خداحافظی کریم، فرصت طلبی یا سوء استفاده؟
مرجع خبری پرسپولیس : سهم كريم باقري اين نبود. خداحافظي روي خاك سرزميني كه مردان گستاخ و تازه به دوران رسيدهاش به آب و خاك آبا و اجداديمان نظر سوء دارند، حق فرزند برومند و آذري ايرانيان نبود.
1)كريم باقري حالا آماده ميشود تا پنجشنبه شب براي آخرين بار بازوبند كاپيتاني تيم ملي كشورمان را بر بازو ببندد و در همان كشوري كه آخرين گل ملي مهمش را به ثمر رساند، از ميادين ملي خداحافظي كند.
خيليها از وداع شماره شش جاودانه تاريخ فوتبال ايران به عنوان «اتفاق ويژه» مسابقه با برزيل ياد ميكنند. شايد حق با آنها باشد، اما دلايل قابل تاملي وجود دارد براي آنكه نتوان از اين رخداد خاص، لذت برد و به استقبالش شتافت. مهمترين اين عوامل اين است؛ آيا حق اسطوره فوتبال ايران، خداحافظي در خاك غربت است؟ آن هم غربتي كه اين روزها سخت «غريب» ميپنداريمش؟!
2) برگزاري بازي خداحافظي در فوتبال ايران، رسم چندان مالوفي نيست. توجه دوباره به همان اندك مسابقاتي كه تحت اين عنوان برگزار شدهاند، به خوبي نشان ميدهد مسوولان و متوليان مربوطه عمدتا سعي كردهاند از فرصتهاي موجود براي قدرداني از ستارگان استفاده كنند، نه اينكه به دنبال «فرصتسازي» باشند.
با شكوهترين مسابقه خداحافظي تاريخ فوتبال ما، در حالي براي فرشاد پيوس ترتيب داده شد كه اصولا اگر پاي وداع آقاي گل قرمزها هم در ميان نميبود، باز آن داربي معروف برگزار ميشد؛ چه اينكه فلسفه دعوت بايرن مونيخ به تهران هم در درجه اول جشن گرفتن خداحافظي عابدزاده نبود و بعد از نهايي شدن كار، اين بخش مهيج نيز به آن بازي مفيد و به ياد ماندني افزوده شد.
فقدان طرح و برنامه از پيش تعيين شده براي قدرداني از بازيكنان بازنشسته در حالي يكي از هزار كاستي فوتبال ايراني محسوب ميشود كه در همين نمونه آخر- خداحافظي كريم باقري- نيز سوءمديريت و بيتدبيري موج ميزند. چه، اگر انديشهاي پويا و خردمند در كار بود، هرگز اجازه نميداد ستاره درخشان آسمان فوتبال ايران و دومين گلزن ادوار بازيهاي ملي كشورمان، در حاشيه مسابقهاي بادآورده و در كشوري بيگانه- به شدت «بيگانه» – از بازيهاي ملي خداحافظي كند.
3) آنچه در پروژه وداع دادن كريم باقري در بازي با برزيل و نيز تلاش براي تقدير از بازيكناني نظير علي كريمي، مهدويكيا، وحيد هاشميان، خداداد عزيزي و حتي علي دايي در حاشيه اين مسابقه رخ داد را نميتوان به حساب «حسنات» فدراسيون فوتبال نوشت و با تلقي كردن اين تلاش به عنوان نوعي «فرصتطلبي»، از آن به نيكي ياد كرد. اين، بيشتر شبيه نوعي «سوءاستفاده» از مسابقهاي تداركاتي است كه قبل از نمايشي و تشريفاتي بودن، ميتواند محكي مناسب براي تيمي باشد كه با تركيب كامل و قطعياش حضور درخشان در جامملتهاي آسيا را تست ميكند.
اگر فدراسيون واقعا خودش را موظف به قدرداني از تلاش نسل درخشاني از ستارههاي فوتبال كه در آستانه بازنشستگي قرار گرفتهاند ميداند- كه بايد بداند- لازم است تلاش كند، زحمت بكشد، سرمايه بگذارد و با دعوت از تيمي بزرگ صرفا به همين منظور، به تجليل از عملكرد ستارگاني بپردازد كه سالها شور و شادي و شعف را به خانه همميهنانمان ميآوردهاند.
در غير اين صورت، بهرهبرداري جاهطلبانه از مسابقهاي كه بايد برايمان دستاوردهاي فني به همراه داشته باشد، هم تمركز تيم را به هم ميزند و هم رفتاري دور از شان واقعي اسطورهاي مثل كريم باقري – كه حقش بيش از اينهاست – تلقي ميشود. اي كاش سرانجام روزي ياد بگيريم هر اتفاقي در زمان و مكان مناسب خودش نيكوست.
4) سهم كريم باقري اين نبود. خداحافظي روي خاك سرزميني كه مردان گستاخ و تازه به دوران رسيدهاش به آب و خاك آبا و اجداديمان نظر سوء دارند، حق فرزند برومند و آذري ايرانيان نبود. كريم بايد همين جا، پيش چشم مردماني كه برايشان گل زد و در پيشگاه حنجرههايي كه «كانتونا»يش كردند و روي خاكي كه ذره ذرهاش بوي آشنايي ميداد، به روزهاي شيرين بازيهاي ملياش پايان ميداد. نه آقاكريم، چهار گوشه ميداني كه پنجشنبه شب بر آن بوسه ميزني، بوي «ايران» نميدهد… افسوس!
نویسنده: رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 15 December , 2024