مرجع خبری پرسپولیس : مديرعامل باشگاه داماش ايرانيان گفت: مهدوي‌كيا و علي كريمي به من گقتند كه اولويت آنها پيوستن به تيم پرسپوليس است.

امير عابديني فصل گذشته موفق شد با مديريتش داماش را با قدرت به ليگ برتر ايران برساند.  حضور برخي بازيكنان بزرگ در داماش و شايعه انتقال علي دايي به اين و …. خبرهايي هستند كه اين روزها مورد توجه رسانه ها قرار گرفته اند. براي شفاف سازي بهتر  مصاحبه اي را با عابديني انجام دادیم كه اظهارات وي را در زير مي خوانيم:

*حجازي تا واپسين دم حيات با عزت زندگي كرد
ناصر حجازي به غير از اينكه رفيق بچه‌هاي فوتبال بود در بين طيف‌هاي مختلف جامعه ايران از هنرمندان گرفته تا سياستمداران و علاقمندان به مسائل اجتماعي وجهه‌ خاصي داشت و آحاد مردم او را دوست داشتند.

اين علاقه اولاً به خاطر اسطوره بودنش در ورزش به وجود آمد و سپس به خاطر مسائلي كه همگان از وي مي‌ديدند. به طور مثال ناصر هميشه رك و صريح حرفش را مي‌زد و با سلامت نفسي كه داشت هيچ‌گاه اهل زد و بد نبود و اين سلامت نفسش در همه امور حاكم بود. ناصر حجازي شايد گاهي اوقات مشكلات مالي داشت، اما هرگز كسي متوجه اين موضوع نمي‌شد.

نه من و نه هيچكس ديگر نمي‌تواند روزهاي آخر او را فراموش كند. حجازي درد داشت، اما اخم او را مردم نديدند و ناله‌اش را هيچكس نشنيد. او در اوج فشار و درد با بيماري مبارزه مي‌كرد و سعي مي‌كرد دردش را براي خود و لبخندش را براي مردم داشته باشد.
امثال حجازي انسان‌هايي بزرگ هستند. به نظرم حجازي مي‌تواند براي نسل آينده ما هم يك الگو باشد چه برسد به نسلي كه امروز شاهد حضورش بود.

بدرقه حجازي در روز تدفينش به واقع در شأن او برگزار شد و خلاصه كلام اينكه دل جامعه ورزش و آحاد مردم با فوت ناصر حجازي سوخت. او خوب بدرقه شد و جواب محبت‌هايي كه به مردم داشت را به واقع گرفت. او دلش دريايي بود و عاشقانه با مردم ارتباط برقرار مي‌كرد و به عقيده من عزت تا واپسين دم حيات با وي بود.

*قرار است به رقابت نابرابري بروم
متأسفانه برنامه باشگاهي ايران با تغييرات زيادي مواجه شده است كه همين مسئله يكي از مشكلات اساسي است. به طور مثال بنده براي جذب بازيكن محدوديت‌هايي را دارم. امسال قرار است به رقابت نابرابري بروم، چراكه همه تيم‌هاي ليگي حداقل 25 بازيكن ليگ برتري دارند و آنها 5 تا 6 بازيكن را جابه جا مي‌كنند و قطعا به سراغ بازار فوتبال ايران خواهند رفت تا بهترين‌ها را گزينش كنند. رقابت در سطح بالاي فوتبال بين 6 تيم اول وجود دارد و قطعاً اين تيم‌ها پتانسيل جذب بازيكنان برتر را هم دارند و در فصل نقل و انتقالات تعدادي بازيكن قوي را به مجموعه قدرتمند خود مي‌افزايند. به طور مثال اگر سپاهان امسال مي‌تواند 5 ستاره بگيرد اين تعداد به 20 بازيكن ممتازش اضافه خواهد شد.

*تيم‌هاي تازه وارد جذابيتي براي جذب بازيكن ندارند
امروز سازمان دفاعي سپاهان همراه با دروازه‌بانش ملي‌پوش هستند كه اين تيم در صدد حفظ آنهاست، اما مطمئن باشيد كه اگر هم نتواند آنها را حفظ كند بازيكناني بهتر يا حداقل در سطح آنها را جذب خواهد كرد، اما تيم‌هايي مانند داماش، مس رفسنجان و فجرسپاسي كه به تازگي به ليگ برتر صعود كرده‌اند، اين پتانسيل را ندارند كه در اين جنگ نابرابر جذابيتي براي جذب بازيكن داشته باشند.
طبيعي است كه بايد كار را با بازيكناني آغاز كنيم كه روحيه جنگندگي دارند و از نيروي جواني بهره مي‌برند و البته جوياي نام نيز هستند. البته در ليگ پرتجربه‌ها و حرفه‌اي‌ها بازيكناني كه جوياي نام و جوان هستند هم اشتباهات خاص خاص خودشان را دارند. در چنين ليگي كار براي بازيكنان جوان و بي تجربه بسيار سخت است چون آنها نياز به زمان دارند.

*با قدرت جايگاه داماش را تثبيت مي‌كنيم
در چنين شرايطي است كه يك تيم پس از صعود و در همان سال اول كمرش مي‌شكند و با عدم نتيجه گيري لازم دوباره به ليگ دسته اول سقوط مي‌كند كه بعدا اين سؤال مطرح مي‌شود كه چرا يك تيم كه با اين همه زحمت بالا آمد دوباره سقوط كرد؟
معتقدم اگر تيمي با سازمان و برنامه و البته هدفمند وارد رقابت‌هاي ليگ برتر شود و بتواند در سال اول خود را حفظ كند حتي مي‌تواند در سال بعدي مدعي قهرماني هم بشود.
بر همين اساس طبق برنامه و با تمام اتفاقاتي كه قرار است رخ بدهد، تمام تلاش‌ خود را مي‌كنيم تا در فصل آينده در ليگ برتر بمانيم. ماندن نه به عنوان دست و پا زدن در ليگ بلكه به عنوان مطرح شدن؛ يعني در فصل آينده بين تيم‌هاي هفتم و هشتم تا چهاردهم و پانزدهم قرار بگيريم و با قدرت جايگاه خود را براي دو فصل بعدي تثبيت كنيم.
براي اين كار به دنبال بازيكناني كه در سطح بالايي هستند مي‌رويم كه هزينه‌مان قطعاً بالاتر خواهد رفت. از سوي ديگر با عنوان اينكه بازيكن سقف دارد در اين راه هم به مشكل برخواهيم خورد.

*صد در صد با سقف قرارداد مخالفم؛ بازيكنان به دنبال زيرميزي مي‌روند
بنده صد در صد با سقف قرار داد مخالفم. ما نمي‌توانيم براي 540 بازيكن حاضر در ليگ برتر يك نسخه بپيچيم. آيا همه اين بازيكن‌ها در يك سطح هستند كه ما براي همه يك سقف را لحاظ مي‌كنيم؟
مي‌توانند اعلام كنند كه كف قرارداد دست خودتان است، اما مطمئن باشيد بازيكني كه براي مذاكره مي‌آيد اين سقف را براي خودش دريافت شده مي‌داند و به دنبال اين است كه زير ميزي و پولي كه در حاشيه مي‌گيرد چقدر است و نكته جالب‌تر اينكه وقتي مي‌گوييم سقف، آيا سقف مي‌تواند نسبت به سال گذشته كمتر باشد؟
بايد ابتدا عرضه و تقاضا را بسنجيم و سپس بحث سقف را مطرح كنيم. در حال حاضر معني سقف قرارداد در صورتي كه بخواهيم آن را لحاظ كنيم اين است كه اين سقف بايد بر اساس نرخ تورم حداقل 20 درصد نسبت به سال گذشته افزايش پيدا كند.

*چگونه بازيكني كه 600 ميليون گرفته است را با 350 ميليون راضي كنيم؟
وقتي سال گذته اين سقف آزاد بوده است مگر مي‌توان امسال آن را محدود كرد؟ بازيكني كه خودش اعلام مي‌كند سال گذشته بالاي 600 ميليون تومان پول گرفته است، چگونه امسال مي‌توان با 350 ميليون او را راضي كرد؟ بازيكني كه زندگي‌اش را بر اساس مبلغ قراردادش تنظيم مي‌كند با اين وضعيت يا نااميد مي‌شود يا قردادي منعقد نمي‌كند و اگر هم اين كار را كرد به دنبال زيرميزي گرفتن است.
پس ما از اول امر به محال مي‌كنيم. يعني دستوري مي‌دهيم كه خودمان مي‌دانيم اين دستور نقض مي‌شود و بعد هم مي‌گوييم محروم مي‌كنيم. مگر مي‌شود چراغ سبز باشد اما كسي از آن عبور نكند و اگر كسي هم عبور كرد جريمه‌اش كنيم. در اين مقوله بايد ببينيم كه مي‌خواهيم موجب پيشرفت فوتبال شويم يا مباحث ديگر مطرح است؟
نامه‌اي را براي عزيزمحمدي نوشته و تمام مسائل را به صورت صريح به وي يادآوري كرده‌ام كه اگر مي‌خواهيم بستر فوتبال را سالم كنيم، با اين محدوديت‌ها سالم نمي‌شود و بدتر فوتبال به سمت حركات زيرزميني سوق داده خواهد شد.

*همه توقع داشتند علي دايي فصل آينده سرمربي داماش شود
در مورد حضور بازيكنان مطرح در داماش كه اين روزها شايعاتي در مورد انتقال آنها در روزنامه‌ها به چاپ مي‌رسد بايد عنوان كنم كه دوستان برخي به صورت حضوري، برخي تلفني و بعضي ديگر با نامه تبريك صعود داماش به ليگ برتر را به من گفتند. البته بعضي از مديران باشگاه‌ها هم بزرگواري كرده و هم نامه دادند و هم بر روي سايت باشگاه‌هشان بابت اين امر به من تبريك گفتند. اين معنا و مفهومش اين نيست كه همه آنها مي‌خواهند با من قرارداد ببندند.
به طور مثال اگر كريم باقري به دفتر من مي‌‌آيد آيا به اين معني است كه مي‌خواهد با من قرارداد ببندد؟ يا اگر دايي به من زنگ بزند قصد سرمربيگري در داماش براي فصل آينده را دارد؟
شايعه اينكه علي دايي سال آينده سرمربي داماش مي‌شود تا چه اندازه صحت داشت؟ ديديد كه به هيچ وجه اين شايعه درست نبود، اما به خاطر اينكه من همواره از دايي حمايت مي‌كنم و او را دوست دارم و چون به عنوان يك اسوه فوتبالي وي را قبول دارم اين شايعه ساخته شد و همه توقع داشتند كه براي سال آينده از او دعوت كنم تا به داماش بيايد. البته چون خيلي از بازيكنان با من زندگي كرده‌ و شاگرد من بوده‌اند و نسبت‌هاي برادر بزرگي و پدربزرگي را براي آنها ايفا كرده‌ام، اين شايعات به وجود مي‌آيد.

*كريمي، ادينهو و مهدوي‌كيا در داماش
تا به امروز علي كريمي، مهدي مهدوي‌كيا، ادينهو، حسين كاظمي، سياوش اكبرپور و چندين بازيكن ديگر كه چون صاحب نام نبوده‌اند، اسمشان را ننوشته‌اند را در دفترم ملاقات كرده‌ام، اما با هيچ‌كدام بحث قرارداد و اين موضوع كه آنها به داماش بپيوندند را نداشته‌ام.
خيلي رك و صريح از مهدوي‌كيا و كريمي كه به صورت جداگانه به دفترم آمده بودند، برنامه سال آينده‌شان را خواستم كه اولويت هر دو بازيكن حضور در پرسپوليس بود، پس معنا و مفهوم اين ملاقات اين است كه آنها آمدند تا من را ببينند نه اينكه به داماش بپيوندند. ممكن است اگر از آنها بخواهم به داماش بيايند روي من را زمين نزنند، اما بازيكن مختار است تا خود تيم آينده‌اش را انتخاب كند.
همه اينهايي كه براي تبريك گفتن به دفتر داماش آمدند بازيكنان خوبي هستند و اعتقاد ويژه‌اي به آنها دارم. دو تا از آنها يعني كريمي و مهدوي‌كيا مستقيما از بازيكنان خود من هستند و با من زندگي كرده‌اند. آنها زندگي فوتبالي‌شان را در نزد من گذرانده و علاقه خاصي به آنها دارم. حالا هم در صورتي كه قصد آمدن به داماش را داشته باشند قدمشان روي چشم اما حقشان اين است كه بر روي اولويت خود فكر كنند.

*داماش خانه بازيكناني است كه به ديدنم مي‌آيند
از بازيكناني كه اسم بردم برنامه‌شان را پرسيدم و از آنها خواسته‌ام در صورتي كه علاقه دارند به داماش بپيوندند چراكه داماش خانه بازيكناني است كه براي ديدن من به دفترم آمدند.
در همين راستا و تا به امروز هم تنها 10 بازيكن فصل گذشته داماش قراردادهاي خود را تمديد كردند و هنوز بازيكن جديدي با ما قراردادي امضا نكرده است.

*بازيكنان در مورد مسائل مالي پيش من خجالت مي‌كشند
يكي از اشكالاتي كه ممكن است امسال پيدا كنم اين است كه بازيكنان بابت مسائل مالي خجالت مي‌كشند حرفي را پيش من مطرح كنند. اين هم يكي از گرفتاري هاي من است.
حتي بازيكناني كه با من كار نكرده و جوان هستند زماني كه براي مذاكره مي‌آيند در اين مورد احترام مي‌گذارند كه اين موضوع هم دردسرهاي خاص خودش را دارد.

* هرچقدر وزير ديرتر معرفي شود، ضربه مهلك‌تري به ورزش مي‌خورد
در حال حاضر وزارت ورزش داريم اما وزير ورزش نداريم. اين موضوع كه وزير ورزش اعلام نمي‌شود قطعاً بدتر از اين است كه وزارتخانه‌اي در كار نبود. وقتي وزارتخانه نداشتيم، سازمان مشغول انجام وظايفش بود، اما در حال حاضر سازمان در صورتي كه بخواهد كار مفيدي هم انجام دهد، اين كار غيرقانوني خواهد بود.
معتقدم كه دولت بايد بفهمد كه جامعه ورزش در انتظار اين حركت قانونمند است. ما قبلاً در اين مورد حرف‌هايمان را زده‌ايم، اما حالا كه اين موضوع قانونمند شده پس بايد اجرا شود و همه‌مان هم بايد سرمان را در مقابل اجراي قانون پايين بياوريم.
هرچقدر وزير ورزش ديرتر معرفي شود، ضربه مهلك‌تري به جامعه ورزش و تمام حركت‌هاي ورزشي خواهد خورد.

*احتمال حضور مياچ در داماش
براي فصل آينده رقابت‌هاي ليگ برتر فوتبال باشگاه‌هاي ايران در حال انجام اقداماتي براي تقويت كادرفني هستيم كه از جمله اين اقدامات مي‌توان به حضور يك كمك مربي خارجي روي نيمكت اين تيم به عنوان دستيار مهدي دينورزاده براي فصل آينده اشاره كرد.
در همين زمينه 3 دستيار را به مهدي دينورزاده، سرمربي داماش معرفي كرده‌ام كه يكي از اين مربيان انگليسي، ديگري تركيه‌اي و سومين گزينه مياچ، مربي پرسپوليس است.
در مورد مياچ فكر كردم كه شايد قصد ادامه حضور در پرسپوليس را نداشته باشد. او از دوستان من است و در صورتي كه قصد ادامه حضور در جمع سرخپوشان را نداشته باشد از حضورش در داماش استقبال مي‌كنيم.
دينورزاده در اين مورد تصميم‌گيري لازم را انجام مي‌دهد و دستيار وي پس از بررسي‌ها اعلام خواهد شد.

*دينورزاده، پيرواني و آقاجانيان نزد من قرارداد سفيد امضا دارند.
ماركار آقاجانيان قراردادش را با ما تمديد كرد واميرحسين پيرواني سرمربي تيم داماش تهران شد. پيرواني و آقاجانيان به همراه مهدي دينورزاده از جمله افرادي هستند كه هميشه با من قرارداد سفيد امضا دارند.