مرجع خبری پرسپولیس : بيترديد در تمام سياره زمين، اين فقط ايران است كه در آن هم ميتواني دوپينگ كني و روي بال آمپول سوار شوي و هم يقه بقيه را بگيري و به ديگران چنگ و دندان نشان بدهي.
1- قيلوقال چند روزه دوپينگ در ايران، در حالي اواسط هفته گذشته با صدور حكم انضباطي براي متخلفان وارد فاز تازهاي شد كه آراي صادره از سوي كميته پزشكي فدراسيون فوتبال، تقريبا هيچكس را قانع نكرد.
در شرايطي كه بسياري از مخاطبان اين پرونده انتظار برخوردي قاطع و بازدارنده را ميكشيدند، دكتر هاشميان و شركا از در ديگري درآمدند و صرفا به يك توبيخ كتبي بسنده كردند تا شوكي عجيب را به بدنه فوتبال ايران وارد بياورند. مماشات عجيب كميته مبارزه با دوپينگ با بازيكنان خطاكار، از همان لحظه صدور حكم با اعتراض و اظهار شگفتي انبوهي از منتقدان روبهرو شد، گرچه رييس اين كميته و نيز مديرعامل استقلال با شلوغكاري و «تخصصي» وانمود كردن بحث، در راه اقناع افكار عمومي برآمدند و البته چندان نيز موفق نشدند. در حال حاضر ابهامات و علامت سوالهاي فراواني در مورد عادلانه بودن يا نبودن حجم مجازات دوپينگيهاي جديد فوتبال ايران در ذهن علاقمندان به اين حوزه وجود دارد كه آنان را ميآزارد، اما بيگمان آزادهندهتر و دردناكتر از همه آنها، موضع طلبكارانهاي است كه اين روزها دوستان متخلف اتخاذ كردهاند. آقايان كه از موهبت آسانگيري و لطف بيدريغ فدراسيون فوتبال برخوردار شدهاند، حالا زبان به اعتراض گشودهاند و مشغول انتقامگيري از كساني هستند كه در رسانهها به موضوع دوپينگ آنان پرداخته بودند. واكنشها يكي از يكي حيرتانگيزترند؛ ميثم حسيني از بيوجداني و رفتار ناجوانمردانه رسانهها مينالد و مهدي اميرآبادي در ناباورانهترين عكسالعمل ممكن، آرزويش در مورد نقرهداغ شدن مجري نود را به زبان ميآورد:«فردوسيپور با برنامهاش اشك مادرم را درآورد. اميدوارم براي او اتفاقي بيفتد كه اشك مادرش را ببينم!» و حالا ما ماندهايم معطل كه با اين حجم بزرگ از بستانكاريهاي باور نكردني و اعصاب خرد كن خلافكاران جديد فوتبال كشورمان چه كنيم؟!
2- ايران عجب جاي خوبي است؛ حرفهاي پول ميگيري، آماتور زندگي ميكني و دست آخر از آدم و عالم هم طلبكار ميشوي! بيترديد در تمام سياره زمين، اين فقط ايران است كه در آن هم ميتواني دوپينگ كني و روي بال آمپول سوار شوي و هم يقه بقيه را بگيري و به ديگران چنگ و دندان نشان بدهي. در ساير نقاط جهان اگر استفاده يك بازيكن از مواد نيروزا مسجل شود، او قطعا سكوت خواهد كرد و با صورتي سرخ و سري در گريبان، محروميت سنگينش را از سر خواهد گذراند. اما اينجا «ايران» است و دقيقا همين بهانه براي توجيه همه نابسامانيها و كجرويهاي دنيا كفايت ميكند. حسيني، اميرآبادي و پولادي در حالي در تمام طول اين چند روز گذشته مشغول در هم كوبيدن منتقدان بودهاند كه اساسا هيچ كدام آنها از اتهام دوپينگ «تبرئه» نشدند؛ بلكه بعد از اثبات استفادهشان از مواد نيروزا، صرفا با توسل مسوولان به بهانه تراشيهاي آنچناني و لاپوشانيهاي غيرقابل قبول، از تحمل مجازات سنگين در امان ماندند. حالا اين همه طلبكاري و شاخه و شانه كشيدن حضرات چه توجيهي ميتواند داشته باشد؟ چه توجيهي غير از همان دليل لعنتي كه همچنان اينجا «ايران» است؛ تنها نقطه كره زمين كه در آن هم ميتواني دوپينگ كني و هم نفرين!
3- يك حقيقت تلخ تاريخي اين است كه در كشور ما تقريبا هرگز فضا براي انتقاد فراهم نبوده و اين «هرگز» شامل همين امروز و بحث چالشي در فضاي ورزش هم ميشود. اينجا بخت منتقدان هميشه سياه است. اگر جماعتي كه قرار است پيكان نقد به سمت آنها نشانه برود صاحب قدرت و نفوذ باشند، خيلي راحت خودشان را از تيررس هر اعتراضي دور ميكنند و لابد آنقدر هم براي ساحت گزندناپذيرشان «قداست» قائلاند كه بدون هيچ توضيحي، حتي تماس تلفني پربينندهترين برنامه تلويزيون را هم قطع كنند. اگر هم نقد شوندگان صاحب چنين قدرت و زور بازويي نباشند، غالبا ناخشنودي خودشان از تحمل انتقاد را با قهر و غضب و آه و دشنام و ناله و نفرين به رخ ميكشند. حالا حكايت رفقاي محترم دوپينگي هم از همين قرار است. مهدي اميرآبادي امروز در حالي پشت احساسات مادرش سنگر ميگيرد و به ديگران حمله ميكند كه پيشتر خيليهاي ديگر نيز چنين كرده بودند. در اين شرايط بايد از آقايان پرسيد واقعا چه انتظاري از يك برنامه انتقادي تلويزيوني دارند؟ آيا نود يا ساير رسانهها بايد مباحث مهمي مثل اهمالكاري در مبارزه با دوپينگ يا انجام رفتار غير ورزشي را تعطيل كنند، چون ممكن است بررسي اين مسايل باعث دلآزردگي برخي از نزديكان متهمان شود؟ در اين صورت آيا بهتر نيست معدود رسانههاي منتقد هم سكوت پيشه كنند تا مبادا اشكي از چشمان مادري احساساتي فرو نيايد؟ اصلا مگر همين بزهكاران پرونده تكان دهنده دلالي در فوتبال ايران، هيچ كدامشان مادر ندارند؟ آيا بهتر نيست به احترام همانها، كركره اين بحث هم پايين بيايد و كسي به فلان آقاي هدايت كننده جريان مافيا، از گل نازكتر نگويد؟ بياييد به خودمان بقبولانيم اين مدل بازي كردن با احساسات مردم، كمكم كليشهاي و چندشآور شده است.
4- برنامه نود نه؛ آنچه اشك مادران را درميآورد، سرنگ و استفاده غيرمجاز از موادنيروزا است! بازيكني كه شيره جان ملت را ميمكد و ساليانه صدها ميليون تومان پول از كيسه بيتالمال برداشت ميكند، بايد آنقدر حرفهاي باشد كه عمدا يا سهوا زير چتر دوپينگ نرود و اسباب مزاحمت براي خودش، خانوادهاش و باشگاهش نشود. باقي همه بهانه است.
* رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Wednesday, 13 November , 2024