مرجع خبری پرسپولیس : شايد بيشترين افسوس از نرفتن ايران به جام جهانى در فكر و ذهن كسانى باشد كه تاكنون اين فرصت نصيبشان نشده و اميدوار بودند در تركيب تيم ملى مسافر آفريقاى جنوبى شوند. سرزمينى كه بايد با آه و حسرت از نرفتن به آن صحبت كنيم. «حيف شد. ۸۰ دقيقه گذشته بود و فقط ۱۰ دقيقه تا تحقق آرزويم باقى مانده بود اما خيلى دوست داشتم اين فرصت نصيبم مى شد كه در قالب تيم ملى ايران در جام جهانى حضور پيدا كنم و يكى از بزرگترين آرزوهاى ورزشى ام را تحقق يافته ببينم اما حيف، نشد!» اين اولين جمله اى بود كه پس از تماس با پژمان نورى از زبان اين هافبك ملى پوش شنيديم. مسأله اى كه شايد زبان حال خيلى از ملى پوشان ما باشد اما رؤياهايمان نقش بر آب شد تا در بزرگترين رويداد فوتبالى دنيا تنها و تنها تماشاگر باشيم و در حسرت ۴ سال ديگر بسوزيم و بسازيم.پژمان پس از ورود كاروان تيم ملى به ايران، تهران را به مقصد انزلى ترك كرد تا در كنار خانواده اش از باقى مانده تعطيلات براى استراحت استفاده كند به اين فكر كند كه اى كاش اين طور نمى شد اما در دنياى توپ گرد و مستطيل سبز هميشه اوضاع و شرايط بر وفق مراد نيست. صحبت با مرد شماره ۱۸ سرخپوشان و شنيدن حرف هاى او هميشه جالب توجه است اما در زمان اين مصاحبه با خود فكر مى كرديم اى كاش تيم ملى به جام جهانى رفته بود تا از پيروزى و موفقيت تيم ملى و فوتبالمان با پژمان همكلام مى شديم. مابقى حرف هاى انزلى چى سرخ ها هم خواندنى است. با ما همراه باشيد:
قبل از سفر به سئول در مصاحبه ات گفتى دست پر به تهران برمى گرديد اما نشد. چرا؟
چه بگويم! حيف شد. فقط ۱۰ دقيقه كم آورديم و با گل مساوى كاخ آرزوهايمان ويران شد. الان هم كارى نمى شود كرد جز بيان تأسف و افسوس! فوتبال همين است! هميشه اوضاع همان طور كه مى خواهيم پيش نمى رود.


كمى از جريان بازى و اتفاقاتى كه در طول ۹۰ دقيقه رخ داد صحبت مى كنى؟
ما نيمه اول را خوب شروع كرديم و با برنامه اى كه داشتيم كم كم فشار لازم را روى دروازه حريف ايجاد نموديم. اين تاكتيك به ما كمك كرد تا ضمن اينكه روى دروازه حريف ايجاد موقعيت كنيم هيچ فرصتى را هم به آنها ندهيم و مى توان گفت بازى در نيمه اول تقريباً يك طرفه بود. در نيمه دوم هم اين روند را ادامه داديم و نتيجه اش اين شد كه ۶-۵ دقيقه بعد از شروع كار در نيمه دوم با گلى كه به ثمر رسانديم مزد برترى نسبى خود را گرفتيم. در ادامه شرايط طورى دنبال شد كه حتى اين فرصت را داشتيم كه تعداد گل هايمان را بيشتر نماييم اما بدشانسى و خوش شانسى كره اى ها اين فرصت را از ما گرفت. به هر حال كره اى ها در زمين خودشان بازى مى كردند و طبيعى بود دوست نداشته باشند شكست خانگى را در كارنامه داشته باشند. از حق نگذريم حمايت هوادارانشان هم مزيد بر علت شد تا چند دقيقه تمركز ما را به هم بريزند و متأسفانه درحالى كه فقط ۱۰ دقيقه تا جام جهانى فرصت داشتيم روى اشتباهاتى كه مرتكب شديم گل تساوى را دريافت كرديم و خيلى راحت و در كمال تأسف جام جهانى را از دست داديم.
تنها روزنه اميدمان هم پس از تساوى عربستان و كره شمالى بر باد رفت.

نبايد اين طورى مى شد! قصد توجيه ندارم اما نبايد شرايط طورى رقم مى خورد كه ۲ بازى به صورت همزمان برگزار نشود. شايد يكى از دلايلى كه عربستان مقابل كره شمالى زياد براى پيروزى به آب و آتش نزد همين مسأله برگزارى غير همزمان بازى اش با كره شمالى بود. اين طورى استرس زيادى بر ۲ تيم حاكم بود اما در كمال تعجب اين ۲ بازى به صورت همزمان برگزار نشد و بعد از تساوى ما، در بازى بعدى هم نتيجه اى رقم خورد كه تمام آرزوهاى ما بر باد رفت.
خيلى ها معتقدند نرفتن تيم ملى به جام جهانى باعث ركود فوتبال ما مى شود و شايد لطمات جبران ناپذيرى بر پيكر فوتبال ايران وارد آيد. چقدر با اين مسأله موافقى؟
با كمال تأسف بايد بگويم صددرصد همين طور است. جدا از اينكه فوتبال ما در تورنمنت بزرگى چون جام جهانى فرصت عرض اندام را از دست داد فكر نمى كنم ديگر بازيكنان ما شانسى براى لژيونر و ترانسفر شدن به تيم هاى اروپايى داشته باشند. ضمن اينكه حضور در جام جهانى مى توانست براى تك تك بازيكنان تجربه خوبى باشد اما …!
اين روزها همه از ناكامى و اما و اگرها مى گويند. فكر مى كنى براى اينكه ۴ سال بعد به چنين سرنوشتى دچار نشويم بايد چه برنامه اى داشته باشيم؟
از حالا بايد به فكر برگزارى يك ليگ منظم، با برنامه و قوى باشيم. شما ببينيد اگر كره جنوبى، ژاپن و… پيشرفت كرده اند به خاطر اهميتى است كه به ليگ خود و تيم هاى پايه و بازيكنان جوان و مستعد خود مى دهند. اگر از همين امروز سرمايه گذارى اصلى سياستگذاران تيم ملى و فوتبال ما روى جوانان ۱۸،۱۷ ساله به بالا تا حدود ۲۲،۲۰ سال باشد، ۴ سال ديگر يك تيم منجسم و باتجربه خواهيم داشت به شرطى كه اين مسأله به صورت ادامه دار و پيگيرانه دنبال شود وگرنه ۴ سال بعد هم دست كمى از اين روزها نخواهيم داشت.
به نظر مى رسد معضلات و مشكلات تيم ملى و پرسپوليس در برخى ديدگاه ها اشتراك دارد. به عنوان مثال تغييرات گسترده! همان طور كه پرسپوليس فصل قبل با ۳ مربى فصل را تمام كرد، تيم ملى هم دست كمى از پرسپوليس نداشت.
اولين فاكتورى كه در فوتبال مورد نياز هر تيمى چه در رده باشگاهى و چه ملى نياز است آرامش مى باشد. مسأله اى كه متأسفانه چندان در بدنه فوتبال ما وجود ندارد. در كنار مسائل و مشكلات فنى و مديريتى، تمركز كافى و آرامش نسبى در اين ۲ تيم نبود. شما ببينيد چطور ۳ نماينده از ۴ نماينده ما در ليگ قهرمانان حتى از گروه خود صعود نمى كنند و پرسپوليس هم در مرحله دوم حذف مى شود؟ پس مشخصاً مسأله اى كه معلوم است مسأله عدم آرامش است. ضمن اينكه سياست شايسته سالارى در فوتبال ما اعمال نمى شود. مطمئن باشيد تا زمانى كه اين جريانات وجود دارد با وجود اين همه استعداد، فوتبال ما به جايى نمى رسد.
نوبتى هم باشد نوبت پرسپوليس است. از باشگاه چه خبرى؟
فعلاً هيچ چيز. من بعد از بازگشت از كره آمده ام شمال تا در كنار خانواده ام باشم. در اين مدت تماسى از باشگاه با من انجام نگرفته است. منتظرم ببينم وضعيت چه مى شود. چند پيشنهاد هم رسيده اما هنوز با هيچ تيمى صحبت نكرده ام و همه چيز را منوط به مشخص شدن برنامه ام با پرسپوليس كرده ام.
اين روزها نام هاى زيادى براى قبول سرمربيگرى پرسپوليس مطرح مى شود. بدون در نظر گرفتن نامها فكر مى كنى چه كسى در اين برهه مى تواند براى پرسپوليس مناسب باشد؟
به نظر من كسى مى تواند حائز اين مسئوليت سنگين و خطير باشد كه كارنامه گذشته اش شفاف و قابل قبول باشد و در عمل نشان داده باشد مى تواند از عهده كار در پرسپوليس برآيد. به هر حال اگر بخواهيم به همين منوال زمان را از دست بدهيم مطمئن باشيد اين مسأله در طول فصل به پرسپوليس ضربه خواهد زد

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)