در حاشيه ناكامي هدايتي در استيل‌آذين

مرجع خبری پرسپولیس : اگر اويي كه امروز نتيجه گرفته «پول خرج كردن در فوتبال، آب در هاون كوبيدن است»، حالا با چنين نگرشي صاحب پرسپوليس بود چه فاجعه‌اي رقم مي‌خورد. كسي مي‌تواند حدس بزند؟!

 

1 – آنچه اين روزها در باشگاه استيل‌آذين در جريان است، مصداق بارز «سوءمديريت» به شمار مي‌رود. روابط تيره ستاره تيم با شخص مديرعامل كه باعث مي‌شود تيمي با اين همه هزينه به راحتي هر چه تمام‌تر مدتي طولاني را در اوج حواشي زيانبار به سر ببرد و كلي امتياز از دست بدهد، در فوتبال نوين و حسابگرانه امروز چه توجيهي مي‌توانيد داشته باشد؟

 

به اين مورد عجيب و غيرقابل باور، مي‌تواند صرفه‌جويي جنجالي استيل‌آذيني‌ها در ماجراي استفاده از پوشاك مجاني داخلي و نيز بدهي آنها به مجموعه ورزشي دستگردي را هم كه باعث مي‌شود ستاره‌هاي ميلياردي اين تيم پشت درهاي بسته بمانند اضافه كنيد و به دنبال يافتن پاسخ اين سوال برويد كه چطور يكه‌تاز فصل نقل‌وانتقالات حالا دچار بحران‌هايي چنين سخيف و دست پايين شده است؟

 

آيا رديف كردن اين همه پرسش پشت سر هم، ما را به جوابي غير از «سوءمديريت»، آن هم از نوع حادش مي‌رساند؟

 

2 – سكته مغزي امروز استيل‌آذين، صرفا ماجراي تلخ پايان يك روا زيبا و كوتاه نيست؛ چه اينكه اهالي پيگير فوتبال بوي بلند «الرحمن» و فاتحه‌اي را كه از نامه سراسر ياس حسين هدايتي برمي‌خاست، پيش‌تر از كنار خاطرات شيرين و زودگذري از قبيل بهمن، پورا، دارايي و كشاورز شنفته بودند و يا سرنوشت توام با ورشكستگي و حبس و خسران بسياري از تيمدارهاي ايراني را به چشم ديده بودند.

 

آنچه امروز و از پس آتش‌بار بي‌آتش ‌بس حوادث استيل‌آذين دوباره مايه حسرت و تاسف مي‌شود، اثبات مكرر شكست محتوم خصوصي‌سازي در فوتبال است. براي جماعت منتقد ورزش كه دايما نسخه مالكيت شخصي براي شفاي فوتبال بيمار ايران مي‌پيچند، چه آلارمي نگران‌كننده‌تر و اسفبارتر از اينكه حالا استيل‌آذين هم مي‌رود تا پايش را جاي پاي اسلاف از ميان رفته خودش بگذارد و راه فنا در پيش بگيرد؟

 

اين اصلا مهم نيست كه تهديد به استعفاي اخير هدايتي بخشي از پروژه حذف آجورلو بوده است يا نه، همانطور كه بررسي انگيزه‌هاي حقيقي تاجري به نام حاج‌حسين از حضور در فوتبال هم در اين مقال اهميتي ندارد. فعلا فقط اين مهم است كه در داستان حاشيه‌هاي عجيب امروز استيل‌آذين، ساختار بيمار، كرخت و رخوت زده فوتبال اين مملكت يك بار ديگر نشان داد به دليل ضعف شديد زيرساخت‌هاي اقتصادي و نيز فقدان ملموس عنصر خلاقيت، قادر به اداره خودش نيست و نياز مستمرش به حضور اقتصاد دولتي را به وضوح در كسوت درهم شكستن استيل‌آذين‌ها، ابومسلم‌ها و استقلال‌اهواز‌ها و نيز كاميابي‌هاي هزار باره سپاهان‌ها و ذوب‌آهن‌ها نشان مي‌دهد. رنج بزرگ اينجاست؛ اينجا كه تصاحب‌كننده موشك‌ هامبورگ و جادوگر اماراتي‌ها و حسون اهوازي‌ها هم با آن همه دبدبه و كبكبه‌اش بايد پشت قفل‌هاي آهني زمين تمرينش متوقف بماند و در زمين مسابقه پيش پاي امثال مس كرمان و پيكان قزوين زانو بزند. قصه‌هاي هزار و يك شب استيل، مهر ديگري است پاي «برگه فوت» خصوصي‌سازي در اين فوتبال!

 

3 – هنوز دو ماه نمي‌گذرد از روزهايي كه سردار آجورلو از قهرماني تيم كهكشاني‌اش با 80 امتياز سخن مي‌گفت. اولين توفان اما چنان طومار مديريت و مالكيت استيل‌ را درهم پيچيد كه اينجا انگار هرگز «آرامش» حاكم نبوده است. اين، ناقوس جان سپردن يك ايده است. اي كاش مي‌شد گوش‌هايمان خاموش بمانند، اي كاش خبرهاي بد به همين راحتي در پيشخوان نگاه‌مان رژه نمي‌رفتند. شكست كنوني استيل‌آذين، علاوه بر همه زشتي‌هايش، دغدغه‌اي ديگر در ذهن آشفته‌مان متولد مي‌كند.

 

مي‌ترسيم از روزي كه پرسپوليس و استقلال هم با ميليون‌ها خاطرخواه به همين سرنوشت‌ مبتلا شده و پس از خروج از تملك دولت، اسير چنين خصوصي‌سازي ناقص و معيوبي شوند. امروز اگر هدايتي پايش را از معادلات استيل‌آذين كنار مي‌كشد و تيمي را با كمتر از هزار نفر تماشاگر به دردسر مي‌اندازد، چندان باكي نيست. نگراني اصلي‌مان از اين است كه همين پروسه، بعدها براي سوگلي‌هاي محبوب پايتخت تكرار شود و البته آن روز است كه كسي نمي‌تواند تبعات خشم و اندوه ميليون‌ها پرسپوليسي و استقلالي را در سطح جامعه ناديده بگيرد. آيا شرايط حقيقي سپردن فوتبال ايران به بخش خصوصي فراهم شده است؟ به اين سوال سخت مي‌توان جواب مثبت داد.

 

4 – يادش به خير روزي كه حسين هدايتي مي‌خواست پرسپوليس را بخرد. اگر اويي كه امروز نتيجه گرفته «پول خرج كردن در فوتبال، آب در هاون كوبيدن است»، حالا با چنين نگرشي صاحب پرسپوليس بود چه فاجعه‌اي رقم مي‌خورد. كسي مي‌تواند حدس بزند؟!

 

نویسنده: بهروز وسایلی

 

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)