دوشنبه 5 اسفند(21:00) 

مرجع خبری پرسپولیس : رحلت مبشر رحمت و عدالت تسليت باد  / قصاص پيامبر در واپسين لحظات

روز سه شنبه،‌ ششم اسفندماه مصادف با بيست و هشتم ماه صفر سالروز رحلت پيامبر رحمت و عدالت، محمد

 مصطفي (ص) است. در چنين روزي، در سال يازدهم هجري، آخرين پيامبر خدا در سن 63 سالگي در شهر مدينه چشم از جهان فرو بست تا لحظه لحظه زندگي پربار او و معجزه هميشه جاويدش، قرآن، چونان چراغي فرا راه زندگي همگان در طول تاريخ باشد

ابن بـابـويـه در بـاب حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـليـه و آله از ابـن عـبـاس روايـتـى را از آخرين لحظات زندگي ايشان روايت كرده كـه ملخص آن چنين است:

چون حضرت رسالت پناه صلى اللّه عليه و آله به بـسـتـر بـيـمـارى خـوابـيـد اصحاب آن حضرت بر گرد او جمع گرديدند عماربن ياسر بـرخاست و سؤ الى از آن حضرت كرد.

پس حضرت دستورالعملى در باب تجهيز خود به امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـليـه السـّلام فـرمـود.

پـس بـه بـلال فـرمـود كـه :

 اى بـلال مردم رابه نزد من بطلب كه در مسجد جمع شوند چون جمع شدند حضرت بيرون آمد عمامه مبارك را بر سر بسته بود و بر كمان خود تكيه كرده بود تا آنكه وارد مسجد شد و بـر مـنـبر بالا رفت و حمد و ثناى الهى را ادا كرد و فرمود: اى گروه اصحاب ! چگونه پـيـغـمـبرى بودم براى شما آيا خود به نفس نفيس جهاد نكردم در ميان شما؟ آيا دندان پيش مرا نشكستيد؟ آيا جبين مرا خاك آلود نكرديد؟آياخون بر روى من جارى نكرديد تا آنكه ريش مـن رنـگـين شد؟ آيا متحمل تَعَبهاو شدتها نشدم از نادانان قوم خود؟ آيا سنگ از گرسنگى نـبـسـتـم بـراى ايـثـار امـت بـر خـود؟ صـحـابـه گـفـتـنـنـد:بـلى ،يـا رسـول الله بـه تـحـقيق كه صبر كننده بودى از براى خدا و نهى كننده بودى از بديها، پس جزا دهد ترا خدا از ما بهترين جزاها.

حضرت فرمود: كه شما را خدا نيز جزاى خير دهد پس فرمود: كه حق تعالى حكم كرده و سوگند ياد نموده است كه نگذرد از ظلم ستمكارى ؛ پـس سـوگـنـد مـى دهـم شما را به خدا كه هر كه او را مظلمه بوده باشد نزد محمد البته برخيزد و قصاص كند كه قصاص نزد من محبوبتر است از قصاص عقبى در حضور ملائكه و انـبـيـاء.

پـس مردى از آخر مردم برخاست كه او را سوادة بن قيس مى گفتند گفت : پدر و مـاردم فـداى تـو يـا رسـول الله ! در هـنـگـامـى كـه از طـايـف مـى آمـدى مـن بـه استقبال تو آمدم تو بر ناقه غضباى خود سوار بودى و عصاى ممشوق در دست داشتى چون بـلنـد كـردى او را كـه بر راحله خود بزنى بر شكم من آمد ندانستم كه به عمد كردى يا بـه خـطـا؟

حـضـرت فـرمـود كـه مـعـاذالله كـه بـه عـمـد كـرده بـاشـم پس فرمود كه اى بـلال ، بـرو بـه خـانـه فـاطـمـه هـمـان عـصـا را بـيـاور!

چـون بـلال از مـسـجـد بـيـرون آمـد در بـازارهـاى مـديـنه ندا مى كرد كه اى گروه مردم كيست كه قـصـاص فرمايد نفس خود را پيش از روز قيامت اينك محمد صلى اللّه عليه و آله خود را در معرض قصاص در آورده است پيش از روز جزا چون به در خانه فاطمه عليهاالسّلام رسيد در راكوبيد و گفت : اى فاطمه ! بر خيز كه پدرت عصاى ممشوق خود را مى طلبد.

فاطمه عـليـهـاالسـّلام گـفـت : امـروز روز كـار فـرمـودن عـصـا نـيـسـت بـراى چـه آن را مـى خواهد؟ بـلال گـفـت : كـه اى فـاطـمـه ! مـگـر نـمـى دانـى كـه پـدرت بـر مـنـبـر بـر آمـده و اهـل ديـن و دنـيـارا وداع مى كند؟

چون فاطمه عليهاالسّلام سخن وداع شنيد فرياد برآورد و گفت : زهى غم و اندوه و حسرت دل فكار من براى اندوه تو اى پدر بزرگوار بعد از تو فـقـيـران و بـيـچارگان و درماندگان بگو پناه به كه برند اى حبيب خدا و محبوب قلوب فقرا.

پس بلال عصا را گرفت و به خدمت حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله شتافت و چون عصارا به حضرت داد فرمود كه به كجا رفت آن مرد پير؟ او گفت : من حاضرم ،يا رسـول الله ! پـدرو مـادرم فداى تو باد! و حضرت فرمود كه بيا و از من قصاص كن تا راضـى شـوى از مـن !

آن مـرد گـفـت : شـكـم خـود را بـگـشـا يـا رسـول اللّه ! چون حضرت شكم محترم خود را گشود گفت : پدر و مادرم فداى تو باد! يا رسـول اللّه دسـتـور مـى دهـى كـه دهان خود را بر شكم تو گذارم چون رخصت يافت شكم مـكـرم آن حـضـرت را بـوسـيـد و گـفـت : پـنـاه مـى بـرم بـه مـوضـع قـصـاص شـكـم رسـول خدا صلى اللّه عليه و آله از آتش جهنم در روز جزا. حضرت فرمود كه اى سواده ! آيـا قـصـاص مـى كـنـى يـا عـفـو مـى نـمـايـى ؟

گـفـت : عـفـو مـى نـمـايـم يـا رسـول اللّه !

حـضـرت فـرمود: خداوندا تو عفو كن از سوادة بن قيس چنانكه او عفو كرد از پـيـغـمـبـر تـو، پـس حـضـرت از مـنـبـر بـه زيـر آمـد و داخـل خـانـه ام سـلمه شد و مى گفت : پروردگارا! تو سلامت دار امّت محمد را از آتش

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)