مرجع خبری پرسپولیس : امير عابدزاده همان پسر بچه شيطاني است كه از بچگي كنار عقاب آسيا در تمرينات حاضر ميشد.
امير كه در طول اين سالها هميشه در تمرينات و حتي بازيها در كنار پدرش بوده، حالا قد و هيكلي شبيه عقاب آسيا دارد و اين شانس را داشته تا فوت آخر كوزهگري را از پدرش بياموزد.
مادر امير كه تقريبا هر روز با او به صورت تلفني صحبت ميكند، اميدوار است كه پسرش هر چه زودتر به خواستههاي بزرگش در فوتبال برسد. مادر امير ميگويد كه پسرش شكست را خيلي سخت قبول ميكند و همين موضوع باعث شده تا او براي هر بازي عابدزاده كوچك دست به نذر و نياز بردارد.
البته همسر عابدزاده ميگويد امير عاشق پدرش است و عقاب هم هيچ كس را به اندازه جانشيناش دوست ندارد.
هنوز وقتي ياد امير عابدزاده ميافتم، آن كفشهاي زرد رنگ كوچكي كه داشتي را به خاطر ميآورم… حتما يادت هست كدام كفشها را ميگويم، همان كفشهايي كه شبيه كفشهاي خداداد بود.
(خنده) يادم هست… ميدانم كدام كفشها را ميگوييد. يادش به خير. ياد آن روزهايي كه با بابا ميرفتيم سر تمرين پرسپوليس به خير. يادم هست كه چون در آن زمان من و خداداد از آن كفشهاي زرد رنگ داشتيم، بعضيها به من تيكه ميانداختند.
10 سال از آن اتفاق تلخ در مورد بستريشدن احمدرضا عابدزاده در بيمارستان كسري گذشت.
هنوز هم وقتي ياد آن اتفاق و آن روزها ميافتم ناراحت ميشوم. من از بچگي همراه پدرم بودم و او را خيلي دوست دارم. من هميشه به بابام افتخار ميكنم و همين كه سايه او بالاي سرمان است خدا را شكر ميكنم.
برخلاف سليقه مادرت و راهي كه خواهرت در مورد كلاسهاي مختلف رفت، تو فقط دنبال فوتبال و دروازهباني رفتي.
بله… مامانم خيلي دوست داشت كه به كلاس موسيقي بروم، خودم هم به موزيك علاقهمندم و حتي گاهي آهنگسازي ميكنم. اما جدا از تمام اين حرفها هدف اول من اين است كه به يك گلر خوب تبديل شوم. در اين مدت خواهرم كلاسهاي مختلفي رفت ولي من فقط كلاس زبان رفتم و دوست داشتم كه يك روز به همان آرزوي بزرگم برسم.
شنيدم كه وقتي تيم رئالمادريد به آمريكا آمده، تو هم در تمرينات اين تيم حاضر شدهاي.
بله، خيلي دوست داشتم كاسياس و بقيه بازيكنان بزرگ رئال را از نزديك ببينم. به همين دليل در تمرينات تيم رئال شركت كردم و بازيكنان بزرگ اين تيم را از نزديك ديدم.
در مورد كاسياس صحبت نكردي.
كاسياس يكي از بهترين گلرهاي دنياست و من هم خيلي دوستش دارم ولي اين نيست كه مثلا كاسياس از كره ماه آمده باشد. او هم مثل من و بقيه يك انسان معمولي است. شايد باورتان نشود ولي اگر يك دروازهبان خوب كار كند، حتي ميتواند به كاسياس برسد.
از وضعيت خودت بگو… از L.A.Blue چه خبر؟
خدا را شكر كه L.A.Blue شرايط خوبي دارد و حتي همراه تيم بزرگسالان اين باشگاه تمرين ميكنم و در بازيهاي تيم بزرگسالان شركت ميكنم. چند وقت پيش هم با تيم مكزيك بازي كرديم و من هم بازي كردم.
هدفت بعد از L.A.Blue چيست؟
من دوست دارم كه يك روزي به اسپانيا يا انگليس بروم. اين صحبتي بوده كه از همان اول با مسوولان باشگاه L.A.Blue انجام دادم و هميشه به دنبال اين بودم تا به يك تيم خوب اروپايي بروم.
راستي ماجراي اسبابكشي چه بود؟
خانهاي كه در لسآنجلس اجاره كرده بودم نسبت به محل تمرين تيم دور بود و به همين دليل خانه جديدي كه نزديك محل تمرين بود اجاره كردم. اسبابكشي را هم همراه يكي از دوستانم انجام دادم و حسابي خسته شدم.
خيليها تو را با پدرت مقايسه ميكنند و ميگويند كه امير هم مثل احمدرضا دروازهبان خوبي ميشود.
من عاشق پدرم هستم و او را خيلي دوست دارم. هميشه همراه او بودم و دوري از بابا و خانواده خيلي سخت است. در اين مدت خيليها مرا با بابا مقايسه كردند ولي من دوست دارم كه خودم باشم. دوست دارم امير عابدزاده باشم. چرا بعضيها فكر ميكنند من بايد مثل بابا شوم. دوست ندارم كه مرا با او مقايسه كنند.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Thursday, 14 November , 2024