کاشانی یا دروغ می گوید ، یا سخن چین است که هردو گناه بزرگ است

مرجع خبری پرسپولیس : مجتبی شریفی رئیس سابق کمیته انضباطی گفت: شکایت از حبیب کاشانی حق شهروندی ام بود و با اطلاع هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال و علی دایی در مراجع قضایی از حق خود دفاع می کنم.

رييس پيشين كميته انضباطي فدراسيون فوتبال گفت: به هيچ وجه حاضر نيستم درباره تصميم‌ها، آرا، احكام و كاركردهاي كميته انضباطي در آينده، اظهارنظر كنم، چرا كه معتقدم همانطور كه مسووليت و زحمت فعاليت‌هاي كميته برعهده آن دوستان است، لذا پاسخگويي حق آنها خواهد بود.

مجتبي شريفي درباره ارتباطش با كميته انضباطي فدراسيون فوتبال و تماس با اسماعيل‌ حسن‌زاده‌ سرپرست جديد كميته، اظهار كرد: به صورت تلفني با حسن‌زاده تماسي داشتم و صحبت‌هاي صميمانه‌اي بين ما ردوبدل شد.

براي او و ساير همكاران گذشته‌ام در كميته انضباطي آرزوي سربلندي و بهترين توفيقات را داشته و اميدوارم خدمات ارزنده‌شان در فوتبال متجلي شود. با توجه به اينكه آينده كميته انضباطي و گام‌هاي بعدي‌اش را متعلق به فعاليت حسن‌زاده و همكاران گذشته‌ام مي‌دانم، لذا به تمام دوستان رسانه‌اي اعلام مي‌كنم كه به هيچ وجه حاضر نيستم درباره تصميم‌ها، آرا، احكام و كاركردهاي اين كميته در آينده اظهارنظر كنم. بنده معتقدم همانطور كه مسووليت و زحمت فعاليت‌هاي كميته برعهده آن دوستان است، لذا پاسخگويي حق آنها خواهد بود.

شريفي درباره شكايتش از حبيب كاشاني سرپرست باشگاه پرسپوليس تحت عنوان “اكاذيب و هتك ‌حيثيت” گفت: طرح شكايت از كاشاني را انكار نمي‌كنم. اصولا به اين نكته پايبندم كه فرد مي‌تواند از حقوق شهروندي خود دفاع نموده و در موارد لازم آن را مطالبه كند. درباره مساله پيش‌آمده با توجه به اينكه اينجانب سخنان كاشاني را در جمع هيئت رييسه كه در شيراز برگزار شد نشنيده بودم، اما متعاقبا در جريان سخنان ايشان واقع شده و بسيار متاثر شدم. از اين‌رو در اولين برخورد با نماينده دايي، مراتب ناراحتي‌ام را ابراز كردم كه در آغاز با عكس‌العمل شديد ايشان روبرو شد و سرانجام با پادرمياني حراست فدراسيون و تماسي كه ملك‌آباد با دايي داشته و در ادامه به تماس تلفني تاج و دايي با يكديگر منتهي شد، معلوم شد كه اظهارات ايشان خلاف واقع بوده و تحت عنوان ناپسند كذب، قرار دارد.

وي افزود: اينجانب در سخنان خود نكته‌اي افزودم و گفته‌ام كه اگر مدعي هستيم مي‌خواهيم در حوزه عملكردمان براساس مدل ديني عمل كنيم، اگر مرتكب خلاف واقع شويم، معلوم مي‌شود كه در ادعايمان صادق نيستيم و حتي اگر آنچه برخلاف واقع برزبان آورده‌ايم بنابر بر فرض محال درست بوده باشد، در اين صورت چگونه عملكرد ما مصداق مديريت ديني خواهد بود كه مطلب سرمربي تيم خودمان كه سخني به ما گفته‌ است را به ديگر انتقال دهيم؛ آيا اسم اين عمل سخن‌چيني نيست؟ آيا سخن‌چيني كه در دين از آن به نمامي تعبير شده گناه بزرگ نيست؟ بگذريم از اينكه تمامي شواهد دلالت بر اين دادر كه اين سخن خلاف واقع بوده و به كلي رد قرار گرفته است. از اين رو با مطلع قرار دادن هيات رييسه فدراسيون و نيز علي دايي، شكايت كيفري خود را از طريق قوه قضاييه طرح و پي‌گيري مي‌كنم تا از حق خويش دفاع كرده باشم.

شريفي در پاسخ به اين سوال كه آيا واقعا ارتباط‌تان با علي دايي قطع شده است، اظهار كرد: با دايي سال‌هاي زيادي است كه رفيقم و در طول اين مدت كوتاهي كه با هم رابطه نداشته‌ايم، با برادران ايشان ارتباطم قطع نشده و محمد دايي برادر بزرگ من وعلي است و در آينده نزديك سعي مي‌كنم كه رابطه قطع شده را دوباره برقرار نموده و در يك جلسه گفتمان به كدورت‌هاي جزيي پيش‌آمده، پايان دهيم. از اينكه بعد از سال‌هاي فراوان به سبب برخي موارد كه در فدراسيون پيش‌ آمد با ايشان قطع رابطه داشتيم، هيچ كدام از ما دو نفر يقيننا راضي نبوده و نيستيم. آموزه‌هاي ديني هم تداوم قطع رابطه را تاييد نمي‌كند.

شريفي در پاسخ به اين سوال كه آيا در دوران مسووليت‌تان در كميته موفق به اصلاح رفتار متخلفان شديد، تصريح كرد: از آنجا كه برخورد با خاطيان و تعامل با فردي كه مرتكب رفتار يا گفتار زشت شده، امري بسيار پيچيده و مبتني بر عوامل گوناگون است، از اين رو نمي‌توان در يك فرصت محدود اصلاحات تاثيرگذار رفتاري و گفتاري داشت. اما در عين حال معتقدم اگر انديشه و بينش نادرست خطاكار را اصلاح نكنيم، آن شخص به فردي رياكار تبديل مي‌شود؛ بدين معني كه او به انجام خطا اعتقاد دارد، اما طوري وانمودي مي‌كند كه از آن دوري مي‌جويد؛ در چنين شرايطي او تنها از ترس تنبيه و در شرايط خاص آن خطا را انجام نخواهد داد!

وي ادامه داد: اما اگر موفق شويم انديشه او را اصلاح كنيم تا بينشش درست شود، در اين صورت خطاكار سعي مي‌كند در هر محيطي از انجام خطا پرهيز كند. در اين صورت او از روي باور خطا را ترك خواهد كرد. به همين دليل است كه مي‌گويند “لگوتراپي” يا انديشه‌درماني يگانه راه‌حل اصلاح رفتار است. لگوتراپي ديني اين است كه بايد به وعده‌هاي خدا در آخرت اميد بسته و يقين كنيم او به اعمال نيك پاداش و در ازاي تحمل سختي‌ها، صبوري و گذشت، ما را با انواع نعمت‌هايش مواجه مي‌كند. در چنين حالتي هميشه احساس آرامش خواهيم كرد و به دنبال آن نستيم كه بخواهيم با ابزارهاي ناشايستي چون بدگويي، سخن‌چيني، دروغ، اهانت و… خود را آرام كنيم.

رييس پيشين كميته انضباطي در واكنش به اينكه بارها گفته‌ بوديد به قطع همكاري با كميته و ترك مشغله اجرايي تمايل داريد، پس چرا از جابجايي‌هاي اخير گله‌مند هستيد، گفت: به اين نكته نيز مكرر جواب دادم كه مطلوب بودن نتيجه و راضي بودن اينجانب از آن، غير از درست بودن مقدماتي است كه به آن نتيجه منتهي مي‌شود. مثلا نماز يك كار ارزشمند است و از هر جهت مطلوب و پسنديده است، اما اگر كسي را وادار كنيم كه نمازش را پشت به قبله بخواند، در اين صورت ارزش خود را از دست خواهد داد، گرچه به ظاهر شكل نماز را به خود مي‌گيرد، اما چون روبه قبله نيست مورد قبول واقع نمي‌شود.

وي ادامه داد: قطع همكاري با كميته نيز مورد تمايل اينجانب بود و همانطور كه كفاشيان گفت بارها از ايشان درخواست پايان يافتن فعاليتم را داشتم؛ اما اينكه قطع همكاري به دو بازي قبل از پايان ليگ انجاميده و برخي مسايل از جمله سخنان يك مدير (حبيب كاشاني) درباره ارتباط اينجانب با علي دايي مطرح شد و از سوي ديگر اينكه ذكر شد رييس سازمان تربيت بدني به حضور شما در كميته ناراضي است، موجب برخي ابهامات گرديد كه با وجود تمايل شديد به قطع همكاري با كميته، نسبت به موارد ذكر شده رفع ابهام نموده و پاسخگويي كنم.

رييس پيشين كميته انضباطي در پاسخ به اين سوال كه آيا از عدم فعاليت چندان در دوره آيين‌نامه اصلاح‌شده كميته ناراحت نيستيد، خاطرنشان كرد: مهم اين نيست كه آيين‌نامه تدوين شده جديد و اصلاحات اعمال‌شده در آن، مورد استفاده اينجانب قرار گيرد، بلكه آنچه مهم است، رفع كاستي‌ها از منبع قانوني و انضباطي فدراسيون فوتبال و رسيدن به معيارهاي ايده‌آل در آن و زمينه رشد در كميته انضباطي فدراسيون است. اينكه چه كسي عهده‌دار مسووليت اين كميته باشد، با توجه به اينكه هدف، ارتقاي نظم و انضباطي در فوتبال است، فرقي ندارد؛ به همين دليل از زحماتي كه در كنار همكاران ارجمند كميته انضباطي به منظور اعمال اصلاحات پاياني كشيده‌ام، كاملا خرسند و مسرورم. به آن اميد كه ابزاري كارآمد در اختيار آيندگان در جهت خدمت به فوتبال باشد.