پرسپولیس نیوز : در رسانه‌ها بازيكنان ما گتوزو، رونالدو، جرارد و… هستند اما پس چرا تيمي كه گتوزو، جرارد، رونالدو و… دارد، چهاردهم است؟ من به شما مي‌گويم چرا. چون ما در رسانه‌ها زلزله هستيم و در زمين پس‌لرزه!

  برانکو ایوانکوویچ روزی که از هتل آپارتمان گلشهر و منطقه جردن که محدوده مورد علاقه‌اش در پایتخت ایران است،‌ خارج شد تا موقتاً مقیم هتل المپیک شود، تصور می‌کرد نهایتاً یک هفته بعد به آپارتمان اجاره‌ای‌اش در غرب تهران می‌رود اما او همچنان همراه دستیاران کروات خود در هتل المپیک زندگی می‌کند.

برانكو به اتفاق برادران پاناديچ و ماركو استيلينوويچ در روزهاي دور از خانه مقابل ما نشستند و آنچه مي‌خوانيد ماحصل گپ خودماني ما با برانكو، آندره و ايگور پاناديچ و استيلينوويچ است. آندره پاناديچ به عنوان دستيار اول برانكو، ايگور در نقش مربي دروازه‌بانان پرسپوليس و ماركو به عنوان بدنساز در اين ميزگرد خودماني با محوريت پرسپوليس و فوتبال ايران حضور داشتند و آنچه مي‌خوانيد، بخش‌هاي نوشتني اين ميزگرد است.
در جريان اين ميزگرد برانكو انواع قهوه، اسپرسو و نسكافه را براي ما تشريح كرد و نشان داد در نوشيدني‌هاي گرم هم تخصص دارد!

فوتبال پرسپوليس از اين بهتر مي‌شود
براي اينكه مرد كروات سر ذوق بيايد، بحث را از يك جاي خوب شروع مي‌كنيم؛ «آن هفته‌هايي كه پرسپوليس نتيجه نمي‌گرفت، يك اتفاق جالب در پرسپوليس افتاد كه سابقه نداشت. پرسپوليس مي‌باخت اما تماشاچي راضي بود، تماشاچي لذت مي‌برد از نوع بازي پرسپوليس و مي‌گفت ما به داوري‌ها مي‌بازيم و به اين تيم اميدواريم.» خب، زده‌ايم به هدف… برانكو به وجد آمده و مي‌گويد: «هنوز اين تمام آن چيزي نيست كه من از تيم خودم توقع دارم. اين تيم با اين بچه‌ها توانايي‌اش ارائه فوتبالي بهتر و چشم‌نوازتر است.»

به آنهايي كه مي‌ترسند گفتم صبور باشيد
برانكو با حرارت ادامه مي‌دهد: «خيلي‌ها به من گفتند روي اين تيم ريسك نكن، حتي دوستي كه خودش مدعي است من را خيلي قبول دارد، توصيه كرد اعتبارم را روي اين تيم نگذارم اما از او دعوت كردم صبر داشته باشد. اين تيم هنوز بايد تمرين كند. اجراي تاكتيك نياز به چند مدل تمرين دارد. تمرين ذهني، تمرين فني و تمرين بازي.» …برانكو براي ما اين سه نوع تمرين را تشريح مي‌كند؛ «تمرين ذهني در اتاق آناليز و جلسات فني است. آنجايي كه ما به بازيكن خواسته‌ها و برنامه‌هاي خودمان را انتقال مي‌دهيم و او در ذهنش متوجه مي‌شود برنامه و تاكتيك ما چيست… تمرين فني و تاكتيكي در جلسه‌هاي تمريني اتفاق مي‌افتد كه بازيكن در تحت فشار، شبيه‌سازي، سايه‌زني و كارهاي تاكتيكي و حركات تركيبي، نحوه بازي را تمرين مي‌كند و تمرين بازي هم همان بازي‌هايي است كه انجام مي‌دهيم. ما با تيم‌هاي مختلف بازي مي‌كنيم، اين بازي مي‌تواند رسمي باشد يا دوستانه، حذفي باشد يا ليگ، فرقي نمي‌كند. بازيكنان كنار هم بازي مي‌كنند و با عادت‌هاي تاكتيكي و فني هم آشنا مي‌شوند و آن وقت شما بازي‌هاي باكيفيت‌تري از پرسپوليس مي‌بينيد. آن وقت به كساني كه مي‌ترسيدند و آنها را به صبوري دعوت كردم، مي‌گويم تماشا كنيد، رسيدن به اين كيفيت ارزش ريسك را داشت.»

برد و باخت مهم نيست، كيفيت مهم است
براي برانكو كيفيت خيلي مهم است… اين را به سادگي مي‌توان از حرف‌هايش فهميد؛ «برد و باخت در فوتبال اجتناب‌ناپذير است. شما حتي اگر ۲۸ بازي پشت‌سر هم را برده باشي، باز در بازي بيست و نهم احتمال دارد بازنده شوي و اين اصلاً عجيب نيست، همان‌طور كه بعد از ۳ باخت هم احتمال دارد برنده شوي. مهم كيفيت است. شما بايد حتي وقتي مي‌بازي، باكيفيت بازي كني. اگر كيفيت فني خوبي نداشته باشي و پيروز شوي، اين پيروزي تداوم نخواهد داشت اما اگر با كيفيت بازي كني و در روز باخت هم كيفيت بالايي ارائه بدهي، مي‌داني اين باخت زودگذر است و نتيجه مي‌گيري… من دنبال چنين كيفيتي هستم.»

در پرسپوليس بازيكنان خلاقي دارم
كيفيت چگونه به دست مي‌آيد؟ برانكو به اين سؤال هم پاسخ جالبي مي‌دهد: «با كم اشتباه كردن، با زير توپ نزدن، با گردش توپ به جاي دنبال توپ دويدن… با برنامه داشتن هنگام مالكيت توپ و موقع نداشتن توپ… شما اگر عادت‌هاي تاكتيكي درست را تكرار كنيد و اشتباهات تاكتيكي را كاهش بدهيد، كيفيت بالا مي‌رود البته خلاقيت هم لازم است. خلاقيت هم كيفيت را بالا مي‌برد. بازي خلاقانه آن چيزي است كه ما براي بالا بردن كيفيت نياز داريم. پرسپوليس اين بازي خلاقانه را دارد. مهدي (طارمي)، فرشاد (احمدزاده)، اميد (عاليشاه) و نوروزي اين قابليت را دارند كه از بازيكن مقابل خود عبور كنند. آنها تكنيك و خلاقيت لازم براي بردن نبردهاي يك مقابل يك را دارند.

انتقاد كردن ساده است
ايرادي كه اكثر مربيان خارجي از فوتبال ايران مي‌گيرند، اين است كه فوتباليست‌هاي ايراني وقتي صاحب توپ نيستند، ‌هيچ برنامه‌اي ندارند. آيا شما هم همين اعتقاد را داريد؟! اين سؤال را با برانكو درميان مي‌گذاريم و جواب مي‌گيريم؛ «انتقاد كردن ساده‌ترين كار است اما راهكار دادن فرق مي‌كند. اينكه من بگويم فوتباليست‌هاي شما وقتي توپ ندارند، خوب نيستند، ساده است اما مهم اين است كه من براي دقايقي كه تيم خودم توپ ندارد، برنامه داشته باشم. فوتبال دو فاز دارد؛ دفاع و حمله… همين‌طور دو تايم هم دارد؛ تايم مالكيت توپ و تايم بازي بدون توپ… يك مربي بايد براي هر دو تايم برنامه داشته باشد. من اهل ايراد گرفتن نيستم، اهل كار كردنم.»

من محتاط نيستم، اين برداشت شماست
شرايط براي پرسيدن سؤال سخت مساعد است. هرچند برانكو همين حالا گفت انتقاد كردن ساده است اما حالا كه سر كيف آمده و راحت حرف مي‌زند، مي‌پرسيم: «شما وقتي سرمربي تيم ملي بودي، ‌همه مي‌گفتند مربي محافظه‌كاري هستي و تيم شما دفاعي بازي مي‌كند اما حالا پرسپوليس را هجومي مي‌بينيم؟!»
برانكو لبخندي مي‌زند و جواب مي‌دهد: «من هيچ‌وقت يك مربي تدافعي نبودم. اين برداشت شماست ولي خودم به ياد ندارم تيم من دفاعي و محتاط بازي كرده باشد. بازي حساب‌شده با احتياط و بازي تدافعي فرق دارد. من در فوتبال به مرداني اعتقاد دارم كه قدرت انتقال توپ را داشته باشند. زير توپ نزنند، پاس بدهند، در موقعيت يك مقابل يك،‌ بازيكن حريف را از پيش رو بردارند. در تيم من بايد همه در حمله و دفاع شركت كنند. همان طور كه مهاجم در پرسينگ نقش ايفا مي‌كند، مدافع هم بايد در طراحي حمله نقش داشته باشد.»

براي بازيكني كه زير توپ مي‌زند، دست نمي‌زنم!
اما بازيسازي كردن برخي مدافعان تيم شما، تن هواداران پرسپوليس را مي‌لرزاند. آنها مي‌ترسند هر لحظه آن مدافعي كه در بازي با پا ضعيف است، توپ را لو بدهد؟… با اين پرسش، برانكو روي صندلي‌اش جابه‌جا مي‌شود و مي‌گويد: «آنهايي كه مي‌ترسند را به صبر دعوت مي‌كنم. اين تنها راه‌حل پيشنهادي من است. من نمي‌توانم كنار زمين بايستم و براي بازيكني كه با قدرت زير توپ زده است، دست بزنم! نه، اين كار من نيست… من در تمرين به او مي‌گويم توپ را در بهترين مسير ممكن به آزادترين يار خودي برسان… مسير كوتاه و بلند را بر عهده خودش مي‌گذارم اما توپ بايد برسد. روش من اين است و تغيير هم نمي‌كند. انجام اين كار، تمرين و تمركز مي‌خواهد. با تمرين اين اضطراب از بين مي‌رود. شايد ساده‌ترين راه اين باشد كه ما بازيسازي را حذف كنيم و بگوييم قلب‌مان ضعيف است، زير توپ بزنيد اما نه، ساده‌ترين راه نمي‌تواند بهترين راه باشد. من به جاي زير توپ زدن، پاس دادن را توصيه مي‌كنم.»

بازيساز بايد طراح حمله باشد
از برانكو مي‌پرسيم شما كه علاقه‌مند به بازيسازي هستي، چرا يكي مثل گابريل كه اين كار را بلد بود، حذف كردي؟! برانكو ابتدا از پاسخگويي طفره مي‌رود و مي‌گويد: «من نمي‌توانم پشت سر بازيكني كه براي تيمم زحمت كشيده، صحبت كنم!» سر او كلاه مي‌گذاريم (!) و مي‌گوييم دليلش را خودمان مي‌خواهيم بدانيم… برانكو اعتماد مي‌كند: «براي بازيكني كه در فاز تهاجمي بازي مي‌كند، تعريف بازيسازي و بازي رو به جلو با يك مدافع فرق دارد. در فاز تدافعي همين كه بازيكن زير توپ نزند و توپ را درست به يار خودي برساند، كافي است و مفهومش مي‌شود بازيسازي اما در فاز تهاجمي، قضيه كاملاً فرق مي‌كند. بازيكن بايد يك در مقابل يك را برنده شود، بايد توپ را از يار مستقيم خود عبور بدهد، پاس رو به جلو و در عمقي كه مي‌دهد، بايد در يك‌سوم دفاعي حريف باشد. من بازيكني مي‌خواهم كه در يك‌سوم دفاعي حريف، پاس رو به جلوي تأثيرگذار بدهد و با خلاقيت از مدافع مستقيم خود رد شود. هافبك آزاد بايد در يك فصل ۱۰ پاس گل بدهد، ۵ تا ۱۰ گل هم بزند. اينكه بازيكن در يك‌سوم مياني خوب پاس بدهد، حركت بازيكن بغل‌دستي‌اش را حدس بزند و توپ را روي دست او بفرستد، كافي نيست. من پاس مؤثر توقع دارم، طراحي حمله توقع دارم، بازيكني مي‌خواهم كه پاس‌هاي دقيق و خط‌كشي شده‌اش حوالي محوطه جريمه حريف باشد، طراحي حمله‌اش نزديكي دروازه حريف باشد.» برانكو نامي از گابريل نمي‌آورد اما خيلي خوب منظورش را مي‌رساند. او مي‌خواهد احترام روزهايي كه گابريل براي پرسپوليس بازي كرد را نگه دارد اما منظورش واضح است… گابريل بازيكني بود كه وسط زمين توپ پخش مي‌كرد، اين را كارشناسان هم گفته بودند.

تيم من تمركز ندارد
حالا همه چيز آماده است كه سؤال اصلي پرسيده شود؛ چرا پرسپوليس با وجود اينكه خوب بازي مي‌كند، بد نتيجه مي‌گيرد… پاسخ برانكو همه چيز را مشخص مي‌كند: «تمركز نداريم… اين مشكل بزرگ پرسپوليس است. بازيكنان تمركز ندارند. من تيم خوبي دارم. با توانمندي بازيكنانم آشنا هستم. آنها مي‌توانند خيلي راحت هر حريفي را تسليم كنند اما تمركز ندارند. مشكل اصلي ما، نداشتن همين تمركز است.»

انرژي پرسپوليس بيرون زمين خرج مي‌شود
حق با برانكو است… وقتي تيمي در يك بازي ۸ تا ۱۰ موقعيت گل به دست مي‌آورد و در جريان بازي هيچ گلي نمي‌زند، يعني تمركز ندارد… برانكو حرف ما را تأييد مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «متأسفانه انرژي تيم من بيرون زمين هدر مي‌رود. تيم بايد انرژي‌اش را درون زمين خرج كند اما بخشي از انرژي پرسپوليس بيرون زمين خرج مي‌شود. بازيكنان من اين نكته را بايد رعايت كنند. آنها بايد از هر چيزي كه مانع تمركزشان مي‌شود، دور باشند.»

بازيكنان من اشتياق پيروزي دارند
بحث كه به اينجا مي‌كشد، به برانكو مي‌گوييم اتفاقاً مردم هم همين اعتقاد را دارند، هواداران پرسپوليس مي‌گويند بازيكنان در رسانه‌ها مدعي هستند و در مصاحبه‌هايشان همه را مي‌برند اما درون زمين دروازه خالي را «گل» نمي‌كنند… برانكو ابتدا به دفاع از بازيكنانش مي‌پردازد و مي‌گويد: «آنها داخل زمين با تمام توان بازي مي‌كنند. آنها مشتاق بهتر شدن هستند. اين را من خيلي خوب حس مي‌كنم. اين اشتياق را در وجود بازيكنان تيم مي‌بينم كه مي‌خواهند هر حريفي را از مقابل بردارند اما چون بخشي از انرژي‌شان بيرون زمين هدر مي‌رود و تمركز لازم را نداريم، نتيجه نمي‌گيريم.»

بيرون زلزله هستيم، داخل زمين پس‌لرزه
برانكو با رسانه‌اي شدن اين بخش از حرف‌هايش اصلاً موافق نيست اما احساس مي‌كنيم مردم بايد با ديدگاه او بيشتر آشنا شوند و حيف است اين حرف‌ها فقط نزد ما امانت باشد: «ما تيم چهاردهم جدول هستيم. اين واقعيت تيم ماست. حقيقت اين نيست! حق پرسپوليس اين است كه در خانه‌هاي بالاي جدول باشد، نوع بازي ما و تعداد موقعيت‌هايي كه ايجاد مي‌كنيم، مي‌گويد بايد بالاي جدول باشيم. پس حقيقت پرسپوليس بالاي جدول بودن است اما واقعيت الان چيز ديگري است. آنچه به وقوع پيوسته اين است كه ما نتيجه نگرفته‌ايم و تا رده چهاردهم تنزل پيدا كرده‌ايم اما بازيكنان من طوري به زمين مي‌روند كه انگار صدر جدول هستيم. اين از يك نظر خوب است و از يك زاويه بد… از لحاظ‌ اشتياق و انگيزه عالي است اما از لحاظ تمركز نه. آنها طوري به توپ ضربه مي‌زنند كه انگار بعد از هر حمله‌اي، حمله ديگري در راه است و عيبي ندارد اگر توپ گل نشد و اين بد است. ما بايد تمركز بيشتري داشته باشيم. در رسانه‌ها بازيكنان ما گتوزو، رونالدو، جرارد و… هستند اما پس چرا تيمي كه گتوزو، جرارد، رونالدو و… دارد، چهاردهم است؟ من به شما مي‌گويم چرا. چون ما در رسانه‌ها زلزله هستيم و در زمين پس‌لرزه! اينجاست كه مي‌گويم انرژي تيم من بيرون زمين هدر مي‌رود. ما الان بايد با واقعيت كنار بياييم و با تمركز و ذخيره كردن انرژي‌مان، نتيجه بگيريم و شكست‌هاي ابتداي فصل را ترميم كنيم.»

هنوز هم به اين بازيكنان اعتقاد و اعتماد دارم
با اين وجود برانكو هنوز هم به تيمش اميدوار است… خودش مي‌گويد: «اميد از اعتماد و اعتقاد به وجود مي‌آيد. من به بازيكنانم اعتماد و اعتقاد دارم و به همين دليل به آينده پرسپوليس اميدوارم.
اين تيم اگر تمركز داشته باشد و اگر بازيكنان من انرژي‌شان را در زمين خرج كنند، ما حتماً و حتماً موفق مي‌شويم. هنوز هم مي‌گويم اين بازيكنان ارزش ريسك كردن دارند. فقط اگر تمركز باشد، همه چيز درست مي‌شود. هواداران پرسپوليس حق دارند اما از آنها مي‌خواهم نگران نباشند و با آرامش به اين بازيكنان اعتماد كنند.»

بازيكنان ايراني انفجاري هستند
ماركو استيلينوويچ: روي كمك من حساب كنيد!
بعد از صحبت با برانكو، با دستيارانش كه زمان اين گفت‌وگو فقط شنونده بودند، گپ مي‌زنيم. از ماركو شروع مي‌كنيم. استيلينوويچ، مربي بدنسازي كه اندام و هيكلش شبيه قهرمانان پرورش اندام است. ماركو مي‌گويد: «به عنوان مربي بدنساز با كلينيك خصوصي برانكو در واراژدين همكاري داشتم. در اين كلينيك با بازيكناني كه مصدوم مي‌شدند، به عنوان بدنساز حرفه‌اي در دوران بعد از آسيب‌ديدگي كار مي‌كردم. بازيكنان زيادي در اين كلينيك به فوتبال حرفه‌اي برگشتند. ما بدن آنها را آماده مي‌كرديم. من و توميسلاو ورنياك كه مربي بدنساز تيم‌هاي ملي اوكراين و كرواسي و بدنساز آ.ث ميلان بوده، با هم كار مي‌كرديم. چند وقت پيش برانكو به من گفت مي‌خواهي شرايط تازه‌اي را تجربه كني؟ وقتي جواب مثبت دادم، پرسپوليس را پيشنهاد داد. از او مي‌پرسيم از اينكه پيشنهاد برانكو را قبول كردي، پشيمان نيستي؟! ماركو جواب مي‌دهد: «نه، الان راضي هستم، تجربه خوبي است، فقط از خانواده‌ام دورم وگرنه همه چيز بهتر از آن چيزي است كه انتظارش را داشتم.» شرايط بدني سرخپوشان سؤال بعدي ماست كه ماركو در جواب مي‌گويد: ‌«عادت‌هاي بدنسازي بازيكنان شما مثل اروپايي‌ها نيست اما آنها چيزي دارند كه برگ برنده‌شان است. آنها اشتياق بهتر شدن دارند و گرايش جسماني‌شان به بهبود وضعيت بدني عالي است.» از استيلينوويچ مي‌خواهيم تعارف را كنار بگذارد و رك به ما بگويد مهم‌ترين ويژگي بدني بازيكنان ايراني چيست. ماركو جواب مي‌دهد: «من با تمام بازيكنان ايراني كار نكردم اما اين جمعي كه من كنارشان هستم، ويژگي اصلي‌اش انفجاري بودن است. ما بدن بازيكنان را به چند دسته انفجاري، قدرتي، استقامتي و… تقسيم مي‌كنيم. بازيكنان ايراني انفجاري هستند، يعني سرعت استارت فوق‌العاده‌ بالايي دارند و اين خيلي ويژگي مهمي است چون تمام اتفاقات در همان ۳ الي ۵ متر اول رخ مي‌دهد. بازيكنان ايراني در اين بخش خوب هستند و در بخش استقامتي هم خوب مي‌شوند چون دوست دارند ياد بگيرند و از يادگيري فراري نيستند. اين ويژگي خيلي مهم است.» ماركو در تلاش است براي پرسپوليس تجهيزات و دستگاه‌هايي بياورد كه كيفيت بدنسازي سرخپوشان را ارتقا بدهد. او مي‌گويد: «تلاش مي‌كنم تمرينات را متنوع‌تر و جالب‌تر كنم اما بدنسازي و آمادگي بدني فقط تمرين نيست. استراحت هم مهم است، تغذيه و مكمل‌هاي غذايي هم اهميت دارد. من فعلاً در حال شناخت دقيق بازيكنان هستم و ويژگي‌هاي بدني آنها را دسته‌بندي مي‌كنم و قطعاً در آينده‌اي نزديك مي‌توانم راحت‌تر درباره ويژگي‌ هر بازيكن حرف بزنم.» ماركو خيلي كم حرف مي‌زند. او بيشتر ترجيح مي‌دهد شنونده باشد. با او درباره متدهاي مختلف بدنسازي و بدنسازي تخصصي فوتبال حرف مي‌زنيم و قرار مي‌گذاريم اين بحث را در يك فرصت مناسب به شكل تخصصي و با حضور بدنسازهاي مختلف پيگيري كنيم. ماركو مي‌گويد: «براي اين كار روي من حساب كنيد. اگر شيوه، نظر و تجربه من به فوتبال ايران كمك كند، با كمال ميل حاضرم به شما كمك كنم چون رفتارهاي خوبي در ايران ديدم.»

رحمتي و طالب‌لو را مي‌پسندم اما سوشا بهتر است
ايگور پاناديچ: دروازه‌بانان آينده ايران را از ۷ سالگي آموزش بدهيد
ايگور پاناديچ مربي گلرهاي پرسپوليس شخصيت جالبي دارد. او كه نكته‌سنج به نظر مي‌آيد، در جريان نشست ما، تلاش مي‌كند هر سؤالي را به پرسش مورد علاقه خودش تبديل كند.
مثلاً وقتي از او مي‌پرسيم سوشا چطور است، جواب مي‌دهد: «چرا فقط از سوشا مي‌پرسيد. من، ۳ دروازه‌بان دارم. سوشا، ايمان (صادقي) و مرتضي (قديمي‌پور).»
به ايگور نكته‌سنج مي‌گوييم هر طور خودت راحتي جواب بده و اصلاً وضعيت هر ۳ دروازه‌بان را تشريح كن… پاناديچ مي‌گويد: «سوشا بدون شك بهترين دروازه‌بان ايران است. او همين حالا مي‌تواند در اروپا بازي كند. من درباره‌اش قبلاً هم مصاحبه كردم و گفتم سوشا انگليسي بلد است، استايل خوبي دارد، نگاهش حرفه‌اي است، ميل به تمرين دارد و از لحاظ شخصيتي در شرايطي است كه مي‌تواند در اروپا بازي كند. من در ايران دروازه‌بانان خوبي ديدم. مثلاً هر دو دروازه‌بان استقلال (رحمتي و طالب‌لو) يا دروازه‌بانان ديگري كه قابليت‌هاي خاصي دارند اما انتخاب من، سوشاست. نه به اين دليل كه با او كار مي‌كنم، به اين دليل كه رشد خوبي دارد و ويژگي‌هايش به سطح استاندارد نزديك است. ايمان صادقي و مرتضي قديمي‌پور هم كنار سوشا در حال كار كردن هستند. سوشا اين دو را هم با خودش مي‌كشاند و البته هر دو دروازه‌بان، آينده خوبي دارند، به خصوص قديمي‌پور كه فقط ۲۰ سال دارد و آينده از آن اوست.»
وقتي به پاناديچ مي‌گوييم عملكرد صادقي در سه بازي اول، هواداران پرسپوليس را نااميد كرد، جواب مي‌دهد: «نه، انصاف داشته باشيد! او دو ماه تمام حتي دستكش هم دستش نكرده بود و معلوم بود با ۵ جلسه تمرين نمي‌توان به اندازه ۵ ماه كار از او توقع داشت. شما در طول فصل اگر بنا به هر دليلي، نوبت به صادقي برسد، عملكرد واقعي‌اش را مي‌‌بينيد.»
ايگور كه خودش هم دروازه‌بان حرفه‌اي بوده، مي‌گويد: «من چون قد كوتاهي داشتم، سقف پيشرفتم زياد بلند نبود. مثلاً تيم‌هاي مطرح اروپا هرگز دنبال دروازه‌بان كوتاه‌قد نمي‌روند. من به آن سطحي كه ممكن بود، رسيدم و بعد از پايان دوران فوتبالم، وارد مربيگري شدم.»
پاناديچ كه اولين مربي‌اش فخرالدين داود بگوويچ، مربي دروازه‌باني تيم ملي ايران در سال‌هاي ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ ميلادي بود، از فخرالدين به نيكي ياد مي‌كند و مي‌گويد:‌ «من از ۷ سالگي زير نظر فخرالدين كار كردم و شما هم بايد از ۷ سالگي دروازه‌بانان آينده‌تان را به مربيان كاربلد بسپاريد. بايد از همين سن آموزش‌هاي ابتدايي شروع شود.»

دوست داشتم براي پرسپوليس بازي مي‌كردم
آندره پاناديچ: اصول‌مان را تغيير نمي‌دهيم، نتايج
را عوض مي‌كنيم آندره پاناديچ، نياز به معرفي ندارد. دستيار اول برانكو كه سال‌ها در سطح اول فوتبال حرفه‌اي مربيگري كرده، وقتي وارد بحث ما مي‌شود، ‌حرف‌هايي مي‌زند كه نشان مي‌دهد همين حالا هم تجربه لازم براي سرمربي شدن را دارد. آندره درباره پرسپوليس مي‌گويد: ‌«اين تيم با اين بازي خلاقانه، نياز به زمان دارد. بازيكنان پرسپوليس اگر دو اصلي كه برانكو گفت را رعايت كنند،‌ ما در نتيجه‌گيري هم موفق مي‌شويم. تمركز و جلوگيري از اتلاف بيهوده انرژي، خيلي مهم است. من براي اين تيم آينده روشني مي‌بينم. براي اين تيم همه چيز امكان‌پذير است. ما حتي روزهايي كه باختيم، سزاوار برد بوديم و اين همان چيزي است كه باعث شده به آينده خوشبين باشيم. ما اصول‌مان را تغيير نمي‌دهيم بلكه با تلاش بيشتر سرنوشت را تغيير مي‌دهيم.» آندره از سرخپوشان حمايت مي‌كند و مي‌گويد: «گاهي اوقات دلم مي‌خواهد در اين پرسپوليس بازي كنم، يعني برگردم به دوران جواني،‌ جوان شوم و كنار اين بازيكنان بازي كنم چون از تماشاي بازي آنها لذت مي‌برم. ما مي‌خواهيم اين اصل در پرسپوليس جا بيفتد كه بايد از فوتبال لذت ببريم.» آندره ادامه مي‌دهد: «در هر ورزشي زمان‌بندي خيلي مهم است. ما در حال انجام زمان‌بندي تاكتيكي هستيم. ما مالكيت‌مان روي توپ بيشتر از حريفان است و بايد در بخش بدون توپ هم منسجم‌تر عمل كنيم، اين كار نياز به رعايت چند قانون دارد اما اجازه بدهيد در كوران رقابت‌ها، رازهاي‌مان را پيش خودمان نگه داريم و فقط همين‌قدر بگوييم كه نياز به زمان داريم.» تأكيد پاناديچ روي بازي تاكتيكي است. او مي‌گويد: «ما دوست داريم فوتبال بازي كنيم. ما دوست نداريم اوت بيندازيم و با اوت دستي به گل برسيم يا بزنيم زير توپ، توپ بلند بفرستيم و منتظر باشيم دفاع حريف اشتباه كند. ما مي‌خواهيم با رعايت قوانين و اصول به ظاهر ساده، فوتبال بازي كنيم اما نياز به تمرين بيشتر داريم. شما نمي‌توانيد بدون ساختن پايه، صندلي بسازيد. ما در حال ساخت اين پايه هستيم.» با توجه به سابقه همكاري پاناديچ با تيم‌هاي عربي، از او مي‌پرسيم چه تفاوتي بين فوتبال ايران و كشورهاي عربي مي‌بيند. پاناديچ جواب مي‌دهد: «هر دو در فوتبال مستعد هستند، آنها با جذب بازيكنان بزرگ، سطح فوتبال خودشان را بالا كشيده‌اند و شما با بازيكناني كه تشنه و گرسنه يادگيري هستند، پيشرفت كرده‌ايد اما در مجموع شهامتي كه در فوتبال شما وجود دارد، در فوتبال آنها نيست. آنها در نظم از شما سبقت گرفته‌اند اما فوتباليست‌هاي ايراني شهامت بيشتري دارند.»

برانكو صداي هواداران پرسپوليس را شنيد
حيف است اين تيم چهاردهم باشد
وقتي پرسپوليس مقابل سايپا بازنده از زمين بيرون آمد، طرفداران پرسپوليس كه بعد از دو پيروزي مقابل فولاد در ليگ برتر و پيكان در جام حذفي، توقع پيروزي سوم را از تيم محبوب خود داشتند، با دلخوري شعار «بي‌غيرت بي‌غيرت» سر دادند. آنها اگرچه هنوز از سرمربي پرسپوليس حمايت مي‌كنند اما با اين شعار نسبت به ناكامي تيم خود واكنش نشان دادند. واكنش‌هايي كه مي‌تواند در آينده تندتر شود…
اين فريادها به گوش برانكو هم رسيده است. شنيده مي‌شود برانكو هم شاگردانش را مؤاخذه كرده و گفته از آنها توقع دارند از روي شكم سيري به توپ ضربه نزنند. اشاره برانكو به موقعيت‌هايي است كه سرخپوشان از دست داده‌اند. او هم نداشتن تمركز و سوزاندن انرژي را دليل اصلي ناكامي پرسپوليس دانست.
حق با برانكوست؛ بازيكني كه مي‌گويد من رونالدو هستم، فلاني جرارد يا بازيكني كه خودش را گتوزو مي‌داند و يا بازيكنان ديگري كه از هواداران پرسپوليس لقب مي‌گيرند، بايد حواس‌شان باشد تيمي كه جرارد، گتوزو، رونالدو و… دارد، نبايد در رده چهاردهم جدول باشد. بازيكنان پرسپوليس بايد قدر موقعيت خود را بدانند و براي پيراهني كه مي‌پوشند ارزش قائل باشند. حيف است اين پرسپوليس با اين فوتبال چشم‌نواز تيم چهاردهم جدول باشد.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)