پرسپولیس نیوز : سرمربی پرسپولیس می گوید:«دربی یک مسابقه حیثیتی است و من از همین الان برای سوت آغاز مسابقه با استقلال ثانیه‌شماری می‌کنم.»

 

تبريك مي‌گوييم، برد مقابل بنيادكار شيرين بود اما مي‌توانست شيرين‌تر هم باشد. نظر شما چيست؟
به چند دليل براي اين پيروزي خوشحال هستم؛ اول اينكه ما هواداران را مأيوس نكرديم و مي‌خواهم از تريبون روزنامه شما از همه آن يك‌صد هزار تماشاگر پرسپوليسي تشكر كنم كه روي دوش خود ما را به سمت برد پيش بردند. دوم آنكه تكليف مقرر شده براي ما يعني صعود به مرحله حذفي ليگ قهرمانان آسيا را آن هم در گروه مرگ انجام داديم. با اين پيروزي تا حدي توانستيم پرسپوليس را از بحران‌هاي بيشتر در فصل جاري نجات بدهيم و اين خوشبيني در آينده به نفع ماست.

از نحوه بازي پرسپوليس هم در اين ديدار راضي هستيد؟
به شدت از عملكرد شاگردانم راضي هستم. برخلاف مسابقات قبلي كه از دقيقه 70 به بعد كم مي‌آورديم اين بار 90 دقيقه دويديم و پرس كرديم. جالب آنكه بعد از زدن گل دوم، بچه‌ها دنبال زدن گل سوم هم رفتند و عقب‌نشيني نكردند. اين هم باعث خوشحالي من بود.

حالا در مرحله حذفي با الهلال بازي داريد. باتوجه به ميزباني عربستاني‌ها در ديدار برگشت چقدر شانس براي پرسپوليس در مرحله حذفي قائل هستيد؟
من با توجه به سابقه كار در عربستان، الهلال را به خوبي مي‌شناسم؛ آنها بهترين تيم ليگ عربستان هستند. ما همان‌طور كه لخويا و النصر را در تهران و با حمايت هواداران شكست داديم از پس الهلال هم برخواهيم آمد.

ولي به همين لخويا و النصر در خانه آنها با نتايج مشابه 3 بر صفر باختيد. منظور ما دقيقاً بازي برگشت در عربستان است وگرنه در آزادي كه مشكل كمتري داريم!
حرف شما را قبول دارم كه در عربستان كار به مراتب سخت‌تري پيش‌رو داريم. تمام سعي من اين است كه در اين روزها نقاط ضعف خود را تبديل به قوت كرده و اصلاحات زيادي انجام دهيم. البته يك ديدار بزرگ و حساس هم برابر استقلال پيش‌رو داريم كه بايد در هر دو ميدان با حداكثر توان بجنگيم.

حميد درخشان سرمربي قبلي پرسپوليس دربي را برد. حالا هواداران شما به كمتر از برد مقابل استقلال قانع نخواهند شد. قبول داريد؟
اين بازي يك بازي خاص است. با اين همه هوادار مشتاق فكر مي‌كنم بازي پرسپوليس و استقلال را از لحاظ حساسيت و توجه تماشاگران در رسانه‌هاي داخلي بتوان با ال‌كلاسيكو و ديدار رئال‌مادريد و بارسلونا قياس كرد. اين بازي هيچ ربطي به جدول، روي فرم بودن يك تيم يا نبودن و… ندارد. دربي يك مسابقه حيثيتي است و من يكي از همين الان براي سوت آغاز مسابقه با استقلال ثانيه‌شماري مي‌كنم.

چه قولي به طرفداران پرسپوليس مي‌دهيد؟
قول مي‌دهم بازيكنانم جان‌شان را فداي دربي كنند. جلوي استقلال 11 تا شير درنده داخل زمين مي‌فرستم و همه ما تا آخرين لحظه مبارزه خواهيم كرد.

باتوجه به آن شادي گل بازي با النصر، آيا مهدي طارمي را با خود به عربستان مي‌بريد؟
البته كه مي‌برم، چرا نبايد ببرم؟

به هر حال فشار زيادي روي طارمي است. عربستاني‌ها حركت او را تروريسم ورزشي خواندند. مقابل الهلال در عربستان فيكس بازي مي‌كند؟
صددرصد؛ ما چيزي براي از دست دادن نداريم. هرچند من به شخصه مخالف نژادپرستي هستم و رفتارهاي غيرورزشي را نمي‌پسندم اما زيباترين كار مهدي طارمي اين مي‌تواند باشد كه 2 تا گل به الهلال بزند و در عربستان همه را وادار به سكوت كند.

برخي‌ها برانكو را يك مربي محتاط و ترسو مي‌خوانند. اين حرف را قبول داريد؟
(كمي عصباني مي‌شود) اين چه حرفي است كه مي‌زنيد؟ من فقط يك سؤال دارم كه اين حرف را بر چه اساسي مي‌زنيد؟!

اين حرف‌هايي است كه اهالي فوتبال مي‌زنند و…
(صدايش بالا مي‌رود) همه تيم‌هايي كه تحت هدايت من بودند هجومي بازي كردند. تعداد گل‌هاي تيم‌هايي كه مربيگري كردم، معلوم است. ظرف همين 20 روز هم اجازه ندادم بچه‌ها برگردند و دفاع كنند و همواره تأكيد مي‌كنم دنبال گل دوم و سوم باشند. سرمربي ايران بودم 4 تا گل به كره‌جنوبي زديم (تأكيد مي‌كند) كره‌جنوبي كه تيم چهارم دنيا بود. بهترين نسل فوتبال ژاپن را با 2 گل شكست داديم و بلافاصله پس از خروج از ايران در ديناموزاگرب 28 برد پياپي به دست آوردم كه بعد از بنفيكا بهترين آمار در تاريخ فوتبال جهان است. من نه ترسو هستم و نه محتاط و نمي‌دانم چرا چنين بحث‌هايي مطرح مي‌شود؟

مي‌گويند برانكو دست از سيستم 1-3-2-4 نمي‌كشد و كماكان با همان روش بازي مي‌كند.
وقتي من سيستم 1-3-2-4 را در تيم ملي شما اجرا كردم، اغلب تيم‌هاي ايراني 2-5-3 بازي مي‌كردند. به مرور روش‌هاي مختلفي هم امتحان كردم، جلوي ژاپن در تهران شما بگوييد مهاجم تيم ايران چه كسي بود؟ (خودش جواب مي‌دهد) علي دايي، كنارش چه كسي بود؟ (دوباره مي‌گويد) وحيد هاشميان… سمت چپ فريدون زندي، سمت راست مهدي مهدوي‌كيا و پشت مهاجم علي كريمي. تنها هافبك دفاعي تيم من جواد نكونام بود. جلوي ژاپن با سيستم 2-4-4 لوزي بازي كردم. من ترسو بودم؟! من كه نمي‌توانم به‌ يك‌باره در پرسپوليس انقلاب ايجاد كنم. اين تيم در طول فصل جاري 1-3-2-4 بازي كرده و منطقي نيست روش بازي پرسپوليس را تغيير بدهم. شما تا به حال ديده بوديد بابك حاتمي و حميد علي‌عسگري اين‌قدر نفوذ كنند؟ چند بار جلو كشيدند و من واقعاً از عملكرد خط دفاعي پرسپوليس برابر بنيادكار راضي هستم.

بعد از بازي با بنيادكار به رغم گلي كه از سمت چپ دفاعي دريافت كرديم ولي در كنفرانس مطبوعاتي از حميد علي‌عسگري دفاع كرديد. آيا اين رفتار براي حفظ روحيه اين بازيكن بود يا اينكه…
حميد علي‌عسگري سزاوار آن دفاع بود. او فقط يك اشتباه را مرتكب شد و در ساير دقايق بازي عالي بود.

اگر خاطرتان باشد، نيمه دوم مسابقه برگشت با لخويا، لادروپ سرمربي حريف تمام برنامه‌هاي خود را از سمت چپ و جايي كه علي‌عسگري بازي مي‌كرد، بنا گذاشت و به گل‌هايي هم رسيد. يا اينكه در بازي با سپاهان اين بازيكن توپ را در محوطه شش قدم استپ كرد و جلوي پاي مهاجم حريف انداخت. در اين رابطه چه صحبتي داريد؟
اشتباه علي‌عسگري از اشتباه بواتنگ كه بدتر نبود. مدافع بايرن در بازي با بارسلونا پس از دريبل ليونل مسي مثل درخت به زمين افتاد و شايد اگر آن اشتباه را مرتكب نمي‌شد، بايرن مي‌توانست به بازي برگردد. شما كدام بازيكن جهان را سراغ داريد كه اشتباه نكند؟ من هم از علي‌عسگري بسيار راضي‌ام و هم از بابك حاتمي.

جلوي بنيادكار، محسن بنگر را هم نداشتيد كه به زعم خيلي‌ها بهترين مدافع اين پرسپوليس است.
متأسفانه اين مدافع متعصب و باكيفيت حدود يك‌ماهي مي‌شود كه خارج از روند تمريني ما به سر مي‌برد و تازه ديروز (پنج‌شنبه) نرم دويدن را شروع كرد. بنگر به دربي كه قطعاً نمي‌رسد ولي اميدوارم 10 يا 15 دقيقه بتوانم در بازي رفت الهلال به او بازي بدهم و در ديدار برگشت كامل از اين مدافع استفاده كنم.

كنار زمين مثل مورينيو يا ديگو سيمئونه سرمربي اتلتيكومادريد تحرك نداريد. چرا؟
عكس‌العمل مربيان كنار زمين همواره سؤال‌ بزرگي است. وقتي يكصد هزار نفر در استاديوم شعار مي‌دهند و سر و صدا مي‌كنند، آيا به نظر شما فرياد مربي به گوش بازيكن مي‌رسد؟ (منتظر جواب ما نمي‌ماند و ادامه مي‌دهد) اين يك شو است ولي من شومن نيستم!

يعني سيمئونه و مورينيو شومن هستند؟
مورينيو كه همواره مي‌ايستد و به قول شما بالا و پايين نمي‌پرد!

اما به طور مداوم با داور چهارم و كمك‌داوران جر و بحث مي‌كند و…
اين فرق مي‌كند و به نظر من جوانمردانه نيست.

حالا كه بحث به اينجا كشيده شد، مي‌خواهيم بپرسيم كار كدام مربي را در دنياي فوتبال مي‌پسنديد؟
ژوزه مورينيو مربي فوق‌العاده خوبي است.

اين پرتغالي الگوي شماست؟!
نه، 30 سالي مي‌شود كه در عرصه مربيگري فعاليت مي‌كنم و قالب من ريخته شده است. البته به طور مرتب عملكرد و رفتار مربيان مختلف را زير نظر دارم و حتي نيم‌نگاهي هم به ساير رشته‌ها دارم.

چه رشته‌هايي؟
هندبال، بسكتبال و واليبال و به ويژه هاكي روي يخ كه رشته مورد علاقه‌ام است را دنبال مي‌كنم.

راستي توني اوليويرا سرمربي پرتغالي تراكتورسازي شال قرمزرنگ مي‌اندازد و به رغم سن و سال بالا كنار زمين جنب و جوش فراواني دارد. شما اهل اين كارها نيستيد؟
اين حركات هم از قشنگي‌هاي فوتبال است. هر مربي كاريزماي خود را دارد و سعي مي‌كند به نوعي با تيم و هواداران ارتباط برقرار كند. داشتم مي‌گفتم من مورينيو را مي‌پسندم چون برخلاف آرسن ونگر واقعاً مي‌داند چه بازيكني را بايد بخرد كه تيمش تقويت شود. نوآوري اين پرتغالي در شيوه تمرين و بازي هم فوق‌العاده است. اگر دقت كرده باشيد تيم‌هاي ژوزه مورينيو كمترين مصدوم را در طول فصل دارند و حالا مي‌خواهم از شما بپرسم كه از سيستم 1-3-2-4 اين مربي هم انتقاد مي‌كنيد؟!

منظورتان را متوجه شديم، اگر 1-3-2-4 شما منجر به جام و قهرماني شود، هيچ‌كس انتقاد نمي‌كند. شما اتوبوس و هواپيما جلوي دروازه پرسپوليس پارك كنيد اما جام بياوريد. مطمئن باشيد كسي به سيستم بازي برانكو اعتراض نمي‌كند!
آفرين! «مادر» بازي فوتبال، نتيجه است. نتيجه بگيري، همه دوستت دارند (مي‌خندد) ولي من اهل اتوبوس پارك كردن جلوي دروازه تيم خودم نيستم. البته همه‌چيز بستگي به شرايط مسابقه دارد. به طور مثال من نحوه مربيگري پپ گوارديولا را به رسميت مي‌شناسم كه در فاز هجومي و دفاعي يك نو‌آوري داشت منتهاي مراتب سر درنمي‌آورم. بعضي اوقات گوارديولا ساده‌لوح مي‌شود. مثل بازي با بارسلونا كه با 3 مدافع جلوي MSN يا همان مثلث زهردار مسي، نيمار و سوارس بازي كه نه، خودكشي كرد! البته ناگفته نماند بين مربيان دنيا كار يورگن كلوپ سرمربي بوروسيا دورتموند را هم خيلي دوست دارم.

وقتي به ايران برگشتيد، چه چيز اين پرسپوليس شما را حيرت‌زده كرد؟
چيز خاصي نبود اما ما به دو تكليف خود عمل كرديم؛ اول پرسپوليس را از سقوط نجات داديم و خيال‌مان راحت شد و دوم به مرحله حذفي ليگ قهرمانان آسيا راه پيدا كرديم و سوم بازي استقلال است كه اميدوارم باعث نوميدي هواداران نشويم.

تكليف سوم، بردن استقلال است؟!
بله، اين تكليف سوم ماست و البته تكليف چهارم هم شكست دادن الهلال و صعود به جمع 8 تيم پاياني ليگ قهرمانان آسياست. البته حتماً از قول من بنويسيد به بازيكنانم بابت بازي با بنيادكار افتخار مي‌كنم و مطمئن هستم همين روند را جلوي استقلال و الهلال عربستان حفظ مي‌كنند.

فكرش را مي‌كرديد پرسپوليس اين همه حاشيه داشته باشد؟
با جو ايران كاملاً آشنا بودم و مي‌دانستم پرسپوليس خيلي حاشيه دارد. بحث واگذاري اين باشگاه هم مزيد بر علت شد تا حواشي بيشتر شود.

مي‌خواهيم بحث را به پيام صادقيان بكشانيم. واقعاً چه شد كه اين‌طوري شد؟
من وقتي رفتارهاي پيام صادقيان را مي‌بينم، ياد ماريو بالوتلي مي‌افتم. پيام، بالوتلي فوتبال ايران است كه پتانسيل بالايي دارد ولي يك چنين بازيكني بيشتر به خودش و تيم آسيب مي‌زند تا منفعت برساند. حالا بالوتلي كجاست؟

نيمكت ليورپول و…
بله، صادقيان بايد با خودش اين حرف را مرور كند. فوتبال يك بازي گروهي است و كسي نمي‌تواند تك‌روي كند.

روي نيمكت بازي با سايپا، چه زماني متوجه شديد پيام صادقيان دارد نافرماني مي‌كند؟
وقتي ديدم كريم باقري دارد داد و بيداد مي‌كند. با كريم از روز اول طي كردم كه هم در مسائل فني به من كمك كند و هم در ايجاد نظم و ديسيپلين. باقري قبول كرد نه تنها پل ارتباطي سرمربي و بازيكنان باشد بلكه كنترل بچه‌ها را هم به دست بگيرد.

چه زماني تصميم گرفتيد پيام صادقيان را از پرسپوليس اخراج كنيد؟
همان لحظه داد و بيداد كريم باقري!

ولي پيام صادقيان به ما گفت در اولين تمرين پرسپوليس زير نظر آندره پاناديچ، دستيار شما به او گفت كه مي‌تواند در اروپا بازي كند و…
بله، من هم مي‌دانستم صادقيان بازيكن بسيار بااستعدادي است. پارسال هم كانديداي برترين بازيكن فصل گذشته بوده است اما اين‌ها كافي نيست. بازيكن پرسپوليس بازيكن معمولي نيست و در چشم است؛ او بايد ارتباط با كادر فني، ‌همبازي خود، هوادار، رسانه، خبرنگار و… را خوب بداند.

به هر حال صادقيان جوان است و اگر دسته ‌گل و شيريني بخرد و سر تمرين بيايد او را مي‌بخشيد؟
دسته گل و شيريني كلك‌هاي دهه 90 ميلادي است و ديگر قديمي شده است.

در اروپا هم بازيكنان دسته گل و شيريني براي آشتي‌كنان با سرمربي مي‌خريدند؟
هميشه اين كلك‌ها بوده است ولي براي پيادم صادقيان فايده‌اي ندارد. منِ برانكو جوان تيم را خيلي خوب درك كرده و تلاش هم دارم تا جايي كه مي‌شود به او كمك كنم منتهاي مراتب وقتي يكي پيدا مي‌شود كه خط قرمزها را رد مي‌كند ديگر برايم تمام مي‌شود!

در زمان سرمربيگري در تيم ملي بازيكناني مثل علي دايي، علي كريمي و… را داشتيد، آيا اين حاشيه‌ها آن دوره بود؟
اينها بازيكنان بسيار بزرگي بودند كه به همراه مهدي مهدوي‌كيا و وحيد هاشميان بوندس‌ليگا را تحت تأثير قرار دادند ولي حد و حدود خود را مي‌شناختند و اگر هم حاشيه كوچكي به وجود مي‌آمد كمتر از فوتبال آنها بود. اين بزرگان اول به فكر فوتبال بودند. فراموش نمي‌كنم بازي بايرن مونيخ و هامبورگ كه علي كريمي مصدوم شد و پايش شكست در استاديوم بودم و خيلي حرص خوردم.

وقتي ستاره تيم ملي پايش شكست چه حسي به شما دست داد؟
قلبم داشت درسينه‌ام تيكه پاره مي‌شد. علي كريمي يكي از ستاره‌هاي ما بود و با خودم گفتم جايش چقدر خالي مي‌شود. تقريباً او بدون آماده‌سازي به جام‌ جهاني آمد و تلاش خود را هم كرد.

اگر علي كريمي در برزيل به دنيا مي‌آمد چه اتفاقي مي‌افتاد؟
براوو! اين سؤال خوبي است. به نظرم بهترين بازيكن دنيا مي‌شد.

يك چيزي مثل رونالدينيو يا همين نيمار؟!
من مقايسه نمي‌كنم اما معتقدم كريمي پاسپورت برزيلي داشت ستاره جهان مي‌شد. اين برزيلي بودن تبليغات رسانه‌ها را مي‌آورد و خيلي به رشد يك بازيكن كمك مي‌كند. شما ببينيد همه جا صحبت از اين است كه تياگو سيلوا بهترين مدافع جهان است يا اينكه داويد لوئيس همين طور. در مورد مارسلو و دني آلوز هم همين حرف‌ها رديف مي‌شود در حالي كه همين دفاع برزيل 7 گل از آلمان خورد و با حقه‌بازي و كمك ‌داور توانست از سد كرواسي بگذرد وگرنه در همان مرحله مقدماتي حذف مي‌شد!

برخي‌ها مي‌گويند اخراج پيام صادقيان به خاطر كريم باقري بوده است؟
در آن صحنه كريم باقري مثل يك مربي واقعي رفتار كرد كه جاي تقدير دارد. من آن تصميم را گرفتم چون بايد همين تصميم را مي‌گرفتم تا پرسپوليس به حاشيه كشيده نشود.

شنيديم گزينه اول دستيار ايراني برانكو، مهدي مهدوي‌كيا بوده است؟
ببينيد مهدي مهدوي‌كيا، علي كريمي و وحيد هاشميان مثل فرزندان من هستند. مسئله اين بود كه شرايط تك‌تك اين عزيزان بررسي شود.

پس اسمي از كريم باقري در ميان نبود؟
كريم باقري هم جزو گزينه‌ها بود. آن سه نفر درگير كلاس مربيگري بودند يا به دلايلي امكان همكاري نداشتند و ديگر باقري جدي شد، با كريم هم 15 سالي مي‌شود رفاقت دارم. به شخصه خيلي از انتخاب خودم راضي هستم و اگر زمان به عقب بازگردد باز هم كريم باقري را انتخاب مي‌كنم. نكته‌اي كه جاي شكر دارد اين است كه هاشميان، مهدوي‌كيا و حتي كريمي شنيدم عزم جدي دارند از راه اصولي وارد عرصه مربيگري شوند.

مي‌گويند برانكو از زمان ورود به ايران يك دلار هم از پرسپوليس نگرفته است. پشيمان نيستيد كه به ايران برگشتيد؟
پشيمان نيستم. نگران پول قراردادم هم نيستم. بالاخره اين پول را خواهم گرفت. ما هر سه روز يك بار مسابقه داريم و كارهاي روي زمين مانده زيادي داريم و به همين خاطر تمركز خودم را با فكر كردن به پول قراردادم بر هم نمي‌زنم.

اگر تا آخر فصل پول نگرفتيد، چطور؟
گفتم كه ترسي از اين بابت ندارم و نگران نيستم!

ظاهراً در قرارداد شما آمده كه بايد 2 دستيار ايراني داشته باشيد، حالا نفر دوم چه كسي است؟
(با تعجب) شما از كجا مفاد قرارداد مرا مي‌دانيد. آيا متن قراردادم را ديديد يا خوانديد؟!

به هر حال اين موضوعي نيست كه از ديد رسانه‌ها پنهان بماند!
فعلاً كه كريم باقري با ماست. من مخالفتي با دستيار ايراني ندارم و خاطرتان باشد در دوران حضور در تيم ملي هم از احمد سجادي كنار فخرالدين بگوويچ استفاده كردم. به سجادي گفتم كه از تجربيات بگوويچ در بوندس‌ليگا نهايت استفاده را ببرد. همين طور حسين فركي كه به رفاقت با او افتخار مي‌كنم. خيلي مهم است كه يك مربي بتواند در دو فصل متوالي و با دو تيم مختلف قهرمان ليگ شود و فركي به اين اتفاق خيلي نزديك شده است.

پس دوست داريد، سپاهان قهرمان ليگ برتر شود؟
نه، من چنين حرفي نزدم. واقعيت را گفتم تا توانايي‌هاي حسين فركي را بيان كنم.

شنيده مي‌شود محمد نصرتي با زبان بي‌زباني اعلام آمادگي كرده كه به پرسپوليس بازگردد. اين مسئله صحت دارد؟
حواستان باشد محمد نصرتي پسر من است!‌ هرگز فراموش نمي‌كنم او، آندو، نكونام، شجاعي و كعبي با چه هجوم وحشتناكي از سوي رسانه‌ها زمان من مواجه شدند. همين طور رحمان رضايي كه در اوج قدرت ايتاليا در اروپا به آن كشور رفت و فيكس شد.

پس اسم ديگر دستيار ايراني شما هم لو رفت؛ رحمان رضايي؟!
نه! مقصود من اين بود كه آن زمان جوانان چقدر سختي كشيدند و تلاش كردند تا جاي ستاره‌ها را پر كنند.

شايعه استفاده از نصرتي و ابراهيم ميرزاپور براي پرسپوليس فصل آينده چقدر صحت دارد؟
تا جايي كه مي‌دانم ابراهيم ميرزاپور فوتبال را كنار گذاشته است؛ در ضمن من هيچ ليستي براي فصل آينده ندارم و همه اين شايعات گمانه‌زني شما دوستان رسانه‌اي است.

نظر شما درباره ژوزف تادئو چيست؟ آيا او فوتباليست است؟
به نظرم تادئو فوتباليستي است كه به درد تيم‌هاي رده نهم و دهم جدول مي‌خورد. پرسپوليس مهاجمي مي‌خواهد كه هر فصل 15 تا 20 گل بزند. اميدوارم جواب سؤالتان را گرفته باشيد!

راستي يك حرفي پشت سر شما آن دوران شنيده مي‌شد كه برانكو فارسي را خوب مي‌فهمد اما به روي خودش نمي‌آورد!
يك كم مي‌دانم اما متوجه نمي‌شوم. متأسفم كه 5 سال در ايران بودم و فارسي را ياد نگرفتم در حالي كه دانستن يك زبان بيگانه خيلي خوب است.

نمي‌خواهيم نان رضا چلنگر را كه خيلي هم دوستش داريم آجر كنيم ولي رايكوف كه قبل از پيروزي انقلاب سرمربي استقلال بود يك ساله زبان فارسي را ياد گرفت. شما نمي‌خواهيد بالاخره فارسي حرف بزنيد؟!
ان‌شاءا… سعي مي‌كنم تا حدي به زبان فارسي هم مسلط شوم.

در پايان حرف ناگفته‌اي نداريد؟
خيلي خوشحالم كه امروز در جمع شما بودم. شغل ما با شما گره خورده است. فراموش نمي‌كنم قبل از جام‌ جهاني 1998 فرانسه پرتيراژترين روزنامه ورزشي كرواسي 30 تا 40 هزار نسخه مي‌فروخت اما بعد از سوم شدن تيم ملي ما در آن رقابت‌ها ناگهان تيراژ اين روزنامه به 150 هزار نسخه رسيد.

اسم پرتيراژترين روزنامه ورزشي كرواسي چيست؟
اسپورتسكه نووستي كه معني‌اش مي‌شود خبرورزشي! (مي‌خندد و مي‌گويد) خبرورزشي در كرواسي هم پرتيراژترين است!

بلاژويچ: ترجمه كن رضــا اين مرد مغز متفكر من است
* همراه با چند همكار بسيار خوبي كه داشتيم از نزديكان ميروسلاو بلاژويچ در آن روزها محسوب مي‌شديم و تقريباً روزي نبود كه در تمرينات تيم‌ ملي يا اردوها آفتابي نشويم. نمي‌دانيم رضا چلنگر عزيز يادش هست يا نه اما روزي در هتل استقلال با بلاژويچ مشغول گپ زدن بوديم. او از آن دور، انگشت اشاره‌‌اش را به سمت برانكو گرفت. برانكو در گوشه‌اي از هتل مشغول مطالعه بود. چيرو به رضا گفت كه اين جمله را ترجمه كند‌؛ اين مرد مغز متفكر من است… 
برانكو آن روزها مردي بود كم‌حرف و گوشه‌گير. زياد فكر مي‌كرد. بيشتر اهل مطالعه نشان مي‌داد. بعدها هم كه سرمربي تيم ‌ملي شد تغيير چنداني نكرد. او همان مرد كم‌حرف و گوشه‌گير باقي ماند. نمي‌خواستيم اين را بنويسيم اما ايوانكوويچ اندكي گوشت‌تلخ هم بود. 
گذشت تا اينكه پس از سال‌ها از نزديك برانكو را در تحريريه ديديم. او قبراق‌تر از هميشه بود. چالاك و باهوش. فوق‌‌العاده سرحال و دوست‌داشتني. اخلاقش به كلي تغيير كرده بود. با بچه‌هاي تحريريه شوخي مي‌كرد. با تك‌تك دوستان ما دست داد. خلاصه او برانكويي ديگر بود. پر از انرژي مثبت و پر از حس خوب و انگيزه زياد براي نتيجه گرفتن در فوتبال ايران.

رضا چلنگر هم همراه برانكو بود و ايوانكوويچ هر لحظه با صداي بلند مي‌گفت رضا… با لهجه زيبايي هم فارسي حرف مي‌زد. خلاصه همه چيز خوب و خوش بود. اما ذكر يك خاطره از هر چيز ديگر واجب‌تر است. با برانكو به آتليه روزنامه رفتيم. محمد محب‌زندي كه طبق معمول اعدادي را در اتاقش دارد، عدد 6 را هم به برانكو داد تا از او يك عكس هنري بگيرد اما برانكو گفت: نه. من از اين كري‌ها براي كسي نمي‌خوانم. من سرمربي پرسپوليس هستم و اين كارها متعلق به بازيكنان است. با آنها اگر از اين عكس‌ها بگيريد ايرادي ندارد. برانكو پس از بازديد و مصاحبه رفت اما راستش را بخواهيد ما كه به انگ‌هايي مثل اجنبي‌پرستي و اين چيزها عادت كرده‌ايم از رفتار و شخصيت اجتماعي او خوشمان آمد. خارجي‌ها ياد گرفته‌اند كه چگونه با طرف مقابل معاشرت داشته باشند، با روحيه‌اي خوب و بشاش. برانكو به شدت آدم شادي نشان داد و مشخص بود كه او آمده تا براي دربي تهران اعلام آمادگي كند.

*مهدی یکتا

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)