دوشنبه 5 اسفند (11:38)

مرجع خبری پرسپولیس : نیکبخت در چاله هوایی !

پرسپوليسي‌ها بلافاصله بعد از بازي مقابل برق طبق برنامه به فرودگاه مي‌روند اما پرواز آنها تاخير دارد. اين فرصت مناسبي براي هواداران قرمز است كه از بازيكنان مورد علاقه‌شان امضا بگيرند. مثل هميشه نيكبخت متمايز از بقيه است. او با پالتوي بلند مشكي كه اين روزها به تن مي‌كند برخلاف انتقاد اضافه وزني كه اين روزها به او وارد است، يك ورزشكار كشيده و لاغر نشان مي‌دهد و اين مسئله باعث شده كه خيلي‌ها تغيير لباس پوشيدن او را به داستان اضافه وزن ارتباط دهند. در گوشه‌اي از فرودگاه چشممان به كادرفني پرسپوليس مي‌افتد. وينگادا با مترجم و تعدادي از نزديكانش خرجش را از كادرفني سابق جدا كرده و كمتر در طول پرواز آنها كنار هم ديده مي‌شوند. بعد از تاخير يك ساعته بالاخره بازيكنان پرسپوليس وارد هواپيما مي‌شوند. كريم باقري در مورد علت تاخير سوال مي‌كند. ميهماندار جواب مي‌دهد.«نقص فني!» همين حرف كافي است تا نيكبخت كه هميشه از پرواز مي‌ترسد با رنگ پريده وارد هواپيما شود. هوا باراني است و با هر دست‌انداز هوايي صداي «يا ابوالفضل» نيكبخت بلند مي‌شود.

گاهي اوقات هم او جيغ مي‌زند. اما عابدزاده كه در طول بازي از عملكرد پرسپوليسي‌ها ناراحت بود تحمل سر و صدا را نداشت؛«بسه ديگه علي ساكت باش!» اما نيكي خيلي ترسيده از صداي فريادهاي او پژمان نوري هم رنگش مي‌پرد. دوباره يك دست‌انداز هوايي و صداي جيغ نيكبخت، اين بار عابدزاده ليوان آب يكبار مصرفش را به سمت او پرتاب مي‌كند. نيكي هم كه اين روزها حساس شده كمي از اين رفتار عابدزاده  مقابل مسافران ناراحت مي‌شود. چند صندلي جلوتر پيرواني و باقري كنار هم نشسته و روحيه‌شان بهتر از بقيه به نظر مي‌رسد. يكي از مسافرها عقب برگشته و به پيرواني نگاه مي‌كند:«آقا چهره شما به نظر آشناست.» پيرواني با لبخند جواب مي‌دهد:«من افشين پيرواني هستم. چطور من را نمي‌شناسيد. يك موقع من بهترين فوتباليست ايران بودم، دفاع وسط بازي مي‌كردم.» بعد به عابدزاده كه در كنارش نشسته است اشاره مي‌كند. اين هم آقاي عابدزاده است. باقري هم از فرصت استفاده مي‌كند و با اشاره به رحمان رضايي كه در چند صندلي آن طرف‌تر نشسته مي‌گويد:«اين هم كريم باقري.» مسافر كه به گفته خودش مدتي دور از ايران بوده و فوتبال را پيگيري نمي‌كند، اين حرف كافي بود تا در 45 دقيقه پرواز، پيرواني و باقري حسابي از خجالت مسافر محترم دربيايند. پژمان نوري و نيكبخت هم كه همچنان به‌خاطر تكان‌هاي ناگهاني مي‌ترسند.
بالاخره يكي از ميهماندارها دلش به حال نوري كه از ترس خودش را به خواب زده مي‌سوزد؛«آقاي نوري دوست داريد كابين خلبان را ببينيد.» خلاصه مثل بچه‌اي كه با يك اسباب‌بازي همه‌چيز را فراموش مي‌كند نوري هم مدتي به اين ترتيب ساكت مي‌شود. اين بار بازيكنان با هر تكان هواپيما صدا مي‌زنند:«پژمان درست بران!» اما نيكبخت همچنان مي‌ترسد به‌خاطر آنكه ديگر با بد اخلاقي عابدزاده مواجه نشود با هر تكان، لبش را گاز مي‌گيرد. حالا ديگر آن مسافر هم در بازي باقري و پيرواني شركت مي‌كند و حسابي بازار خنده و شوخي داغ است. عابدزاده هم به اين جمع اضافه شده و معتقد است كه چهره اين مسافر با سبيل‌هاي پرپشتش بي‌شباهت به مجيد وارث گزارشگر راديو و تلويزيون نيست و اين مسئله سوژه جديدي دست همه داده است. بالاخره بعد از 45 دقيقه صبر مسافر هم لبريز مي‌شود:«آقاي پيرواني زورت به برق نرسيده، من را اذيت مي‌كني.»

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)