مرجع خبری پرسپولیس : پرسش مهم اين است كه حميد استيلي امروز چگونه ميتواند به شيث رضايي به عنوان «كاپيتان» تيمش اطمينان كند؟
1 – دوباره شيث، دوباره بازوبند كاپيتاني! اين شايد فقط كشور ايران باشد كه در آن، دغدغههاي كهنه حل نميشوند، بلكه تنها فراموش ميشوند و پس از مدتي، دوباره به سطح جامعه بازميگردند.
يكي از مصداقهاي بارز درجا زدن، همين تكرار نگرانيهاست؛ رجعت به بحثهاي زجرآور پيشين و بازگشت به زمان و زبان مرده! پس از مخابره تصاوير مربوط به بازي دوستانه پرسپوليس و قونيهاسپور در تركيه، مشخص شد سپردن بازوبند كاپيتاني به شيث رضايي، دوباره در دستور كار كادر فني سرخپوشان قرار گرفته و به اين ترتيب، مدافع مغضوب و اخراجي فصل گذشته پرسپوليس، ليگ يازدهم را به عنوان كاپيتان دوم اين تيم آغاز خواهد كرد.
بنابراين ما كه گمان ميكرديم فوتبال ايران يك مرتبه به طور مفصل به اين موضوع پرداخته و آن را براي هميشه حل كرده است، بار ديگر درمييابيم هر معضل تاريخ مصرف گذشتهاي در كشور ما ميتواند دوباره جان بگيرد و به كابوس مردم تبديل شود. راستي كسي در باشگاه معظم و فرهنگي – ورزشي پرسپوليس، ميتواند توضيح بدهد شيث رضايي چگونه يكبار ديگر به عنوان كاپيتان اين تيم برگزيده شده؟ با كدام قابليت و به پشتوانه كدام شايستگي؟!
2 – كاملا روشن است كه مسوولان فني و مديريتي فعلي پرسپوليس نه تنها مشكلي با مدافع اخراجي فصل گذشته و نيز ليگ هفتم خودشان ندارند، بلكه از همكاري با شيث رضايي به عنوان سمبل مقابله با دايي، لذت هم ميبرند! احتمالا بازگرداندن بازوبند سرگروهي تيم به اين بازيكن نيز گامي در همين مسير است. با اين وجود شايد اگر آقايان صاحب منصب در اين باشگاه كمي دورانديشتر بودند و اندكي فراتر از نوك بينيشان را ميتوانستند ببينند، درمييافتند كه ظلم سال گذشته شيث، بيشتر از آنچه در حق شخص علي دايي بوده باشد، متوجه حيثيت و اعتبار باشگاه پرسپوليس بوده است. امروز چگونه ميتوان رضايي ياغي را بخشيد و به او ترفيع درجه هم داد، در حالي كه همين بازيكن سال قبل چنان حركت دون شأن و زشتي را در قبال اين باشگاه انجام داده بود؟ اي كاش مديران پرسپوليس بدانند و بفهمند كه همه چيز را نميتوان از زاويه دوئلهاي شخصي و تقابلهاي فردي نگاه كرد. گاهي لازم است كمي فداكارانهتر، به مصالح كلان و آبرو و عظمت مجموعهاي فكر كنيم كه نانش را ميخوريم و زير پرچمش هستيم.
3 – پرسش مهم اين است كه حميد استيلي امروز چگونه ميتواند به شيث رضايي به عنوان «كاپيتان» تيمش اطمينان كند؟ شايد در حال حاضر روابط حاكم بين آنها، به واسطه رويارويي مشتركشان با دايي كاملا گرم و صميمانه باشد، اما نميتوان فراموش كرد وقتي يك نفر يكبار به خاطر «خودش» از مربياش عبور ميكند و آبروي او را به خطر مياندازد، باز هم ميتواند چنين كاري را تكرار كند. اينجا بحث اسامي و اشخاص مطرح نيست، حميد استيلي نبايد به تفاوتهاي خودش با علي دايي توجه كند. مساله مهم اين است كه شيث رضايي با حركت نابخشودنياش در بازي با صبا هم به آرمانهاي محبوبترين تيم ايران خيانت كرده و هم عزت و احترام مجموعه عوامل دخيل در اين باشگاه – اعم از مديريت، مسوولان فني، همبازيان و هواداران – را ناديده گرفته است. براي حميد استيلي كه اكنون چنين بيپروا بازوبند سرگروهي تيمش را به شيث ميبخشد، بايد جفايي اهميت داشته باشد كه اين بازيكن در حق «جايگاه» او مرتكب شده است؛ مهم نيست كه روي اين صندلي چه كسي نشسته بود،مهم اين است كه شيث شمشير بيمعرفتياش را عليه «سرمربي پرسپوليس» از غلاف بيرون كشيد و اين جايگاه حقوقي اكنون در اختيار استيلي قرار گرفته است. با اين تفسير، استيلي چرا و چطور از گناه كسي گذشت كه پيشتر احترام «موقعيت» او را نگه نداشته بود؟
4 – وقتي كسي پرچمي را با تحقير پايين كشيد، تحت هيچ شرايطي نبايد بالابردنش را دوباره به دست او سپرد. شيث رضايي يك بار جواهر تاريخي باشگاه پرسپوليس را كه ناحق و ناروا به او به ارث رسيده بود، نابود كرد و بازوبند ارزشمند كاپيتاني اين تيم را روي مچ دستش بست. در اين شرايط بازگرداندن اين موهبت به او، قبل از هرچيز ديگري تحميل يك خفت ديگر به حيثيت باشگاه است.
نویسنده: رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024