پرسپولیس نیوز : سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در گفت‌و‌گوی تفصیلی  از دوری از خانواده تا موهای سفید و شانس قهرمانی تیم‌ها در لیگ صحبت کرد.

نزدیک به یک سال می‌شود که برانکو ایوانکویچ سرمربی کروات و اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان مجدداً به ایران برگشته تا این بار فارغ از کار در تیم ملی در تیم پرسپولیس فعالیت کند. برانکو اما در پرسپولیس فضای متفاوت را تجربه کرد هر چند که به گفته خودش بعد از حضوری موفقیت‌آمیز در تیم ملی برای او حضور در پرسپولیس که پرهوادارترین تیم ایران است افتخاری بزرگ به حساب می‌آید.

پرسپولیس با برانکو روزگار متفاوتی را پشت‌سر گذاشت در حالی که برانکو از اواخر فصل گذشته به پرسپولیس آمد این تیم از مهلکه سقوط فرار کرد اما در اواخر سال 94 این تیم حالا جزو مدعیان قهرمانی لیگ برتر است.

با رسیدن به انتهای سال 94 برانکو ایوانکویچ سرمربی پرسپولیس در گفت‌وگویی که حال و هوای غیرفوتبالی آن از فوتبال بیشتر بود شرکت کرد و صحبت‌هایی را انجام داد که تا به حال کمتر به این زاویه از زندگی برانکو به آن پرداخته شده بود.

گزیده‌ای از صحبت‌های برانکو را در زیر می‌خوانید:

* امسال در پرسپولیس کار بزرگی انجام دادیم

* هیچ کس تا به حال نتوانسته بازیکن سفارشی به من تحمیل کند

* در سال 94 موهایم بیشتر از قبل سفید شد

* فرزندانم مرا پیرمرد صدا می‌کنند

* من همواره فردی صلح‌طلب هستم

* مقابل آینه موهای سفیدم را که می‌بینم اشکم در می‌آید

* تیم ملی زمان من بهترین نتایج 40 سال اخیر را بدست آورد

* تنها محدودیتی که در ایران دارم این است که نمی‌توانم به خبرنگاران فحاشی کنم

* همسر و پسرم به ایران آمده‌اند و فقط دخترم تا به حال اینجا نیامده است

* بهترین سفیر ایران در خارج از کشور هستم

* خوشبختانه در ایران تروریست‌ها امکان کارهای خرابکارانه ندارند

* عید نوروز ایرانی‌ها با زنده شدن طبیعت همراه است

* فارسی یاد می‌گیریم تا دیگر سرم را کلاه نگذارید

* به ورزش نمی‌آمدم یا جنگلبان می‌شدم و یا در اصطبل کار می‌کردم

* ثروتمندم چون در ورزش کار می‌کنم

* بعد از بازی با تراکتورسازی غمگین بودم اما عصبانی نه.

* اگر بخواهم دروغ 13 بگویم می‌گویم که استقلال قهرمان لیگ می‌شود

* بدون وجود همسرم هرگز به موفقیت نمی‌رسیدم

* از جهت اهمیت دربی تهران بعد از الکلاسیکو قرار دارد

* دروغ بگویم دماغم مثل پینوکیو دراز می‌شود

 مشروح این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید:

 

* سال 94 رو به انتهاست و این در حالی است که پرسپولیس در سال 94 روزگار متفاوتی را تجربه کرد. ارزیابی شما از پرسپولیس در سالی که گذشت چیست؟

سؤال خوبی پرسیدید به هر حال در آخر سال معمولاً آدم به نتایج کارش در سالی که گذشت نگاه می‌کند تا متوجه شود که چه کار کرده و کجا قرار دارد. فکر می‌کنم امسال من و همکارانم به همراه علی‌اکبر طاهری کار بزرگی انجام دادیم. ما در یک موقعیت سخت پرسپولیس به این تیم آمدیم. پرسپولیس برای بقا می‌جنگید و از طرف دیگر بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا هم وجود داشت. این در حالی است که نارضایتی‌های زیادی هم اطراف تیم وجود داشت. در این موقعیت ما توانستیم دور گروهی لیگ قهرمانان ‌آسیا را سپری کنیم و به مرحله بعد برویم. از طرف دیگر تیم را هم در لیگ برتر نگه داشتیم. ما توانستیم در همان شرایط استقلال را شکست دهیم و موفق شدیم شادابی زیادی به هوادارانمان بدهیم. طبیعی است که این وضعیت بغرنج در فصل بعد هم وجود داشت. به هر حال طاهری یک روز قبل از شروع تمرینات آماده‌سازی به پرسپولیس آمد در آن شرایط هیچ مشکلی حل نشده بود. ما مشکلات زیادی داشتیم و پول هم نبود. سه هفته ابتدایی تمرین فقط 7 بازیکن در تمرینات حضور داشتند تا اینکه بعد از آن آرام آرام تیم جمع شد. طبیعی است که پرسپولیس آن زمان کامل نبود. با همه این شرایط واقعه تلخ فوت هادی نوروزی پیش آمد که نتوانستیم جایگزینی برایش پیدا کنیم. با این همه شرایط ما در ‌آخر سال به گونه‌ای است که برای قهرمان شدن تلاش می‌کنیم. ما بازیکنان جوان زیادی را معرفی کردیم و یک تیم تقریباً جوان و جدید را تشکیل دادیم. خوشبختانه هواداران هم از وضعیت تیم راضی هستند و این برای ما از هر چیزی مهمتر است. فکر می‌کنم امسال بتوانیم از وضعیت پرسپولیس راضی باشیم. البته نمی‌خواهم به گذشته برگردم و اینکه می‌توانستیم امتیازات بیشتری بگیریم اما می‌توانیم از قدم‌ها و پیشرفتمان راضی باشیم.

* در نقل و انتقالات نیم‌فصل شما گفتید که بازیکنی به تیم اضافه نمی‌کنید مگر اینکه بتواند به ترکیب اصلی برسد اما بازیکنی مثل امیرعباس آینه‌چی به پرسپولیس آمده که جزو لیست 18 نفره هم قرار نمی‌گیرد. این مسئله این شائبه را به وجود آورده که این بازیکن تحمیلی یا سفارشی باشد. شما چه پاسخی برای این ابهام دارید؟

قبل از هر چیز بگویم که آینه‌چی بازیکنی است که به نظرم آینده درخشان دارد. من احساس کردم این ارزش را دارد که روی او سرمایه‌گذاری کنم. دلیل جذب این بازیکن همین بود اما تا آخر فصل خواهیم دید که او چطور پیشرفت کرده است. تا به حال کسی نتوانسته به من بازیکنی را تحمیل کند یا حتی با فشار بازیکنی را به من بدهد حتی طاهری هم این بازیکن را نمی‌شناخت. این تفکر من بود که 6 ماه او را ارزیابی کنیم.

* از سؤال‌های فوتبالی گذر می‌کنیم. سال 94 برای شما چطور گذشت؟

من از کار با بازیکنان ایرانی لذت می‌برم. کارم را دوست دارم و ارتباط با ایرانی‌ها برای من لذت‌بخش است. از هواداران پرسپولیس در این سال لذت زیادی بردم هر چند که در سالی که گذشت بیشتر از قبل موهایم سفید شد اما خوشحالم که شادی زیادی شامل حال هواداران ما شده است چون آنها از همه مهمتر هستند.

* شما 62 سالتان است اگر کسی شما را پیرمرد خطاب کند ناراحت می‌شوید؟

بچه‌هایم مرا پیرمرد صدا می‌کنند اما هیچ احساس پیری نمی‌کنم چون بازیکنان و هواداران مرا جوان می‌کنند. کار کردن و زندگی کردن با این بازیکنان آدم را جوان می‌کند. بعضی وقت‌ها حتی احساس می‌کنم که همسن و سال بازیکنانم هستم اما وقتی مقابل آینه حاضر می‌شوم و موهای سفیدم را می‌بینم اشکم در می‌آید!

* روزی که در فردریش‌هافن از بازیکنان تیم ملی خداحافظی کردید فکر می کردید که روزی دوباره به ایران برگردید؟

بله مطمئن بودم که دوباره به ایران می‌آیم چرا که من روزهای خیلی خوبی با تیم ایران داشتم و نتایج بسیار خوبی هم گرفتم. ما با تیم ملی شادی زیادی به مردم ایران دادیم و اگر یادتان باشد همان موقع گفتم که روزی دوباره به ایران برمی‌گردم.

* برانکو در تیم ملی محبوب‌تر بود یا در پرسپولیس؟

به این موضوع فکر نکردم. خوشحالم که زمانی که سرمربی تیم ملی بودم مردم به ما احترام زیادی می‌گذاشتند. تیم ملی زمان من بهترین نتایج 40 سال اخیر را کسب کرده بود. وقتی ایران نبودم یکسری نظرسنجی انجام شد که مردم به یاد من بودند و به عنوان بهترین مربی 40 سال اخیر ایران انتخاب کردند. این برای من افتخار بزرگی است. الان در پرسپولیس هم از کار لذت می‌برم و همراه با بازیکنانم نهایت تلاشمان را انجام می‌دهیم. ما در بزرگترین باشگاه آسیا کار می‌کنیم.

* در نگاه یک اروپایی شاید زندگی در ایران به دلیل برخی محدویت‌ها سخت می‌شد شما این سختی را لمس کرده‌اید؟

من محدودیتی در ایران حس نکردم. من در کل روز مشغول کار کردن هستم. حالا نمی‌دانم این محدودیت‌ها چه می‌تواند باشد. من محدودیتی ندیدم که بخواهد مزاحم من باشد. تنها محدودیتی که در ایران دارم این است که نمی‌توانم به خبرنگاران فحش بدهم! (با صدای بلند می‌خندد). این کار را در کرواسی می‌توانم خیلی خوب انجام دهم.

* شما فردی اهل خانواده هستید این دور بودن از زندگی و خانه و کار در غربت برای شما سخت نیست؟

بله واقعاً دوری از خانواده برای من سخت است. من بسیار زیاد قدردان خانواده‌ و به خصوص همسرم هستم چرا که بار خانواده به دوش اوست. او فقط همسر من در خانه نبود چرا که در بیرون هم کار می‌کند. از والدین ما هم نگهداری می‌کرد. و بدون چنین همسر بزرگی نمی‌توانستم به موفقیت برسم. به فرزندانم هم افتخار می‌کنم که در راه درست زندگی کرده و می‌کنند و انسان‌های مثبتی هستند. آنها ورزشکار بودند و در کنار تربیت خانوادگی از ورزش هم استفاده کردند.

* دوست نداشتید که خانواده‌تان به ایران بیایند تا در کنار شما باشند؟

پسرم به ایران آمده و همسرم هم تجربه سفر به ایران را دارد اما دخترم تا به حال به ایران نیامده است البته باید بگویم که پسرم برای بازی دربی حتماً به ایران خواهد آمد تا در ورزشگاه بازی را ببیند.

* رسانه‌های غربی علیه امنیت در ایران جوسازی می‌کنند و خیلی‌ها ایران را کشوری ناامن جلوه می‌دهند. می‌خواهم شما به یک اروپایی شاغل در ایران از امنیت کشور ما صحبت کنید.

من بهترین سفیر ایران در خارج از کشور هستم. می‌دانم که رسانه‌های غربی موضع بدی علیه ایران می‌گیرند اما هر جا که رفتم سعی کردم که نظرات بد دیگران را درباره ایران درست کنم  و آنها را توجیه می‌کردم. ایران خیلی عالی است و احساس خوبی در کشور شما دارم. چه بار اول و چه حالا هیچ مشکلی در ایران نداشتیم شما می‌توانید در ایران نصف شب به خیابان بیایید و فکرش را نمی‌کنم که بخواهد برایم اتفاق بدی بیفتد. الان اتفاق‌های تروریستی در همه جای دنیا رخ می‌دهد اما در ایران امکان این مسائل نیست. تهران به نظر من امن‌ترین پایتخت در کل دنیاست و طبیعی است که امیدوار باشم بعد از برداشته شدن تحریم‌ها توریست‌های بیشتری به ایران بیایند و این کشور را از نزدیک ببینند. قطعاً تجار بیشتری به ایران خواهند آمد و تصویر واقعی ایران را خواهند دید. آن زمان قطعاً وضعیت فرق خواهد کرد. کلانشهری مثل تهران را در این شرایط می‌بینند که جاهای زیادی برای دیدن دارد. در تهران بیش از 700 پارک و فضای سبز وجود دارد و منابع بسیار خوبی در این شهر وجود دارد.

* به نظر می‌رسد شما اخبار سیاسی را هم پیگیر هستید. نظر شما در خصوص برجام چیست؟ 

من آدم صلح‌طلبی هستم و همیشه مخالف هر گونه زورگویی و تجاوز هستم. من طرفدار سرسخت شادی، شادابی و ورزش هستم و دوست دارم بین همه عشق و همکاری باشد. طبیعت من این طور است.

* آیا گروهک تروریستی داعش را می‌شناسید؟

در سؤال قبلی پاسخ دادم که فردی صلح‌طلب هستم و واقعاً ناراحت می‌شوم که آدم‌های بی‌گناه خیلی راحت کشته می‌شوند و خون آنها می‌ریزد. واقعاً ناراحت‌کننده است که انسان‌هایی به دلیل ظلم یک گروه مجبور می‌شود خانه خود را که سالها در آن زندگی کردند را رها کنند آن هم به خاطر یکسری افکار و ایده‌های بیمار که هیچ پشتوانه‌ای ندارد.

* به عید نوروز نزدیک می‌شویم شما هم چند عید نوروز را در ایران تجربه کرده‌اید چه شباهت‌هایی میان عید نوروز و جشن کریسمس است؟

تفاوت ما و شما در این است که اولین روز عید شما با اولین روز بهار و زنده شدن طبیعت برابر است و آن را جشن می‌گیرید. شما روزی را جشن می‌گیرید که طبیعت و عشق بیدار می‌شوند. در بهار شما همه چیز شروع به جوانه زدن و رشد کردن می‌کند و این یک احساس فوق‌العاده است. این یک سنت بسیار کهن است که ایرانی‌ها آن را خیلی خوب رعایت می‌کنند البته ما در کرواسی و شما در ایران سنبل‌های مشترکی دارید مثل گل سنبل، مثل سبز کردن گندم، مثل رنگ کردن تخم‌مرغ و سکه که نشان‌دهنده اضافه شدن درآمد است. شما در سفره هفت سین قرآن می‌گذارید و ما انجیل را در میز قرار می‌دهیم. اینها نکات مشترک ما و شماست. شباهت دیگر این است که مردم همه در این روزها شاد هستند و به دیدن هم می‌روند.

* بعد از جدا شدن رضا چلنگر از شما اصغر نیک‌سیرت وظیفه ترجمه صحبت‌هایتان را بر عهده گرفت، نظرتان در مورد او چیست؟

هم نیک‌سیرت و هم چلنگر کمک زیادی به ما کردند تا هر چه زودتر خودمان را با محیط جدید تطبیق دهیم. من به ایران آمدم تا خودم را با شرایط این کشور وفق دهم نه اینکه دیگران با من تطبیق پیدا کنند. انگیزه دارم تا فرهنگ و آداب شما را یاد بگیرم و خوش شانس هستم که با نیک‌سیرت و چلنگر کار کردم. این دو نفر آداب و سنت ما را به خوبی می‌شناسند و این خیلی مهم است.

* شما زبان فارسی را هنوز متوجه نمی‌شوید؟

متأسفانه خوب زبان فارسی را یاد نگرفتم اما به زودی شروع خواهم کرد. زبان فارسی را یاد خواهم گرفت که شما خبرنگاران نتوانید سرم را کلاه بگذارید!

* در تهران به کدام مراکز تفریحی می‌روید؟

من از کنار دریاچه چیتگر رد شدم اما تا به حال به این دلیل نرفتم چرا که وقتش را نداشتم. الان جزوه‌های تیم صبای قم را می‌خوانم و می‌بینید که مصاحبه هم می‌کنم البته بیشتر به هایپراستار می‌روم چرا که آنجا محیط خوبی برای قهوه خوردن دارد. اگر هم چیزی نیاز داشته باشم از هایپراستار می‌خرم.

* اگر شما مربی نمی‌شدید سراغ چه شغل و حرفه‌ای می‌رفتید؟

من به دنیا آمدم تا مربی ورزش باشم. من استاد حرکت‌شناسی هستم و اصلاً نمی‌توانم فکر کنم که در ورزش نباشم اما اگر در ورزش نبودم شاید جنگل‌بان می‌شدم! اسلحه را روی شانه‌هایم می‌گذاشتم و به دل جنگل می‌زدم شاید هم در اصطبل کار می‌کردم چرا که اسب را خیلی دوست دارم.

* بچه‌های شما بچه مایه‌دار حساب می‌شوند؟! خود شما در کرواسی پولدار و اصطلاحاً مایه‌دار هستید؟!

نه! پسر و دختر من ماهی هزار دلار در ماه حقوق می‌گیرند و برای این مبلغ کار می‌کنند. در کرواسی من شرکت دارم. البته بدهی هم دارم چرا که وام‌هایی گرفتم. آنجا ما مالیات‌های سنگین می‌دهیم و به سادگی نمی‌توانیم پولدار یا مایه‌دار شویم البته من فرد ثروتمندی هستم چرا که در ورزش کار می‌کنم و با جوانان سر و کله می‌زنم. من همه جای دنیا را گشتم و تجربیات زیادی کسب کردم و اینها ثروت من است. من دوستان زیادی در سراسر دنیا دارم و با فرهنگ‌های زیادی آشنا شدم و این مسائل برای من ثروت به حساب می‌آید.

* با این حساب شما فرد بسیار باتجربه‌ای هستید. اگر بخواهید توصیه‌ای برای جوانان داشته باشید توصیه شما چیست؟

توصیه من این است که جوانان روی خودشان سرمایه‌گذاری کنند. هر روز یک موضوع تازه یاد بگیرند و همیشه مثبت‌اندیش باشند. البته توصیه می‌کنم آنها با ورزش زندگی کنند. توصیه من به جوانان این است که فکر خودشان را دنبال کنند چرا که آن فردی که بر روی خودش سرمایه‌گذاری کند کسی نمی‌تواند سرمایه‌اش را ببرد.

* هواداران پرسپولیس منتظر هستند تا ببینند داستان تمدید قرارداد شما و پرسپولیس به کجا رسیده است؟

ما قبل از نوروز باید صبا را ببریم. بعد از بازی با تراکتورسازی عصبانی نه اما غمگین بودم. از بازیکنان عصبی نبودم چرا که آنها همه تلاششان را کردند که ببرند اما غمگین بودم چرا نبردیم. درباره قراردادم هم با باشگاه صحبت می‌کنم و فکر می‌کنم بعد از بازی با صبا فرصت خواهد بود تا در این باره صحبت کنیم.

* آیا تا به حال دروغ هم گفته‌اید؟

دروغ گفتن هیچگاه به صرفه نیست. هر بار که می‌خواستم دروغ بگویم می‌ترسیدم که دماغم مثل پینوکیو دراز شود!

* ایرانی‌ها رسم دروغ 13 دارند اگر شما بخواهید یک دروغ 13 بگویید چه چیزی خواهید گفت؟

اگر بخواهم دروغ 13 بگویم این است که استقلال قهرمان لیگ می‌شود! این حرف را البته به شوخی گفتم.

* حتماً می‌دانید که جزو معدود مربیانی هستید که استقلالی‌ها هم حتی به شما توهین نکردند.

واقعاً هواداران پرسپولیس و استقلال را دوست دارم و به آنها احترام می‌گذارم از این لحاظ شرایط ایران بسیار خوب است. در ایران یک دربی بسیار خوب وجود دارد که باید حفظ شود. همین دربی اخیر که گذشت سوای نتیجه واقعاً به آن افتخار کردم. افتخار من این بود که بخشی از این دربی هستم آن هم در حالی که بازیکنان فوق‌العاده عمل کردند و حتی یک حادثه ناگوار کوچک هم پیش نیامد. بازیکنان رفتار بسیار خوبی داشتند و در اوج مبارزه به هم احترام می‌گذاشتند. بین طرفداران هم هیچ اتفاقی رخ نداد و این موضوعی است که واقعاً زیباست. این قشنگ‌ترین موضوع در ورزش است.

* در سالی که گذشت شما در ماه رمضان به بازیکنان و خبرنگاران افطاری دادید دلیل شما برای انجام این کار چه بود؟

من به دین اسلام احترام می‌گذارم. این مسائل در فرهنگ من است من همیشه به فرهنگ و سنت‌های کشوری که در آن هستم احترام می‌گذارم. این کار را از صمیم قلب انجام دادم چون می‌دانم رسم ایرانی‌ها چطور است و خوشحالم که توانستم این کار را انجام دهم.

* همین احترام گذاشتن به رسوم ایرانی‌ها شاید باعث شود که برخی مربیان کروات را سیاه‌باز بنامند، شما با این موضوع چطور کنار می‌آیید؟

من نمی‌دانم باید چه جوابی به این افراد بدهم من کارها را از ته دلم انجام می‌دهم و این کارها به من آرامش می‌دهد، این فرهنگ من است اما شاید کسی جور دیگری آن را حس کند.

* میروسلاو بلاژویچ زمانی که در ایران بود برای رضا چلنگر مترجم خود به خواستگاری رفت، شما اگر بخواهید در ایران برای یک نفر به خواستگاری بروید آن شخص کیست؟!

اگر بخواهم برای کسی به خواستگاری بروم آن شخص اصغر نیک سیرت است! برای او به خواستگاری می‌روم چون خیلی وقت است زن ذلیل است!

* نمی‌خواهید برای بازیکنان پرسپولیس به خواستگاری بروید؟!

نه ! برای بازیکنان به خواستگاری نمی‌روم. تا به حال به این مسئله فکر نکرده‌ام.

* چند کلمه می‌گویم و اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد بگویید.

فوتبال ایران: پتانسیل بسیار زیادی دارد و آینده آن هم درخشان است. باید روی این فوتبال سرمایه گذاری شود.

پرسپولیس: قهرمان آینده فوتبال ایران.

استقلال: بزرگترین رقیب پرسپولیس. پرسپولیس و استقلال بزرگترین رقبا بعد از بارسلونا و رئال مادرید هستند.

آش رشته: خیلی این غذا را دوست دارم. بخصوص با سیر داغ.

تهران: شهری که در قلب من است و در آن احساس می‌کنم که در خانه خودم هستم.

زاگرب: یکی از قشنگترین شهرهای دنیا.

واراژدین: شهر و زادگاه من که آن را خیلی دوست دارم. یک بار تیم ملی امید ایران را قبل از بازی‌های 2002 به آنجا بردم.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)