یکشنبه 9 فروردین (14:22)
مرجع خبری پرسپولیس : خنده های تلخ از روی لب رئیس جمهور دور نمی شد. مرد فوتبال دوست چون یکصدهزار تماشاگر آزادی به شوک فرو رفته بود.
تیم ملی که تا دقیقه 80 بازی ، برنده بود و شانس اول صعود به جام جهانی حالا در کمتر از 10 دقیقه حتی دیگر شانس زیادی برای سومی در گروهش را نداشت . احمدی نژاد هم مثل همه مردم روی سکوها نمی دانست چه باید بگوید. فریاد کند علی کریمی ، از دایی گلایه کند یا داوری را که در قضاوتش کوچکترین نقصی نداشت متهم کند.
این تیم ملی فوتبال ایران بود که اینگونه در آزادی پرپر شده بود. تیمی که از شروع به کار دولت نهم به دلیل دخالت های محمد علی آبادی رئیس غیر ورزشی سازمان ورزش ، انواع و اقسام فراز و نشیب ها را پشت سر گذاشته بود و حالا پس از قصه تلخ تعلیق در حضور 100 هزار تماشاگر ایستاده برپا ، رئیس جمهور و 70 میلیون تماشاگر تلویزیونی که نفس های شان در سینه حبس شده بود و بغض گلوی شان را می فشرد. حسرت می خوردند ، حسرت از دست رفتن شانس حضور در جمع تیم های شرکت کننده در بزرگترین ضیافت فوتبالی دنیا …
محمود احمدی نژاد درست در دقیقه 30 بازی بود که به استادیوم آمد. او که آمد بلندگوهای ورزشگاه خیر مقدم گفتند. و جمعیت انگار لحظه ای به شوک فرو رفتند. مرد اول اجرایی کشور به « عشق فوتبال» شهره است. او به تمرینات تیم ملی می رود و حتی ساعتها می ایستد تا با لیدرها گپ بزند ، شوخی کند و عکس یادگاری بگیرد. اتفاقی که او را در جمع عشق فوتبال ها ، دوست داشتنی کرده است.
با این وجود از وقتی آن اتفاق در سالن کشتی افتاد ، خرافاتی ها می ترسند . با ورود آقای رئیس نفس ها لحظه ای در سینه حبس شد و کم نبودند جمعیتی که در آزادی فریاد « یا خدا» سر دادند. کمتر از یک ماه قبل تیم ملی کشتی پیش چشمان رئیس جمهور قهرمانی جهان را به سادگی و ناباورانه از دست داده بود و این خرافاتی ها را می ترساند اما این بار در آزادی انگار حضور احمدی نژاد شوکی مثبت بود چون تیم ملی دوباره سوار بازی شد و چند خطر خوب را روی دروازه حریف ایجاد کرد البته بعد از این شوک عربها گلی زدند که داور در شرایطی مشکوک آن را مردود کرد. با این وجود ایران پیش چشم رئیس جمهور گل برتری را زد تا ورزشگاه یکپارچه شور شود و احمدی نژاد به شدت تشویق.
آقای رئیس جمهور در این دقایق چون همیشه می خندید و مدام نکاتی را از بازی با حرکات دست برای محمد علی آبادی شرح می داد.
احمدی نژاد که در دوره جوانی فوتبالیستی قابل بوده و بارها روی چمن فوتبال رسمی بازی کرده است بی شک از همه اعضای کابینه فوتبال را بهتر می شناسد. به همین دلیل هم هست که وقتی از راه دور حرکات دست و ارتعاشات لب رئیس جمهور را نگاه می کردی می توانستی درک کنی که او نگران عقب کشیدن تیم ملی است و می داند که این روند بازی مشکل ساز می شود.
ولی انگار نکاتی را که احمدی نژاد از جایگاه می دید علی دایی و کادرفنی اش نمی دیدند. استرس هر لحظه بیشتر می شد. با هر حمله اعراب ، ریتم حرکات احمدی نژاد تندتر تا اینکه سرانجام ایران گل مساوی را خورد.
دقایقی بعد که ایران گل دوم را روی یک ضربه کرنر خورد گلی که محمد نور زننده اش برای عربستان می گفت حتی خوش طعم تر از زعفران ایرانی برایش بوده است ، آقای رئیس جمهور که برای رسیدن به علیآبادی کمی به سمت او خم شده بود. جملهای خشم آلود را به رئیس تشکیلات ورزش گفت و با دست واکنشی عصبی داشت.
پس از این دیگر تنها لبخند تلخ و عصبی بود که روی لب رئیس جمهور نقش بسته بود. و روی صندلی کز کرده بود و انگار مثل همه مردم ایران دل به معجزه ای خوش داشت که هیچ گاه رخ نداد.
درحالی که از لحظه گل دوم عربستان دیگر اسکوربورد ، احمدی نژاد را نشان نداد بسیاری باز با هم می گفتند:« دوباره حضور رئیس جمهور با باخت تیم ملی همزمان شد.» اما احمدی نژاد بیش از آنکه دلهره چنین خرافه ای را داشته باشد افسوس فرصت بزرگی را می خورد که ورزش ایران از دست داد. افسوس می خورد برای فوتبالی که جهانی نشد ، افسوس برای ورزشی که در المپیک فاجعه ساخت. افسوس برای فوتبالی که با بی تدبیری متولی اش ابتدا تعلیق و حالا محروم از جام جهانی شده بود. تیم ملی اگرچه هنوز حذف نشده اما برای صعود معجزه می خواهد.
اگرچه هیچ گاه در تاریخ ورزش ایران هیچ رئیس جمهوری به میزان محمود احمدی نژاد برای ورزش وقت نگذاشته و بودجه به ورزش تعلق نداده است اما بی شک ناکام ترین نهاد دولتی ، دولت نهم سازمان ورزش بوده است پس شاید اگر آقای رئیس جمهور افسوسی در دل داشته باشد ، افسوس برای همه روزهای خوشی است که اینگونه از دست رفته اند.
Friday, 22 November , 2024