آیا ستاره ها ضامن موفقیت تیم ها می شوند؟

مرجع خبری پرسپولیس : قصه این روزهای پرسپولیس بدجوری ما را به یاد پرسپولیس لیگ هفتم می اندازد. تیمی که پیش از همتایان متمولش اردوی آماده سازی را آغاز کرده و با حفظ بدنه اصلی و تقویت نقاط ضعفش از دیدگاه سرمربی در آرامش به موفقیت رسید.

 

1) اکبر غمخوار تلاش بسیاری می کرد تا با حضور او دیگر کسی نام امیر عابدینی را روی سکوهای آزادی فریاد نزند. بازگرداندن علی دایی به ایران با آن همه افتخارات ریز و درشت بین المللی وقتی با حضور ستارگان وقت لیگ ایران در پرسپولیس همراه شد کاریزمای وینگو بگویچ سرمربی موفق آن روزهای فولاد خوزستان را کم داشت تا نوید بازگشت پرسپولیس دهه 60 در دل هوادارانش زنده شود؛ اما…

 

2) با وجود شروع امیدوار کننده سرخ ها تعدد ستاره ها خیلی زود در کنار برخی عوامل حاشیه ساز بیرونی پرسپولیس غمخوار را به ورطه سقوط کشاند تا جایی که مدیرعامل سرخپوشان خیلی زود شعار «حیا کن، رها کن» را شنید و دست آخر تیمی که بخش اعظمی از بدهی های کلان یک دهه اخیر پرسپولیس را به آن نسبت می دهند عملکرد اسفناکی ارائه کرد تا دیگر نامی از غمخوار و ستاره هایش در ورزشگاه آزادی به گوش نرسد.

 

 

 

 

3) حبیب کاشانی به تازگی سکان مدیریت پرسپولیس را از محمد حسن انصاری فرد گرفته بود در حالی که عملکرد قابل قبول انصاری فرد توام با بازی های خیره کننده پرسپولیس دنیزلی موج منفی را علیه کاشانی و هم قطارانش به راه انداخته بود. پرسپولیس بدون حضور سرمربی وارد بازار مکاره نقل و انتقالات شد و با نظر استیلی بازیکنانی را به خدمت گرفت که اگرچه همگی  رزومه کاری موفقی در فوتبال ایران داشتند اما منهای محمد نصرتی که تنها ستاره خریداری شده توسط کاشانی بود هیجکدام از سوی کارشناسان ستاره قلمداد نمی شدند. محسن خلیلی در تیم قهرمان سایپا تنها 7 گل به ثمر رسانده بود، عباس آقایی کاپیتان پاس تهران شرایط خوبی را با تیمش تجربه نمی کرد و بدنبال تجربه تازه ای بود، سپهر حیدری اگرچه ثبات قابل توجهی در ذوب آهن داشت اما در میان مدافعان نام دار آن روزهای فوتبال ایران کمتر کسی نام او را در میان گزینه های محبوبش برای حضور در پرسپولیس قرار می داد.

 

4) پرسپولیس در لیگ هفتم به پشتوانه یارگیری هوشمندانه و آماده سازی به موقع با وجود کسر 6 امتیاز و حواشی فراوان فی ما بین قطبی و ستارگانش جام قهرمانی لیگ برتر ایران را به چنگ آورد تا این بار هواداران پرسپولیس در حمایت از حبیب کاشانی که روزی برای نیامدنش شعار «مدیرعامل سیاسی نمی خواهیم» را سر داده بودند علیه محمد علی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی وقت دولت نهم موضع بگیرند.

 

5) به هر روی کاشانی مدیرعامل تیم قهرمان لیگ هفتم پرسپولیس را ترک کرد تا داریوش مصطفوی مدیر پر سابقه فوتبال ایران و حسین هدایتی برای پر کردن جای خالی او و خاموش کردن سکوهای آزادی بار دیگر تیم پر ستاره ای را راهی رقابت های لیگ برتر و بازی های آسیایی کنند. بازگشت افشین قطبی به تهران با دسته چک های هدایتی و با پذیرش قراردادی که بعد ها به ترکمنچای 2 تعبیر شد موجی از شادی را در میان هواداران پرسپولیس ایجاد کرده بود تا جایی که با حضور ستاره هایی چون کریمی، رحمان رضایی، مازیار زارع، ایوان پتروویچ و ابراهیم توره کمتر کسی سراغ حبیب کاشانی و تیم قهرمان لیگ هفتم را می گرفت.

 

6) اقشین قطبی به لطف همان قرارداد ترکمنچای و با وجود تحمیل مارکو و دیکارمو عملکرد ناامید کننده در دومین فصل حضورش در فوتبال ایران از خود بر جای گذاشت و وقتی جو سنگین رسانه ها برایش غیرقابل تحمل شد شبانه از ایران فرار کرد و راه دوبی را در پیش گرفت. پرسپولیس با تمام ستارگانش، نه با دسته چک های هدایتی و نه با حضور نلو وینگادا که قهرمانی در جام ملت های آسیا را با عربستان در کارنامه اش یدک می کشید هرگز رنگ موفقیت را ندید و هنر تمام ستاره های گران قیمت و مدیران دست به جیب کسب عنوان پنجم در لیگ برتر، ناکامی در کسب سهمیه آسیا و حذف در نخسین مرحله از دور حذفی لیگ قهرمانان آسیا بود.

 

8) این روزها شرایط فوتبال ایران تفاوت ویژه ای با دوران زمامداری مصطفوی و هدایتی در پرسپولیس دارد. ورود استیل آذین تیم متمول رئیس سابق هیئت مدیره پرسپولیس معادلات بسیاری را به هم ریخته و ریخت و پاش تیم های صتعتی تورم بی سابقه ای را برای فصل نقل و انتقالات لیگ دهم به ارمغان آورده. امروز سپاهان و استیل آذین بی هیچ ابایی قرارداد های چند صد میلیونی و حتی میلیاردی با بازیکنانی امضا می کنند که شاید در ظاهر ارزش چنین مبالغی را هم نداشته باشند اما رقابت صنعتی ها و خصوصی ها منطق نمی شناسد. در این حال استقلال تهران هم با فتح الله زاده و دسته چک هایش دم به دم بمب منفجر می کند تا هوادارن پرسپولیس زانوی غم بغل بگیرند و به دایی و کاشانی که دست بر قضا در دومین حضورش روی صندلی ریاست باشگاه قهرمانی جام حذفی را با تیم شگفت انگیر و نامتناسب عباس انصاری فرد به چنگ آورده، بتازند و هر روز این دور باطل ادامه دارد.

 

9) قصه این روزهای پرسپولیس بدجوری ما را به یاد پرسپولیس لیگ هفتم می اندازد. تیمی که پیش از همتایان متمولش اردوی آماده سازی را آغاز کرده و با حفظ بدنه اصلی و تقویت نقاط ضعفش از دیدگاه سرمربی در آرامش به موفقیت دیگری می اندیشد که انتظار سرمربی جاه طلب و مدیرعامل (بخوانید سرپرست موقت) موفق سرخ ها تا به امروز را می کشد. امروز استیل آذین با تمام ستارگانش سرمربی خود را نمی شناسد و در تمریناتش اثری از تفکر سیستماتیک دیده نمی شود. هر روز ستاره ای غایب است و شایعات پشت افشین پیروانی و نیمکت استیل آذین صف کشیده اند.

 

10) استقلال تهران اگرچه با خرید ایمان مبعلی، میلاد میداوودی و فرزاد آشوبی سر و صدای بسیاری به راه انداخته اما همچون پرسپولیس لیگ هشتم اسکلت اصلی این تیم به کلی دگرگون شده و با جدایی نفرات تاثیرگذارش همچون فابیو جانواریو، خسرو حیدری، حسین کاظمی ، سیاوش اکبرپور و هاشم بیک زاده سوای مشکلاتش در بخش آماده سازی به طور قطع با دغدغه بزرگی چون عدم هماهنگی و مشکلات روحی مواجه خواهد شد.

 

11) سپاهان و ذوب آهن نیز تحت عنوان تیم های صنعتی مدعیان اصلی قهرمانی طی دو سال اخیر بوده اند. سپاهان قلعه نوعی امروز با ازدیاد ستارگانی روبروست که اغلب سبک بازی مشابهی دارند و به نظر می رسد حضورشان صرفا برای مقابله به مثل با استیل آذین بوده است. حضور توامان حیدری و کاظمیان، جانواریو و نویدکیا، و دیگر ستارگان این تیم این فرضیه را قوت می بخشد که تیم قلعه نوعی هم همچون سپاهان لیگ هفتم خیلی زود اسیر حواشی خواهد شد و همان راهی را خواهد رفت که پیشتر بارها و بارها در فوتبال ایران طی شده و نتیجه ای در بر نداشته است.

 

12) بله؛ پرسپولیس امروز اگر بی ستاره نباشد ستارگانش به اندازه انگشتان یک دست هم نمی رسند اما فراموش نکنیم پرسپولیس و دایی امروز بی دغدغه و در آرامش کامل دوران آماده سازی را در سکوت محض و دور از چشم حاشیه سازان سپری می کنند، حبیب کاشانی که همواره در ایجاد وحدت و مبارزه با حواشی زبانزد بوده بار دیگر روی صندلی مدیریت این تیم نشسته و ارتش سرخ تنها حمایت هوادارانی را کم دارد که با فریادهای «یا زهرا» و حمایت بی شائبه زمینه ساز قهرمانی حماسی در دقیقه 96 شدند. آری دایی و تیمش این جاه طلبی را دارند، پس بیایید ما هم با نگاه دیگری به این تیم نگاه کنیم.

 

13) و دست آخر اینکه دایی امروز تیمی در اختیار دارد که نه از سوء مدیریت کفاشیان رنج می برد، نه با بحران عدم حمایت روبرو است. سرمربی پرسپولیس تیمی را در اختیار دارد که دستپخت خود اوست و دقیقا همین موجب می شود در صورت ناکامی احتمالی هیچ عذر و بهانه از دایی پذیرفتنی نباشد. اگر شهریار این بار قافیه را ببازد شاید برای همیشه از صحنه فوتبال ایران حذف شود. آقای دایی این فرصت را غنیمت بشمار، شاید با همین فوتبال هم می توانی به بهشت بروی…

 

پویا نوایی

انتهای گزارش اختصاصی / امانت داری – استفاده از این خبر با ذکر نام مرجع خبری پرسپولیس مجاز است

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)