خيلي ها مي گويند جلساتي كه كادرفني پرسپوليس برگزار مي‌كند فايده‌اي ندارد؟
چرا منفي فكر مي كنيد؟ نتايج به دست آمده در پرسپوليس از مجموعه اي از فاكتورها تشكيل مي شود كه باعث مي شود نتايج خوب يا بد رقم بخورد. بعضي فاكتورها را مي توان كنترل كرد و بعضي ها نه. در مورد اين جلسات نبايد منفي فكر كرد.

 به نظر مي رسد فاكتورهاي منفي پرسپوليس قابل كنترل نيست؟
هيچ وقت در فوتبال نمي توان از لفظ هرگز و يا هميشه استفاده كرد. يك مجموعه وظيفه دارد عوامل مختلف را تحت كنترل خود در آورد. براي هر بازي بايد حاشيه امنيت براي تيم به وجود آورد. البته حاشيه تيمي مثل پرسپوليس به اين دليل كه مورد توجه است سخت تر كنترل مي شود.

 پرسپوليس چرا بد بازي مي‌كند؟
اين سئوالات ريز فني را بايد از كرانچار بپرسيد. اين از بحث هايي است كه من در آن دخيل نيستم.

پس اينكه مي گويند كرانچار از تجربه شما استفاده نمي كند، درست است؟
شما مي توانيد يك ماشين داشته باشيد و هر طور كه صلاح مي دانيد از آن استفاده كنيد. استفاده از پتانسيل هاي يك نفر بستگي به نظر سرمربي تيم دارد. شما نبايد از من انتظار داشته باشيد وارد مباحثي شوم كه در حيطه وظايفم نيست.

 شرح وظايف شما چيست؟
در ايران شرح وظايف بايد مشخص شود. من به عنوان كمك نبايد همه چيز را بگويم و پاسخگوي هر سئوالي باشم. پس سرمربي چه كاره است؟ نظراتم را اگر بخواهند مي گويم و اين سرمربي است كه اگر صلاح بداند از آن استفاده مي كند. بايد به همه چيز ديد منصفانه داشت. نبايد همه تقصيرات را هم به گردن بازيكنان انداخت. شايد مشكل در جاي ديگري باشد. بايد متعادل برخورد كرد. بايد دنبال يك راهكار مناسب بود و نبايد صورت مسئله را پاك كرد. ما 3 هفته طلايي را پيش رو داريم. بايد در اين مدت با طراحي تمرين كار درست را انجام دهيم. اين فرصت را نبايد از دست داد.

 هواداران معتقد هستند كرانچار بايد عوض شود. نظر شما چيست؟
هر كسي بايد در جايگاه خود اظهار نظر كند. اين بدعت بدي است كه هواداران دارند. هوادار مي تواند از بازي ناراضي باشد اما نبايد از بركناري صحبت كند. من به اين تيم ايمان دارم و مي دانم تيم مي تواند رشد كند.

 پس برايتان فرقي نمي كند از نظراتتان استفاده مي شود يا نه؟
اين طور هم نيست اما نمي توانم در كار سرمربي مداخله كنم و مثلا بگويم بايد از فلان بازيكن استفاده كني. وظيفه من فقط كمك كردن است نه اينكه با دخالت در كار سرمربي شرايط را بدتر كنم. در كمترين زمان نمي توان به بهترين كيفيت رسيد.

 اما كرانچار هنوز بازيكنان پرسپوليس را نشناخته است و يكي بايد به او كمك كند.
اين طور نيست كه به طور قطع گفته شود كرانچار بازيكنان تيم را نمي شناسد. اينكه چرا تيم دچار تغيير مي شود و همه اين مسائل را بايد از خود كرانچار بپرسيد. ايشان تفكرات خودش را دارد.

 تعبير شما از كمك به سرمربي چيست؟
توقعي كه از من مي رود بايد در جايگاه خودم باشد.

اما اين سئوال براي هواداران پيش مي‌آيد كه حسين عبدي در پرسپوليس چه كاره است؟
وقتي نگاه عام به اين موضوع داشته باشيم، اين سئوال پيش مي آيد. من فقط بايد به اين مربي كمك كنم اما نمي توانم به او بگويم چه كار كند و چه كار نكند. من حرفم را مي زنم اما اگر كرانچار قبول نكرد چه؟

 با چنين مربي نبايد همكاري كرد.
من به اين موضوع اين ديد را ندارم. درباره چگونگي شرح وظايف خودمان در فوتبال ايران بايد دقت بيشتري داشته باشيم. من به تفاهم بين مربي و سرمربي اعتقاد دارم. در فوتبال ايران معمولا پيش مي آيد كه كمك احساس مي كند كه مي داند و بايد بگويد اين كار درست است و همين باعث بروز اختلاف هايي مي شود. كمك به معناي دخالت در كار سرمربي نيست.

 شما براي خود مدينه فاضله درست كرده ايد. شما با اين اوصاف تحت هر شرايطي با كرانچار كار مي كنيد؟
تحت هر شرايطي نه اما وقتي كرانچار مسئوليت را بر عهده گرفته است من نمي توانم نظراتم را تحميل كنم.موضوع اين است كه بحث كرانچار و من و بازيكنان نيست. همه بايد سعي كنيم آن رضايت مندي كه بايد از پزسپوليس به وجود آيد، حاصل شود. اگر نخواهيم در اين شرايط به هم كمك كنيم هرج و مرج به وجود مي آيد.

 براي شما اين سئوال پيش نمي آيد كه چرا كرانچار اين همه تركيب تيم را تغيير مي دهد؟
شما خبرنگاران گاهي دنبال جواب هايي هستيد كه دوست داريد بشنويد.

 ما فقط مي خواهيم قانع شويم كه چرا كرانچار اين طور تصميم مي گيرد؟
قانع شدن شما يعني جوابي كه مي خواهيد. اين سئوال را سرمربي بايد پاسخ دهد. من شايد اگر سرمربي يك تيم باشم از كمك هايم مشاوره بگيرم اما اين شايد اشكال كار من باشد و كرانچار اين شيوه را دوست نداشته باشد.

به هر حال شما هر در نتايجي كه پرسپوليس مي گيرد سهم داريد.
بله اما قرار نيست جاي سرمربي جواب دهم.

 از شما به عنوان مربي تيم بايد چه سئوال هايي بپرسيم؟
اينكه بازي چطور بود؟ چرا مثلا محمد بازي نكرد؟ تمرين را كي ادامه مي دهيم. اجراي كارهايي كه محول به من شده است. ما ابزاري در دست باشگاه هستيم و اين كرانچار است كه بايد بگويد چطور مي خواهد از اين پتانسيل ها استفاده كند.

 شما در جلسه روز گذشته حرف هايتان را زديد؟
بله. در اين جلسه مواردي كه به نظرم مي رسيد را عنوان كردم. افراد داخل جلسه معتقد بودند با اين برنامه دو سال كار جلو مي افتد اما به شرطي كه از من بخواهند. پرسپوليس زمان كمي دارد اما به نظر من پيشرفت در هر شرايط و هر سني به دست مي آيد. اگر كسي روزي بگويد در كارش بهترين است، نقطه افول او خواهد بود اما براي پيشرفت فضا بايد باشد.

نظر كرانچار در مورد حرف هاي شما چه بود؟
استقبال كرد.

 فقط همين؟ بايد ديد عمل مي كند يا نه.
كار خوب اين است كه بدانيم شرح وظايف چيست و چطور مي توانيم به هم كمك كنيم.

 قبول داريد شماري از بازيكنان پرسپوليس غير حرفه اي هستند؟
من هم قبول دارم اما نه به اين شدت كه شما مي گوييد. مي توان ملايم تر هم گفت. البته مي دانم بازيكنان پرسپوليس بايد با كيفيتي بسيار بهتر از آنچه اكنون نمايش مي دهند خود را در معرض ديد قرار دهند و بدانند چگونه عمل كنند و ارزش پيراهني كه مي پوشند را بدانند. در كل فوتبال ايران حرفه اي شده اما خيلي مسائل در آن حرفه اي نيست. بازيكن بايد بداند چه موقع استراحت كند و چه بخورد. شما از مدينه فاضله گفتيد اما من معتقدم با كار بيشتر و چشم پوشي از مسائلي، مي شود به مدينه فاضله هم رسيد.

 شما براي پرسپوليس چه آينده اي متصور هستيد؟
پرسپوليس مي تواند با بازي بهتر آينده روشن تري داشته باشد. بايد طراحي و برنامه ريزي بهتري در تمرينات داشته باشيم و خلاقيت ها را وارد ميدان كنيم. اگر قرار باشد تغييري در كار خود ندهيم به جايي نخواهيم رسيد. من شايد اگر در باشگاه سمتي نداشتم راحت تر مي توانستم در مورد پرسپوليس صحبت كنم اما اكنون چون با منابع انساني مختلفي روبرو هستم و حرف من تاثيرگذار در تيم خواهد بود بايد مسئولانه تر پاسخ بدهم و به هر سئوالي هم نبايد جواب بدهم. به همه چيز بايد نگاه منصفانه داشت. پرسپوليس 3 هفته طلايي را پيش رو دارد كه بايد با طراحي تمرين كار درست را انجام داد. پرسپوليس نبايد اين فرصت را از دست داد. من به اين تيم ايمان دارم. روند ما رو به رشد خواهد بود.