مرجع خبری پرسپولیس : مي‌گويد از وقتي موهايمان كله‌قندي شد ديگر كسي سراغمان را نگرفت. شكسته نفسي مي‌كند و حرف‌هايي مي‌زند كه آدم يادش مي‌رود 20 سال پيش چطور با چشم‌هاي بسته هر سنگري را تسخير مي‌كرد.

 

فرشاد اين روزها در سيرجان است و مدت‌هاست كه روي تهران را نديده. او در سكوت معنادار غربت دلتنگي‌هايش را با ما قسمت كرد. اين شما و اين فرشاد پيوس.

 

سيرجان خوش مي‌گذرد آقاي پيوس؟
براي ما كه با تهران نفس كشيديم سخت است، اما آمده‌ام اينجا و يك پروژه سه ساله را كليد زده‌ام. آن هم با بازيكنان بومي. اينجا استعدادهاي خوبي دارد و باشگاه هم پاي كار است. آنها از من خواسته‌اند سه ساله تيم را به ليگ‌برتر برسانم، اما من به تيمم بيش از اينها اميدواريم.

  

يعني ممكن است همين امسال مدعي صعود شويد؟


گروهمان سخت است، اما برد هفته اول نشان داد گل‌گهر تيم سرسختي است. گرچه ما از داماش، فجر و چند تيم ديگر ديرتر بسته شديم، اما مدعي شماره يك صعود خواهيم بود. شرايط ليگ يك را اصلا با ليگ‌برتر مقايسه نكنيد.

 

 

 

بعد از اينكه از برق شيراز كنار رفتيد، كمتر از شما خبر داشتيم.
وقتي تصميم احساسي بگيري، همين مي‌شود ديگر. من نبايد مي‌رفتم برق. آن تيم را با معجزه هم نمي‌شد نگه داشت. ديديد كه آقاي كربكندي هم نتوانست كاري بكند.

 

از پرسپوليس چه خبر؟
پرسپوليس امسال تيم خوبي ساخته و مي‌تواند جام را بگيرد. فقط بايد فوتبال پرسپوليس هجومي‌تر از اينها باشد. خيلي بد است كه يك تيم با اين همه مهره، ناپلئوني برنده شود.

 

آن پرسپوليس زلزله دهه 60 كه در 15 دقيقه نسخه‌ها را مي‌پيچيد را كجا بايد پيدا كرد؟
تمام شد آن پرسپوليس رفت پي كارش. پرسپوليس دهه 60، صد سال ديگر هم متولد نخواهد شد. مرده آن پرسپوليس از تمام اين زنده‌ها بهتر است. مي‌داني چرا؟

 

چرا؟
محور تيم آن سال‌ها دوستي‌ها و رفاقت‌ها بود و پول حرفي براي گفتن نداشت. كسي نمي‌دانست لكسوس، بي.ام.دابليو و پرادو يعني چه؟ يك مشت بچه پايين‌شهر به عشق مردم جان مي‌دادند. الان بازيكن فقط به خاطر تراول به پرسپوليس مي‌آيد و تعجب چنداني هم ندارد. بعد از تمرين هم سوار ماشين آخرين مدلش مي‌شود و مي‌رود دنبال كارش. ما شب‌ها هم خواب‌هاي قرمز مي‌ديديم، باور مي‌كنيد يا نه؟

 

درگيري حميد درخشان با برادر علي دايي از آن اتفاقاتي بود كه همه را به فكر فرو برد.
بالاخره راجع به نيمكت پرسپوليس، علي دايي بايد تصميم بگيرد و اين منطق فوتبال است اما اينكه باشگاه سال بيايد و برود سراغ قديمي‌ها را نگيرد، دردآور است. چرا نبايد پنجعلي را بياورند و از تجربه‌اش براي محكم كردن ديوار دفاعي استفاده كنند؟ چرا نبايد مجتبي كرماني را بياورند تا به اين بچه‌ها راه گل زدن را ياد بدهد؟ بالاخره يك گروه كمك‌كننده يا هر چيز ديگر كه مي‌شود ساخت. اين مفهومش دخالت نيست. همه‌جاي دنيا قديمي‌ها را مي‌گذارند روي چشم‌هايشان، اما اين پرسپوليس خيلي‌ها را در اين سال‌ها نابود كرده است. من بي‌تعارف گفتم.

 

با بچه‌هاي قديم هنوز تله‌پاتي داريد؟
آره، با مجتبي مدام تماس مي‌گيرم. ديروز هم حال امير قلعه را پرسيدم. محسن عاشوري و پنجعلي هم هميشه پشت خط هستند. ما بي‌معرفت نيستيم رفقا را خط بزنيم.

 

ماجراي علي اكبريان را در روزنامه‌ها خواندي؟
خواندم و گريه كردم. حيف كه سيرجان هستم، وگرنه همين امروز كاري مي‌كردم. من هميشه سعي كرده‌ام ياور زندانيان بي‌گناه و به ته‌خط رسيده‌ها باشم. البته از همين‌جا هم پيگير هستم و با بچه‌ها همفكري مي‌كنيم. نمي‌گذاريم سر اكبريان بالاي دار برود. هرطور كه باشد.

 

از همه چيز پرسيديم الا تيم‌ملي. به تيم قطبي چقدر اميدواري انصافا؟
تيم خوبي داريم و مي‌توانيم در جام ملت‌ها مدعي باشيم. من فكر مي‌كنم مهاجمان ما بايد تمرينات تخصصي را پشت‌سر بگذارند تا آرزوهاي تيم‌ملي را مدافعان برآورده كنند. وقتي ميداوودي و اولادي هستند، نبايد دل به سرهاي عقيلي بست. اين يك ضعف است.

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)