در نقد گزارشگراني كه كارشناس همه چيز هستند
مرجع خبری پرسپولیس : اين البته رسم چندان غريبي نيست كه بسياري از كارشناسان و منتقدان كه تنها با يك غوره سرديشان ميشود، با يك مويز هم دچار گرماي طاقتفرسا شوند و عنان تعادل و ميانهروي را از كف بدهند.
انتظار داشتيم خيلي از آدمهايي كه پس از پيروزيهاي سريالي و نه چندان مهم تيم قطبي – منهاي غلبه بر كرهجنوبي- از سرمربي تيم ملي كشورمان الكس فرگوسن و خوزه مورينيو ساخته بودند، پس از دو، سه بازي ضعيف و تحمل يك شكست ناباورانه مقابل تيم صدم رنكينگ فيفا از اين طرف بام سقوط كنند و كمر به نابودي كادر فني ببندند، با اين حال هرگز باورمان نميشد اين تغيير رويه از همان دقيقه 9 بازي با كويت و اتفاقا از مهمترين مجرا اشاعه فرهنگ مملكت يعني رسانه ملي آغاز شود و اوج بگيرد.
با كمترين اغراق، ميتوان گزارش جواد خياباني روي بازي ايران و كويت را آزاردهندهترين نكته شامگاه دلگير يكشنبه تلقي كرد؛ حتي تلختر از بازي بسيار بد مليپوشان كشورمان و كابوسوارتر از داربي يخ زده ايتاليا بين يووه و اينتر كه آقا جواد تماشاي آن را نسخهاي شفابخش براي رفع كسالت بينندگان فينال غرب آسيا ميدانست!
2) به نظر ميرسد جريان حاكم بر بخش فوتبال تلويزيون دولتي ايران، كماكان درگير يك سوءتفاهم بزرگ است. شايد اشكال كار از مديران ارشد سازمان و مسوولان حوزه ورزش اين رسانه باشد كه موقع استخدام و به كارگيري گزارشگران فوتبال، اين نكته به ظاهر بديهي را به آنان يادآوري نكردند كه وظيفه اصلي آنها و آنچه به خاطرش پول ميگيرند، صرفا «گزارش» مسابقات فوتبال است و نه تحليل و كارشناسي بازيها از زواياي گوناگون؛ چه اينكه اين جماعت هنگام جذب در جامجم، به اتكاي صداي خوب و اطلاعات كافيشان مورد پذيرش قرار گرفتهاند، نه قدرت تحليلگري فني و احيانا تسلط به قوانين ريز داوري! وقتي چنين اصلي مراعات نميشود، نتيجه اين است كه گزارشگر خودش را محق و حتي موظف ميداند در زمينه هر موضوعي اظهارنظر صريح و قطعي داشته باشد.
اينگونه، نبايد از رفتار عادل فردوسيپور ايراد گرفت كه حتي راجع به «ناف» جيمي كاراگر هم نظريه پزشكي- بهداشتي صادر ميكند و ولكن تيپ و قيافه دونگا نيست، يا از عملكرد مزدك ميرزايي مثلا در تحقير ايمان مبعلي پس از يك نمايش ضعيف شگفتزده شد. وقتي حال و روز اينها كه با امكانات و شرايط موجود، بهترين گزارشگران سيما محسوب ميشوند از اين قرار است، ديگر چه انتظاري بايد از جواد خياباني داشت؟!
3) «بدون شك اين مسابقه، يكي از ضعيفترين بازيهاي تاريخ فوتبال كشورمان است»، «با اين تيم در جام ملتهاي آسيا به جايي نخواهيم رسيد»، «اي كاش اين شش دقيقه وقت تلف شده را اعلام نميكرد و همين الان سوت پايان اين بازي را ميزد»، «با اين تيم 45 دقيقه ديگر هم به كويت گلبزن نيستيم»… يكشنبه شب خيلي جاها وقتي گزارش جواد خياباني را ميشنيديم، ياد حرفهاي چند ماه پيش قطبي ميافتاديم كه ميگفت:«بعضي مواقع حس ميكنم گزارشگران بازيهاي ايران، عراقي هستند!» فارغ از لحظهشماري عجيب خياباني براي شكست ايران كه بعد از تكگل ما در قالب عبارت عجيب «حالا 40 ثانيه به پايان بازي مانده» به اوج خودش رسيد، به نظر ميرسد آقايان از تاثيرگذاري وحشتناك رسانه فراگير و «انحصاري» تحت اختيارشان بيخبرند يا آن را ناديده ميگيرند. بيگمان ايرادات فراواني به افشين قطبي وارد است و حتي فلسفه اينكه مربي فاقد رزومهاي چون او روي نيمكت تيم ملي ايران مينشيند، از اساس زير سوال است، با اين حال موضعگيري و جريانسازي افراطي شبيه آنچه در بازي ايران و كويت ديديم، اصولا در حوزه اختيارات و صلاحيت يك گزارشگر تلويزيون نيست.
اينكه برخي تحليلهاي فني به شكلي غلو شده، اينگونه در پيشگاه ميليونها بيننده عرضه شود، بيترديد موج بزرگ منفي و هيجان آلودي را ايجاد ميكند كه در آن، امكان موشكافي دقيق و منصفانه اتفاقات امكانپذير نيست. نكند جواد خياباني اتفاقات بازي ايران و بلاروس در تابستان سال 82 را از ياد برده؛ همان شبي را كه با اظهارنظر نسنجيدهاش در مورد لزوم تعويض علي دايي، هجمهاي هراسناك و بيسابقه عليه كاپيتان تيم ملي به راه انداخت كه تبعاتش تا همين جامجهاني گذشته گريبان فوتبال ايران را رها نميكرد…!
4) يك بار عادل فردوسيپور در كاري كه به او مربوط نميشد دخالت كرد و با آن «خداحافظ برانكو»ي پرصلابتش ، چنان شرايط وخيمي براي فوتبال احساساتي ما پديد آورد كه پنج سال بعد در نظرسنجي برنامه خود او، هنوز مردم ايوانكوويچ را با قيد «بهترين» توصيف كردند.
ظاهرا اما انگار قرار نيست اين نمونهها، دلايل و شواهدي كافي باشد براي اصلاح يكي از دهها رويه غلطي كه اين روزها در صداوسيما وجود دارد!
نویسنده: رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024