پرسپولیس نیوز: چند روزی مانده بود به آغاز بازی های آسیایی بوسان. در یک عصر گرم تابستانی آخرین تمرین خانگی تیم ملی در کمپ تیم های ملی به پایان می رسید و من در کنار زمین منتظر بودم تا طبق وعده با سرمربی کروات گفت و گو کنم.
 
در غیاب چلنگر فرصت خوبی بود تا بدون واسطه در یک گفت و گوی بی پرده به قول خودمان برانکو را به چالش بکشانم و لابد برای یک خبرنگار جوان 17- 18 ساله این نشانه شجاعت بود.
 
تازه من از دست خبرنگارهایی بودم که نسبت به برانکو و حتی پیش از او بلاژویچ حس خوبی داشتم و در تقابل مکاتب سنتی و مدرن ترجیح می دادم امثال این کروات های نواندیش، اصلاحاتی در فوتبال و حتی ورزش ایران رقم بزنند.
 
با این وجود تصمیمات عجیب و قریب برانکو در آن روزها آنقدر سوال برانگیز بود که نزدیک به یک ساعت گفت و گوی چالش برانگیز ما به طول انجامید.
 
مهمترین چیزی که از آن گفت و گو در خاطرم مانده صبر و حوصله مربی کروات آن هم در گرمای آزاردهنده کمپ و در پایان یک تمرین سخت و فشرده زیر آفتاب سوزان تهران بود. بی دلیل نیست که اهالی رسانه این مرد را به عنوان یک مربی با اخلاق ، صبور و جنتلمن می شناسند.
برانکو ایستاد ، به تک تک سوالات خبرنگار جوان با حوصله و متانت پاسخ داد و هرگز خشمگین نشد. مهمترین حرفش این بود که اگر من هم یک مربی ایرانی مثل محمد مایلی کهن یا حتی علی پروین بودم از من حمایت می کردید و به خواسته هایم احترام می گذاشتید. اینکه چه کسی انتخاب می شود و با ما به بوسان می آید تصمیمی است که تنها به سرمربی یک تیم ارتباط دارید و رسانه ها باید به اراده سرمربی احترام بگذارند.
 
چندان عجیب نبود که ما به او اعتماد نداشتیم ، شاید به این دلیل که پیش از این تنها دستیار بلاژویچ بوده و سابقه سرمربیگی در تیم دیگری را نداشته ، یا اینکه اولین و آسان ترین گزینه موجود برای فدراسیون فوتبال بوده و در کمترین زمان باقیمانده تا بازی های آسیایی فدراسیون چاره ای نداشت به جز اعتماد و همکاری با برانکو.
 
من هنوز به خیلی از انتقادهای آن روز خودم باور دارم و هنوز خیلی از تصمیمات مربی کروات در آن سال ها را غیر معمول و عجیب می بینم. مثل اعتقاد راسخ به ابراهیم میرزاپور پراشتباه که حتی به عنوان بازیکن کمکی با خودش به بوسان برد. یا مثل اعتماد به بازیکنانی مانند کاملی مفرد ، علوی ، بداوی ، ستار زارع و خیلی های دیگر که شاید هیچ مربی دیگری از آنها به عنوان بازیکن اصلی در ترکیب تیم ملی استفاده نمی کرد اما برانکو به همه آنها ایمان داشت.
 
با وجود این سلیقه خاص و کم نظیر در انتخاب بازیکن، ایوانکوویچ موفق ترین مربی خارجی فوتبال ایران پس از پیروزی انقلاب بود. با صعود آسان و بدون دردسر به جام جهانی، با قهرمانی مقتدرانه در بازی های آسیایی بوسان و با کسب عنوان سوم جام ملت ها.
 
با گذشت بیش از یک دهه ، اصول برانکو هنوز تغییر نکرده ، با همان سلایق عجیب و تفکرات خاص. عجیب نیست که امروز نسبت به جذب سید جلال حسینی ، انصاری فرد و یا حتی حفظ پیام صادقیان تمایلی نشان نمی دهد.
 
برانکو به دنبال ستاره ها و نام های بزرگ نیست ، ترجیح می دهد تیمش را به یک ستاره یکدست ، منضبط و البته مطیع تبدیل کند.
این روزها که موج انتقادات هواداران پرسپولیس و خصوصا برخی رسانه ها از مرد کروات باز هم بالا گرفته به یاد همان سال ها افتادم و البته به یاد این حقیقت که برانکو با پافشاری بر اصول خودش به هرچه می خواست رسید.
 
انصاف نیست که آمدن و نیامدن این ستاره و آن بازیکن جوان را به موضوعات جانبی مثل دلالی و حق واسطه گری مربوط کنیم. حداقل اینکه این وصله ها در طول بیش از 14 سال هرگز به برانکو نچسبیده و نمی چسبد. یا حداقل اینکه این مربی منضبط به اصول حرفه ای و شخصیت خودش بیش از هرچیز دیگری احترام می گذارد. برای چند صد میلیون بالاو پایین تر آبرو اعتبار چندین ساله را حراج نمی گذارد و البته از شنیدن این حرف و حدیث ها بسیار آزرده می شود.
 
یادمان باشد حاصل اعتماد به این مرد بهترین نتایج دهه های اخیر فوتبال ملی ایران بود و دورانی همراه با ثبات و آرامش برای تیم ملی.
امیدوارم مدیران پرسپولیس هم به اندازه مدیران آن روزهای فدراسیون فوتبال به این مرد اعتماد داشته باشند تا نتیجه این اعتماد را با همین تیم جوان و یکدست ببینند، هرچند تفاوت پرسپولیس این سال ها و فدراسیون آن سال ها از زمین است تا آسمان.
 
با این وجود لازم است برانکو را مثل گذشته با همه مختصات و واقعیت هایش بشناسیم و بپذیریم. مردی که شایستگی های خودش را حداقل در فوتبال ایران به اثبات رسانده و بیش از هر مربی دیگری قابل اعتماد است.
جواد پاینده
 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)