مرجع خبری پرسپولیس : حتي رفتن عليرضا حقيقي و كاسته شدن فشار رواني ناشي از رقابت با او هم باعث نشده تا ميثاق معمارزاده به مرز آمادگي نزديك شود.

 

1) بعد از دميده شدن سوت پايان مسابقه پرسپوليس و شاهين، درست همان زماني كه شعف ناشي از پيروزي درخشان سرخپوشان بسياري از علاقه‌مندان به فوتبال را تحت تاثير قرار داده بود، مي‌شد ديد و فهميد كه باوجود پيشرفت محسوس قرمزها، هنوز اشكالات بنيادي پرشماري در ساختار تيمي آنها وجود دارد.

 

نيمه اول بازي ديروز با شهرداري تبريز، فرصت خوبي بود تا اين مشكلات دوباره آشكار شوند و پرسپوليس را تا مرز زانو زدن پيش ببرند. حتي رفتن عليرضا حقيقي و كاسته شدن فشار رواني ناشي از رقابت با او هم باعث نشده تا ميثاق معمارزاده به مرز آمادگي نزديك شود. او فرسنگ‌ها با سنگربان آماده فولاد در ليگ هشتم فاصله دارد و به نظر مي‌رسد ريكاوري روحي و رواني او براي فراموشي مسايل گذشته، زمان خواهد برد. چشم اسفنديار اين پرسپوليس اما، بي‌گمان قلب خط دفاعي آنهاست. اخراج بچه‌گانه رضا نورمحمدي در برابر شاهين، براي دومين‌بار دنيزلي را در دومين بازي بيرون از خانه‌اش با معضل فقدان مدافع متخصص روبه‌رو كرد تا درست مثل مسابقه با ملوان، تيم حريف نهايت استفاده را از اين نقصان نفري قرمزها ببرد. غير از اينها، بازي پرسپوليس همچنان آشكارا تحت تاثير تمرينات سنگين بدنسازي آنهاست و شاگردان دنيزلي به ويژه در دقايق پاياني از نظر جسماني و فيزيكي با مشكل مواجه مي‌شوند؛ آنچه از پيش رو برداشته شدنش مستلزم اندكي تحمل براي به پايان رسيدن پازل تمريني كنوني كادر فني است. از نيمه خالي و مهم ليوان كه عبور كنيم، پرسپوليس دنيزلي در سه بازي اخير جنبه‌هاي مثبتي از يك روند روبه‌رشد تيمي را هم به نمايش گذاشته كه نمي‌توان بي‌تفاوت از كنارشان عبور كرد.

 

2) سرخپوشان تهراني ديروز و در ميانه‌هاي نيمه اول با دو گل از شهرداري تبريز عقب افتادند، اما آنچه در ادامه بازي و به ويژه در نيم ساعت ابتدايي وقت دوم ارايه كردند، نشان داد تيم دست و پا بسته و بي‌روحيه سابق نيستند. مصطفي دنيزلي فوتبال را خوب مي‌شناسد و به همين خاطر است كه مي‌داند از مهدي مهدوي‌كيا در چه زماني و به چه شكلي استفاده كند، وحيد هاشميان را با چه ماموريتي به زمين بفرستد، علي كريمي را كي به يك سوم دفاعي تيم خودش اضافه كند و چگونه در دقايقي طولاني از نیمه دوم، نقاط قوت ميزبان را بپوشاند. شايد اگر آقا مصطفي كمي خوش اقبال‌تر بود و تيمش مي‌توانست در اوج حملات به گل سوم برسد، او حالا دومين برد خودش با سرخپوشان را هم جشن مي‌گرفت؛ گرچه نمي‌توان از بدشانسي‌هاي شهرداري در دقايقي از بازي هم چشم پوشاند. در مجموع اما، برآيند 270 دقيقه تماشاي تيم دنيزلي در ليگ يازدهم، مي‌تواند اين اميدواري را به هواداران بدهد كه شاگردان افندي در پايان مهلتي كه او خواسته، خواهند توانست روسفيدش كنند.

 

3) اين روزها در پرسپوليس اتفاقات مثبتي در حال رخ دادن است، اما نكته كليدي اين است كه بدانيم چنين بهبود و پيشرفتي بيشتر از آنكه محصول به نتيجه رسيدن فوري تدابير فني دنيزلي باشد، مرهون فضايي است كه همجواري با نام بزرگ او براي يك تيم فوتبال مي‌سازد. به عبارت ديگر، پرسپوليسي‌ها فعلا دارند نان «اسم» آقا مصطفي را مي‌خورند و به‌طور منطقي هنوز راه درازي تا بهره‌برداري از «قابليت‌هاي تاكتيكي» او برايشان باقي مانده است. امروز شايد يك بار ديگر بتوان به ارزش‌هاي استفاده از مربيان بزرگ – حتي در ساختار معيوب و پراشكال فوتبال ايران – پي برد. نام‌هاي معتبر غالبا اين پتانسيل را دارند كه در فاصله به ثمر رسيدن تلاش‌هاي فني‌شان، آرامش و اطمينان را برمجموعه تحت كنترل‌شان حاكم كنند و به پشتوانه اعتباري كه دارند، از هواداران و منتقدان زمان بخرند. اين معجزه نام مصطفي دنيزلي است كه مهدي‌ مهدوي‌كيا – مهم‌ترين خريد زمستاني ليگ به‌زعم هواداران پرسپوليس – بيش از يك ساعت بی آنكه به ميدان برود گرم مي‌كند و به نيمكت بر مي‌گردد، بدون آنكه كسي در زمين يا روي سكوها و رسانه‌ها براي خودش حق اعتراض قائل باشد. آيا جماعتي كه در قبال چنين اتفاقي كاملا كرنش مي‌كنند، همانان‌اند كه روزي آزادي را براي استيلي جهنم كردند، فقط به اين دليل كه قصد به ميدان فرستادن سامان آقازماني را داشت؟! فارغ از توانايي‌هاي فني، نام و نشان مربيان بزرگ مي‌تواند «ذهنيت برتري»‌را در سريع‌ترين زمان ممكن ايجاد كند و چنين اعجازي، به ويژه در اتمسفر عجول و بي‌تاب فوتبال ايران يك موهبت بزرگ محسوب مي‌شود. اين مصطفي دنيزلي است كه در كنار اسمش مي‌توان تمرين بدون تماشاگر برگزار كرد، ناهار مشترك داد،‌به بازيكنان نازپرورده سخت گرفت، عذر سرپرست قديمي را خواست و هوادار بي‌قرار را پشت خط انتظار نگه داشت، بدون آنكه فاجعه‌اي رخ بدهد. آنچه امروز با افندي تجربه‌اش مي‌كنيم،‌فضايي است كه قبلا كارلوس كرش برايمان ساخته بود. اين او بود كه توانست به اتكاي رزومه‌اش، خواسته‌ها و نخواسته‌هايش را به جامعه فوتبال بقبولاند و تماشاگران را به ورزشگاه برگرداند. بعد از چهار سال فرصت‌سوزي در تيم ملي، با كرش سكوهاي آزادي را مملو از جمعيت ديديم و وقتي در پايان همين هفته ده‌ها هزار تماشاگر به استقبال بازي پرسپوليس و مس سرچشمه بيايند، بيش از گذشته بابت همكاري با اين مردان بزرگ، دلگرم خواهيم شد.

 

4) هفته گذشته پرويز مظلومي يك مشاجره سنگين و زشت را با كارلوس كرش از سرگذراند و براي سرمربي نامدار تيم ملي خط و نشان كشيد. بهترين پاسخ براي او اما، سكوهاي لخت آزادي در بازي مهم «صدرنشين» با مس كرمان بود؛ يكي از ده‌ها تفاوت مربيان بزرگ و خاموش، با همكاران كوچك و پرمدعايشان!

 

* رسول بهروش

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)