بهترین دروازه بان های تاریخ پرسپولیس – بخش سوم
مرجع خبری پرسپولیس : یکی از بهترین دروازه بان های تاریخ پرسپولیس بی شک وحید قلیچ بوده است. با هم پای صحبت های دروازه بان سال های دور پرسپولیس می نشینیم:
ورود به پرسپوليس
من گلر دارايي بودم كه با پرسپوليس در آزادي بازي داشتيم. آنروز خيلي خوب كار كردم. بازي كه تمام شد آقاي جلال طالبي كه مربيمان بود داخل رختكن گفت من تا چند روز ديگر به مسافرت ميروم و ديگر با تيم نيستم، الان هم علي پروين پيغام داده كه بري سر تمرين پرسپوليس. من هم رفتم نمايشگاه علي آقا و بعد از صحبت با ايشان در تمرينهاي اين تيم حاضر شدم، دقيقا سال 59 بود. اولين بازيام را هم مقابل تيم ارتش انجام دادم كه مربيمان محراب شاهرخي بود.
گل به خودي
زمان ما پاس رو به عقب براي دروازهبان آزاد بود. سال 65 ما با ماشينسازي بازي داشتيم. سعيد نعيمآبادي صاحب توپ بود كه گفتم سعيد بده من، بنده خدا توپ را فرستاد كه از ميان پاهايم گل شد.
البته آن بازي را يك-3 برديم و در بازي برگشت هم جبران كردم به طوري كه براي بازيهاي هيروشيما به تيم ملي هم دعوت شدم. آن گل را هيچ وقت فراموش نميكنم و الان هم به شاگردانم توصيه ميكنم هميشه با مدافعان خود صحبت و فاصلهشان را با آنها حفظ كنند.
تمرين گلري با ديوار
زمان ما اصلا تيمها مربي دروازهبانها نداشتند و همه، خودشان تمرين ميكردند. من و بهروز سلطاني هم از اين قاعده مستثني نبوديم، بهروز ميرفت داخل دروازه و من شوت ميزدم، بعدش هم جايمان را عوض ميكرديم. عليآقا هم خيلي علاقه به تمرين شوت داشت. وقتي تيم خودش تمرين ميكرد ما ميرفتيم كنار ديوار و توپ را در زواياي مختلف به ديوار ميزديم. البته بيشتر در ورزشگاه تختي و داوديه كه فضاي مناسب وجود داشت اين كار را ميكرديم. ما به آن شكل آماده بازي ميشديم و هميشه هم پرسپوليس 2 دروازهبان آماده داشت.
سوپرماركت گلري
آن موقع كه ما بازي ميكرديم، گلرها و فوتباليستهاي خوبي در زمينهاي خاكي حضور داشتند اما الان اكثر زمين خاكيها جاي خودشان را به سوپرماركتهاي گلري دادهاند و مثلا آكادمي آموزش گلري باز كردهاند. شايد آنهايي كه مسووليت آموزش در اين مكانها را برعهده دارند، خودشان از دروازهبانهاي خوب بودهاند اما دليل نميشود كه مربي خوبي هم باشند. زماني كه من مربي دروازهبانان پرسپوليس بودم، هميشه 2 گلر آماده داشتيم اما الان بيشتر تيمها يك گلر دارند و در تمام بازيها هم از او استفاده ميكنند. به همين دليل است كه گلرهاي امروز كيفيت گلرهاي ديروز را ندارند.
مخالفت سلطاني با بازي چرخشي
عليآقا از من و سلطاني به صورت چرخشي استفاده ميكرد. من كاملا توجيه شده بودم و ميدانستم كه اگر خوب خوب هم باشم، در بازي بعدي نيمكتنشين هستم پس در همان بازي طوري كار ميكرديم كه ذهنيت خوبي براي هواداران بجا بگذاريم اما بهروز با اين مساله چرخشي بعدها مشكل پيدا كرد و علي آقا هم عذرش را خواست و او به دارايي رفت. زمان ما هم اين دلخوريها بود اما من اعتراضي نداشتم و شايد به همين دليل علي آقا خيلي به من اعتماد ميكرد. به هرحال پرسپوليس تيم بزرگي بود و براي من نيمكتنشينياش هم افتخار بزرگي به حساب ميآمد.
ركورددار گلرهاي پرسپوليسم
من از سال 59 تا 70 پيراهن پرسپوليس را به تن كردم و شايد خيليها ندانند كه من با انجام 477 بازي رسمي، ركورددار دروازهباني در اين تيم هستم. آن وقت با اين سابقه و چند سال مربيگري دروازهبانها، بايد كنار باشيم و ديگران بيايند. البته تعصب و علاقه بازيكنان همدوره ما به باشگاهشان به هيچ وجه با امروزيها قابل مقايسه نيست. من از كسي ايراد نميگيرم و انتقاد نميكنم اما طي 2 سال اخير وضعيت گلرهاي پرسپوليس خيلي خوب نبوده است.
مرفاوي بهترين مهاجم
فوتبال ايران در دهه 60 مهاجمان بسيار خوبي داشت كه من مقابل همه آنها بازي كردم اما به نظرم صمد مرفاوي چيز ديگري بود و هميشه در بازي رودررو با او خيلي بيشتر حواسم را جمع ميكردم چون ميدانستم او از كوچكترين فرصتها نهايت استفاده را ميبرد. مطمئنم اگر از مرفاوي هم بپرسيد در مورد من چنين نظري دارد. در واقع هر دوي ما از بازي برابر هم لذت ميبرديم.
وعده 50 هزار توماني پروين!
دربي سال 64، وضعيت ما با ترانسفر شدن پنجعلي، درخشان، محمدخاني و آشوري به قطر بسيار بد بود و در عوض استقلاليها خيلي سرحال. عليآقا قبل از بازي گفت اگر گل نخوري 50 هزار تومان پاداش ميگيري، گفتم علي آقا حتما ميدهي؟ گفت حتما. آقا من هم رفتم داخل دروازه و چنان گلري كردم كه هيچ وقت از يادم نمي رود، دهان و دماغ و چشمم را مقابل توپ ميگذاشتم تا گل نخورم، همه حواسم هم به 50 هزار تومان بود، بازي تمام شد و من هم دروازه را بسته نگه داشتم. خيلي سريع رفتم در رختكن و گفتم علي آقا به عهدت وفا كن. آقا چشمتان روز بد نبيند، چنان آب سردي روي من ريخت و آخرش هم گفت دو هزار تومان ميدهم، ميخواهي بگير نميخواهي هم خداحافظ شما، من هم گرفتم چون اگر نميگرفتم از دستم ميپريد.
خاطرات تلخ و شيرين
همه آن 11 سالي كه براي پرسپوليس بازي كردم پر از خاطره است. بهترين خاطرهام به پيروزي برابر المحرق بحرين در فينال جام در جام آسيا برميگردد كه با گل محمدحسن انصاريفرد قهرمان شديم و بدترين خاطرهام به دربي برميگردد كه در اولين كاپيتانيام برابر استقلال با گلهاي مرفاوي و سرخاب يك-2 باختيم اما در مجموع خاطرات خوبم بسيار بيشتر بود. خيليها از كوتاهي قدم ايراد ميگرفتند چون از همه گلرها كوچكتر بودم اما روي توپهاي ارسالي جهشهاي خوبي داشتم چون خوب گام ميزدم.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Friday, 13 December , 2024