مرجع خبری پرسپولیس :  علي پروين مدير فني استيل آذين شد. خبر، در حد همين چند کلمه است، اما آنها که اين ساليان را با خلق و خوي سلطان پرسپوليسي ها زندگي کرده اند، خوب مي دانند که ابعاد شگفت انگيز اين ماجرا چيست!

 

در شرايطي امروز علي پروين حکم مديريت فني استيل آذين را به اصرار خودش دريافت مي کند و حتي دقايقي بعد از جايگاه همين پست با رسانه ها سخن مي گويد و وعده قهرماني مي دهد که هنوز زنگ صداي او در گوش بسياري از هواداران فوتبال خاموش نشده است؛ آنجا که در پايان ليگ سوم و در مقابل دريافت پيشنهاد مديريت فني پرسپوليس، اين سمت را با «کشک» قياس گرفت و عنصري جديد را به ادبيات عجيب فوتبال ايران وارد کرد!

 

وقتي امروز مي شنويم او از پس زدن چنين پستي درپرسپوليس، به لابي براي تصاحب آن در تيم نوظهوري مثل استيل آذين رسيده و حتي در اين مسير به نوعي دوست ديرينه اش حشمت مهاجراني را هم قرباني کرده، بيش از هميشه به حال اسطوره هاي اين فوتبال افسوس مي خوريم و در مي يابيم که اينجا ظاهرا تاج و تخت سلطنت هم محلي از اعراب ندارند، وقتي پاي پول، عکس، خبر، مصاحبه و پست در ميان باشد. مبارک است آقاي علي سلطان!

 

 

 

شايد قبول کردنش سخت باشد، اما تجربه سايرين نشان مي دهد ما ايراني ها در ساختن و ستودن اسطوره ها، خيلي کم توقع و قانع هستيم. روي سخن مان فقط در مورد پرويني نيست که به وقتش براي پرسپوليس رنج هاي زيادي کشيده، اما امروز هه اصولش را قرباني مي کند تا به زعم خودش در کادر فني يکي از رقباي اين تيم، نقش«کشک» را ايفا کند، بلکه بسياري ديگر از ستاره ها که يک شبه راه صد ساله رفتند و با چند سال بازي و يک مشت ادا و اطوار و چهار تا گل به اساطير اين مردم تبديل شدند هم در همين دسته مي گنجند؛ دسته اي که مرور حال و احوال شان و ارزيابي چگونه اسطوره شدن شان، سندي است براي زود قانع شدن فوتبالدوستان ايراني…

 

شايد خيلي ها امروز ندانند چرا يوهان کرايوف تبديل به مرد همه کاره بارسلونا شده و کاتالان ها تا سر حد جنون دوستش دارند، اما آنان که داستان فداکاري اين ستاره کم نظير دو، سه دهه گذشته بارسا را مي دانند، هنوز هم به احترامش سرا پا مي ايستند و کلاه از سر بر مي دارند. در مورد کرايوفي سخن مي گوييم که در آستانه يکي از مسابقات کليدي سال مقابل دشمني ديرينه، مرخصي اجباري بارسلونا را رد کرد تا همسر پا به ماهش را درکاتالونيا تنها بگذارد و در کنار بقيه آبي و اناري ها به جنگ مادريد برود.

 

 او ستاره آن بازي شد و دو گل هم زد تا درپيروزي ارزشمند بارسا در ال کلاسيکو، نقشي ارزشمند داشته باشد، اما ارزشمندتر از اين نقش آفريني فني، اين بود که يوهان لحظات تاريخي تولد فرزندش را از دست داد تا به بارسا کمک کند و حالا يوردي کرايوف- که پدر نام يکي از قديس هاي کاتالان را برايش برگزيده- سند ماندگار و فاداري يک خارجي به پيراهني است که خيلي ها برايش جان مي دهند!

 

ما اما، اينجا آنقدر کم توقعيم که خيلي ها را يک شبه اسطوره مي کنيم و تا ابد چشم بر اشتباهات شان مي بنديم. سخن اگر از علي پرويني باشد که اتفاقا يک شبه هم بزرگ نشد و استثنائا جزو آن گروهي است که حق اين عظمت را داشتند، باز هم خطاها آنقدر زياد است که توي ذوق مي زند. راستي علي آقا، پول نجومي حاصل از قرارداد مهدوي کيا با هامبورگ کجا رفت؟ راستي علي آقا، شما چطور بعد از سه پيروزي پر گل پرسپوليس ليگ سوم، به اين نتيجه تاريخي رسيديد که «روزهاي بد پرسپوليس هم از راه مي رسد» و بلافاصله اين تيم افتاد روي دور هبوط؟

 

 راستي علي آقا بوقچي محبوب شما، همان روزها در جايگاه استقلالي هاي ورزشگاه آزادي چه مي کرد و خودتان در اردوي پاسي ها، راينرسوبل را چه کسي به شما قالب کرد و آرش فرزين را شما چطور به اسم مترجم به او انداختيد؟

 

راستي علي آقا چطور همان سال براي داوود فنايي که 90 دقيقه بازي کرد و 4 تا خورد يا محمد- پسر خودتان- بدون بازي کردن آنچناني قراردادهاي 90 ميليوني بستيد؟ راستي علي آقا، امروز که استيل تبديل به اپوزيسيون و دشمن اول پرسپوليس شده، با «کشک» بودن مشکلي نداري؟!

 

سلطان سابق فوتبال ايران، به همه اصولش پشت پا مي زند، دعواي چند ش آور چند سال قبل خودش با هدايتي را از ياد مي برد و حتي حرمت سرمربي اش در جام جهاني 78 آرژانتين را نگه نمي دارد تا نشان بدهد اين روزها سلطان ها هم کشک مي شوند، اما جنازه تعصب، حتي پلک هايش را به هم نمي زند. خداحافظ علي آقا!

 

منبع : قدس

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)