مرجع خبری پرسپولیس : دو روز پيش يكي از پيشكسوتان پرسپوليس در گفت و گو با برنامهاي راديويي حرف خوبي زد كه حاكي از شرايط امروز اين تيم و داستانهايي است كه درخصوص انتخاب سرمربي جديد مطرح ميشود.
اين پيشكسوت با در نظر گرفتن تمام تجربيات گذشتهاش و همچنين اخبار و شايعاتي كه به او رسيده به صراحت گفت: «به نظر ميرسد هر مربي دلالش قويتر باشد، گزينه نهايي پرسپوليس خواهد بود.»
واقعيت نيز همين است وگرنه پرسپوليس آنقدر بزرگ هست كه جمال حاجي شكست خورده و بدون كارنامه از كنار نامش رد نشود. در واقع پرسپوليس هنوز آنقدر كوچك نشده كه مربي كه دو سال بيكار بوده و از دوران اوجش سالها ميگذرد، نزديكترين گزينه به نيمكت تيم باشد.
اما چرا اين اتفاق افتاد و چرا با اين حجم از انتقادهايي كه رسانهها به حضور دلالان و واسطهها در پرسپوليس داشتند، هنوز پروسه انتخاب سرمربي به خاطر دستاندازهايي كه افراد سودجو درست ميكنند، به آن شكل كه بايد پيش نميرود؟
پرسپوليس تيم بزرگي است و قطعاً براي برون رفت از بحران به مربي بزرگي احتياج دارد كه بتواند در اين شرايط قول خروج از اين وضعيت را بدهد و با ترسيم اهداف مشخص، توانايي انجام كارهاي بزرگ را داشته باشد. اين سادهترين تعريفي است كه از گزينه يا گزينههاي سرمربيگري پرسپوليس ميتوان داشت اما مشخص نيست چطور و به چه دليلي اين تعريف عينيت نمييابد و مربياني بدون كارنامه، تنها به خاطر رابطه با واسطههايي قدرتمند و نزديك به سران باشگاه تا دو قدمي نيمكت پيش ميآيند.
چطور ميتوان باور كرد علي پروين، مصطفي دنيزلي بزرگ كه 3 تيم بزرگ تركيه را قهرمان سوپر ليگ اين كشور كرده و از اين حيث يگانه است به مربي ترجيح بدهد كه دو سال پيش با خفت از السيليه قطر اخراج شده است؟ چطور ميشود باور كرد مردي كه بيش از 4 دهه همراه و همگام با پرسپوليس بوده و چشم بسته ميتواند صلاح و غيرصلاح را براي تيم محبوبش تشخيص دهد براي انتخاب مربي بزرگ دست دست كند و به فرصتطلبان و سودجويان اجازه خودنمايي دهد؟ در اين ميان نقش مديريت باشگاه كه ميخواهد با انتخاب سرمربي بزرگ مقبوليتي نزد هوادار پيدا كند و به همين خاطر به شدت محتاطانه قدم برميدارد، چيست؟
ديروز محمد رويانيان صراحتاً اعلام كرد از اين پس دلالان و واسطهها جايي در تمرين پرسپوليس نخواهند داشت و اين گامي مثبت به حساب ميآيد اما مكمل اين حركت، همان حلقه گمشدهاي است كه ميتواند تيم مديريت فعلي را به نقطهاي كه در ذهن دارد، يعني جايي كه نزد هوادار مقبول بيفتد، نزديك كند.
محمد رويانيان و قائممقام معتمدش دو مدير ارشد باشگاه پرسپوليس از حيطهاي خارج از فوتبال به اين رشته مهيج و پرخبر وارد شده و حالا سكاندار مجموعهاي هستند كه حساسيت ميليوني نسبت به اخبار و اتفاقاتش، كار را براي هر مديري – حتي موفق در عرصههاي ديگر مثل كار دشوار مديريت سوخت كشور – دشوار ميكند. ظاهراً بعد از حدود 3 ماه از حضور اين تيم مديريتي در رأس باشگاه هنوز جزييات و موارد بسياري وجود دارد كه نه رويانيان و زارع به آن پي بردهاند و نه اطرافيان آگاه آنها موفق به انتقال تجربياتشان به مديران باشگاه شدهاند. اين عدم دريافت تجربيات مديريتي در فوتبال كه در مواقع فوقالعاده حساس و سرنوشتسازي مثل برهه انتخاب سرمربي جديد نشانههايش بروز پيدا ميكند، اكنون كار را به جايي رسانده كه مثلاً تيم مديريتي قادر به تشخيص و انتخاب از بين 3 گزينه نهايي با وجود عيان بودن تفاوتها و اختلافهايشان نيست. حالا هر هوادار پرسپوليس و حتي عاميترين علاقهمند فوتبال ميتواند در مقام مقايسه ميان دنيزلي، لوكا و حاجي عناويني مثل خيلي خوب، متوسط و ضعيف را به سبب آنچه در ذهن دارد يا با مطالعه نسبت به كارنامه آنها به كار ببرد اما چه اتفاقاتي سبب ميشود تا مديريت فعلي به تمام پالسهايي كه حاوي اين مطلب است، آنقدر كه بايد اعتنايي نكند و همچنان با پز متفكرانه و پيشروي با حوصله، فرصت را براي سودجويان و منفعتطلبان باز بگذارد؟ در اين ميان اگر رويانيان و زارع به همان نتيجهاي رسيدهاند كه ما رسيدهايم، چطور زمينه را براي حضور دنيزلي در تهران يا برعكس، سفرشان به تركيه و انجام مذاكرات جديتر فراهم نميكنند؟
بياييد يك گام جلوتر برويم و اين پرسش را مطرح كنيم كه اگر مصطفي دنيزلي مربي بزرگ و محبوبي است و ميتواند در پرسپوليس كارآيي داشته باشد چرا نبايد زمينه حضورش در اين تيم را مهيا كرد و به خواستههايش جامه عمل پوشاند؟
يادمان نرفته 7 سال پيش وقتي تيم مديريتي باشگاه پاس به سوي دنيزلي گام برداشت و با مبلغي قابل توجه، زمينه حضور او در اين تيم نظامي را باز كرد، اعطاي آن همه امكانات و عقد قراردادي قابل توجه با سرمربي تركيهاي با جرياني مخالف مواجه شد كه چرا پاس براي آقا مصطفي چنين كرد و چنان اما مديران پاس به كار خود ادامه دادند و با حضور دنيزلي در رأس امور فني اين تيم، پاس هماني شد كه بايد باشد؛ مدعي قهرماني ليگ و يكي از قدرتهاي فوتبال ايران.
آن روز هم سرداراني غيرفوتبالي در رأس امور باشگاه پاس قرار داشتند و قطعاً واسطهها و دلالان بسياري منتظر فرصتي بودند تا گزينه خودشان را بر صندلي نخست تيم پاس بنشانند اما دستشان كوتاه ماند و تيم تهراني هم با حضور آن مربي بزرگ به نوايي رسيد. حالا ما منتظر بيداري تيم مديريتي پرسپوليس ميمانيم، هرچند هراسمان از اين است كه شايد همين حالا هم دير شده باشد!
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024