محمد رويانيان تازه ياد گرفته بود كه چگونه بايد در فوتبال حرف بزند و عمل كند كه به سياق مديران قبلي پرسپوليس به او هم گفتند برو.

پرسپوليس به‌عنوان مشتي كه نمونه خروار ورزش است، سال‌هاست كه به بيماري تغيير مديريت مبتلا شده است. وقتي به سياهه بلند مديران اين باشگاه نگاه مي‌كنيم، حبيب كاشاني، داريوش مصطفوي، عباس انصاري‌فرد، دوباره حبيب كاشاني، محمدحسن انصاري‌فرد، حجت‌ا… خطيب و … را مي‌بينيم كه همگي در اين 10 سال به بهانه سوء مديريت به پرسپوليس آمده‌اند تا به اوضاع آشفته اين باشگاه مهم و پرطرفدار سر و سامان دهند اما بعد از مدت كوتاهي جاي خود را به ديگران داده‌اند.
تا پيش از اين، همواره تصور عمومي بر اين بود كه بخشي از ناكامي‌هاي تيم پرسپوليس در ليگ برتر، بازيكنان ضعيف، مربيان كم‌توان و سوء مديريت مديرعامل بوده است اما امروز كه به اوضاع اين تيم نگاهي گذرا مي‌اندازيم، مديريت متزلزل را عامل تمام ناكامي‌ها و سرشكستگي هواداران مي‌بينيم.

حال در چنين شرايطي، يك پرسش اساسي مطرح مي‌شود؛ چرا محمد رويانيان آمد و چرا امروز بايد بركنار شود؟
اگر او عملكرد مناسبي نداشت و اشتباهي آمده بود، بايد در همان روزهايي كه حرف‌هاي عجيب و غريب مي‌زد و عملكردي هيجاني داشت بركنار مي‌شد اما او حالا كه كمي منطقي شده و پرسپوليس را به آرامش نسبي رسانده، به‌دليل برخي اختلاف‌ها و تنگ‌نظري‌ها بركنار مي‌شود تا جاي خود را به مدير ديگري بدهد. مديري كه احتمالا شبيه روزهاي اول رويانيان خواهد بود و از حالا قابل پيش‌بيني است كه با توجه به شرايط سياسي و اجتماعي فعلي، عمرش به نيم‌فصل ليگ برتر هم نمي‌رسد.

رويانيان به لحاظ اقتصادي عملكردي مطلوب و قابل دفاع داشته و ساختار مناسبي به باشگاه پرسپوليس داده كه نتيجه‌اش آرامش و ثبات اين تيم در فصل نقل و انتقالات بوده است.
آنها مربي خود را به موقع انتخاب كردند و خريدهاي معقولي داشتند و در زمان مناسب بدنسازي را شروع كردند.
به‌لحاظ اقتصادي هم اين باشگاه در فصل نقل و انتقالات نشان داده كه برخلاف باشگاه استقلال، دستش را به‌سوي وزارت ورزش دراز نكرده و چشمش به جيب بالايي‌ها نيست. حال چرا بايد در اين شرايط وزارت ورزش به‌عنوان متولي پرهوادارترين باشگاه ايران دست به اقدامي غيرمعقول بزند و ثبات و آرامش را از پرسپوليس بگيرد؟ آيا متوليان باشگاه – از وزارت ورزش تا هيات مديره باشگاه – به اين موضوع فكر كرده‌اند كه در پس اين تغييرات، چه بر سر باشگاه مهم و تاثيرگذار پرسپوليس مي‌آيد يا اين موضوعات از نگاه آنها چندان قابل تأمل نيست و انتصاب‌هاي جديد هدف اصلي تغييرات است؟

باشگاه پرسپوليس سال‌هاي سال در حسرت چنين روزهايي بوده است؛‌روزهايي مثل اين روزها كه سرمربي‌اش در ابتداي فصل انتخاب شده باشد و بي‌آنكه دغدغه مالي وجود داشته باشد، براي فصلي سخت و پرفراز و نشيب آماده شوند. آنها پس از سال‌ها در كورس رقابت با سپاهان و استقلال جلو زده‌اند و اميدوارند كه در طول فصل و در جدول ليگ هم بالاتر از مدعيان باشند و به قهرماني برسند.

همه اميدها، آرزوها و نقشه‌هايي كه هواداران پرسپوليس براي تيم خود در ذهن داشتند، با خبر كنار گذاشته شدن رويانيان نقش بر آب شد. به‌هرحال اين حق وزارت ورزش، هيات‌مديره و در كل متوليان باشگاه است كه مديرعامل باشگاه خود را انتخاب كنند اما آنها به‌خاطر داشته باشند كه اگر پرسپوليس از فردا با بحران‌هاي تكراري قبلي مواجه شد و دوباره از قافله رقبا جا ماند، مشكل از بازيكنان، كادر فني و مديريت باشگاه نيست بلكه اين‌بار متوليان اصلي باشگاه – چه بر سر كار باشند و چه نباشند – بايد پاسخگوي تصميم خود باشند و در مقابل افكار عمومي، دلايل اين تصميمات خود را بيان كنند.

اگر پرسپوليس در فصل جديد با چالش مواجه مي‌شد، هيچ تقصيري متوجه متوليان باشگاه نبود اما حالا همه نگاه‌ها به وزارت ورزش و هيات مديره باشگاه است. آنها همين امروز جواب قانع‌كننده‌اي دارند كه چرا و با چه منطقي كامبوزيا قرار است به هيات‌مديره بيايد؟ شايعاتي كه درخصوص آمدن او به پرسپوليس به‌وجود آمده را بايد جدي گرفت؟ آيا موضوع اين انتخاب، همانند ماجراي حضور شايسته – رييس فدراسيون تنيس – در باشگاه استقلال است؟

هنوز هم زمان براي بازگرداندن آرامش به پرسپوليس وجود دارد؛ اگر متوليان پرسپوليس شرايط اين باشگاه و احساسات و خواسته‌هاي هواداران اين تيم بزرگ را در نظر بگيرند.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)