مرجع خبری پرسپولیس : همایون بهزادی می گوید دربی هفتاد و چهارم نشان داد فوتبال 90 دقیقه است و گاهی تا دقیقه 95 هم می توان به تغییر نتیجه امیدوار بود و این عاملی است که موجب زیبایی این ورزش شده است.
سر طلايي پرسپوليس در بستر بيماري افتاده، درست دو روز بعد از تكرار ركوردي كه 38 سال در اختيار او بود.
همايون بهزادي مهاجم خوشچهره، دوست داشتني و محجوب شاهين و پرسپوليس در دهه 50 بعد از حضور در مراسم نوزدهمين سالمرگ همبازي فقيدش محراب شاهرخي در بستر بيماري است و البته با قاطعيت ميگويد: «دوباره بلند ميشوم و راه ميافتم.» هر چند دقيقه يكبار سرفه ميكند و صدايش گرفته است اما زماني كه از دربي 52 و مسائل ريز و درشت پرسپوليس و فوتبال حرف ميزند هر جملهاش آنقدر تاثيرگذار و به ياد ماندني است كه قطعا تا سالهاي سال در ذهن شنونده و مخاطب اين مصاحبه قرار خواهد گرفت.
همايون خان خدا بد ندهد، دو سه روزي است تلفن همراهتان را خاموش كردهايد و انگار احوالتان خوش نيست؟
بله، سر خاك محراب سرماي زيادي بود، سرما خوردهام و افتادهام.
حتما دربي اخير را ديدهايد.
بله، پرسپوليس بسيار خوب بازي كرد 20 دقيقه اول ،20 دقيقه آخر و نشان داد فوتبال 95 دقيقه است. ما هم روزي كه 6 گل زديم من در عرض سه دقيقه، دو گل زدم. هر سه گلم را هم در هافتايم دوم زدم.
و شما هم در آن بازي معروف هتتريك كرده بوديد.
بله و خوشحال شدم كه اين جوان (زايد) هم موفق شد سه گل بزند. انشاءا… كه پرسپوليس با اين برد روي ريل افتاده باشد و تماشاچيها همراهياش كنند.
اما با هتتريك زايد به نوعي ركورد شما شكست.
نه، ركورد من نشكست بلكه تكرار شد اما اميدوارم بازيكناني كه به پرسپوليس ميآيند حتي 7-6 گل يا بالاتر هم بزنند و از خداوند منان اين را ميخواهم.
بعد از اين برد و پيروزي 6- هيچ چه حسي داشتيد؟
آدم نبايد از پيروزي غره شود. روزي كه غره شد شروع باختهايش خواهد بود. از باخت هم نبايد مايوس شد، بايد سعه صدر داشت. هر باخت ميتواند درسي باشد براي پيروزيهاي آينده. هر كسي فكر كرد پيروز خواهد بود. كروش و دنيزلي هم همين را ميگويند. بايد ما را به فكر كردن عادت بدهند. دنيزلي فوتبال تهاجمي را دوست دارد. البته او خيلي خوب تعويض كرد. من افكار دنيزلي را ميدانم، او تنها به سيستم بند نيست و اينطور نيست كه حتما 1-3-2-4 كار كند و بگويد چون مهره نداريم كارمان خراب ميشود. او با همان تيم موجود تيمش را تهاجمي ميچيند و بهخاطر همين مردم به استاديوم ميآيند. اتفاقا در شاهين هم مبناي بازي ما حمله كردن بود.
انگار آن زمان سيستمهايي بود كه 5-4 مهاجم در تركيب قرار ميگرفتند.
بله، شاهين واقعا تهاجمي بود. سيستمهايي هم بود كه بازيكنان بهصورت WM در آن قرار ميگرفتند. بعد 2-4-4 و سيستمهاي ديگر آمد.
روز 16 شهريور 52 در آن دربي معروف سيستم شما چه بود؟
ما 3-3-4 بازي ميكرديم، حاج رحيميپور و مهندس كلاني گوش راست و چپ بودند و من سانتر فوروارد.
يعني شما چند قدم جلوتر از آن دو نفر بازي ميكرديد؟
بله اما زماني بود كه من برميگشتم دفاع. اصلا من اول بك وسط بودم در شاهين و تيم ملي.
پس چطور به خط حمله رسيديد؟
مرحوم دكتر اكرامي مرا جلو برد. با من تكنيك ضربه با پاي چپ و راست و سر زدن را كار كرد. سه ماه تابستان در سالن دانشسرا كه الان شده دانشكده تربيت معلم در خيابان مفتح با من كار كرد تا به درسم هم لطمه نخورد. ما روي حلقههاي بسكتبال با توپ شماره 4 كار ميكرديم. 37 آيتم بود، چپ و راست و سر اما هيچكس الان نميآيد از من بپرسد كه اين آيتمها چه بود.
پس اينجا بايد يادي هم از مرحوم اكرامي كنيم.
بله، خدا رحمتش كند. همين روزها صدمين سالگرد تولدش بود. دو روز پيش هم سالگرد وفاتش اما چون من بيمارم نتوانستم در اين مراسم شركت كنم.
شما دربي اخير را در منزل ديديد؟
بله، منزل بودم و خانمم هم كنارم نشسته بود. تيم دو تا خورده بود. چند نفر هم منزلمان بودند. بعد از گل اول خانم گفت «به قرآن يكي ديگه ميزنن» كه گل دوم زده شد. بعد از گل دوم باز هم گفت سومي را هم ميزنند كه بعد از بازي من گفتم شما اسرار ماوراءالطبيعه ميداني و ما خبر نداريم؟ همسرم انسان متفكر اهل خدايي است. او گفت و شد، ما كه بلد نيستيم. اتفاقا همين چند وقت پيش هم در يكي از بازيهاي پرسپوليس منزل خواهرم بوديم، همين اتفاق افتاد و پيشبينياش درست از آب درآمد.
مراسم سالمرگ عمو محراب هم درست فرداي دربي برگزار شد.
بله، من خودم گرداننده مراسم بودم و پشت بلندگو درباره او و دربي صحبت كرديم. من پارسال مريض بودم و اين مراسم برگزار نشد اما امسال با كمك سعيد (ترابي) و دامادش برگزار كرديم.
ظاهرا خيلي از همدورهايهاي شما هم بودند.
بله، از همهشان تشكر ميكنم. هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است در جريده عالم دوام ما. من ديگر پير شدهام، آن موقع كه سرپا بودم اين كارها را از من نميخواستند اما الان كه از پا افتادهام اذيتم ميكنند و مرا اينطرف و آنطرف ميكشانند.
همايون خان، بعد از برد 6- هيچ به شما چقدر پاداش دادند؟
چيزي خاطرم نيست ولي فكر نكنم چيزي داده باشند. ما آن زمان براي دل مردم و آبروي خودمان بازي ميكرديم.
گفته ميشود بعد از بازيها شما روي دوش مردم به خانه ميرفتيد.
هر چه بوده افتخار من بوده، من عكسي ندارم كه بعد از بازي روي زمين باشم. من مردم را دوست داشتم و با آنها زندگي ميكردم. به اين كار هم افتخار ميكنم. خاك پاي همه مردم هستم و دنيا را هم سهطلاقه كردهام.
حالا واقعا روي دوش مردم تا خانه ميرفتيد؟
از امجديه ماشينم را بلند ميكردند تا چهارراه تخت جمشيد (تقاطع طالقاني و مفتح امروزي). من يك جيپ جنگي داشتم كه حدود 3-2 هزار نفر دورهام ميكردند و ماشين را تا حمام امجديه يا چهارراه تخت جمشيد ميبردند!
همين نشان ميدهد چه بازيكن محبوبي بوديد.
شما يادتان باشد من هيچ باشگاهي نرفتم و غير از شاهين و پرسپوليس در هيچ تيمي بازي نكردم.
درباره آن تمبر كه تصوير پنج سرزن دنيا در آن هست و شما هم جزو آن هستيد، حرف ميزنيد؟
آن تمبر، گرانترين تمبر است. خودم نديدمش، انگار در موزهاي در اروپاست، خودم هم دنبالش ميگردم، انگار فنونيزاده در مجله و اينترنت ديده بود.
خيليها اين برد 2-3 دربي را با 6- هيچ تاريخي مقايسه ميكنند. شما هم اينطور فكر ميكنيد؟
آقا فوتبال يك لحظه است و اعتماد به نفس كه داشته باشي و بخواهي، ميشود. من در مسابقه بعد از اين بازي يك گل زدم و ديگر بازي نكردم. كلا خسته شده بودم. حتي گفتند بيا بك وسط بازي كن برنگشتم چون كارهاي تيم روي گردنم بود. غير از كاپيتاني بقيه كارهاي تيم هم روي دوشم بود.
راستي شما در روزي كه مقابل استقلال هتتريك كرديد چندساله بوديد؟
32 سالم بود. البته من در شاهين تا 28 سالگي هم خيلي گل زدم. ما در شاهين به استقلال 4 گل هم زديم كه من 2 يا 3 تا زدم و هافبك چپ بودم. در طول تمام بازيهايي كه با استقلال داشتيم ما 3- هيچ خورديم اما بيشتر نه، در عوض 4- هيچ زديم، 4- يك زديم و 6- هيچ هم زديم اما 3 تا بالاتر نخورديم.
جالب است كه شما در پست هافبك چپ هم 2 يا 3 گل به استقلال زدهايد.
من تقريبا در همه پستها بازي كردم، حتي رزرو گلر هم بودم و تمرين كردم كه روز بازي گلر رسيد. يك بار هم مسابقات آسيايي 1966 بود. بك وسط ما مرحوم رنجبر، محروم شده بود. مستر سوچ مربي مجاري تيم مرا بك وسط بازي داد كنار حسن حبيبي كه مقابل ژاپن كاماتو را گرفتم. كاماتو بعدها سرمربي ژاپن شد. در آن بازي سرم هم شكست. به جاي من هم فريبرز اسماعيلي فوروارد بازي كرد و گل هم زد.
آقاي بهزادي به عنوان حرف پاياني از چه ميخواهيد بگوييد؟
من پيروزي پرسپوليس و تيم ملي ايران را در تمام مسابقات خواهانم. به علاوه اينكه اميدوارم تمام باشگاههاي ما سر تا پا حرفهاي شوند و ديگر تيم نباشند. فوتباليستها هم قدر خودشان را بدانند و آگاه باشند كه مردم درباره رفتار آنها قضاوت خواهند كرد. همچنين بايد به آنها بگويم پول جزيي از زندگي است نه كل آن و اينكه دنبال درس خواندن بروند. خواهي كه دلت نشكند از سنگ مكافات/ مشكن دل كس را كه در اين خانه كسي هست، يعني وقتي گل ميزنيد تحقير نكنيد. اين را مرحوم دكتر اكرامي به من آموخت.
پس شما هم بعد از آن دربي 6- هيچ، استقلاليها را تحقير نكرديد.
من هيچ وقت اين كار را نكردم، بلد نبودم ششتا پشتك بزنم و از اين كارها كنم.
* گفت و گو: نشریه ایران ورزشی
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Wednesday, 13 November , 2024