فغان از مهاجم نوك بي‌كيفيت!
 مرجع خبری پرسپولیس :
در سيستم 1-3-2-4 مهاجم نوك نقشي اساسي و تعيين‌كننده در به ثمر رساندن حملات دارد و چنانچه تك مهاجم اين پست نتواند تكميل‌كننده حركت تيم در فاز حمله باشد آن تيم از رسيدن به گل محروم مي‌ماند. وسلي برزيليا در ديدار مقابل ابومسلم ثابت كرد براي حضور در پست مهاجم نوك اين سيستم از كيفيت لازم برخوردارنيست. او به لحاظ قواي جسماني، فضاسازي براي ديگر بازيكنان، حركت‌هاي عرضي و طولي و زدن ضربه نهايي ضعف دارد و يك مهاجم متوسط رو به پايين است. حركت‌هاي وسلي بيشتر شبيه بازيكنان فوتسال است و پا عوض كردن‌هاي او و حركات تكنيكي‌اش به هيچ وجه در جهت حركت رو به جلوي تيم صورت نمي‌گيرد. وسلي مقابل ابومسلم در عين شگفتي 90 دقيقه بازي كرد، او دو موقعيت مسلم گلزني را هدر داد و در بيشتر دقايق يا توپ‌ها را لو داد يا رو به عقب بازي كرد.

بدترين نمايش نيم‌فصل
 شايد ديدار مقابل ابومسلم را بتوان بدترين نمايش پرسپوليس در نيم‌فصل اول دانست كه البته در كمال شگفتي در نهايت سه امتياز براي اين تيم به دنبال داشت. پرسپوليس در اين مسابقه منفعل، كند، سنگين و بي‌انگيزه نشان داد تا جايي كه در قبال 4 موقعيت گل حريف در نيمه اول و 53 درصد مالكيت توپ از سوي حريف، ميزبان سرخپوش فقط يك موقعيت گل داشت و 47 درصد توپ را در اختيار خود مي‌ديد. اين آمار كه البته همراه با ضعف در تمام خطوط اين تيم بود، بدترين نمايش خانگي و شايد كلي پرسپوليس در نيم‌فصل اول را رقم زد كه البته مقابل تيم انتهايي جدول اتفاق افتاد. پرسپوليس البته در نيمه دوم نيز تيم بهتري نبود و تنها در دقايقي كه در نهايت منجر به گل دوم باقري شد، بازي اين تيم سرعت بيشتري گرفت. پرسپوليس در 45 دقيقه دوم و با وجود تغييرات انجام شده به جز گلي كه زد 2 بار تا آستانه گلزني پيش رفت و در 15 دقيقه آخر فقط دفاع كرد تا با وجود ارائه اين نمايش پر انتقاد سه امتياز حساس را كسب كند. با اين حال بايد از كادر فني پرسپوليس پرسيد آيا ممكن است با تكرار اين نمايش‌ها در نيم‌فصل دوم و 8 بازي خارج از خانه باز هم به اين راحتي امتياز جمع‌آوري كرد؟

 اين تيم نياز به 5 تعويض دارد!
 در بيشتر بازي‌هاي نيم‌فصل اول، پرسپوليس در دقايقي آنقدر منفعل، نامنظم و بي‌ثبات نشان مي‌دهد كه به نظر مي‌رسد بايد نيمي از تيم را بيرون كشيد و نفراتي را جايگزين آنها كرد. در ديدار مقابل ابومسلم به‌خصوص نيمه اول اگر قانون فوتبال اجازه مي‌داد و كرانچار مثل فيروز كريمي در قيد و بند مسائل عرفي مسابقات نبود حداقل 5 نفر بايد تعويض مي‌شدند تا بازي پرسپوليس جان بگيرد. تعويض‌هاي كرانچار در اين مسابقه از دقيقه 60 شروع شد و با بيرون رفتن مجتبي زارع كه بدترين چهره قرمزها بود، سرمربي كروات درصدد تغيير آهنگ برآمد اما به غير از زارع، وسلي، تياگو، كلاه‌كج و حتي هوار نيز مي‌توانستند در زمره كانديداهاي تعويض قرار بگيرند ولي مصدوميت شكوري و تعويض ناخواسته او فقط باعث بيرون رفتن كلاه‌كج شد و بقيه بدها در زمين باقي ماندند.

زوج تياگو- عادل هم جواب نداد
 خيلي‌ها فكر مي‌‌كردند با شكل‌گيري زوج كلاه‌كج- تياگو در خط دوم پرسپوليس اين تيم به لحاظ كار تخريب بازي حريف و ارتباط بين خطوط دفاعي و حمله روند بهتري را در پيش بگيرد اما هرگز اين اتفاق رخ نداد تا شكل بازي پرسپوليس از مسابقه اول تا شانزدهم پيشرفت محسوسي در اين دو مقوله حساس نداشته باشد! زلاتكو كرانچار در چهار مسابقه آخر تيمش از اين زوج در خط دوم تيم خود و به عنوان دو هافبك تدافعي استفاده كرد اما شباهت زياد بازي دو نفر به يكديگر و عدم كارايي اين دو در سرعت دادن به بازي و انتقال سريع بازي از فاز دفاع به حمله كه ناشي از فاصله زياد با خط بعدي و ناتواني آنها مي‌شد اين زوج را نيز ناكارآمد نشان داد. به گفته آمار پرسپوليسي‌ها در طول مسابقه فقط 9 بار از تيم حريف توپ گرفتند و در مقابل 34 بار توپ را لو دادند كه همين نكته كوچك ثابت مي‌كند خط هافبك پرسپوليس و به‌خصوص دو عنصر تدافعي اين خط به هيچ وجه كار خود را درست انجام نداده‌اند.

 به اين چپ اعتماد كنيم؟

 در 15 مسابقه نيم‌فصل، پرسپوليس با مجتبي شيري و جلال اكبري در جناح چپ خط دفاع به ميدان رفت كه هر كدام از نقطه ضعف‌هاي متعددي رنج مي‌برند اما بالاخره نوبت به ابراهيم شكوري رسيد. شكوري در اولين حضورش يك پاس گل داد تا به لحاظ آماري شروعي فوق‌العاده داشته باشد اما او نيز در امور دفاعي متزلزل نشان داد و ثابت كرد براي حضور در تركيب اصلي بايد روي اين نقطه ضعف خود كار كند. البته شايد اگر شكوري تجربه بيشتري در پرسپوليس داشت حداقل در نيمه نخست اسير جو بازي نمي‌شد اما شكوري ازجمله مدافعان كناري است كه خوب سانتر مي‌كند و شايد با همين ويژگي‌اش زلاتكو كرانچار را به نيم‌فصل دوم اميدوار كند.

يكي بايد باشد كه دركش كند
 حميدرضا علي عسگر مدافع راست تخصصي نيست و شايد زلاتكو كرانچار با تداوم اين كار پديده سرخ‌ها در فصل گذشته را به باد فراموشي بسپارد. اين نكته با هر بار بازي كردن عليرضا محمد در جناح راست بيشتر به چشم مي‌آيد. محمد كه در نيم‌فصل اول به خاطر مصدوميت و بيماري 5 مسابقه تيمش را از دست داد در مصاف با ابومسلم ثابت كرد چنانچه بازيكني درك متقابل از بازي‌اش داشته و در تركيب پرسپوليس قرار گيرد، او نيز همان محمد راه‌آهن خواهد شد كه يك مدافع كناري كامل را معنا مي‌كند. مقابل ابومسلم شيث رضايي بارها با پاس‌هاي قطري مثال‌زدني‌اش محمد را روانه دروازه حريف كرد كه حاصل اين حركت‌هاي طولي يكي از بهترين نمايش‌هاي محمد در طول نيم‌فصل را باعث شد. محمد مقابل ابومسلم يك پاس گل داد و دو بار ديگر وسلي و بائو را در موقعيت گلزني قرار داد اما مهاجمان پرسپوليس قدرشناس پاس‌هاي او نبودند. شايد ثبات محمد در نيم‌فصل دوم حداقل يك جناح پرسپوليس را بيمه كند. اين نكته‌اي است كه حتما كرانچار بعد از اين بازي روي آن تاكيد خواهد كرد.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)