مرجع خبری پرسپولیس : آنچه كه مسلم است، حميد استيلي در فصل پيش‌رو با شرايط دشواري مواجه خواهد شد. كسب دو عنوان قهرماني پياپي توسط علي دايي حالا سطح توقعات هواداران پرسپوليس را به شدت بالا برده است.

 

همين امر است كه فشارها بر سرمربي جديد سرخ‌ها را افزايش داده و طي كردن اين مسير را براي او سخت‌تر مي‌كند. در ادامه با هم مصاحبه حمید استیلی سرمربی جدید پرسپولیس را می خوانیم:

 

 

آيا پرسپوليس در شرايط ايده‌آلي به سر مي‌برد؟

به طور قطع هميشه تغييراتي كه شكل مي‌گيرد، يكسري مشكلات را هم به‌دنبال خودش دارد. حالا اين مشكلات براي ما يك مقدار بيشتر شده است. درباره موضوع نقل و انتقالات با نفراتي كه مد نظر من بوده‌اند، صحبت شده است. بعضي بازيكنان قرارداد داشتند، يكسري ديگر مبالغ خيلي بالايي را طلب مي‌كردند. بعضي‌ها هم شرايطي داشتند كه مايل به همكاري با ما نبودند.

 

چرا بايد هم نقش سرمربي را ايفا كنيد و هم سخنگوي مجموعه را؟
چون من همه‌چيز را شفاف و روراست بيان مي‌كنم، وقتي درباره شخصي صحبت مي‌كنم اما براي اين كه احترام آن فرد را حفظ كنم، خيلي رك نمي‌آيم يكسري مسايل را مطرح كنم. خيلي‌ راحت مي‌توان بله يا خير گفت. اما طوري تربيت شده‌ام كه هميشه حفظ احترام كوچك‌تر و بزرگ‌تر را در اخلاقم لحاظ كرده‌ام. در همين مدت مدام با بازيكنان صحبت مي‌كنم كه چطور زندگي كنند و برخوردشان با مردم و خانواده چگونه باشد. هيچ‌وقت مسايل اخلاقي را زير پا نگذاشته‌ام.


خب در اين شرايط چگونه مي‌خواهيد تيم را براي شروع يك فصل سخت آماده كنيد؟
قبول دارم كه شرايط سخت است. چند بازيكن‌مان همراه تيم ملي هستند.حداقل اگر شش ملي‌پوش‌مان حضور داشتند، تمرينات‌مان را با 18 بازيكن دنبال مي‌كرديم.

 

تا 11 مرداد تيم به هر شكل بسته شده است؛ اما از آن به بعد ديگر كسي نمي‌گويد كه كميته فني يا باشگاه در اين امر دخيل بوده‌اند. اگر تيم نتيجه نگيرد، همه حميد استيلي را مي‌شناسند. آيا درست است به تنهايي جوابگو باشيد؟
صددرصد خود من جوابگو هستم. در فوتبال هميشه سرمربي نوك پيكان توجهات است. اگر من اين مسووليت را پذيرفته‌ام، بايد همه شرايط آن را بپذيرم. مي‌دانم شرايط سخت است، اما خب اين مسايل به سياست‌گذاري‌هاي باشگاه نيز بستگي دارد. نمي‌خواهم بگويم كه با فلان بازيكن صحبت كرده‌ايم و چه شده است. هيچ اشكالي نداره، خودم مسووليت تمام اين مسايل را مي‌پذيرم.

 

چرا به تنهايي شما؟
براي اينكه در اين راه تنها به مسايل مربوط به فوتبال توجه نمي‌كنم، براي من مسايل اخلاقي و احترام به همه، هميشه مدنظر بوده است.

 

اگر روزي برحسب اتفاق حميد استيلي با پرسپوليس شكست بخورد، آيا باز هم بايد تنها بماند و پاسخگو باشد؟
اين مسايل هميشه همراه فوتبال وجود دارد. ما در حال انجام كار به صورت عملي و اصولي هستيم. من به روش كارم اعتقاد دارم. چه از لحاظ نقطه‌نظر فني و چه از لحاظ نقطه‌نظر روحي و رواني به شيوه كارم اعتقاد دارم و هر جايي هم كه كار كردم،‌در آن جا مسايل انضباطي، اخلاقي و فني را طي مدت حضورم به خوبي انجام داده‌ام، اما در اين ميان خيلي مهم است كه به يكديگر احترام بگذاريم. شايد الان در ارتباط با نفراتي كه جذب كرده‌ايم و يا موفق به جذب‌شان نشده‌ايم، خيلي‌ها بيايند اظهارنظر كنند و پرده حرمت‌ها را كنار بزنند و خيلي راحت صحبت كنند، اما اگر قدري منصفانه قضاوت كنند و خودشان را جاي من بگذارند، نتيجه ديگري حاصل خواهد شد.


يعني اگر بد عمل كرديد، بگويند خوب بوده است؟
خير؛ حرف بد را هميشه مي‌توان بر زبان آورد و براي بيان آن دير نمي‌شود، اما مهم اين است كه در زمينه ورزش مسايل اخلاقي الگو قرار ‌گيرد و‌ ما اين مسايل را رعايت كنيم. درست است كه نتيجه و بازي خوب خيلي در قضاوت كردن‌ها تاثيرگذار است، اما چيزي كه غلامرضا تختي را جهان پهلوان تختي كرد، مدال‌هاي رنگ‌ووارنگ زنده ياد تختي نبوده است، بلكه صفات والاي اخلاقي ايشان بوده كه چنين اسم و ياد بزرگي را از وي به يادگار گذاشته است.

 

داشتن صفات نيك اخلاقي به جاي خود، موفقيت‌هاي ورزشي هم به جاي خود؛ اينطور نيست؟
بله، اما عمر اين فوتبال خيلي كوتاه و زودگذر است. آن چيزي كه مي‌ماند و من به آن اعتقاد دارم و به آن پايبند خواهم ماند، اين است كه هيچ وقت اسير ميز و صندلي و اين مربيگري نمي‌شوم. همان روزي كه قراردادم را امضا كردم، همان ‌طور هم آماده هستم كه يك روز نسبت به حضورم اعلام عدم نياز كنند و اين رفتن براي من خيلي سخت نيست.

 

گوارديولا چند سال است به دنبال جذب فابرگاس است، ‌اما هيچ‌وقت خودش درگير مذاكره با بازيكن نمي‌شود؟
ما نمي‌توانيم شرايط خودمان را با آنها مقايسه كنيم.


اما بايد از يك جايي شروع كنيم يا نه؟
بله!

 

يك موضوع ديگر، شما مي‌گوييد فلان بازيكن به من قول داده است پرسپوليسي شود، آيا واقعا روي قول بازيكنان امروزي حساب باز مي‌كنيد؟
اجازه بده يك خاطره‌اي تعريف كنم. سال 1369 مي‌خواستم به پرسپوليس بيايم، علي‌آقا (پروين) شاهد هستند. آن زمان بانك تجارت 5 ميليون تومان به من مي‌داد كه آن روز مبلغ قابل توجهي بود، اما با 450 هزار تومان به پرسپوليس آمدم كه آن را هم در چند نوبت دريافت كردم. اين تيم پرسپوليس يك وجه تمايز نسبت به تيم‌هاي ديگر دارد كه براي حضور در آن بايد هزينه هم بكنند. آن روز عشق به مردم و عشق به هواداران و عشق به پيراهن پرسپوليس بود كه باعث شد آن روز چنين تصميمي بگيرم.


آيا بازيكنان آن نسل با بازيكنان امروز قابل قياس هستند؟
در پرسپوليس كنوني هم خيلي‌ها همين طور هستند. به يكسري از بازيكنان‌ها از سوي تيم‌هاي ديگر پيشنهادات مالي بهتر شده است، اما عشق‌شان به پرسپوليس است. البته قبول دارم بعضي از بازيكنان نگاه نمي‌كنند اين تيم پرسپوليس است و مي‌گويند هر جا كه پول بيشتري بدهند، به آن جا مي‌رويم. خيلي اهميت دارد كه عشق و تعصب نسبت به تيم وجود داشته باشد.


آيا امروز اين عشق و تعصب مانند قديم وجود دارد؟
هست، اما خيلي كم‌رنگ شده و ما بايد اين مساله را در تيم تقويت كنيم. مدتي كه در پرسپوليس باشم، يكي از اقداماتم اين خواهد بود كه عشق و تعصب به اين پيراهن، از تداركات گرفته تا راس هرم، همه بايد بدانند عشق به پرسپوليس هزينه دارد و هزينه آن هم اين است كه بايد طرز رفتار و اخلاق‌مان را چگونه رعايت كنيم.

 

مقابل درب همين مجموعه شهيد درفشي‌فر مردم از شما درباره نگراني‌هايشان از چگونه بسته شدن تيم و مقايسه كار با ساير تيم‌ها صحبت مي‌كنند. چه پاسخ قانع كننده‌اي به آنها مي‌دهيد؟
من متوجه منظور شما مي‌شوم كه مي‌گوييد باشگاه هم بايد به من كمك كند. الان خودم را نمي‌توانم از باشگاه جدا نگه دارم. واقعيت اين است كه اگر باشگاه زحمتي در اين ارتباط نكشد، خود من مي‌گويم كاري نكرده است. اگر من واقعا يك مسلمان هستم و مسايل را مي‌بينم، بايد واقعيت را بگويم.

 

الان مي‌بينيم كه برخي از باشگاه‌ها با ترفند‌هاي خاصي قانون سقف قراردادها را دور مي‌زنند و پرسپوليس به اين ترتيب گزينه‌هاي خود را از دست مي‌دهد. اين دغدغه خاطري نيست كه هم شما و هم هواداران با آنها درگير هستند؟
الان همين كه توانسته‌ايم 75 درصد استخوان‌بندي تيم را حفظ كنيم، در جاي خودش موفقيت بزرگي است. اعتقاد من اين است كه از اين بازيكنان مي‌توانيم استفاده‌هاي خيلي بهتري داشته باشيم. به علاوه بازيكناني مثل نصرتي، علي كريمي و ميثاق معمارزاده را جذب كرده‌ايم كه مي‌توانند به ما كمك كنند. ضمن اين كه دنبال جذب گزينه‌هاي ديگر هم هستيم. در كنار نفرات داخلي، مي‌توانيم گزينه‌هاي خارجي خوبي هم جذب كنيم. ما بر حسب نياز اقدام به جذب بازيكن مي‌كنيم. شايد الان درباره تيم‌هاي ديگر و بازيكناني كه جذب كرده‌اند مانور زيادي صورت بگيرد. بازيكن گرفتن مهم است، اما بايد ببينيم از اين بازيكنان چگونه استفاده خواهيم كرد. اعتقاد من اين است كه در هر پست بايد دو بازيكن آماده داشته باشيم و بر همين اساس هم پيش مي‌رويم.

 

از اين احساس نيازتان صحبت مي‌كنيد؟
ما يك دروازه‌بان سوم هم جذب خواهيم كرد، به اضافه مسعود داستاني كه سهميه بزرگ سال محسوب نمي‌شود، با چهار دروازه‌بان وارد بازي‌ها مي‌شويم. در دفاع چپ با وجود ابراهيم شكوري، بر حسب نياز مي‌توانيم از اميرحسين فشنگچي، مجتبي شيري و حتي نصرتي استفاده كنيم. در هافبك دفاعي سامان آقازماني، مازيار زارع، حسين بادامكي و در مواقع لزوم علي كريمي را در اين پست مورد استفاده قرار خواهيم داد. تنها جايي كه الان احساس مشكل مي‌كنيم، پست سانتر فوروارد است. در اين باره هم با گزينه داخلي و هم با گزينه خارجي، اين پست را پوشش خواهيم داد و از اين بابت نگراني نخواهيم داشت.

 

در جريان عدم پيوستن مهدي مهدوي‌كيا به پرسپوليس همه كنار كشيدند و اين حميد استيلي بود كه سيبل حملات انتقادي در اين باره قرار گرفت؛ چرا؟
مهدي مهدوي‌كيا در قالب بازيكن صحبت كرده است و من در قالب سرمربي مي‌توانم صحبت كنم. شايد اگر من هم جاي مهدي بودم، اين صحبت‌ها را انجام مي‌دادم. بابت ناراحتي مهدي، در روزنامه‌ها از او عذرخواهي كردم كه اگر واقعا از من ناراحت شده، بداند كه به هيچ وجه قصد نداشتم به شخصيت او توهين كنم. واقعا مهدي را دوست دارم. الان سرمربي پرسپوليس هستم و دوست دارم در گروهي كه هدايت آن را برعهده گرفته‌ام آرامش برقرار باشد. درست است كه مهدي 8، 9 سال از من كوچك‌تر است، اما با من در پرسپوليس و تيم‌ ملي هم ‌بازي بوده و يك فصل هم در استيل‌آذين در قالب مربي و بازيكن با هم كار كرده‌ايم.

 

همين مسايل است كه مي‌گويم حميد استيلي تنها مانده است. طي مصاحبه‌هايي كه در اين مدت داشته‌ايم، از جذب احتمالي مهدي مهدوي‌كيا صحبت كرده‌ايد، اما كميته فني مي‌گويد در اين باره چيزي به آنها نگفته‌ايد؟
قصد ندارم روبه‌روي كسي قرار بگيرم، اما مي‌گويم كه فرد مشورت‌پذيري هستم. هميشه براي اتخاذ تصميم‌هاي مهم مشورت مي‌كنم. در اين مساله درست است كه تصميم گيرنده خود من هستم، حالا هم اتفاقي است كه افتاده و مهدي مهدوي‌كيا به تيم داماش پيوسته است و من براي ايشان آرزوي موفقيت مي‌كنم.

 

سال 1386 يك تيم شكست خورده را تحويل گرفتيد كه هم به شخصه انگيزه‌هاي بالايي براي اثبات خودتان داشتيد و هم بازيكنان در پي جبران ناكامي‌هايشان بودند، اما در بازگشت دوباره به پرسپوليس، تيمي را تحويل گرفته‌ايد كه دو قهرماني متوالي در كارنامه دارد. با اين شرايط متفاوت چگونه برخورد مي‌كنيد؟‌ آيا توقعات از شما بيشتر نخواهد شد؟‌
خب، آن سال با 5 نفر تمرينات‌مان را شروع كرديم. آن سال من هم تجربه كمتري داشتم و هم آقاي كاشاني اولين سال مديريت خود در پرسپوليس را تجربه مي‌كرد. الان انگيزه من از آن زمان قوي‌تر است. ضمن اينكه تجربه‌ام هم بيشتر شده است. همين‌طور هم توقعات بيشتر خواهد بود. اما مهم‌ترين موضوع اين است كه مردم ما فوتبال را به خوبي مي‌فهمند. همان سال هم به شكلي بازي مي‌كرديم كه مردم تا دقيقه 90 تيم را تشويق مي‌كردند و به اين ترتيب نتيجه خيلي از بازي‌ها را دقيقه 90 به بعد به سود خودمان رقم زديم. بله، صحبت شما را قبول دارم كه دو قهرماني پياپي در جام حذفي رقم خورد، اما نوساناتي هم در بازي‌هاي ليگ برتر و ليگ قهرمانان آسيا وجود داشت. اين فصل سعي مان اين خواهد بودكه اين نوسانات را كمتر نكنيم و بازي‌هاي خوبي به نمايش بگذاريم. از علي دايي و بازيكناني كه در فصل گذشته زحمات زيادي براي پرسپوليس كشيدند تشكر كرده و خسته نباشيد مي‌گويم و هرجا كه باشند براي‌شان آرزوي موفقيت دارم. الان عهده‌دار هدايت تيم پرسپوليس هستم و اميدوارم بتوانم در كارم موفق باشم.

 

به هردليل اين بار ورود حميد استيلي به پرسپوليس با يك سري حواشي روبه‌رو شد؛ چرا بايد شرايط در ابتداي كار اينگونه باشد؟‌
هميشه گفته‌ام، اگر در هر زمينه‌اي رفوزه بشوم، در دوستي و رفاقت رفوزه نمي‌شوم. از زمان جواني‌ام كه يك سال به خاطر عشق و احترام نسبت به علي‌آقاي پروين فوتبال بازي نكردم و به تيم ملي نرفتم. آن زمان كه خيلي جوان بودم پاي دوستي و رفاقت ايستادم. چه از لحاظ بازي و چه از لحاظ رفاقت هيچ‌وقت رفوزه نشدم. هميشه اگر كاري كردم، روي توانايي‌هاي خودم انجام داده‌ام. هيچ‌وقت به هيچ ميز و صندلي نچسبيده‌ام. خدا را صدهزار مرتبه شكر به نوعي زندگي كرده‌ام كه با عزت باشد. تا الان زير بار منت هيچ‌كس نرفته‌ام. خدا كمك كند از اين به بعد هم زير بار منت كسي نروم و به اميد خدا سالم زندگي كنم، چون ما زندگي كوتاهي داريم و خيلي مهم است كه در اين زمان كوتاه خوب زندگي كنيم و تا جايي كه ممكن است، حق را ناحق نكنيم.

 

چندسالي است اين موضوع احساس مي‌شود جرياني راه افتاده كه فوتبالي‌ها را مقابل يكديگر قرار بدهد! آيا چنين موضوعي را احساس كرده‌ايد؟‌
اين ديگر دست خودمان است. اعتقاد دارم پست و مقام نبايد آدم‌ها را عوض كند. اگر چنين اتفاقي رخ بدهد، تغيير دادن آن خيلي مشكل مي‌شود. اما اگر پست و مقام نتواند آدم‌ها را تغيير بدهد، خيلي اتفاق مهمي است. اما خب شيطان هميشه اطراف ما مي‌چرخد و بعضي‌ مواقع هواي نفس باعث بروز يك سري اتفاقات مي‌شود.

 

كانوني به نام كانون پيشكسوتان پرسپوليس تشكيل شده و علي پروين به عنوان اسطوره بزرگ پرسپوليس عنوان مي‌كند كه پرسپوليس را بايد دست صاحبان اصلي آن كه خاك خورده‌هاي تيم هستند، داد. نسبت به اين موضوع چه نظري داريد؟
خيلي مهم است كه هركس جايگاه خودش را بشناسد. پرسپوليسي‌ها بيايند و در كنار هم قرار بگيرند و همه دنبال اين باشيم كه پرسپوليس نتيجه بگيرد. اگر يك دريا را در نظر بگيريم و از آن يك قطره را جدا كنيم، آن قطره به تنهايي كاره‌اي نيست. اين قطره از جمع دريا جدا و فنا مي‌شود. اين قطره زماني ارزشمند است كه همراه دريا باشد. ما اگر كنار هم باشيم، مي‌توانيم يك دريا را شكل بدهيم. اما اگر هركدام‌مان جدا بشويم، به تنهايي هيچ چيز نيستيم. همه بايد هواداران را در نظر بگيريم. همه ما از پرسپوليس منفعت برديم. اين خيلي مهم است. كساني سود نبرده‌اند كه هوادار تيم بوده‌اند و در مناطق دور افتاده با يك راديو زندگي كرده‌اند و فقط اسم شنيده‌ايد. بايد به عشق آنها و براي اين هواداران همه بايد بيايند و كنار هم قرار بگيرند و هركس باخلوص نيت در جهت سرافرازي پرسپوليس تلاش كند.

 

چطور مي‌توان اين جمع وسيع پيشكسوتان با آرا و نظرهاي مختلف را هماهنگ كرد؟‌
خب، به طور يقين همه مثل هم نيستند و رفتار و اخلاق و طرز تفكر متفاوتي داريم. اما اگر جايگاه‌ها مشخص شود و همه دنبال كسب رضايت هواداري باشيم كه با خلوص نيت اين تيم را دوست دارد،‌ مي‌توانيم در كنار هم به اين هدف دست پيدا كنيم.


بعد از قهرماني در سال 1387، يك تصميم اشتباه، كادر فني‌اي كه قهرمان شده بود را پراكنده كرد. چه‌بسا آن گروه با ادامه كار مي‌توانست به نتايج و موفقيت‌هاي ماندگاري دست پيدا كند. حالا هم گروهي تغيير كرد كه دو قهرماني متوالي رقم زده بود. آيا اين قبيل تغييرات صحيح است؟‌ چرا ضمانت كاري مطمئن براي مربيان موفق وجود ندارد؟‌
ببينيد اين سياست باشگاه است. من نمي‌توانم درباره مديريت تصميم بگيرم. مديريت مي‌تواند راجع به من تصميم بگيرد. چون مديريت است كه من را در اين سمت قرار داده است. همين‌طور كه 3 بازي مانده به پايان فصل، من از استيل‌آذين جدا شدم. اين اتفاق به خوبي و خوشي رخ داد. هيچ صحبتي نكردم. براي تيم در ادامه راه آرزوي موفقيت كردم، چون تصميم مديريتي اين بود كه در 3 بازي آخر با وجود اين كه اولين سال حضور استيل‌آذين در ليگ برتر بود و نتايج بدي هم نگرفته بوديم،‌جدا شدم. يك زمان مربي قهرمان هم نمي‌شود، اما در سمتش ابقا مي‌شود و يك زمان هم قهرمان مي‌شود، اما او را حفظ نمي‌كنند. بايد تابع سياست باشگاه،‌ مديريت و هيات مديره بود. من مي‌آيم و براي مثال يك سال قرارداد مي‌بندم. قراردادم كه به پايان رسيد، صحبت مي‌كنيم كه آيا مايل به ادامه همكاري هستيد يا خير! قراردادم دوساله باشد،‌در پايان سال اول مي‌گويم اگر من را مي‌خواهيد مي‌مانم و اگر نمي‌خواهيد جريمه‌اش را بدهيد. اگر تداركات، سرمربي يا مديرعامل جايگاه خودشان را بشناسند هيچ وقت مشكلي پيش نمي‌آيد. راجع به بخش اول اين سوال بايد يك مورد اشاره كنم.

 

بفرماييد.
اگر سال 1387 به قهرماني رسيديم، آقاي قطبي هم نقش بسيار زيادي در آن موفقيت داشت. من هم به عنوان كسي كه در كنار ايشان بودم، در جايگاه خودم به اين مساله كمك كردم. الان افشين قطبي اين‌جا حضور ندارد، اما درست نيست از تاثير نقش ايشان به عنوان سرمربي آن زمان پرسپوليس در قهرماني تيم بگذريم. خود من هم در كنار ايشان يك‌سري چيزها را ياد گرفتم. اما شرايط سختي بوده و خيلي فشارها روي من بود.


مي‌توانم يك انتقاد از حميد استيلي داشته باشم؟
بله، خواهش مي‌كنم.

 

خيلي مواقع جايي كه بايد حرف‌تان را بزنيد، سكوت مي‌كنيد. مثل واگذاري سرمربيگري به افشين قطبي در دقيقه 90. آيا بيش از حد محتاط نيستيد؟
در رابطه با كاري كه انجام دادم، حقوق و مزاياي مربوط به خودم را دريافت كردم؛ ما توافق كرديم. آدم بايد خدا را در نظر بگيرد. البته خيلي بيشتر از آنچه كه به نظر آمده كار كردم. هميشه سعي كرده‌ام اخلاق را رعايت كنم و برخي مواقع به نوعي از حق طبيعي خودم مي‌گذرم.

 

دريافت مزاياي مادي در هر شغل و پيشه‌اي حق طبيعي افراد است؟
شما ببينيد كدام يك از بازيكنان يا مربيان اين‌طور نبوده‌اند؟ همه آمده‌اند و حق و حقوق‌شان را گرفته‌اند. چه كسي آمده بگويد من رايگان براي اينجا كار كرده‌ام؟!
بالاخره وقتي حاصل يك زحمت به ثمر مي‌نشيند، حق تقدم بهره‌برداري آن زحمت با كسي است كه متحمل آن شده؛ مثلا همين ساختمان ورزشگاه شهيد درفشي‌فر.
اگر من بيايم با هزينه خودم اينجا را بسازم، مي‌توانم از آن استفاده كنم. اما اگر براي ساختن اينجا پول گرفته باشم، پس از اتمام كار آن را تحويل مي‌دهم و مي‌روم.

 

پس اين انتقاد من را قبول نكرديد كه بيش از اندازه محتاط هستيد؟
خير، هميشه سعي كرده‌ام حرف حق را بزنم. هيچ‌وقت زير حرف نمانده‌ام، اما شايد حرف‌هايم را در مطبوعات نزده‌ام. اما اين كار را رودرروي طرف مقابلم انجام داده‌ام، چون اعتقاد دارم در يك خانواده اگر يك زمان بخواهم حرف بزنم، اگر قصد فرياد زدن داشته باشم و اگر پنجره باز باشد، ابتدا پنجره را مي‌بندم كه بيرون از اين چهار ديواري كسي صحبت‌هاي‌مان را نشنود. هميشه با كساني كه كار كرده‌ام، نشسته‌ايم و از هم انتقاد كرده‌ايم، نقاط ضعف و قوت همديگر را گفته‌ايم. نه رفته‌ام داد بزنم و نه تنها به‌به و چه‌چه گفته‌ام.


دورنمايي كه از ورود به پرسپوليس در ذهن خودتان ترسيم كرده‌ايد، چيست؟
براي به موفقيت رسيدن يك تيم، عوامل زيادي بايد وجود داشته باشد و تنها من سرمربي در اين باره تاثيرگذار نيستم. اين عوامل بايد به خوبي در كنار يكديگر قرار بگيرند. اول بستن تيم با بازيكناني كه قرار به جذب آنها است. دوم اينكه خوب و به صورت علمي و روحي، رواني تمرين كنيم. تيم را يك‌دل نگه داريم. كل مجموعه از صدر تا ذيل هماهنگ باشيم. با مطبوعات و رسانه‌ها رابطه خوبي داشته باشيم. تمام اين عوامل دست به دست هم مي‌دهد تا بتوانيم تيم خوبي داشته باشيم.


به سوال‌هاي اوليه‌ام برمي‌گردم. آيا واقعا براي جذب نفرات مورد نظرتان، روي پايبندي به قول زباني بازيكنان حساب باز كرده‌ايد؟
روي بعضي‌ها مي‌شود حساب كرد و روي قول بعضي‌ها نمي‌توان حساب كرد. بعضي‌ها مثل علي كريمي مي‌آيند و قرارداد سفيد امضا مي‌كنند. درباره چنين بازيكني مي‌توان گفت كه به پيراهن پرسپوليس علاقه دارد. كمتر از يك ماه به انجام اولين بازي فرصت داريم، شرايط همين است، ما مي‌توانيم سه گزينه خارجي جذب كنيم و در بازگشت تيم ملي اگر بتوانيم، با يك يا دو نفر از ملي‌پوشان به توافق برسيم.
سوال من اين است كه شما روي قول فلان بازيكن حساب باز مي‌كنيد، اما آن بازيكن روي قول خودش نمي‌ماند و زماني كه به سراغ گزينه بعدي مي‌رويد، مي‌بينيد كه به يك تيم ديگر رفته است.
مشكلي نيست، در همان پست بازيكن خارجي جذب مي‌كنيم. اگر اولادي نيايد، روي گزينه خارجي متمركز مي‌شويم تا اگر گزينه‌هاي داخلي در دقيقه 90 پيچيدند، دست‌مان در حنا نماند.

 

زماني كه شما صحبت از بازيكنان مختلف، مثلا كريم انصاري‌فر مي‌كرديد، نقل قول‌هايي صورت گرفت كه كساني اجازه ندادند توافقات لازم صورت بگيرد. آيا اين اعتقاد شخص شما نيز هست؟
خيلي‌ها شايد بيايند بدون دليل و شاهد كسي را متهم كنند. خودم تا نبينم و نشنوم، چنين موضوعي را قبول نمي‌كنم. من هم مثل شما مي‌شنوم، اما تا به خودم اثبات نشود، نمي‌توانم در يك رسانه ديداري يا نوشتاري از اين موضوع صحبت كنم. بازيكن آنقدر به بلوغ فكري رسيده است كه مي‌تواند در رابطه با آينده خودش تصميم‌گيري كند. من نمي‌توانم كسي را به چنين رفتاري متهم كنم.

 

در اين مورد مي‌خواهم اسم بپرسم. پس به خود شما ثابت نشده كه مثلا علي دايي راه ورود حتي يك بازيكن به پرسپوليس را بسته باشد؟
به هيچ‌وجه اين‌طور نيست و من اين موضوع را قبول ندارم. همان‌طور كه بايد ثابت شود آقاي مرزبان به اسم من با كعبي يا بيات تماس گرفته‌اند و مي‌بينيد كه هيچ‌كدام از آنها در تيم ما نيستند. در اين رابطه هم كه كسي مانع حضور بازيكن در پرسپوليس شده باشد، من اعتقادي به اين امر ندارم.


مي‌گويند وقتي اسم اين نفرات زودتر از موقع مطرح شد، از جذب آنها منصرف شديد؟
خدا شاهد است اين‌طور نيست. هر كدام از اين عزيزان بازيكنان ارزشمندي هستند. هم حسين كعبي و هم سعيد بيات و هم آقاي مرزبان در جايگاه خود ارزشمند هستند، اما ما با توجه به پست‌هايي كه در آن بازيكن داريم، اقدام به جذب نفرات جديد مي‌كنيم. در پست اين دو بازيكن، بيشترين نفرات را داريم، بنابراين به هيچ‌وجه اين‌طور نيست كه بگوييم به دليل مطرح شدن نام آنها اقدام به جذب‌شان نكرديم.

 

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)