*تو تنها بازیکنی هستی که با وجود حضور در یک تیم دیگر، دائم می‌گفتی طرفدار پرسپولیس هستی. خیلی رک و روراست گفتی پرسپولیسی هستی. فکر نمی‌کنی این باعث دلخوری محمود یاوری شده باشد؟

راستش من پارسال که نیم فصل دوم با پرسپولیس بازی کردیم و سه بر دو بردیم، خیلی خوب بازی کردم. با رویانیان که صحبت می‌کردیم می‌گفت دنیزلی همان موقع گفته شماره 9 فجر را باید بگیری. گفته بود اگر من هم از پرسپولیس رفتم باید این را بگیری که به درد تیم می‌خورد. 3-4 هفته مانده بود به پایان فصل. باشگاه‌ها معمولا در همین زمان با بازیکنان مورد نظرشان صحبت می‌کنند. من هم با رویانیان صحبت کردم و یک سری قول و قرار گذاشتیم. این صحبت‌ها در صورتی بود که فجر رضایتنامه من را صادر کند. متاسفانه یا خوشبختانه آن زمان جعفری مدیرعامل فجر مصاحبه کرد و گفت اگر یک میلیارد هم بدهی رضایتنامه‌ات را نمی‌دهم. بعد هم یاوری در تیم ابقا شد. یاوری به من خیلی کمک کرده بود. با آمدن او به فجر، یک تحولی در فوتبال من ایجاد شد. اول فصل دیدم یاوری هم در فجر هست، دلگرم شدم و اصرار نکردم که بروم پرسپولیس. این طوری شد تا این‌که رسید به نیم فصل. هفته ششم این فصل دوباره در این مورد صحبت شد و دوباره جعفری گفت یک میلیارد هم رویانیان بدهد نمی‌گذارم بروی. تا این‌که من در اردوی بازی با سایپا که بودیم دیدم جعفری زنگ زد که هنوز سر حرفت هستی که می‌خواهی بروی پرسپولیس؟ گفتم بله. فکر کردم شوخی می‌کند. گفت باشد، می‌گویم سردار به تو زنگ بزند. دیدم بحث جدی است و انگار یک قراردادی هم بین خودشان امضا کرده بودند.

*بالاخره یک میلیارد را دادند به فجر سپاسی؟

نه. یک میلیارد نشد.

*700 میلیون دادند؟

نه. 600 تا دادند.

*بالاخره سرهنگ جعفری با یک میلیارد شروع کرده که 600 تا گرفته.

من 20 دقیقه قبل با جعفری صحبت کردم گفتم من در این 4 سالی که در فجر بودم300 میلیون هم گیرم نیامد. پارسال خیلی خوب کار کردم ولی 180 تا گرفتم.

*ولی به هر حال در مکتب فجر بودی.

من همیشه تشکر کردم از این باشگاه. ولی با این حال خیلی‌ها به این شرایط نمی‌رسند. پشتکار خود بازیکن هم بوده. با این حال من تشکر می‌کنم از این باشگاه و مسئولانش. سربازی ام در فجر با خوبی و خوشی تمام شد. بعد به لیگ برتر رسیدم. کاپیتان و ستاره هم شدم. در مورد پرسپولیس هم دروغی نگفتم. گفتم پرسپولیسی هستم. ولی اگر قرار بود به استقلال بروم، باید با غیرت برای این باشگاه بازی می‌کردم.

*در این چند روز اخیر داشتند برای تو شایعه درست می‌کردند که کلاس می‌گذاری و مصدوم شده‌ای.

خودتان هم نوشته بودید پرسپولیس را کوچیک نکنید.

*خب به نظر می‌رسید شما برای پرسپولیس شرایط تعیین می‌کنید.

پرسپولیس رویای بچگی من بوده. ولی این ملاک نیست که بخواهم تا زنگ زدند با سر بدوم، آن هم بدون هیچ منطقی. باید شرایط را بسنجم. هر کسی خودش را بیشتر دوست دارد. من هم پرسپولیس را دوست دارم ولی خودم را بیشتر از پرسپولیس دوست دارم. یک جلسه‌ای هم با ژوزه داشتم. من به ژوزه گفتم خودت خواستی من را؟ گفت من با کسی تعارف ندارم. به آپیا گفتم چرا آمدی ایران؟ اگر بازیکن خوبی بودی چرا آنجا نماندی؟ تازه او خیلی بزرگ‌تر از توست. ولی در ایران من به مدیرعامل گفتم شماره 9 تیم زردها را بگیر.

*در پرسپولیس چه شماره‌ای می‌پوشی؟

فرقی نمی‌کند. چون شماره‌ای نمانده گفتم 40 را بدهند به من. 9 را دوست دارم که کریم پوشیده. 6 و 7 هم دست کسی دیگر است.

*حالا چرا 40؟

چون نمایش قشنگ‌تر است!

*نمایش سنگ است که قشنگ‌تر است؟!

شما 40 را با 27 مقایسه کن.

*99 بهتر نبود؟

نمی‌شود 99 پوشید. در لیگ امارات تا شماره 200 دارند. ولی اینجا نمی‌شود.

*الان به آرزوی بچگی‌ات رسیدی ولی فشار زیادی روی تو خواهد بود که ضعف خط هافبک پرسپولیس را جبران کنی. خودت را آماده کردی برای این فشار؟

این طوری نیست که من مشکل پرسپولیس را حل کنم. من هم یک بازیکن هستم. پرسپولیس خیلی بازیکنان بزرگ دارد. بیشتر ملی پوشان کشور از پرسپولیس هستند. تنها قولی که داده ام به خودم این است که بیایم بیشترین تلاش را بکنم. برای تیمی بازی می‌کنم که از ته دل دوستش دارم و خانواده ام هم دوستش دارند. پرسپولیس با دل و جان پای من ایستاد. جعفری تحت هیچ شرایطی حاضر نمی‌شد من را بدهد اما رویانیان مردانگی کرد و من را خواست.

*یک خبری آمده بود که باید از دوشنبه به تمرین فجر بروی. ماجرای آن چه بود؟

گفتم از این پولی که گرفته اید باید یک درصدی هم به من بدهید که آقای جعفری گفت نه، تو باید از خودشان پول بگیری. این دیگر حل شد.

*انگار خسیس هستی؟

بالاخره من رباطم را داده ام در فجر. ولی مشکل حل شد.

*گفتی خانواده‌ات هم پرسولیسی هستند؟

پدرم شدید پرسپولیسی است.

*پدرت وقتی فهمید با پرسپولیس قرارداد بستی چه گفت؟

دیشب که شنید، گفت به سردار بگو قضیه را تمام کند. دوست داشت بروم پرسپولیس. پدرم قبلا گزارشگر رادیو بوده. صدای گرمی دارد. کشتی و فوتبال گزارش می‌کرد. روز اولی که رفتم پیام مشهد، پدرم این قدر خوشحال بود که توی خانه یک بازی را گزارش کرد که انگار من در پرسپولیس هستم. خیلی دوست داشت من بروم پرسپولیس.

*پرسپولیسی شدن تو، رویای پدرت هم بوده؟

پدرم خیلی بیشتر از من دوست داشت این اتفاق بیفتد. البته یک خواهر و یک برادر دارم که استقلالی هستند ولی گفتم ولش کنید استقلال را!

*خودت را آماده کردی برای یک سری از شعارها که در استادیوم‌ها می‌دهند؟

قبل از جواب دادن به این سوال، باید بگویم فجر هم که بودیم قبل از بازی به بچه‌ها می‌گفتم بازی را می‌بریم. نمی‌دانم الهام می‌شود به من یا چی. به دلم می‌آید. الان هم دلم روشن است که پرسپولیس خیلی جان می‌گیرد ان‌شاءالله. البته نه به خاطر من. الان خوب نتیجه گرفته‌اند اخیرا.

*پس با این حساب خوب پیش بینی می‌کنی و بچه‌های تیم فجر تو را «پل» اختاپوس صدا می‌کردند؟

پیش بینی نمی‌کنم. ولی به دلم می‌افتد اگر یک چیزی باشد.

*ماجرای استخاره چه بود؟ می‌خواستی واقعا به خاطر استخاره به پرسپولیس نیایی؟

آقای جرجانی از مشهد برای من استخاره گرفت که بد آمد. با پدرم صحبت کردم. چون افتخار این را دارم که مداح اهل بیت هستم، زیاد استخاره می‌کنم. رویانیان گفت از فجر داری می‌آیی پرسپولیس. فکر نمی‌کنم استخاره‌ای لازم باشد. یک استخاره دیگر گرفتم که اگر موانعش برطرف شود بروم یا نه. رویانیان هم گفت پیش آیت الله گرامی استخاره گرفته ام. خودش گفت که خیلی خوب است بلکه لازم است ولی یک سری مشکلاتی ایجاد می‌شود. این که شد، در مصاحبه‌اش گفت دیگر ول کن حقیقی نیستم.

*به نظرت در ترکیب ثابت پرسپولیس قرار می‌گیری؟

نه آقا اصلا مشخص نیست.

*دو تا رقیب داری. مهدوی کیا و نقی زاده. نمی‌ترسی؟ مخصوصا رقابت با مهدوی‌کیا.

مهدوی‌کیا را خیلی دوست دارم چون واقعا نمونه یک فوتبالیست سالم است. این را هم بگویم که وقتی بحث استخاره آمد می‌خواستم منصرف بشوم، یکی از بانیانی که به من دلگرمی داد که برگردم، آقای مهدوی کیا بود که تماس گرفت با من. چون من دلسرد شدم و نمی‌خواستم بیایم پرسپولیس. ولی مهدوی‌کیا گفت بیایی اینجا خیلی به نفع فوتبالت است.

*سردار خواسته بود که مهدوی‌کیا به تو زنگ بزند؟

نمی‌دانم. ولی خب مهدوی‌کیا کاپیتان تیم است.

*الان مهدی همه کاره تیم است. با آپیا هم رفت شهر را به او نشان داد.

به هر حال من از نظر او استفاده کردم.

*چی گفت دقیقا؟

گفتم استخاره کرده‌ام. گفت استخاره برای یک کاری است که دو دل شده باشی. ولی اینجا یک پیشنهادی هست که اگر قبول کنی می‌توانی هم به خودت کمک کنی هم به تیم. اگر بیایی اول به خودت و بعد به ما کمک می‌کنی.

*در مورد مسائل فنی صحبت کردید؟

نه زیاد.

*نگفت قدرت سرزنی و شوت زنی خوبی داری؟

خب از بازی من تعریف کرد. در هفته‌های اول لیگ امسال وقتی پرسپولیس را بردیم، یکی از نفراتی که به من تبریک گفت مهدوی کیا بود. پارسال هم بعد از باخت فجر به پرسپولیس، ناراحت بودم که هاشمیان آمد دست کشید روی سر من و گفت آینده دار هستی. من رقابتی با مهدوی کیا ندارم. ما یک خانواده ایم و باید تلاش کنیم که تیم موفق شود.

*پرسپولیس را مدعی قهرمانی می‌دانی؟

ما پارسال با فجر سپاسی زمانی که آقای یاوری آمد قبلش هفدهم بودیم. در 14 بازی 11 امتیاز گرفته بودیم. نیم فصل دوم چهار پنج بازی را بردیم و در نیم فصل دوم شدیم چهارم. البته در کل دوازدهم سیزدهم شدیم. لیگ است دیگر. فرسایشی هم می‌شود. تیم‌ها شرایط خوبشان را ندارند. اختلاف 8 امتیاز جبران شدنی است. در 8 هفته می‌شود بگیری این اختلاف را.

*خیلی از بازیکنان بزرگ تیم‌های شهرستانی آمدند پرسپولیس ولی افت کردند. چه کار می‌کنی که افت نکنی؟

من یک آدمی هستم که خیلی مثبت نگر هستم. یکی از خصوصیات خوبم این است که مثبت نگر هستم. در مورد هیچ چیزی منفی فکر نمی‌کنم. فکر می‌کنم که در پرسپولیس پیشرفت می‌کنم و می‌توانم بروم اروپا. در فجر دو تا پیشنهاد خارجی داشتم. از دانمارک و قطر. در پرسپولیس پیشنهادهای بیشتری به من می‌رسد. من اولین دوره‌ای که دعوت شدم به تیم ملی بازی با اردن بود که فکر نمی‌کردم فیکس بازی کنم. می‌گفتند جزو بهترین بازیکنان تیم هستی. یعنی بیایم در یک تیم قوی‌تر انگیزه‌ام بیشتر می‌شود. فجر تیم خوبی دارد. ولی خودمان را نمی‌توانیم گول بزنیم. پرسپولیس بازیکنان ملی پوش دارد و کنار آن ها بودن انگیزه را زیاد می‌کند.

*الان آمدی به تیمی که ژوزه در آن کار می‌کند. اختلاف ژوزه و کروش می‌تواند در حضور تو در تیم ملی تاثیرگذار باشد؟

من را به حاشیه نکشید. اصلا نمی‌دانم اختلاف آن‌ها چیست. در پرسپولیس باید نظر ژوزه و در تیم ملی نظر کروش را اجرا کرد.

*چی شد که نتوانستی در تیم ملی زیاد باشی و ثابت بشوی؟

من مقابل موزامبیک و موریتانی هم بازی کردم. با اردن هم بازی کردم. نمی‌دانم دو مسابقه اول که گفتم، بازی ملی حساب می‌شود یا نه. عملکردم خوب بوده در این سه مسابقه.

*از شانست بازی‌هایی را بودی که رقبای خوبی نداشتیم.

بله. راستش من یک بار خیلی آماده بودم که بحث ویزا بود که نتوانستم بروم مجارستان. من و محسن فروزان نتوانستیم برویم چون ویزایمان آماده نشد. یک بار هم برای بازی با لبنان بود که یک دفعه اصلا شوکه شدم. وقتی لیست را دادند دیدم من نیستم. بعدش هم برای بازی با کره جنوبی یک هفته قبل مصدوم شدم دائم دکترهای تیم صحبت می‌کردند با من که چطور است وضعیتت. ولی متاسفانه مصدومیتم به درازا کشید و احساسم این است که کروش نظر مثبت به من دارد. هر مربی خارجی بوده به من نظر مثبت دارد.

*دلیلش چیست؟ به سبک بازی‌ات برمی‌گردد؟ سبک بازی‌ات را با چه بازیکنی مقایسه می‌کنی؟ در ایران می‌گویند مثل نکونام هستی.

بیشتر شنیده‌ام که می‌گویند سبک بازی‌ام مثل کریم باقری است. چون پای چپ و راست را خیلی عوض می‌کنم. الگوی خارجی‌ام میشائیل بالاک است. خیلی بازی‌هایش را نگاه می‌کردم.

*الان الگوی خاصی داری؟

الان بازی جرارد را خیلی دوست دارم چون واقعا یک مدیر است در زمین.

*نظرت در مورد مقایسه خودت با نکونام چیست؟

من نمی‌توانم خودم را مقایسه کنم با کسی. من در مصاحبه‌ام گفته‌ام که جواد را از نظر اخلاقی دوست دارم. در دو اردویی که بودم خیلی چیزها یاد گرفتم از او. جلوی کره اگر با گل جواد امتیاز نمی‌گرفتیم الان امیدی نداشتیم برای صعود به جام جهانی. من باید به او احترام بگذارم. به اندازه بازی‌های باشگاهی من بازی ملی دارد.

*کریم باقری چطور؟ می‌خواهی یک کریم جدید باشی برای پرسپولیس؟

بازی کریم را وحشتناک دوست داشتم. سعی می‌کنم یک سری از مسائل را از او الگوبرداری کنم.

*دوست داری جا پای چه کسی بگذاری؟

دوست دارم یک رضا حقیقی باشم. خوب کار کنم که اگر بعدها بحث شد بگویند خوب بوده رضا حقیقی.

*امسال بازیکنان خوبی آمدند به پرسپولیس. فکر می‌کنی امسال پرسپولیس می‌تواند بر خلاف یکی دو سال گذشته تیمی معرفی کند که مثل تیم چند سال قبل باشد؟

به نظرم تیم خیلی خوبی داریم.

*تیم واقعا کهکشانی است یا بادش کردند؟

دیگر خودتان می‌بینید چه بازیکنان بزرگی هستند در تیم.

*با حضور تو، کهکشان پرسپولیس تکمیل شد. مدافعان و هافبک‌ها اکثرا در تیم ملی هستند.

گفتن این واژه کهکشان خیلی از نظر روانی فشار می‌آورد. گذشت زمان باعث شد کم کم تیم روی دور بیفتد. واقعا از پرسپولیس توقع هست. الان هم جایگاه اصلی پرسپولیس این نیست.

*بزرگان پرسپولیس که آمدند اینجا می‌گفتند بازیکنان پرسپولیس مایه بزرگ شدن ندارند.

من فقط می‌توانم این را بگویم که خودمان را نمی‌توانیم گول بزنیم. من یک بازیکن نسل جدید هستم. اگر فوتبال الان نسبت به آن زمان افت کرده، ولی همین بازیکنان که الان در پرسپولیس هستند الان بهترین‌های ایران هستند.

*در زمین هم همین است؟

در زمین بحث روانی نگذاشته این طور باشند ولی به مرور عالی می‌شوند.

*خاصیت روانی بزرگی که این تیم دارد می‌تواند در مواقع حساس شما را نجات دهد؟

من احساسم این است که خیلی خوب می‌شود شرایط پرسپولیس. طوری می‌شود که هواداران راضی بشوند.

*یعنی بازی‌های پرسپولیس این قدر زیبا می‌شود که برای هر مسابقه 60 – 70 هزار نفر می‌آیند استادیوم؟ قول می‌دهی این اتفاق بیفتد؟

قول نمی‌دهم ولی به شخصه تلاشم را می‌کنم. من قول می‌دهم شرایط خیلی خوب شود. نه به خاطر اینکه من آمده‌ام، بلکه به خاطر خود تیم.

*گفته بودی استقلال هم من را می‌خواست. آن‌ها چه شرایطی داشتند؟

یک فرقی که پرسپولیس با استقلال داشت، این بود که پرسپولیس پای من ایستاد.

*اگر فتح الله می‌ایستاد پای تو، می‌رفتی به استقلال؟

آدم دو تا گزینه که دارد بهترین را انتخاب می‌کند. شاید پیشنهاد استقلال بهتر بود و می‌رفتم آنجا. ولی سردار مصاحبه کرد که من ول کن حقیقی نیستم. با خودم هم صحبت کرد. وقتی این پشتکار را از آقای رویانیان دیدم جالب بود.

*از استقلال چه کسی صحبت کرد با تو؟

یک واسطه بود که صحبت می‌کرد. من گفتم این مبلغ را بدهید به فجر. گفتند ما این پول را نداریم. شاید بازیکن بدهیم به جایش. قرار شد خبر بدهند که دیگر خبر نشد.

*بهترین موقع آمدی پرسپولیس چون تیم دارد نتیجه می‌گیرد. شاید اگر اول فصل می‌آمدی شرایط بد می‌شد.

شاید من هم می‌آمدم و مثل حسین ماهینی می‌توانستم خوب بازی کنم و بازی‌ام از فجر بیشتر به چشم بیاید. ولی در فجر هم که بودم آقای یاوری می‌گفت در 9 تا بازی فجر بهترین بازیکن تیم بودم.

*الان آماده‌ای؟

مصدومیتم تمام شد. از اول نیم فصل دوم می‌روم سر تمرین پرسپولیس. دو ماه است پایم به توپ نخورده. مطمئن باشید اگر یک بازی برای پرسپولیس بکنم در بازی بعدی خیلی بهتر می‌شوم. هرچه بگذرد بهتر می‌شوم.

*آمدی پرسپولیس که بروی تیم ملی و اروپا؟

من فجر هم که بودم تیم ملی بودم. ولی با حضور در پرسپولیس، جای پایم را در تیم ملی سفت می‌کنم.

*دوست داری در چه تیم اروپایی بازی کنی؟

چلسی.

*حضور در پرسپولیس رویایی است یا ممکن است؟

شاید سه سال قبل پرسپولیس برایم رویا بود. ولی احساسم این است که اگر بخواهم می‌توانم به چلسی هم بروم.

*یعنی پیراهن آبی تنت می‌کنی؟

بحث پیراهن نیست.

*پرسپولیس بعد از دایی و مهدوی کیا لژیونر بزرگی نداشته. می‌توانی یک لژیونر بزرگ برای پرسپولیس بشوی؟

من می‌گویم چیزی که در برنامه ریزی خودم هست این است که لژیونر شوم. پارسال نیم فصل دوم یک مربی آلمانی به نام میشل آمد فجر سپاسی کار کند که ببینند کارش چطوری است برای حضور در کنار محمود کمک یاوری. دو هفته آنجا بود از طریق مدیر برنامه اش با من صحبت کرد که من می‌توانم ببرمت هوفنهایم. نمی‌دانم بحث دلالی بود یا نه. ولی از بین آن همه بازیکن به من این حرف را زد. الان می‌خواهم بگویم خیلی هم رویایی نیست بازی در چلسی. البته به دست آوردنش هم خیلی آسان نیست. خدا باید کمک کند. باید حرفه‌ای بازی کنم. باید توی حاشیه نروم.

*خوبی اش این است که ازدواج کرده‌ای.

همسرم خیلی به من کمک کرد. خانمم می‌گوید وقتی با من ازدواج کردی لیگ یک بودی. الان آمدی لیگ برتر و پرسپولیس و تیم ملی.

*فکر نمی‌کنی یکی دو سال حضور در پرسپولیس، تو را اشباع کند و این باعث شود افت کنی؟

شرایط من را در فجر ببینید. در فجر چون تیم کوچکی است باید زودتر اشباع می‌شدم. من کاری ندارم که تیم چه تیمی است. من می‌خواهم پیشرفت کنم. من با سردار هم صحبت کردم گفتم که پیشنهاد اروپایی داشتم. سردار گفت اگر لژیونر شوی هم افتخار ما این است که از تیم ما داری می‌روی به اروپا. دوست دارم این قدر خوب کار کنم که تیمی که دنبال من می‌آید از نظر مالی قوی باشد تا هم به خودم کمک شود هم به باشگاه پرسپولیس.

*این خبر را دیده‌ای؟ فجری‌ها گفته‌اند پرسپولیس هنوز مبلغ رضایت‌نامه حقیقی را نداده و این بازیکن نمی‌تواند به این تیم برود.

600 میلیون را که نمی‌شود کارت به کارت کرد. فکس زدند و شماره حساب گرفتند و بالاخره پول را می‌ریزند. 600 میلیون را چه امروز بگیری چه فردا. چه فرقی می‌کند. من تازه نیم فصل می‌خواهم بروم پرسپولیس تمرین کنم. هیچ کسی نمی‌تواند این پول را به این سرعت بریزد به حساب باشگاه فجر. ما تازه توافق کرده‌ایم.

*فوتبالت را از کجا شروع کردی؟

از وقتی که دبستان بودم. سوم دبستان بودم که خوب بودم و انتخاب شدم در تیم مدرسه. یک مسابقه با تیم نونهالان پیام داشتیم که من خیلی دیمی بازی می‌کردم و می‌خواستم همه را دریبل کنم. ولی مربی آن‌ها گفت این بازیکن می‌تواند خیلی پیشرفت کند. من فوتبال را مدیون دو تا داداشم هستم. ایمان و امیر. ایمان استقلالی است و امیر پرسپولیسی. واقعا خیلی فوتبالیست‌های خوبی بودند. یکی متولد 60 است یکی 64. فوتبالیست‌های خوبی بودند واقعا.

*برادر استقلالی‌ات با تو قطع رابطه نکرده؟

اتفاقا الان گفت گوش کردم اخبار را خیلی خوشحال شدم که شنیدم رفتی پرسپولیس. قبلا سر دربی دعوایمان می‌شد.

*کتک کاری می‌کردید؟

7 سال از من بزرگ‌تر است. با برادر بزرگ‌تر که نمی‌شود کتک کاری کرد. ولی کل کل می‌کردیم زیاد.

*فکر می‌کنی می‌توانی به ترکیب ثابت تیم ملی برسی؟

الان آندو و نکونام بهترین‌ها هستند که دارند دعوت می‌شوند. من ولی هم می‌رسم به آن‌ها. من باید به اردو بروم و کنار آن‌ها کار کنم که ببینم خودم واقعا در چه سطحی هستم.

*فکر می‌کنی چقدر فاصله داری با بازیکنان فیکس تیم ملی؟

به هر حال آن‌ها بهترین‌ها هستند در ایران. من باید سعی کنم به آن‌ها برسم و فکر می‌کنم می‌توانم به آن‌ها برسم. جواد و آندو تجربه خیلی خوبی دارند در تیم ملی و بازی‌های ملی زیادی دارند.

*با کارلوس کروش صحبت کردی در مورد خودت؟

کارلوس گفت من به سیموئز گفتم این می‌تواند به تیم ملی کمک کند. می‌تواند بیمه کند تیم ملی را. ولی باید بیشتر کار کنی. من هم خوشحال شدم. یک فرقی که ما ایرانی‌ها با خارجی‌ها داریم در تعارف است. ژوزه می‌گفت من اگر تو را نخواهم چرا بروم به مدیرعامل بگویم که با تو مذاکره کند؟ در مورد آپیا هم هیچ تعارفی نداشت و خیلی راحت گفت او را نمی‌خواهد.

*با کروش در مورد بازی در اروپا صحبت کردی؟

نه. من زیاد در اردو نبودم. شاید اگر بیشتر بودم صحبت می شد. مربی تیم ملی هم تک تک نمی‌تواند با همه صحبت کند.

*پرسپولیسی‌ها می‌توانند توقع تولد یک کریم باقری جدید داشته باشند در تیمشان؟

من بازی کاویانپور و استیلی و باقری را خیلی دوست داشتم. همیشه می‌نشستم بازی آن‌ها را نگاه می‌کردم. کریم باقری واقعا یک دانه بود. من خودم را که مقایسه می‌کنم با باقری، در پاس‌های 60 – 70 متری شاید بتوانم مثل او کار کنم. در شوت زدن خیلی قوی تر از من است. بحث دیگر این است که کریم باقری در این پست شم گلزنی و سر زنی خوبی داشت که کمتر کسی این شم را دارد. شاید اگر او 100 باشد من 50 هم نباشم. من خودم هم طبق خصوصیاتی از خودم می‌شناسم، خودم را با کریم باقری مقایسه می‌کنم البته در حد پایین‌تر.

*می‌توانی کریم باقری بشوی؟

کریم باقری شاید نشوم ولی یک رضا حقیقی می‌شوم.

*می‌توانی یک ژنرال باشی برای پرسپولیس؟

بحث ژنرال نیست. در فجر که بودم یک عملکردی داشتم که نظر پرسپولیسی‌ها را جلب کردم. سعی می‌کنم همان بازی را در پرسپولیس هم انجام دهم. البته می‌دانید که در فجر بازی کردن خیلی راحت‌تر از بازی کردن در پرسپولیس است. ما در فجر اگر 3 تا بازی را هم ببازیم کسی ایراد نمی‌گیرد. ولی از پرسپولیس توقع بیشتر است. در فجر هر وقت ببازی می‌توانی بگویی بودجه کمی داشتیم. اینجا سخت‌تر است. من سعی می‌کنم بهترین بازی‌هایم را انجام دهم که پشیمان نشوم.

*نیکبخت هم از مشهد آمد. فکر می‌کنی شباهت‌هایی با نیکبخت داری؟

چون نیکبخت همشهری‌ام است دوست داشتم پیشرفت کند. من دوست دارم همه پیشرفت کنند. من خیلی هیات می‌روم. همیشه برای همه فوتبالیست‌ها دعا می‌کنم. امروز ظهر دعا کردم خدایا به حق این اذان هیچ فوتبالیستی مصدوم نشود. دوستم گفت یک دعایی کن که بشود. نمی‌شود هیچ فوتبالیستی مصدوم نشود که. گفتم اگر خدا بخواهد می‌شود.

*برای سکونت، در سعادت‌آباد خانه می‌گیری؟

دیشب بحث خانه شد ولی نگفتیم کجا. یک جایی باشیم که راحت باشیم.

*حرف آخر را هم خودت بزن.

شاید خنده دار باشد ولی من یک تشکر ویژه از خود شهید سپاسی می‌کنم. من روز اولی که آمدم فجر با سیروس سنگچولی بودیم که رفتیم سر مزار شهید سپاسی. گفتیم خودت کمک‌مان کن. گفتیم ان‌شاءالله از نظر فرهنگی ما کمک کنیم، از نظر فوتبالی هم تو کمک‌مان کن. خدا را شکر که تیم با برکتی بود. تشکر ویژه می‌کنم از مسئولان فجر که زحمت کشیدند. آقای جعفری و آقای عاری. تشکر ویژه از آقای یاوری که فوتبال من را متحول کرد. دعوت شدن به تیم ملی را مدیون او هستم. دست پدر و مادرم را هم می‌بوسم که خیلی زحمت کشیدند برای من. همسرم هم خیلی کمک کرده به من. پا قدم او برای من خیلی خوب بود.