مرجع خبری پرسپولیس : برای سفر به آلمان تک‌‌تک سرخپوشان از حوالی ساعت 4:30 بامداد در فرودگاه امام خمینی(ره) خبردار بودند. پرواز ساعت 7 بود ولي دایی زمان حضور در فرودگاه را چند ساعت زودتر اعلام کرده بود!

خواب صبحگاهی در فرودگاه

مازیار زارع، غلامرضا رضایی، محمد نوری و سپهر حیدری جزو کسانی بودند که قبل از همه خودشان را به فرودگاه رسانده بودند و چون خیلی زود رسیدند در نمازخانه فرودگاه تا 30/6 خواب بودند. وقتی بیدار شدند که باید برای سوار شدن هواپیما به سالن ترانزیت می‌‌رفتند.

فشنگچی: اطلاعات!

درست است که عده‌ای در فرودگاه خواب را به هر چیز دیگر ترجیح دادند ولی عده‌ای دیگر دنبال سوژه برای شیطنت بودند. در این میان چند تن از سرخپوشان فکرهایشان را روی هم ریخته بودند تا فکری برای پرکردن وقت‌شان پیدا کنند و تصمیم گرفتند با فشنگچی شوخی کنند.

یکی از بازیکنان به سمت اطلاعات فرودگاه رفت و خواست فشنگچی را به قسمت اطلاعات صدا بزنند. فشنگچی که از قضیه بی‌اطلاع بود مجبور شد یکبار تا بیرون فرودگاه برود و برگردد!

حقیقی در فرودگاه تنها شد

علیرضا حقیقی با دردست داشتن بلیت به سمت هواپیما رفت و کمربندها را محکم بست. درحالی که محمد علی یحیوی در لابی فرودگاه گرفتار شد و نتوانست خودش را به شاگردانش برساند. به این ترتیب حقیقی دو سه روزی باید بدون مربی به کار خود ادامه دهد.

سفر وسایل یحیوی و شیری به آلمان!

لغو شدن پرواز یحیوی و مهدی شیری برای این دو و همین‌طور آرفی مشکلات زیادی درست کرد. سوئیچ ماشین یحیوی در چمدانش جا ماند. کلید درب خانه شیری هم به همراه چمدانش به آلمان رفت، در این میان کیف و «هندزفری» آرفی دست مهدی شیری بود درحالی که خودش وارد هواپیما شد و خیلی دیر از لغو شدن پرواز شیری خبردار شد، شیری وسایل آرفی را به مسئولان تدارکات تیم سپرد و خودش و یحیوی هم با ماشین عکاس به خانه بازگشتند.

خواب روی صندلی

بعضی نیز بودند که حال صحبت کردن با بقیه را نداشتند تنها روی یک ردیف صندلی نشسته و کم‌کم کارشان به خوابیدن کشیده بود، تیاگو، مجتبی شیری و زرینه کاملا دراز کشیده بودند و خوردبین هم نیمه خوابیده در اصطلاح در «چرت» بود!

آقا شما آلمانی نیستید؟

علی دایی آخرین نفری بود که خودش را به فرودگاه رساند. دایی مقابل مامور کنترل فرودگاه سه پاسپورت رو کرد. اولین پاسپورتی که نشان داد مامور کنترل را با این سئوال روبروکرد: «آقا مگر شما مقیم آلمان نیستید؟» با این سئوال دایی به خودش آمد و پاسپورت دیگری را نشان داد. سرانجام یکی از پاسپورت‌ها مال ایران بود و رضایت مامور فرودگاه را جلب کرد.

چمدان­های دایی!

سوژه دیگر دایی به چمدانهایش مربوط بود. حبیب کاشانی وقتی 5 چمدانی را دید که او به دنبال خودش می‌کشید با تعجب پرسید: «چه خبر است علی‌جان؟» اما جواب دایی جالب‌تر بود: «حاجی کجاش رو دیدی تو برگشت چند چمدان دیگه اضافه می‌شه!» البته دایی توضیح داد 2 عدد از چمدانهایی که همراه داشت مخصوص تدارکات است.

صبح دیروز تا زمانی که کل نفرات کاروان (البته به استثنای یحیوی و مهدی شیری) سوار هواپیما شدند دل توی دل کاشانی نبود. او به همراه خوردبین و قاسم عبدالصمدی تا آخرین لحظه ایستاد تا از صدور مجوز همه مطمئن شود. آخرین دغدغه کاشانی 5 بازیکن سرباز تیم و همین‌طور شیری و یحیوی بودند که مشکل اول حل شد ولی دومی نه!

پرواز جداگانه باقری

بازیکنانی که به فرودگاه آمده بودند یک سئوال مشترک داشتند؛ کریم باقری کجاست، چرا او غایب است؟ این سئوال را در نهایت خوردبین جواب داد. سرپرست پرسپولیس گفت: «باقری شب گذشته (سه‌شنبه شب) به همراه خانواده‌اش با پرواز لوفت‌هانزا به آلمان رفته و قرار است قبل از ما در محل اردو حاضر شود.»