پرسپولیس نیوز: در شرایطی سیدحسن خمینی امشب در اردوی پرسپولیسی‌ها حضور پیدا کرد که آمار دقیق او از عملکرد بازیکنان پرسپولیس، گل‌های زده و … همه را متعجب کرده بود.

سیدحسن خمینی نوه امام راحل پس از دعوت مسئولان باشگاه پرسپولیس و علی پروین امشب به هتل پیشکسوتان این باشگاه در آستانه بازی با ستارگان میلان رفت که حاشیه‌ نشست سیدحسن خمینی و پیشکسوتان را در زیر می‌خوانید:

* تعداد زیادی از عکاسان برای گرفتن عکس به هتل اوین رفته بودند، در هنگامی که سیدحسن خمینی وارد هتل محل اقامت سرخپوشان شد، ابتدا رویانیان به سمت او رفت و به وی خوش‌آمد گفت. سید حسن خمینی سپس با پروین و بازیکنان نیز برخورد گرمی داشت اما نکته مهم این بود که ابتدا پروین همه بازیکنان را یکی پس از دیگری به سیدحسن خمینی معرفی کرد اما نوه امام راحل  به نظر می‌رسید بیشتر از پروین آمار بازیکنان را در دیدارهای مختلف، گلزنی‌‌های‌شان، مربیان پرسپولیس و سابقه باشگاه را دارد و با حرف‌هایی که درباره هر پیشکسوت می‌زد همه پرسپولیسی‌ها را متعجب کرده بود.

این در شرایطی بود که پیشکسوتان پرسپولیس به شدت نوه امام خمینی را مورد تشویق قرار دادند و از وی بابت اینکه اینقدر در مسائل ریز ورزش و به خصوص پرسپولیس اشراف دارد، تقدیر و تشکر کردند. سیدحسن خمینی نیز باری بازیکنان پرسپولیس در بازی فردا آرزوی موفقیت کرد و گفت: ان‌شاءالله دست پر از زمین بیرون خواهید آمد.

* پیشکسوتان پرسپولیس با یادگار امام خمینی (ره) عکس یادگاری گرفتند.

* در این دیدار فرزند سیدحسن خمینی پدرش را همراهی می‌کرد و دقایقی با علی پروین و پیشکسوتان پرسپولیس به گفت‌وگو پرداخت.

* حضور سیدحسن خمینی در هتل با توجه به شلوغی که پیش آمده بود دقایقی رفت‌و‌آمدها را تحت‌الشعاع قرار داده بود اما بالاخره وی با بدرقه پروین و رویانیان پس از 45 دقیقه حضور، هتل محل اقامت پیشکسوتان پرسپولیس را ترک کرد.

* سید حسن خمینی در حالی که تک به تک بازیکنان را می‌دید و با آنها گفت‌وگو می‌کرد به غلام فتح‌آبادی رسید و به او گفت «یادت است استقلال بودی و یک گل به پرسپولیس زدی؟» که همین موضوع موجب خنده بازیکنان و حتی تعجب فتح‌آبادی شد.

* سید حسن خمینی زمانی که در جمع قرمز پوشان حضور پیدا کرد به یکباره گفت «مجتبی محرمی کجاست؟» که محرمی هم بلند شد و گفت «من اینجا هستم». در یک صحنه دیگر از وی پرسیدند آیا استقلالی یا پرسپولیسی است که سید حسن خمینی فقط لبخند زد.