زلاتكو كرانچار طعم اولين شكست با پرسپوليس را در دبي چشيد كه البته با شرايط ويژه آب‌وهوايي، ناداوري و مشكلات ميزباني به نظر مي‌رسيد گريزي از آن نبود اما مشكلات فني پرسپوليس در هر دو بازي تورنمنت اخير نمود ويژه‌اي داشت و ثابت شد برخلاف آنچه سرمربي كروات مي‌پندارد، در ادامه راه و بازگشت دوباره به ليگ برتر كار او و تيمش سخت‌تر و سخت‌تر خواهد بود. زلاتكو بعد از پيروزي بر الكرامه سينه‌اش را جلوي خبرنگاران سپر كرد و گفت: «حالا خيالم از ذخيره‌ها راحت شد.» اما همين ذخيره‌ها در طول 2 بازي هيچ نكته دندان‌گيري براي تحميل خود به تركيب اصلي نشان ندادند. اشپيتيم آرفي مهمترين خريد پرسپوليس براي ليگ نهم در طول 163 دقيقه حضورش در دو مسابقه حتي يك توپ به سوي چارچوب دروازه حريفان شليك نكرد. وقتي آرفي در دقيقه 23 بازي با النصر در مصاف تك به تك با گلر اين تيم توپ را به اوت فرستاد پرسپوليسي‌ها از هم مي‌پرسيدند: «اين همان مهاجمي نبود كه در پيام از هر منطقه زمين توپ را به تور مي‌دوخت؟»
فكر مي‌كنيد چرا ميثم بائو با تكرار چهار نمايش ضعيف در ليگ برتر و يك نمايش بدتر مقابل النصر احتمالا مقابل ذوب‌آهن دوباره در تركيب اصلي قرار مي‌گيرد؟ آيا ايراد از مهدي شيري نيست كه وقتي فرصت ابراز وجود پيدا كرده براي خودش فوتبال بازي مي‌كند و با بازي فانتزي سعي در تغيير افكار نه چندان منعطف زلاتكو كرانچار دارد؟
جوان‌هاي پرسپوليس اميدوارمان نمي‌كنند، حداقل آنقدر كه در ليگ برتر مكملي براي قهرماني باشند. به غير از عليرضا حقيقي، حميد علي عسگر و تا حدودي ضياءالدين نيك‌نفس، ابراهيم شكوري، سعيد حلافي و محمدمهدي الهايي كي مي‌خواهند عصاي دست زلاتكو باشند؟ شكوري كه احتمالا بايد مقابل ذوب‌آهن جناح چپ دفاع پرسپوليس را بپوشاند تا چه ميزان خيال زلاتكو را راحت كرده است كه به او بقبولاند در اصفهان اين جناح اتوبان نخواهد شد. راستي اگر زلاتكو به شكوري اطمينان كرده بود چطور بعد از دريافت دو گل و احساس نياز به تغيير دوباره به جلال اكبري روي آورد كه معلوم نيست چند بازي محروم باشد؟

حسين بادامكي چطور تبديل به هافبك دفاعي ثابت پرسپوليس مي شود؟

اكبر صغيري در ليگ دسته اول گلزن قابلي بود، قبول اما او كي مي‌تواند خودش را به تركيب اصلي تحميل كند؟ شايد هم مقصر زلاتكو است كه فكر مي‌كند او هم مثل نوروزي مي‌تواند در مثلث سه نفره كارايي داشته باشد اما شايد هم واقعا صغيري مقصر است كه به اندازه كافي تلاش نمي‌كند. 

 چرا سامان آقازماني آنقدر خوب نيست كه به زلاتكو بفهماند: «بادامكي در پست اصلي‌اش نيمي از توانايي‌هاي آنچه در ابومسلم بود را بروز نمي‌دهد، آن وقت چطور مي‌تواني روي او به عنوان هافبك دفاعي حساب باز كني؟» بادامكي از هافبك دفاعي فقط كتك زدن حريفان را ياد گرفته بود و البته كه مقابل النصر همان چهره بازنده چهار بازي ليگ برتر بود.
زلاتكو اصرار به كارهاي عجيب دارد. او باز هم از حميد علي عسگر به عنوان مدافع راست استفاده كرد تا طعم تلخ دريافت گل روي اشتباهات فردي مدافعانش را بچشد. صحنه سرتوپ خوردن علي عسگر در محوطه جريمه را مرور كنيد، واقعا بازيكني كه در خط دفاع بازي كرده اين‌طوري سر توپ مي‌خورد؟
حالا مي‌گوييم حميد علي عسگر جوان است، بهتر مي‌شود، پست تخصصي‌اش نبوده، بقيه چه؟ اين همه از ذخيره‌ها و جوان‌ها ايراد گرفتيم اما يادمان رفت به مجتبي شيري و سپهر حيدري تشر بزنيم كه چطور مثل بازي‌هاي جنگي كامپيوتري در ازاي پيشروي مهاجم حريف به زمين مي‌افتند و مسير را براي فتح دروازه خودي هموار مي‌كنند؟
زلاتكو مي‌گفت ذخيره‌ها خيالش را مطمئن كرده‌اند اما اگر درخشش ويژه وسلي برزيليا يا صلابت نبي‌الله باقري‌ها در خط دفاعي نبود، امروز و بعد از بازي دوم مرد كروات چه حرفي براي گفتن داشت. براستي اگر مهاجم سياه برزيلي همان يكي دو حركت سريع و تكنيكي را نداشت و باقري‌هاي بي سر و صدا هم اشتباهات همرديفانش را تكرار مي‌كرد، دستاورد سفر به دبي و حضور در سوناي آل مكتوم چه بود؟