مرجع خبری پرسپولیس : “ويچ”ها و “ژرمن”ها، خوب يا يد، سرشناس يا ناشناخته همواره پاي ثابت فوتبال ايران بوده اند.

 

به نقل از ایسنا؛ ميشائيل هنكه و رالف سومديك آخرين مربيان آلماني هستند كه دست سرنوشت آنها را به خاورميانه و ليگ برتر ايران رسانده است. تاريخ فوتبال ايران همواره با نام هاي مربيان خارجي گره خورده است.

بيشتر آنها را مربيان ناحيه بالكان اروپا تشكيل مي‌دهند و پس از نوبت به آلماني‌ها مي‌رسد.

 

آنچه مي‌خوانيد تاريخ و سابقه كار مردان تمام آلماني در فوتبال ايران است. به گفته كريم بوستاني، “ويلي فوسكوله” نخستين مربي آلماني حاضر در فوتبال ايران است كه در يكي از دوره‌هاي ليگ تخت جمشيد سرمربي تيم فوتبال مورد اهواز بود و در آن سال با اين تيم به مقام هشتم ليگ دست يافت. البته نورد بعدها نام خود را به نيروي اهواز تغيير داد. با اين حال هيچ سابقه‌اي از او در سايت‌هاي ايراني و حتي آلماني ديده نمي‌شود.

 


** پير ليتبارسكي

او در سال 1960 در برلين به دنيا آمد. اين بازيكن 168 سانتيمتري در نوجواني در شونبرگ و سهلندورف بازي مي‌كرد و بعدها براي كلن، آر سي پاريس، كلن، يونايتد چيبا و برومل سنداي پا به توپ شد و در فاصله سال‌هاي 1979 تا 1990 در تيم‌هاي ملي آلمان، در رده‌هاي سني مختلف حضور داشت كه حاصلش 73 بازي ملي و 18 گل زده بود. ليتبارسكي در جامهاي جهاني 1982، 1986 و 1990 حاضر بود. او يكي از بازيكنان تيم ملي آلمان، قهرمان جام جهاني 1990 ايتاليا هم بود كه بدون ترديد بزرگترين عنوان ورزشي او شمرده مي‌شود.


از مهم‌ترين گل‌هاي او مي‌توان به گل قهرماني كلن در ديدار پاياني جام حذفي آلمان برابر تيم همشهري فورتونا كلن اشاره كرد.


در سال 1985 تماشاگران شبكه اول آلمان او را به عنوان گلزن سال انتخاب كردند. ليتبارسكي از سال 1999 وارد دنياي مربيگري شد. يوكوهاما، باير لوركوزن، دويسبورگ، اف سي سيدني، آويسپا فوكو اوكا، سايپا، وادوتس و سرانجام ولفسبورگ ايستگاه‌هاي مربيگري او كه ابتدا به عنوان مهاجم و بعدها به عنوان هافبك هجومي در ميدان حاضر مي‌شد، بوده‌اند. او فوتبالش را در نهايت در شرق دور و ژاپن به پايان رساند و در سرزمين آفتاب تابان كفشهايش را آويخت. وي در عرصه مربيگري هم با يوكوهاما دو سال پياپي قهرمان جي ليگ شد. دستياري برتي فوگتس در باير لوركوزن و همچنين همكاري با شبكه تلويزيوني آر تي ال از جمله ديگر فعاليت‌هاي وي به شمار مي‌روند كه در سال 1994 زندگينامه‌اش را هم به چاپ رسانده است. ژاپني‌ها در مدت حضور او در فوتبال اين كشور به او لقب «ليتي» را داده بودند.


* فعاليت در ايران

پس از آن كه علي دايي، سايپا را قهرمان ليگ برتر كرد و سرمربي تيم ملي شد، ليتبارسكي در فصل 88 ـ 87 هدايت سايپا را در دست گرفت. هافبك پيشين تيم ملي آلمان شروع خوبي با سايپا نداشت و فصل را با نتايجي ضعيف آغاز كرد كه بدترين آن شكست 6 بر 3 مقابل ذوب آهن و ابراهيم زاده بود. پس از چند هفته و به دليل حاشيه‌هاي خاصي كه سايپا در آن فصل داشت، ليتبارسكي خواستار جدايي از اين تيم شد اما، سجادي مدير عامل وقت سايپا از او حمايت كرد و هيات مديره باشگاه نيز پس از نشست اضطراري در اين باره راي به ابقاي مربي آلماني داد. پس از اين اتفاق دو مربي سايپا و دو بازيكن اين تيم به نام‌هاي صابر ميرقرباني و ميلاد زنيدپور از تيم كنار گذاشته شدند تا به نوعي حاشيه‌ها از تيم دور شود اما اين كارها نيز تاثيري در نتيجه‌گيري ليتبارسكي نداشت و او پس از سه، چهار هفته براي هميشه از سايپا رفت. علي دايي كه در آن زمان هدايت تيم ملي را بر عهده داشت، پس از رفتن ليتبارسكي از سايپا از او انتقاد كرد و مدعي شد كه مرد آلماني دوست نداشت، نارنجي پوشان نتيجه‌ بگيرند.


** برند كراوس

او متولد 1957 دورتموند بود و در دوران فوتبالش در خط مياني بازي مي‌كرد. كراوس در دوران بازيگري براي بوروسيا دورتموند، راپيد وين و همچنين بوروسيا مونشن گلادباخ توپ زد و با پذيرش موقت تابعيت اتريش در فاصله سال‌هاي 1981 تا 1984 ، 22 بار پيراهن تيم ملي اين كشور را به تن كرد. او با اين تيم در جام جهاني 1982 اسپانيا هم حاضر بود. جالب آن كه او در نخستين بازي ملي خود برابر تيم ملي آلمان به ميدان رفت و در اين مسابقه به اشتباه دروازه‌ تيم خودي را باز كرد!


دوران مربيگري كراوس از سال 1988 آغاز شد. كاپلن، تيم‌هاي آماتور مونشن گلادباخ و كلن، تيم حرفه‌اي مونشن گلادباخ، رئال سوسيداد، بوروسيا دورتموند، مايوركا، آريس تسالونيكي، آدميرا واكر، پگاه گيلان، تنريف و شوادورف تيم‌هايي هستند كه كراوس در آنها به مربيگري پرداخت. او كه مدتي را هم در امارات متحده عربي به كار مشغول بود، از دسامبر 2007 و پس از بركناري از مربيگري تيم دسته اولي شوادورف اتريش، تاكنون هدايت هيچ تيمي را بر عهده نداشته است.

بزرگترين افتخار دوران مربيگري كراوس قهرماني با مونشن گلادباخ در جام حذفي آلمان در سال 1995 به شمار مي‌رود.


* فعاليت در ايران

كراوس در فصل 84 ـ 83 و پس از ميودراگ يسيچ و اصغر شرفي هدايت پگاه گيلان را به دست گرفت و با ماموريت نگه داشتن اين تيم در ليگ برتر به رشت رفت. او در حفظ پگاه در ليگ برتر موفق نبود و پس از سقوط اين تيم به دسته يك از پگاه جدا شد. پس از پايان يافتن چهارمين دوره ليگ برتر و جدايي كراوس از پگاه، مادر اين مربي آلماني هم فوت كرد تا مشكلات روحي مانع بازگشت كراوس به ايران شود. او با وجود تمايل مسئولان باشگاه گيلاني، هيچ علاقه‌اي به بازگشت به ايران نداشت.


** ارنست ميدن دروپ

اين مربي متولد 1958 پيش از اين كه به مربيگري مشغول شود، از 1986 تا 1994 به تدريس مي پرداخت؛ از اقتصاد گرفته تا سياست و اطلاعات. او مالك دفتر مشاوره‌اي به نام “آلبنا”ست. ميدن دروپ از مارس 2011 در آفريقاي جنوبي در “گلدن آروز” دوربان به مربيگري مي‌پردازد. وي كه از سال 1987 مربيگري را آغاز كرده است، روي هم رفته در سه دوره روي نيمكت مربيگري آرمينيابيله فلد نشست. او در اين تيم مربي علي دايي و كريم باقري بود. اينتراخت نوردهورن، آرمينيابيله فلد، VFB راينه، FC گوترزلوه، اوردينگن، بوخوم، آسانته كوتوكو، آوگسبورگ، هرتس، تراكتورسازي تبريز، كايزر شيفز، چانگ چون ياتايي، روت وايس اسن، آنورتوسيس فاماگوستا، مارتيس بورگ يونايتد و سرانجام گلدن آروز ايستگاه‌هاي مربيگري ميدن دروپ بوده‌اند كه در سال 2005 و در جشن صدسالگي آرمينيابيله فلد، به عنوان مربي قرن اين باشگاه برگزيده شد؛ چرا كه اين باشگاه را از ليگ منطقه‌اي آلمان روانه بوندسليگا كرده بود. سران باشگاه ماريتس بورگ يونايتد آفريقاي جنوبي ميدن دروپ را به دليل آنچه فحاشي وي به بازيكنان در برابر دوربين هاي تلويزيوني عنوان شد، از تيم شان كنار گذاشتند!


* فعاليت در ايران

ميدن دروپ سال 83 وارد ايران شد و پس از توافق با مسئولان تراكتورسازي سكان اين تيم تبريزي را در دست گرفت. وي در آوردن تراكتورسازي به ليگ برتر موفق نبود، با اين حال قراردادش براي يك سال ديگر تمديد شد. نتايج ضعيف او با تراكتورسازي بار ديگر نشان داد كه آن دسته از مربيان آلماني كه در كشورشان موفق بوده‌اند،‌ لزوما نمي‌توانند در ايران تيمشان را به جايي برسانند.


** راينر سوبل

هافبك دهه هفتاد بايرن‌مونيخ و هانوفر نوامبر 1948 به دنيا آمد. پاي او به تيم B آلمان هم رسيد ولي هرگز در تيم ملي آلمان بازي به او نرسيد. از 1987 وارد عرصه مربيگري شد و تا سال 2010 هم به اين كار مي‌پرداخت. اينتراخت براونشوايگ، اشتوتگارت كيكرز، كايزرس لاترن، نورنبرگ، بوروسيا برلين، الاهلي قاهره، بن‌ياس قطر، اسكندريه، پرسپوليس، الشارجه، ديناموتفليس گرجستان و تيمي در مراكش روزگاري سوبل را به عنوان سرمربي خود مي‌ديدند.


بي شك روزهاي موفقيت او زماني بود كه پيراهن بايرن‌مونيخ را مي‌پوشيد. فرار او و شاگردانش از گرجستان به دليل جنگ داخلي در اين كشور آسياي ميانه از جمله داستان‌هايي بود كه براي مدتي رسانه‌هاي آلماني را مشغول خود كرد.


* فعاليت در ايران:

سوبل يكي از معدود مربيان موفق آلماني در فوتبال ايران بود كه از شهريور 83 تا خرداد 84 هدايت پرسپوليس را در ليگ برتر چهارم بر عهده داشت. در آن زمان حجت الله خطيب، مدير عامل پرسپوليس بود و حميد استيلي هم به عنوان دستيار سوبل فعاليت مي‌كرد. البته علي پروين به رسم هميشگي آن سال‌ها روي نيمكت نمي‌نشست، اما از دور، بر كار مربيان نظارت داشت. سوبل در آن فصل با پرسپوليس 16 برد، هفت مساوي و هفت باخت به دست آورد و با 55 امتياز پس از فولاد قهرمان ليگ برتر شد و ذوب آهن و استقلال در مكان چهارم قرار گرفت. سوبل حاشيه‌هاي زيادي را در پرسپوليس تجربه كرد اما، در مقايسه با ديگر مربيان آلماني كه به ايران آمده بودند، عملكرد به مراتب بهتري داشت.


** يورگن گده

او متولد 14 نوامبر 1956 در گلزن كرشن آلمان است و به عنوان بازيكن خط مياني در فاصله سال‌هاي 1975 تا 1977 براي شالكه توپ زد. او در سال 1977 با پادشاهان آبي پوش نايب قهرمان بوندسليگا نيز شد. پس از آن راه پرويسن مونستر را در پيش گرفت. او در 10 سال حضورش در بوندسليگا دو، پيراهن فورتونا كلن را پوشيد (1991 ـ 1981) و حتي عنوان يكي از بهترين هافبك‌هاي تاريخ بوندسليگاي دو و عنوان “زيكو” را به خود اختصاص داد. او با همين تيم در سال 1983 در ديدار پاياني جام حذفي باشگاه آلمان برابر تيم همشهري، كلن از رسيدن به عنوان قهرماني باز ماند. مربيگري گده از سال 1992 در تيم فورتونا دوسلدورف آغاز شد. در فصل1997 ـ 1996 در تيم هسن كار كرد، ولي خيلي زود از اين تيم بركنار شد. مربيگري در تيم ملي اميد ايران، تيم منطقه‌اي ليپشتات و همچنين مربيگري در تيم دسته دومي روت وايس اوبرهاوزن نيز در كارنامه مربيگري گده ديده مي‌شود.


اين مربي آلماني در فاصله 2003 تا 2005 به عنوان سرمربي تيم ملي فوتبال ازبكستان مشغول به كار بود. نفتچي باكو و همچنين تيم ملي آذربايجان ديگر ايستگاه‌هاي مربيگري گده هستند. او مدتي را هم در فوتبال شرق آسيا به كار مشغول بود.


* فعاليت در ايران

گده در ميان مربيان آلماني ركوردار بيشترين سالهاي حضور در ايران است. او براي اولين بار در سال 73 به ايران آمد و به كشاورز رفت. در همان سال و در فدراسيون امير عابديني، گده سرمربي تيم ملي اميد شد. عابديني با رفتن خود به پرسپوليس گده را هم به تيمش آورد، اما نتايج بسيار ضعيف او با پرسپوليس عابديني را مجبور كرد كه خيلي زود مربي آلماني را از كار بركنار كند. البته پس از رفتن گده، استانكو پوكله پوويچ پرسپوليس را متحول كرد. چنان كه به اعتقاد بسياري بهترين مربي خارجي تاريخ پرسپوليس بود.


گده در سال 77 كمك مربي منصور پورحيدري در تيم ملي شد. مربي آلماني پنج، شش سالي از ايران دور بود و در سال 83 كه مربي تيم ملي ازبكستان شده بود، ادعا مي‌كرد، حيدرف سرمربي اين تيم هيچ كاره است و حرف اول و آخر را در تيم خودش مي‌زند. گده در همان سال در جام ملت‌هاي آسيا ابراز علاقه كرد دوباره به ايران باز گردد و خيلي زود به آرزوي خود رسيد. او در دوره پنجم ليگ برتر سرمربي شهيد قندي يزد شد ولي نتوانست تيم يزدي را در ليگ برتر نگه دارد و بار ديگر از ايران رفت تا رفت و ‌آمدهاي او همچنان ادامه داشته باشد. آخرين فعاليت گده در ايران به سال قبل و همكاري با استقلال باز مي‌گردد كه در كنار پرويز مظلومي، مربي تمرين دهنده آبي‌ها بود. البته آن گونه كه خود استقلالي‌ها عنوان كردند، گده آن‌ها را در فصل جديد “قال” گذاشت و به ذوب آهن رفت. او در حال حاضر دستيار منصور ابراهيم زاده است.


** اگون كوردس

بازيكن دهه هفتاد وردربرمن و اشتوتگارت در ژوئيه 1944 به دنيا آمد. او پيش از آغاز دوران مربيگري‌اش در خط دفاع توپ مي‌زد.


كوردس از سال 1977 وارد دنياي مربيگري شد. از برمرهافن شروع كرد، به بايرن مونيخ رفت. اشتوتگارت، هامبورگ، الاهلي، آستريا وين، هانوفر، FC لوسرن، تيم المپيك ايران، الخليج و FC گات هم تيم‌هاي بعدي او بودند.


كوردس در حال حاضر آناليزور بايرن مونيخ است و گفته مي‌شود يوپ هاينكس مي‌خواهد او را به عنوان استعدادياب به كار بگيرد.


* فعاليت در ايران

كوردس از دي 1377 به مدت شش ماه سرمربي تيم ملي اميد بود. پس از آن كه علي پروين براي مدتي مدير فني تيم اميد شد، فدراسيون صفايي فراهاني با كوردس به توافق رسيد تا اين مربي سكاندار تيم اميد شود. با آمدن كوردس، پروين ترجيح داد به پرسپوليس برود و از تيم اميد كنار كشيد. كوردس در زمان حضور خود در تيم ملي اميد رفتار خوبي با بازيكنان نداشت و در مقدماتي المپيك 2000 سيدني هم پس از باخت به لبنان و بحرين از دور رقابت‌ها كنار رفت. علي كريمي محروميت معروف يكساله خود را در دوران مربيگري كوردس متحمل شد.


** كلاوس شلاپنر

“شلاپي” 22 مه 1940 در “لامپرتيم” به دنيا آمد. تيم‌هايي كه او در آنها توپ زد، شناخته شده نيستند. او 1977 در “دارمشتات” به عنوان مربي مشغول به كار شد و در مقطعي به صورت گذرا هدايت تيم را نيز به دست داشت. او در سال 1980 دوره مربيگري‌اش را به پايان رساند و بلافاصله روي نيمكت “والدف مانهايم” نشست، سه سال بعد اين تيم را به بوندسليگا رساند. كارل زايس ينا، دارمشتات و ساربروكن تيم‌هاي ديگر شلاپنر پيش از بازگشت به والدوف مانهايم در ژانويه 1996 بودند. شلانپر در چين هم سابقه مربيگري تيم ملي و مشاور فني فدراسيون فوتبال اين كشور را دارد. او در شروع هزاره سوم در ايران مديرفني پيكان بود.


* فعاليت در ايران

مهدي دادرس مديرعامل وقت پيكان، در سال 1381 شلاپنر را پس از حضور در تيم ملي چين به عنوان مديرفني به پيكان آورد. مربي آلماني در آن فصل به حميد عليدوستي كمك مي‌كرد. به گفته دادرس يك اشتباه كوچك شلاپنر باعث شد، رابطه او و مديرعامل به تيرگي بگرايد. با اين حال دو طرف در پايان فصل ناراحتي‌ها را فراموش كرده و با تفاهم به همكاري يكديگر پايان دادند. پيكان در آن فصل پنجم شد.


** ورنر لورانت

اين مربي متولد 1948 پيش از آن كه وارد دنياي مربيگري شود، در 9 باشگاه فوتبال از جمله بوروسيادورتموند، اينتراخت فرانكفورت، شالكه و هانوفر توپ زد. لورانت تاكنون روي نيمكت 18 باشگاه نشسته‌ است؛ از جمله در مونيخ 1860، فنرباغچه، اينچئون يونايتد، آپوئل نيكوزيا، سياوس اسپور، كايزري اسپور، اونترهاخينگ و …


لورانت دانش آموخته نقاشي بود و در دوران فوتبالش با اينتراخت فرانكفورت در شروع دهه 80 ميلادي قهرمان جام يوفا و جام حذفي آلمان شد. هر چند 4 بار با 4 باشگاه مختلف شاهد سقوط از بوندسليگاي يك هم بود. او در دهه 90 با هدايت خود مونيخ 1860 را از ليگ دسته سوم آلمان به انتخابي ليگ قهرمانان اروپا رساند. قهرماني در دسته سوم آلمان هم از جمله موفقيت‌هاي لورانت در عرصه مربيگري هستند. او در فوتبال باشگاهي تركيه و شرق آسيا هم كار كرد ولي موفقيت چنداني در آنجا نداشت.


لورانت به عنوان بازيكن و مربي بارها به خاطر رفتار عجيب و غريبش روانه كميته انضباطي شد و محكوميت‌هاي فراواني را تحمل كرد.

اين مدافع – هافبك به خاطر شيوه بازي‌اش “ورنو سخت‌پا” خوانده مي‌شد.


توماس هسلر و مارتين ماكس ملي‌پوشان دهه 90 ژرمن‌ها در سال‌هاي آخر فوتبال‌شان زير نظر لورانت كار مي‌كردند. ماكس زير نظر او دو بار آقاي گل بوندسليگا شد. ينس يرميس هم كشف او در مونيخ 1860 بود.


لورانت درباره شيوه نادر مربيگري‌اش مي‌گويد: “تنها زماني بازيكنم را از زمين بيرون مي‌كشم كه پايش بشكند!”


* فعاليت در ايران

اين مربي آلماني در فصل 86ـ 85 به ليگ ايران آمد و در حالي كه علي دايي آخرين سال بازيگري خود را در سايپا پشت سر مي‌گذاشت، هدايت اين تيم را به دست گرفت. او در چهار هفته نخست نتايج خوبي را با سايپا گرفت، اما در حالي كه همه چيز خوب پيش مي‌رفت به ناگهان سايپا را ترك كرد و براي پيوستن به كايزري اسپور به تركيه رفت. او پس از چند هفته از جدايي‌اش در مصاحبه با سايت آلماني كيكر درباره علت رفتنش از سايپا گفت كه حاشيه‌هاي فوتبال ايران زياد بود و مسئولان سايپا هم به وعده‌هاي خود عمل نكردند. اما علي دايي كه پس از رفتن لورانت تا پايان فصل سرمربي سايپا بود، بعد از كسب عنوان قهرماني براي تيمش سهم مربي آلماني را در اين موفقيت تنها 10 درصد دانست. لورانت بعدها به دليل فسخ يك طرفه قرار داد با سايپا از سوي فيفا به پرداخت 300 هزار غرامت يورو محكوم شد.


** رولند كخ

اين مربي متولد 1952 در شهر اوزنابروك آلمان همواره در نقش دستيار و مربي در فوتبال مشغول به كار بود و همواره مرد شماره يك كريستف دام بوده است. كخ به غير از سرمربيگري در اوزنابروك و استقلال هرگز سرمربي تيم ديگري نشد. وي هم اكنون با قراردادي دو ساله در فوتبال تركيه به كار در بشيكتاش مشغول است. كخ تنها در «مپن» و «بارن رات» پا به توپ بود و از سال 1981 وارد دنياي مربيگري شد. كلن، اوزنابروك، بشيكتاش، بايرلوركوزن، استقلال، فنر باغچه و اينتراخت فرانكفورت ايستگاه‌هاي مربيگري او تاكنون و به تناوب بوده‌اند.


كخ از 22 مارس 2011 تا پايان فصل گذشته در اينتراخت فرانكفورت مربيگري مي‌كرد و در حال حاضر با قراردادي دو ساله در بشيكتاش حضور دارد.


* فعاليت در ايران

كخ در فصل 82 ـ 81 هدايت استقلال را در دست گرفت. او يكي از ضعيف‌ترين مربيان خارجي استقلال و فوتبال ايران بود و بدترين نتايج را براي آبي‌ها در اين فصل رقم زد. در آن فصل كخ به همراه زرينچه استقلال را هدايت كرد، اما آبي پوشان نه در ليگ برتر و نه در جام باشگاه‌هاي آسيا به جايي نرسيدند. استقلال در آن سال در ليگ نهم شد و كخ هم چند هفته مانده به پايان بازي‌هاي ليگ از استقلال اخراج شد.


** انگين فيرات

اين مربي ترك تبار در سال 1970 در استانبول تركيه به دنيا آمد، ولي به دليل زندگي در آلمان از جمله مربيان آلماني حاضر در فوتبال ايران به شمار مي‌آيد. فيرات كه در آوريل 2010 به دليل عملكردش جايزه بهترين مربي ترك در خارج از اين كشور را نيز دريافت كرده است، هيچگاه سابقه پوشيدن پيراهن تيم باشگاهي را نداشته و فوتبالش را از مربيگري آغاز كرده است. فيرات كه مربيگري را از سال 1997 آغاز كرد، در ابتدا دستيار هورست هروبش در تيم دسته اولي سامسون اسپور تركيه بود. او تنها با داشتن 27 سال سن توانست خود را در دنياي فوتبال حرفه‌اي به اثبات برساند. براي همين هم تيم تركيه‌اي پس از اخراج هروبش بدون هيچ ترديدي به همكاري با او ادامه داد و همچنان به عنوان دستيار زير نظر ژوزف ژارابينسكي ، مربي اهل چك به كار در اين تيم ترك ادامه داد. آنتاليا اسپور، اينتراخت فرانكفورت، فنر باغچه، ال آر آهلن، اينچئون يونايتد (كره جنوبي)، سيواس اسپور، سايپا، كايزري اسپور، تيم ملي ايران و سپاهان اصفهان ايستگاه‌هاي مربيگري فيرات بوده‌اند.


او تنها در سپاهان اصفهان توانست عنوان سرمربي مشغول به كار باشد و در باقي موارد دستيار مربياني از جمله ورنر لورانت حتي در سايپا بود. او همچنين براي سه مسابقه به عنوان سرمربي آهلن به كار پرداخت و به اين ترتيب پس از مصطفي دنيزلي تنها مربيان ترك تاريخ فوتبال بوندسليگا شمرده مي‌شوند. فيرات يكي از گزينه‌هاي مربيگري تيم ملي فوتبال نيجريه در جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي هم به شمار مي‌آمد ولي هدايت اين تيم را بر عهده نگرفت.


* فعاليت در ايران

همان زمان كه ورنر لورانت به سايپا آمده بود، فيرات را هم به عنوان دستيار با خود به ايران آورد. لورانت از سايپا رفت، اما مسئولان باشگاه فيرات را به دليل عملكرد خوبش در تيم نگهداشتند. يك سال بعد و همزمان با حضور علي دايي در تيم ملي فيرات هم به عنوان مربي تمرين دهنده، با ملي پوشان ايران كار مي‌كرد.


اين مربي ترك تبار در تير 87 به عنوان سرمربي سپاهان انتخاب شد اما، نتايج متوسط او باعث شد ساكت پس از گذشت تنها چهار ماه او را اخراج كند.


**‌ راينر كرافت

در سال 1962 در اشتوتگارت به دنيا آمد و در تيم‌هايي ناشناس به عنوان بازيكن توپ مي‌زد. كرافت مربيگري را به عنوان فيزيوتراپ و دستيار در تيم دوم كارلسروهه آغاز كرد و بعدها در اشتوتگارت همين سمت را بر عهده گرفت. اونترهايمباخ، نخستين ايستگاه رسمي او به عنوان “مربي” بود. آلن هم تيم بعدي‌اش بود كه در آنجا به عنوان سرمربيگري هم رسيد. كرافت در سال 2007 مدرك مربيگري را از فدراسيون فوتبال آلمان دريافت كرد. اشتوتگارت كيكرز پيش از استقلال آخرين تيم اين مربي در آلمان بود. اريش روته مولر او را به ليگ حرفه‌اي ايران آورد و هم اكنون در تيم منطقه‌اي كرشهايم به كار مي‌پردازد.


* فعاليت در ايران

كرافت در تير 88 به عنوان مربي بدنساز استقلال انتخاب شد. كرافت را روته مولر به استقلالي‌ها معرفي كرده بود و واعظي آشتياني، مدير عامل وقت استقلال نيز او را استخدام كرد. كرافت در دي همان سال به دليل بيماري مادرش از آبي‌ها جدا شد.


** اريش روته مولر

در ميان سه تيمي كه اين مربي متولد 1945 آلماني (ركه اشتاين بك) در آن‌ها توپ زده است، تنها نام كلن براي بيشتر فوتبال دوستان ايران آشناست. هر چند نه در تيم حرفه‌اي كه در آماتورهاي كلن بازي مي‌كرد.


روته مولر، مربيگري را از 1985 در تيم دسته سومي “بونر” آغاز كرد. او از سال 1994 به همكاري با فدراسيون فوتبال آلمان مشغول شد و هر از چند گاهي در يكي از تيم‌هاي باشگاهي كار مي‌كند، از جمله كلن و هانزاروشتوك. روته مولر از ابتداي ژوئيه 2000 تا دسامبر 2007 به عنوان مسئول كميته آموزش فدراسيون فوتبال آلمان به تدريس مربيان آلماني مشغول بود. كار در تيم ملي ايران و استقلال هم در كارنامه كاري او ديده مي‌شود، او از سال 2011 با فدراسيون فوتبال آسيا همكاري دارد.


از جمله كارهاي عجيب و غريب روته مولر واداشتن بازيكنش به دريافت كارت زرد دوم و اخراج از بازي بود تا به اين ترتيب بتواند در فينال جام حذفي آلمان در سال 1991 حاضر باشد. كلن، تيم روته مولر در پايان نه آن بازيكن را در فينال در اختيار داشت و جام قهرماني را. اين مربي در آن زمان 5000 مارك جريمه نيز شد. “فرانك اوردنه وتيس” هم به دليل انجام رفتار غير ورزشي محروم شد و نتوانست در ديدار پاياني جام حذفي آلمان حاضر باشد.


* فعاليت در ايران

مدرس آلماني در تير 87 با فدراسيون فوتبال به توافق رسيد و به عنوان دستيار در كنار علي دايي مشغول به كار شد. روته مولر پس از بركناري دايي مدت بسيار كوتاهي را سرمربي تيم ملي بود اما در هيچ بازي هدايت ايران را در دست نداشت. با آغاز دوره نهم ليگ برتر استقلال براي آمدن روته مولر به جمع آبي‌ها با فدراسيون مذاكره كرد و مسئولان فدراسيون نيز راضي شدند كه مدرس آلماني از تيم ملي جدا شود.


روته مولر در فصل 89 ـ 88 دستيار مرفاوي در استقلال بود، اما پس از اين كه در اواسط فصل برادر خود را از دست داد و همين طور به خاطر بيماري‌اش در شرايط روحي بدي قرار گرفت و ترجيح داد از استقلال جدا شود. روته مولر در روز پاياني‌اش در استقلال در حالي كه بسيار ناراحت بود، با چشماني گريان از آبي پوشان خداحافظي كرد.


مدرس آلماني فيفا اگر چه هيچ عنواني با تيم‌هاي ايراني كه با آن‌ها كار كرد به دست نياورد، اما تاثير تفكرات او در فوتبال آن تيم‌ها كاملا مشهود بود.


** هانس ديتر اشميت

او متولد 1948 در شهر هانوفر آلمان است. اين مربي آلماني به دليل آسيب ديدگي شديد در 23 سالگي ناچار شد از فوتبال خداحافظي كند و بلافاصله وارد دنياي مربيگري شود. در كارنامه مربيگري اشميت كه از سال 1978 آغاز شده است، نام تيم‌هايي چون مپن، اينتراخت نورد هورن، اولدن بورگ، تيم دوم بايرن مونيخ، هانوفر، لوبك، اوزنا بروك، (همگي در آلمان)، بلديه محالا، القادسيه ( مصر) و الخبار عربستان، پرسپوليس تهران، كينگ فيصل، آسانته و اسماعيلي مصر، آلبلاك و بلك لئوپارد آفريقاي جنوبي و سرانجام زكوندي الون غنا ديده مي‌شود. اشميت همچنين مدتي را در هامبورگ به عنوان استعدادياب گذراند. آخرين ايستگاه مربيگري او تيم دسته اولي زكوندي الون غنا در سال 2009 بوده است.


بزرگترين افتخار دوران مربيگري اشميت را مي‌توان حضور در آماتورهاي بايرن مونيخ و همچنين نايب قهرماني با اولدن بورگ در رقابت‌هاي فوتبال آماتوري آلمان دانست.


* فعاليت در ايران

مربي كه ناصر ابراهيمي او را به “هيتلر” تشبيه كرده بود، در دي 1381 دستيار علي پروين در پرسپوليس شد. ناصر ابراهيمي كه در زمان حضور اشميت از پرسپوليس رفته بود، در صحبت‌هايي او را به «هيتلر» تشبيه كرد و اشميت هم به همين خاطر از ابراهيمي به سفارت آلمان شكايت كرد. اشميت كه در آغاز حضورش در قرمزها قراردادي يكسال و نيمه امضا كرده بود، در پايان فصل اول از پرسپوليس جدا شد.


*** ديگراني كه نيامدند

علاوه بر مربياني كه نامشان ذكر شد، ژرمن‌هاي ديگري هم بودند كه تا آستانه آمدن به ايران پيش رفتند ولي هيچ وقت هدايت تيمي ايراني را عهده دار نشدند. لوتار ماتيوس، فرانك پاگلزدورف، كلاوس تاپ مولر، ولفگانگ سيدكا، وينفرد شفر و همچنين اودو لاتك نام‌هاي ديگري بودند كه باشگاه‌هاي ايراني و تيم ملي علاقمند به استفاده از آنها بودند.


گزارش از  عليرضا اشرف و محمد عليجاني بائي

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)