این پایان یک قهرمان نبود
مرجع خبری پرسپولیس : در این یک دهه که ازفوتبال ایران می گذرد، هرگاه نام تیم ملی ایران به میان می اید، بی اختیار به یاد چند اسطوره و چهره سرشناس فوتبال می افتیم که بدون شک یکی ازاین اسطوره ها کاپیتان” مهدی مهدوی کیاست”.

مهدوی کیا زمانیکه تنها 18 سال داشت با در خشش در تیم پرسپولیس توسط محمد مایلی کهن به تیم ملی ایران دعوت شد وبا پیشرفتی مثال زدنی جاده های ترقی را پیمود تا به یکی از ستاره های عصر طلایی فوتبال ایران تبدیل شده و به بازوبند باارزش تیم ملی نیز دست یابد.
مهدی همواره یکی از ستون های ثابت تیم ملی واز لژیون های موفق ایرانی در اروپا بود و نمایش دلپذیر و فرارهای زیبایش در مستطیل سبز همگان را به وجد می اورد ودر هر تیمی توپ می زد به خصوص تیم ملی نماد غیرت و تعصب بود.

در زمان سرمربیگری علی دایی جست و گریخته به تیم ملی دعوت شد تا زمانی که افشین قطبی سکان هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت وبه واسطه اعتقادی که در ان برهه زمانی به با تجربه ها داشت یکبار دیگرمهدی را به تیم ملی دعوت کرد تا به یکی از امیدهای ایران برای صعود به جام جهانی تبدیل شود،اما ایران به جام جهانی صعود نکرد تا فوتبال دوستان علاوه برتحمل غم صعود شاهد وداع تلخ ستاره های تیم از جمله مهدوی کیا باشند.

نامه خداحافظی مهدی را که حاوی گلایه هایش از مسئولان ،شرایط حاکم بر فوتبال وانگ وطن فروشی به او بود را مطالعه کردیم و به حال او و فوتبال مان تاسف خوردیم که چرا بایداخر و عاقبت بیش از یک دهه تلاش یک قهرمان ملی اینگونه پایان پذیرد؟ آیا این سرنوشت سزاوارانه است؟
قهرمان، همیشه قهرمان است و تاریخ مصرف ندارد اما متاسفانه در ایران رسم نادرستی بر جای مانده که فقط قهرمان زنده را عشق بدانیم. مهدی مهدوی‏کیا شماره 2 دوست داشتنی فوتبال کشورمان بخاطر آن گل زیبا به آمریکا، بخاطر گل‏های تماشایی‏اش به چین در دالیان، بخاطر درخشش خیره‏کننده‏اش در جام ملت‏های آسیای 2004، بخاطر پاس گل‏ها، بخاطر فرارها و استارت‏های مثال‏زدنی‏اش قهرمان ما است و در 13 سال حضور در تیم ملی بارها دل میلیون‏ها ایرانی را شاد کرد و از همه مهم‏تر بخاطر رفتار و کردار پهلوانی‏اش محبوب میلیون‏ها ایرانی در سرتاسر دنیا بوده و هست.
 
اما همین بازیکن محبوب ما با غم و اندوه از تیم ملی وداع کرد و در نامه‏ای این تصمیم را رسمیت بخشید. ناراحتی مهدوی‏کیا یکی بخاطر عدم صعود به جام‏جهانی 2010 آفریقای جنوبی و محروم شدن از حضور در سومین جام‏جهانی خود و دیگری بخاطر تهمت‏هایی است که به ملی‏پوشان باتجربه از جمله او و علی کریمی وارد کرده‏اند.
 
آیا واقعاً بازیکن بزرگی همچون مهدوی‏کیا که سال‏های زیادی برای تیم ملی کشورمان زحمت کشیده باید اینچنین با غم و اندوه از تیم ملی وداع کند؟ آیا امکان برگزاری یک دیدار خداحافظی باشکوه برای بازیکنان ارزنده تیم ملی کشورمان وجود نداشت؟ هنوز خداحافظی باشکوه مهدوی‏کیا از تیم فوتبال هامبورگ را فراموش نکرده‏ایم، جایی که مهدی ما روی دوش رافائل ون‏درفارت ستاره هلندی آن زمان هامبورگ به سمت هواداران متعصب این تیم رفت و مورد تشویق بی‏امان آن‏ها قرار گرفت. مهدی در آنجا نماینده شایسته‏ای برای فوتبال کشورمان بود که اینچنین وداع باشکوهی با هواداران هامبورگ داشت اما ما برای ستاره فوتبال کشورمان چه کاری انجام دادیم؟
 
جز اینکه برچسب وطن‏فروشی بر او چسباندیم چه کار دیگری انجام دادیم؟ تاریخ فوتبال ایران نشان داده که پرافتخارترین فوتبالیست‏های ما هیچگاه بطور رسمی و باشکوه از تیم ملی خداحافظی نکرده‏اند. حتماً سرنوشت احمدرضا عابدزاده…، عقاب آسیا و علی دایی، آقای گل فوتبال جهان را بعد از خداحافظی از تیم ملی به یاد دارید پس اکنون نیز توقع از مسئولان ورزش و فوتبال که تنها به منافع سیاسی و اقتصای خود می‏اندیشند، بی‏جاست. حق مهدی مهدوی‏کیا یک بازی خداحافظی بزرگ بود، یک روز بزرگ برای یک بازیکن بزرگ اما افسوس که … .
 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)