مرجع خبری پرسپولیس : حضور «بچه‌جادوگرها» در تمرين پرسپوليس حال و هواي خاصي را به مستطيل سبز مجموعه ورزشي درفشي‌فر بخشيده بود.

هاوش و هيرسا كه مثل علي كريمي سحرخيز هستند حالا پس از اتمام اردوي تيم ملي در اتريش اين شانس را دارند تا قبل از شروع اردوي پرسپوليس در تركيه فقط چند روزي را همراه با پدرشان باشند.

هاوش و هيرسا درست مثل علي كريمي راه مي‌روند، نگاه مي‌كنند، مي‌خندند و حتي شيطنت مي‌كنند. حدود ساعت 9 صبح ديروز و يك ساعت قبل از شروع تمرين پرسپوليس علي كريمي به همراه هاوش و هيرسا در محل تمرين پرسپوليس حاضر شد.

كريمي كه طبق رفتار حرفه‌اي و عادت قديمي‌اش زودتر از ديگران در تمرين حاضر مي‌شود، ديروز همراه با هاوش و هيرسا تمرينات اختصاصي‌اش را آغاز كرد تا براي شروع تمرينات پرسپوليس آماده باشد.

جادوگر كه مثل هميشه از مصاحبه و توضيح دادن فرار مي‌كند، براي آوردن هاوش و هيرسا به تمرين پرسپوليس يك دليل بزرگ داشت: «تا چند وقت پيش كه آلمان بودم. بعد هم يك راست رفتم اردوي تيم ملي و پس فردا هم كه بايد با پرسپوليس به اردوي تيم ملي بروم. دلم براي بچه‌هايم تنگ شده بود. دوست داشتم حداقل در طول اين چند روزي كه تهران هستم، كمي كنار آنها باشم.»

با ورود بازيكنان پرسپوليس به زمين چمن بود كه هاوش و هيرسا با بعضي از آنها مشغول بازي شدند. هر كسي كه وارد زمين مي‌شد ناخودآگاه با نگاهي به سوي بچه‌هاي جادوگر جلب مي‌شد. هاوش و هيرسا كه هر دو طرفدار بارسلون هستند، پيراهن شماره هشت اين تيم محبوب را به تن داشتند. بدون شك بزرگترين دليل انتخاب پيراهن شماره هشت براي هاوش و هيرسا علاقه علي كريمي به اين شماره است ولي نكته قابل توجه ديگر اين بود كه نام هاوش و هيرسا پشت اين پيراهن‌ها حك شده بود و آنها در طول تمام مدتي كه توپ بازي مي‌كردند، خودشان را جاي ستاره‌هاي بزرگ بارسلونا فرض مي‌كردند.

مازيار زارع و مهرداد اولادي از جمله بازيكناني بودند كه خيلي زود به سراغ «بچه‌كريمي‌ها» رفتند. مازيار با آن جثه درشتش توي پاي بچه‌ها مي‌رفت و در آخر هم درون دروازه ايستاد تا پنالتي‌هاي هاوش و هيرسا را بگيرد. بچه‌ها كه احتمالا مازيار را چيزي شبيه كاسياس فرض مي‌كردند و مي‌دويدند، با آن پاهاي كوچك‌شان محكم‌ترين ضربه‌ها را به توپ‌هاي بزرگ پرسپوليس مي‌زدند تا به هر نحوي كه شده در مقابل چشمان جادوگر خودي نشان بدهند. كريمي كه با ديدن بچه‌ها ذوق مي‌كرد، مي‌گفت: «دلم برايشان خيلي تنگ شده بود… از چند روز ديگر دوباره تنها مي‌شوم. مي‌خواهم بهشون خوش بگذرد.»

مهرداد اولادي كه باتوجه به پيوستنش به پرسپوليس، يكي، دو روزي است به سوژه سرخ‌ها تبديل شده، هرگز گمان نمي‌كرد كه «بچه‌‌ها جادوگر» از او سبقت بگيرند و به اين سرعت به سوژه خبرنگاران و عكاسان حاضر در تمرين پرسپوليس تبديل شوند. مهرداد كه گويا از قبل هاوش و هيرسا را مي‌شناخت خيلي زود به آنها نزديك شد. در حالي كه اولادي در كنار زمين كارهايش را انجام مي‌داد، هاوش و هيرسا ‌با توپ توي سروصورت خريد چندصد ميليوني سرخ‌ها مي‌كوبيدند. مهرداد كه از شوخي با بچه‌ها لذت مي‌برد چند باري به شوخي گارد گرفت تا به سمت آنها برود. نزديكان پرسپوليس و كساني كه آنجا بودند وقتي اين صحنه را ديدند با صدايي بلند كه كريمي متوجه شود گفتند: «مهرداد نزن بچه‌ها رو… علي بفهمد ناراحت مي‌شه‌ها!» مهرداد كه متوجه شوخي دوستانش شده بود ابتدا جاخورد و بعد گفت: «جون هركسي كه دوست داريد از اين شوخي‌ها نكنين… من كي بچه‌ها رو زدم… اينطوري نگين، علي اعصاب نداره، مي‌زنه آدم رو شل و پل مي‌كنه!»‌

هاوش پسر بزرگتر علي كريمي، چپ‌پا و هيرسا كه كوچكتر و شيطان‌تر است راست‌پا است. علي كه در طول تمرين فقط روي كار خودش تمركز داشت قبل از شروع تمرين آخرين توصيه‌ها را به پسر بزرگترش كرد: «حواست باشه… من مي‌رم تمرين… شلوغ كاري و سروصدايي نشنوم. نظم و تمركز تيم نبايد به هم بريزه. مي‌رين پشت دروازه و بازي خودتون رو مي‌كنين. به‌هرحال هركاري هم كه داشتين هاوش انجام مي‌ده و قرار نيست هيرسا به چيزي دست بزند و كارهاي بزرگ انجام بده.»

جادوگر فقط همين چند كلام را با هاوش و هيرسا صحبت كرد و بعد از اين ديگر كاري به بچه‌ها نداشت و آنها تا پايان تمرين پرسپوليس فقط كار خودشان را انجام دادند. بعضي از بازيكنان پرسپوليس بر اين باور بودند كه علي هواي هيرسا را بيشتر دارد و البته اكثر آنها معتقد بودند كه بچه جادوگرها روزي پا جاي پاي پدر خواهند گذاشت. اما شماره هشت محبوب فوتبال ايران در مورد هاوش و هيرسا نظر ديگري داشت: «من هواي هر دوتاشون را دارم، فقط چون هاوش بزرگتره هه چيز رو دست او سپردم. به‌هرحال هاوش چپ‌پاست و خوب به توپ ضربه مي‌زند. دلش مي‌خواد كارهاي عجيب و غريب بكند و تا به امروز هم كه نسبت به فوتبال علاقه زيادي نشون داده. اما داستان هيرسا فرق مي‌كنه اون راست پا است. يه جورايي هم شيطون و عجيب و غريبه. همه مي‌گن هاوش بيشتر شبيه منه ولي اين‌ها مهم نيست چون من هردوي آنها را دوست دارم. هردو پسراي من عشق بابا هستن! به‌هرحال فعلا خيلي زوده كه در مورد شرايط بچه‌ها صحبت كنيم. الان نمي‌شه گفت كه آيا اونها فوتبالي مي‌شن يا نه… ده سال ديگه بايد در مورد اين چيزها صحبت كرد. من كاري به كارشون ندارم. خودشون بايد استعداد و علاقه نشون بدن. هيچ چيز رو نمي‌شه پيش‌بيني كرد.»

پس از پايان تمرين پرسپوليس با اصرار عكاس‌ها جادوگر به بچه‌ها نزديك شد. كريمي كه به حركات بچه‌ها مي‌خنديد كمتر توجهي به عكاس‌ها و لنزهاي آنها داشت. اما نكته جالب اينكه هاوش و هيرسا مثل چهره‌هاي معروف وفوتباليست‌هاي بزرگ دنيا جلوي لنز دوربين فيگور مي‌گرفتند و پلك نمي‌زدند!