به بهانه حمله سلطان به کاشانی در کنفرانس مطبوعاتی

مرجع خبری پرسپولیس : مرد همیشه محتاط که تا قبل از فوتبالیست شدن پسرش،سختی های زمانه را هوشمندانه تر مدیریت می کرد اینک بعد از چند دهه زندگی به سبک فرزند زمانه بودن، علیه افرادی شمشیر را از رو می بندند و صدا را بالا می برد که بر صندلی قدرت جلوس کرده اند.

آلبوم عکس های علی پروین حکایت منحصر بفردی دارد. همان روزها که مرد شماره یک این فوتبال بود با افتخار لباس قیصر را بر تن می کرد و به سبک مردان شیک پوش زمانه اش لباس می پوشید و روی جلد زرد نامه ها می رفت.عکس جالبی وجود دارد که او را در چند قدمی یک رقاصه، بنام نادیا نشان می دهد. مرد جوان چشم تیله ای لبخند معناداری بر لبانش بخیه شده و از هنرنمایی هنرمند مجلس لذت می برد.

بعدها که نظام برگشت با تغییر حجم ریش مواجه شد؛ روزگار حکم می کرد که خودش را شبیه جماعت کند . آنقدر در زمین فوتبال ماند که روزهای آخر، شیرین 10 کیلو اضافه وزن داشت اما امان از عدم شهامت در آویختن کفش های شهرت. کمی بعدتر که اوضاع رو به تغییر گذاشت سیمای سلطان هم کمی سپید تر شد؛ دیگر احتیاج به انبوه محاسن نبود، حالا آلبوم پروین وزین تر از قبل می شد.

 او نه اهل سیاست بود و نه ذاتا علاقه ای به این کارها داشت اما عکس با سردار سازندگی و رئیس دولت اصلاحات از اقتضائات زمانه بود که پروین بر خلاف خیلی از هم سلفانش بخوبی آن را رعایت می کرد. اواخر نیمه نخست دهه هشتاد بود که به کل دستش از پرسپولیس کوتاه ماند و هوس تیمداری با بچه محلش به سرش زد.اگرچه استیل آذین هرگز با او طعم خوشبختی را نچشید اما خوبی اش این بود که حالا بچه محل های جدید از جنوب شرق تهران به لواسان نقل مکان کرده بودند و در خانه هایی که شانه به شانه کاخ های زمان “نادیا” می زد، دوستی شان را تقویت می کردند.

آنقدر این رابطه در ظاهر شیرین بود که  در بطن سرانجام شکرک زد و به جدایی موقتی هدایتی و پروین منجر شد.اما این پایان کار فرزند زمانه نبود چرا که او قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری درابتدا یک تعریف سوسیالیست منشانه را از نخست وزیر سابق کرد اما کمی بعدتر که فهمید سنبه کدام سو، پر زرق و برق تر است در چرخشی صد و هشتاد درجه ای ره مصلی تهران را در پیش گرفت تا در میتینگ پر تعداد رئیس جمهور وقت شرکت کند.

 چه کسی باور دارد که انسان عاقلی حاضر می شود بخاطر حمایت پروین از یک کاندیدا، به آن نامزد رای بدهد؟ این توهم در ذهن سلطان شکل گرفته چرا که وی حالا سهمی از رای محمود احمدی نژاد را از آن خود می داند؛ دلیل این مدعا حر ف هایی است که پروین در کنفرانس رسانه ای خود بر زبان آورد .

هوس بازگشت به باکس فنی پرسپولیس آنقدر ذهن پروین را مشوش کرده بود که هیچ یک از نشست های او با رئیس جدید سازمان ورزش، محصولی در بر نداشت. یکی از اعضای سابق هیات مدیره پرسپولیس  که در نشست مشترک پروین و سعیدلو حضور داشت از  پیشنهاد عجیب سلطان پرده برداشت. در صورتی که سازمان قصد داشت از پروین به عنوان یکی از پیشکسوتان پرسپولیس در هیات مدیره  این تیم استفاده کند در کمال ناباوری این حرف را شنید که او پست مدیر فنی را  نشانه رفته است!

 هوس کرده بود باز بیاید روی نیمکت بنشیند و همان بلایی را سر دایی بیاورد که نمونه مشابهش را سر سوبل آورده بود.اگر سند می خواهید به این جمله پروین که چهارشنبه بر زبان آورد توجه کنید:« كار من در هيات مديره نشستن نيست. آقاي هدايتي به من گفت بيا استيل آذين و در هيات مديره باش كه هنوز نرفتم و قبول نكردم و بعدش به من گفت تو همه كاره تيم من هستي، كل تيم در اختيار توست. حتي اگر مربي خارجي هم بيايد، بايد زير دست من كار كند»

 پس حالا کاملا مشخص است که چرا سعیدلو و کاشانی با بازگشت پروین موافقت نکردند.

اما چه شد که فرزند زمانه با آن آلبوم عکس های جادویی که به خودی خود باز گو کننده 4 دهه تغییرات فرهنگی سیاسی در ایران است، به کاشانی می تازد و سعید لو را با کمال تعجب، سازمان تربیت بدنی خطاب می کند؟ مسلما پروین  از اینکه او را به نیمکت فنی قرمزها راه نداده اند عنان اختیار را از کف نداده بلکه ندادن رضایت نامه  رایگان پاره تنش موجب شده که عوض وزین تر کردن آلبوم عکس با کبریت به جان آلبوم بیافتد.

به سعید لو تاخت، کاشانی را به بازگشت به مدرسه و معلمی رهنمون ساخت تا با همان ادبیات همیشه طلبکارانه بگوید رضایت نامه آقازاده اش را مفت بدهید تا ممد به استیل آذین برود.

رضایت نامه پروین کوچک را بدهید چون  در اوائل دهه شصت و در بحران جنگ،دفتر باشگاه پرسپولیس در صندوق عقب  پیکان پدرش جا شده بود. پروین یک تنه موجب شد که پرسپولیس زنده بماند! او این ادعا را دارد اما هرگز شفاف نمی گوید آن کاخ لواسان و آن ماشین های گرانقیمت چگونه زیر پای سلطان وپسرش افتادند! گویی پروین زندگی اش را برای پرسپولیس گذاشت و این باشگاه مفلوک با هواداران میلیونی اش هیچ برای پروین نکردند.

باری اینک فرزند زمانه می خواهد، پیراهن همیشگی اش را از تن بدرد چرا که اکنون صحبت پاره تنش است.او می گوید وقتی بازیکنی دلش با تیم نیست باید به بهای رایگان رضایت نامه او را داد ؛این حرف مردیست که ادعا دارد اگر پرسپولیس را به او بدهند عرض 5 سال نه تنها باشگاه را خودکفا می کند که به در آمد زایی هم خواهد رساند البته احتمالا با کمک داماد دیلماج و اطرافیان ثنا گویش!

نویسنده : مهدی طاهرخانی