مرجع خبری پرسپولیس : 1- پنجشنبه شب گذشته، يكبار ديگر ورزشگاه آزادي براي مسوولان باشگاه پرسپوليس تبديل به يك جهنم واقعي شد. اينبار آتش خشم مردم چنان تند و سوزناك بود كه غير از بازيكنان و مربيان اين تيم، سرپرست موقت سرخپوشان هم طعم گس «هو» شدن را چشيد.
اين هم شايد به نوعي بازي غيرقابل پيشبيني سرنوشت باشد؛ اينكه دست روزگار، تاريخ اولين اعتراض دستهجمعي به حبيب كاشاني را مقارن با نخستين شب وداع بابك معصومي قرار ميدهد!
دو گل زود هنگامي كه پرسپوليسيها در نيمه دوم بازي با شهرداري تبريز دريافت كردند، به نمايش ضعيف سرخپوشان در نيمه اول اضافه شد تا اينبار نزديك به 70 هزار تماشاگر اين تيم، حدود 30 دقيقه كامل فرصت براي اظهار اعتراض خودشان داشته باشند. چنان كه پيشبيني ميشد، دستاندركاران باشگاه پس از پايان بازي به عملكرد هواداران واكنش نشان دادند. حميد استيلي و علي كريمي به عنوان سرمربي و كاپيتان تيم، رفتار تماشاگران معترض را زير سوال بردند. با اين وجود، شنيدنيترين حرفها را در اين مورد جواد كاظميان زد، زماني كه گفت: «پرسپوليسيها را ميتوان با مردم كوفه مقايسه كرد كه تا آخر پاي مختار نايستادند!»
2- جواد كاظميان كه به شكلي عجيب در آخرين لحظات فصل نقل و انتقالات به پرسپوليس اضافه شد و هنوز حتي يك دقيقه هم براي اين تيم در ليگ يازدهم بازي نكرده، در حالي از تندترين واژهها براي انتقاد از شعارهاي تماشاگران سود ميبرد كه بعيد است بتوان براي سخنان او، وجاهت منطقي يا حتي احساسي چنداني قائل شد.
او در اشاره به جو وحشتناك ورزشگاه آزادي، ادعا ميكند تيمش در بازيهاي بيرون از خانه نمايش بهتري ارايه ميدهد؛ اين در حالي است كه هنوز يك هفته كامل از بازي بسيار بد سرخپوشان در بوشهر – كه قاعدتا خارج از خانه پرسپوليس است! – نميگذرد. آنجا نه خبري از هواداران معترض پرسپولیس بود و نه استاديوم يكصدا علي دايي را تشويق ميكرد. پس چرا باز تيم آقاي كاظميان هشت موقعيت صددرصد گلزني به حريفش واگذار كرد و با دو گل شاهین عقب افتاد؟ هيچكس بنا ندارد رفتار غيرحرفهاي تماشاگران پرسپوليس را تاييد كند، اما چنين عكسالعملهاي نسنجيدهاي نيز به هيچوجه در شأن بازيكناني كه از سه بازي فقط يك امتياز گرفتهاند و خيلي هم ضعيف بازي ميكنند، نيست. اي كاش اين ستارههاي حاضر جواب، به قول معروف اول برادريشان را ثابت ميكردند، بعد مدعي ارث و ميراث ميشدند!
3- اگر «كوفه» مظهر بيمعرفتي و نادرستي باشد، سراغ كوفيان پرسپوليس را روي سكوهاي استاديوم و در ميان تماشاگران اين تيم نبايد گرفت. سنگ بناي اين كوفه را اولينبار آنهايي گذاشتند كه با رفتارشان ثابت كردند نيازي به همخواني حرف با عمل نيست و ميشود چيزي گفت، اما كار ديگري كرد. دست بر قضا آنچه امروز بسياري از اين پرسپوليسيها را چنان خشمگين كرده كه مترصد كوچكترين بهانهاي براي ابراز ناخرسنديشان هستند، كوفيگريهايي بود كه در اين سالها ديدند؛ رفتارهاي متناقضي كه با سرمربی تیم شد و تا طرد كاملش از اين باشگاه ادامه يافت، آنچه بر بابك معصومي رفت و با وفاتش كام مردم را تلخ كرد، ماجرايي كه براي مهدي مهدويكيا ساختند و حرمتش را از ميان بردند و البته داستان تاثربرانگيز تشكيل «كميته فني» كه باعث شد محترمترين پيشكسوتان تاريخ پرسپوليس كه سالها بدون ادعاي سهمخواهي به عنوان «هوادار» در كنار اين تيم مانده بودند، براي هم شمشير بكشند و جنجال درست كنند.
آدرس كوفه را اشتباه گرفتهاي آقاي كاظميان. اين مردم شايد خطا كنند، اما اگر بيمعرفت بودند، بعد از آن دو مسابقه اسفبار قبليتان، 70 هزار نفري به يك بيعت شبانه تازه نميشتافتند.
4- شما را نميدانيم آقاي كاظميان، اما ما يك نفر را ميشناسيم كه اگر قرار باشد لقب «كوفي» را در فوتبال ايران پخش كنند، در صف مقدم ايستاده است؛ كسي كه در بهترين سالهاي فوتبالش، همين پرسپوليس را فداي جذابيتهاي سحرآميز دوبي كرد، هر سال حرف زد و گفت ميخواهم به «خانه»ام برگردم، اما آنقدر برنگشت تا فوتبالش در سرزمين شيخنشينها رو به نابودي گذاشت، كسي كه سال گذشته نيمكتنشينيهايش را هم در يك تيم سرشناس شهرستاني تجربه كرد و حالا جايي حوالي آخر خط، به شكلي عجيب و توام با هزار شايعه به همان خانه بحرانزده بازگشته است. شناختي؟
* یادداشت رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024