد. اگر اين اتفاق رخ بدهد، هافبك مياني سرخپوشان در دهه 70 و اوايل دهه 80 سرانجام به آرزوي خودش خواهد رسيد و اين شانس را پيدا خواهد كرد كه روي نيمكت پرسپوليس بنشيند.
در همه اين سالها علاقه استيلي به فتح نيمكت سرخپوشان، با عكسالعملهاي گوناگوني روبهرو بوده است. برخي او را يكي از كاپيتانهاي محبوب پرسپوليس در دوران معاصر ميدانند كه از وجاهت بالايي براي دستيابي به اين سمت بهره ميبرد و البته بعضي ديگر، به ويژه با توجه به سوابق استيلي، او را گزينهاي نامناسب براي اين پست ميپندارد.
به نظر ميرسد آنچه در مجموع در مورد اين ستاره بازنشسته شده فوتبال ايران قابل تشخيص است، هالهاي از ترديدها و ابهامات ريز و درشت باشد. آيا واقعا مردي كه امروز در يك قدمي جلوس بر يكي از داغترين نيمكتهاي فوتبال ايران قرار گرفته، شايستگي هدايت پرسپوليس را دارد؟
2- دست منتقدان استيلي بازتر است. او سابقه روشني در دستياري سرمربيان مختلف پرسپوليس در دهه گذشته ندارد. هنوز آن شب عجيب خداحافظي راينر سوبل از فوتبال ايران را فراموش نكردهايم؛ همان دوشنبهاي را كه او در نود از دست هر آنچه از دستيار گردنكش خودش كشيده بود به ستوه آمد و زبان به گلايه گشود: «من به بازيكنانم يك چيز ميگفتم، اما استيلي لب خط ميرفت و با آنها صحبت ميكرد، از آن به بعد ميديدم بازيكنانم كار ديگري را انجام ميدهند!» اينكه يك مربي خارجي كه به قول سلطان به پرسپوليس «قالب» شده بود(!) چگونه در شرايطي كه مترجمش اشتباه ترجمه ميكرد و دستيارش چنين وضعيتي داشت، بايد موفق ميشد، از آن معماهاي تاريخي فوتبال ايران است كه جوابش را به اين راحتيها نميشود پيدا كرد. با اين وجود، نارضايتيهاي يك سرمربي از دستياري به نام حميد استيلي، تنها به سوبل منحصر نشد. بعدها مصطفي دنيزلي چنان از كار با او به جان آمد كه تا مرز قطع همكاري با وي هم پيش رفت. بارزترين نمونه را هم ميشد در ليگ هفتم ديد؛ جايي كه انشعاب استيلي مربي از قطبي سرمربي چنان جدي شده بود كه برخي از بازيكنان در شاديهاي بعد از گلشان با دور زدن آقاي امپراتور، به سمت دستيارش حركت ميكردند! بيگمان هيچكدام از اين وقايع و حتي افشاگريهاي اخير دايي در مورد استيلي، چيزهايي نيستند كه از ذهن هواداران پرسپوليس به راحتي پاك شوند. به سياهه اين ابهامات، ميتوان سوابق فني را هم اضافه كرد؛ او در شاهين عملكرد خوبي نداشت و اين تيم را تا مرز سقوط پيش برد، اما در استيلآذين ليگ نهم وضعيت بهتري داشت؛ گرچه در نهايت از اين باشگاه نيز اخراج شد. آيا اين رزومه براي هدايت پرسپوليس كافي است؟
3- براي حاميان استيلي، دفاع از او به اين راحتيها نيست. اگر تجربه، سابقه حضور يا حتي شدت تعصب ملاك باشد، باز هم استيلي را نميتوان «گزينه اول» سرخپوشان به شمار آورد؛ به ويژه از آن جهت كه ترك پرسپوليس با رفتن پروين و بازگشت به جمع سرخپوشان با برگشتن او در ميانههاي دهه 70، حتي برخي از هواداران را نسبت به عرق او در دوران بازيگري دچار شك و گمان كرده است. آن روزها كم نبودند كساني كه استيلي را يك «پرويني» ميدانستند، نه يك «پرسپوليسي» و حالا همانها نقدي متفاوت بر حضور احتمالياش روي نيمكت سرخپوشان ارايه ميكنند. در چنين فضاي غبارآلودي، شايد كار در پرسپوليس به آن آسانيها كه استيلي تصور ميكند نباشد، مخصوصا كه سرانجام به دست دوست صميمياش به اين آرزوي ديرينه ميرسد!
4- هر لحظه ممكن است سرمربي جديد پرسپوليس معرفي شود؛ كسي كه به احتمال فراوان نامش حميد استيلي است. اين شايد يك «بدهي تاريخي» باشد كه سرانجام هواداران پرسپوليس آن را به مردي ميپردازند كه سالهاست براي رسيدن به نيمكت تيمشان تقلا ميكند. در اين ميان، شايد اين تنها كيفيت فني بالا و نتايج مطلوب پرسپوليس با استيلي باشد كه بتواند فضا را براي او تعديل كند، در غير اين صورت روزهاي سختي براي رفيق شفيق حاجحبيب در راه خواهد بود.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Thursday, 12 December , 2024