پرسپولیس نیوز : محمد رویانیان درباره حضور در انتخابات سخن گفته است.

محمد رویانیان یکبار دیگر خبرساز شد. این بار حضور او در فرمانداری تهران و بعد از پایان مهلت ثبت نام. این اتفاق سر و صدایی به همراه داشت. ثبت نام او و همه ابهام هایی که ایجاد کرد ف بهانه ای شدند برای گفت و گوی خبرآنلاین با مدیر پیشین باشگاه پرسپولیس.

*حسابی فرمانداری را شلوغ کرده بودید. خبر دعوای تان و اینکه دو ساعت بعد از پایان مهلت ثبت نام به فرمانداری رفتید در رسانه ها پیچیده بود!

من ساعت 9 وزارت کشور بودم. دیدم در را بستند و یک عده بیرون ماندند و ناراحت هستند. با یکی از دوستان قدیمی در آنجا تماس گرفتم و تماس گرفتم و خواهش کردم این ها را راه بدهند. بعد دیگر نخواستم خودم بروم داخل. گفتم می گویند به خاطر خودش تماس گرفته. دیدم که زمان تا 12 شب تمدید شده ،  رفتم فرمانداری که ثبت نام کنم. آنجا می خواستیم برویم داخل، درست جلوی ما دو نفر رفتند تو برای ثبت نام. به من که رسید ، نگهبان جلوی مان را گرفت و گفت صبر کنید هماهنگ کنم. ما هم آمدیم داخل ماشین نشستیم تا نگهبان هماهنگ کند. بعد هم که ایشان آمد و گفت شما هم می توانی بروی داخل . حدود ده نفر هم همزمان با من داشتند ثبت نام می کردند.

*چرا چند ساعت زودتر تصمیم نگرفتیدبرای ثبت نام بروید که این همه جنگ و دعوا راه نیفتد؟

چون ما فوتبالی ها دقیقه نود کارمان را انجام می دهیم ! تازه ما به وقت اضافه هم عادت داریم.

*وقتی این اتفاق ها را می بینیم احساس می کنیم خیلی هم برای کاندید شدن جدی نبودید گفتید می روید و یک سنگی می اندازید!

نه یک سنگ نبود! از روز قبل دوستان و آشنایان و بعضی از بزرگان تاکید می کردند که بروم. اما من مردد بودم تا این که تصمیم گرفتم بیایم. چند ساعت زودتر هم راه افتادم اما  به ترافیک خوردیم، سر ساعت نه به وزارت کشور رسیدیم. آنجا هم گفته بودند تا دوازده شب ثبت نام می کنند. این را همه می دانند. ما هم گفتیم اگر شد، شد. نشد هم ایرادی ندارد.نیامدیم که دعوا کنیم.

*این سر و صدا و داد و فریادها برای چه بود پس؟

من نه داد زدم ، نه فریادی !

*شما یک مقدار صدایتان بالاست انگار!

صدای مازندرانی ها اینطوری است. واقعا دعوا نکردم. داد و فریادی هم نبود. آقایی که دم در بود، گفت سردار صبر کنید هماهنگ کنم گفتم هماهنگی چی؟ اصلا من ثبت نام نمی کنم، خوبه؟

*پس قهر کردید؟

قهر نکردم. گفتم برای چی فشار بیاورم.ولی گفتند بنشینید تا هماهنگ کنیم. به من گفتند صبر کن ما هم صبر کردیم. این کجایش مشکلی داشته؟

*الان به عنوان چهره ورزشی شرکت کردید، یا نظامی، یا اجتماعی یا اقتصادی؟

من به عنوان همه چهره ها! هم سابقه ورزشی دارم ، هم نظامی بودم ، هم مدیریت اقتصادی بودم و هم مدیریت در حوزه های اجتماعی .

*پس به عنوان مرد هزارچهره در انتخابات شرکت کردید؟

نه دیگر. چه هزارچهره ای؟ یک چهره دارم. اتفاقا شخصیتم یکی است. محمد رویانیان!

*الان سئوال اصلی این است که اصلا تائید صلاحیت می شوید؟

هر چه شورای نگهبان بگوید من تابع قانون هستم . شورای نگهبان را به عنوان یک رکن اساسی نظام قبول دارم.

*ماجرای پرسپولیس و آن پرونده به کجا رسید؟ همچنان باز است؟ این دلیل اصلی تردید درباره تائید صلاحیت تان است.

پرونده که هنوز در دادسراست و باز است . هنوز درباره آن تصمیمی گرفته نشده.

*با پرونده باز احتمالا برای تائید صلاحیت  مشکل داشته باشید.حتما می دانید که ریسک بزرگی کردید اگر رد صلاحیت بشوید.

به هر شکل، هر چه پیش بیاید من تابع تصمیم نهاد ها نظارتی و شورای نگهبان هستم.

*گفته بودید می خواستید بروید برای جنگ با داعش اما چون نشده برای مجلس کاندیدا شدید؟ خب چرا به سوریه نمی روید؟

آن جا هم خیلی ساده نیست رفتنش. اتفاقا رفتن به سوریه برای مبارزه با داعش ، تاییدیه سخت تری دارد.آنجا رفتن تائید صلاحیت می خواهد، خیلی هم بیشتر از شورای نگهبان سخت می گیرند. برای شهادت تایید صلاحیت می خواهد. اما آن جمله ای که در رسانه ها پخش شد را من نگفتم یا اقلا به این شکل نگفتم. ما بالاخره سرباز نظام هستیم یا باید در جبهه ای مثل مبارزه با داعش شرکت کنیم یا در سنگری مثل مجلس یا نیروی نظامی انتظامی. بالاخره من سرباز هستم. به نظرم می رسد باید یک جا خدمت کنم. فرقی نمی کند کجا. الان مجلس هم یک سنگر است و در مقابل دشمنان نظام و مملکت و برای دفاع از ارزشهای انقلاب و مبارزه با استکبار، مجلس یک نقطه بسیار مستحکم نظام است. چون آرای ملت آنجا هست و پشتوانه ملی دارد. در مبارزه با استکبار آمریکا کسانی که واقعا به مبارزه با استکبار و آمریکا و داعش اعتقاد دارند، همه در یک جبهه هستند و به نظر من کسی که امروز در مجلس خدمت می کند با رزمنده ای که در مقابل دشمنان ایستاده یک وظیفه دارند که دفاع از اسلام و ولایت فقیه و انقلاب است.

*از لحظه ثبت نام تان همه نوشتند مدیر احمدی نژادی کاندیدای انتخابات مجلس شد!

من از این که با آقای احمدی نژاد کار کردم پشیمان نیستم، چون رئیس جمهور انتخابی مردم و رئیس قانونی دولت بود. من هم با ایشان کار کردم. همه با ایشان کار کردند. مجلس از ایشان حمایت کرد، همه دستگاهها هم کمک کردند. آقای احمدی نژاد یک فرد است اما وقتی رئیس جمهور می شود برای همه ما محترم است. مثل آقای روحانی که الان رئیس جمهور است . در این مملکت هر کس هر جور از دستش برمی آید باید خدمت کند. مساله خدمت با جریانات سیاسی فرق می کند. من به آقای احمدی نژاد خدمت کردم. نرفتم که با ایشان آبگوشت بخورم. در حوزه حمل و نقل و سوخت موفق هم عمل کردم.

*در فوتبال چطور؟ خیلی موفق نبودید.

در فوتبال بالاخره آمدم اما شاید نباید می آمدم. آمدنم هم دلایلی دارد .حالا موفق بودم یا نبودم یک دوره ای از زندگی من بود و گذشت. من ادعا ندارم همه جا موفق بودم ولی سابقه ام نشان داده مدیر موفقی بودم. موسس و مبتکر 110 بودم یا در بخش راهنمایی رانندگی کارهای بزرگی کردم که 230نماینده مجلس به آقا نامه دادند از من تقدیر کردند. یا در بحث سوخت طراحی سهمیه بندی و … کار من بود. کسی جراتش را نداشت این کار را بکند و با این کار ده میلیارد دلار در سال صرفه جویی در مصرف بنزین شد. تحولی که در بحث پمپ بنزین ها ایجاد شد و … همه نشان از موفقیت من داشت.

*اما ختم همه این اتفاقات ماجراهای پرسپولیس است. جایی که موفق نبودید.

یک مدیر را نباید به خاطر یک دوره از خدمتش سرزنش کرد. طرف کلی زحمت کشیده و موفقیت کسب کرده. به مردم و ملت و وطنش عشق دارد . ممکن است یک جای کارنامه اش هم مدیریتش ضعیف باشد !

*شاید تب فوتبال و بمب ترکاندن های تان در رقابت با علی فتح الله زاده حاصلش شده شرایط امروزتان!

در دوران مدیریت، من نمره 20 هم داشتم 18 هم داشتم ،11 هم داشتم، به هر شکل برای جمع بندی نمره باید دیگران نظر بدهند. اما خود من اعتقاد دارم با توجه به اسناد و مدارکی که وجود دارد نسبتا موفق بودم. من 36سال خدمت کردم .حکم کارگزینی من از 23 بهمن 57 است تا یک اسفند 93 .شما 36 سال خدمت می کنی آن هم در جاهایی که برجسته است و در معرض مردم هستی، از پلیس 110  من دائم با مردم ارتباط داشتم تا پلیس راه، راهنمایی و رانندگی، ستاد سوخت و … در زندگی مردم نقش داشتم. در پرسپولیس هم همینطور .چنین مدیری چرا نباید اشتباه کند؟ ما که معصوم نیستیم. این انتظار غیرمنطقی است که یک مدیر همیشه نمره اش بیست باشد.

* مهمترین مساله این است که این اتفاقات وجهه شما را خراب کرد. از آدم هایی که در کارها دست دارند وقتی می پرسیم ، می گویند دوره مدیریت رویانیان در پرسپولیس خیلی شلختگی مالی داشته.

نه اشتباه نکنید. اتفاقا اصلا اینطور نبود! چون آنهایی که نگاه می کنند و نظر می دهند، این که با چه دیدی نگاه می کنند مهم است. یک نفر کارها را در حد یک تیم می بیند، یکی در حد یک باشگاه که یک سال باید اداره شود، یکی در حد راهبردی می بیند که چشم انداز و برنامه ها و راهبردها چی بوده. من برنامه های مختلفی را در راهبردهایی که داشتم طراحی کرده بودم و همزمان داشتم اجرا می کردم. یک نفر باید مدیریت استراتژیک و راهبردی بلد باشد که بتواند نظر بدهد. من در پرسپولیس اصلا برای جام گرفتن تلاش نکردم.برای ساختن یک باشگاه توسعه یافته متوازن تلاش کردم. یعنی از پایه تا بخش های اقتصادی تا ارتباطات بین الملل . همه اینها را با هم برای پیشرفت شان تلاش کردم. همین الان هم درآمدی که برای پرسپولیس تولید می شود از برنامه من بوده. مدیری که می آید 110 تا آکادمی می سازد ، دانشگاه هم می سازد و…  معلوم است که برای آینده برنامه دارد. در بخش اقتصادی مدیری که می آید شرکت پیشکسوت ها درست می کند، برند درست می کند، برنامه اقتصادی دارد. این مدیر در بخش فرهنگی و احیای باشگاه پرسپولیس که پیشکسوت ها هستند برنامه دارد. مدیری که برای خودش و پیشرفت باشگاه چشم انداز دارد، متاسفانه در فوتبال شناخته نشده است. در فوتبال به مدیری که جام می گیرد موفق می گویند، به کسی که برنامه داشته باشد و زیربنا را بخواهد درست کند موفق نمی گوید.

*ولی الان دیگر نگاه مردم این نیست.

نگاه فوتبال است شما مدیریت فوتبال کشور را ببینید.

*چهره ای که از مدیریت رویانیان ماند این شد که می گویند رویانیان خورد و برد و …؟

هیچ کس نمی تواند بگوید رویانیان خورد و برد. کسی که الان مستاجر است، چطوری خورده؟ کسی که نظامی است و تمام زندگیش تحت نظارت است چطور خورده؟ کسی که یک سفر خارج بدون تایید نیروهای حفاظتی نرفته چطور می تواند ببرد؟ کسی می تواند بخورد و ببرد که هیچ نظارتی روی او نباشد نه من نظامی. کسی که خانه اش را داده زندگیش را داده رفته… دیگر همه می دانند که من خانه ام را دادم رفت و الان مستاجرم. با کسی که تعارف نداریم کسی که خورده باشد الان چطور زندگی می کند؟

فاطمه پاقلعه نژاد- خبرآنلاین